هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙•🍃🌷🍃•🌙
📿 دعای روز پنجم #ماه_رمضان 📿
🌼 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ وَ
اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ وَ
اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ أَوْلِيَائِكَ الْمُقَرَّبِينَ بِرَأْفَتِكَ يَا
أَرْحَمَ الرَّاحِمِين
🌸 َخدايا قرار ده مرا در اين ماه از آمرزش جويان، و از بندگان شايسته فرمانبردار، و از اولياى مقرّبت، به رأفتت اى مهربان ترين مهربانان.
❣️شفاى همه بیماران صلوات❣️
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda
📚داستان بسیار زیبا
چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخهای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف میبرد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.»
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا کرد و خود را محکم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمیشوی که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایینتر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میکنی؟ آنها را خودم نگهداری میکنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تو میدهم.»
وقتی کمی پایینتر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم که بیمزد نمیشود. کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم. غلط زیادی که جریمه ندارد.» در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
4_5940781631202659364.mp3
32M
🎤 سخنرانی استاد رائفیپور
🗒 «سیر تکاملی بشر»
🔸 مسیر شریعت از حضرت آدم علیهالسلام تا قیامت
🗓 ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۰ - تهران
🎧 کیفیت 48kbps
🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃
http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙•🍃🌷🍃•🌙
📿 دعای روز ششم #ماه_رمضان 📿
🌼 اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ وَ لا
تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ منْ
مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ يَا مُنْتَهَى
رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ
🌸 خدايا مرا در اين ماه به خاطر نزديك شدن به نافرمانی ات وامگذار، و با تازيانه هاى انتقامت عذاب مكن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهايت، اى نهايت دلبستگى دل شدگان.
❣شفــای همه بیماران صلوات❣
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#آیَهاللّه حاجمُلامُحَمّدمَهدیأشرفیمازندرانی
(رضواناللّهتعالیعلیه) فرمودند:
روزه وعبادات واجبیه که در آنحُزن وَ گرِیه وَ تفکر درَ مصائـب خاصه اباعبداللهالحسین
(صلواتاللهعلیهوآله) نباشد مورد تَناقُص واقعست.
شِنیدیم از یکی از موثقین که مولانابقیهاللّهاعظم(أرواحنالَهالفداه) بر
او چنین فرمودهاند:
اگر روزهای میگیرید که چه واجـب باشد و چه مستـحب و بر شما «عَطشی» یا«گرُسنگی» عارض آمد حَمد کنید.
خدا را بـیاد آورید و جَـد ما حضـرت أباعبداللّه الحُسین(صلوات اللّهعلیه وآله) و زنان و کودکان ایشان را در کربِلاء، ظُهر عاشوراء در خاک گرم میغلتیدند و مدام از هـوش میرفتند و ذکـر«واعطـشاء» میگفتند.
منابع:
کرامات الحسینیه:ج۲،ص۲۴۵
شرح اسرارالشهاده:ص۱۸
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
گناهانی که روزی را دور میکنند
الإمام زين العابدين عليه السلام :
الذُّنوبُ الَّتي تَدفَعُ القِسمَ : إظهارُ الاِفتِقارِ ، وَالنَّومُ عَنِ العَتَمَةِ وعَن صَلاةِ الغَداةِ ، وَاستِحقارُ النِّعَمِ وشَكوَى المَعبودِ عز و جل
امام زین العابدین عليه السلام میفرمایند :
گناهانى كه روزى را دور مى كنند ، چنينند :
اظهار فقر كردن ؛
خواب ديرهنگام در شب و پس از نماز صبح ؛
كوچك شمردن نعمت ها ؛
و از خدا گلايه كردن
#معانیالاخبارج۲ص۲۷
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🔴 راههای مبارزه با نفس امّاره
یکی از علمای بزرگ میفرمودند: به شیخ حسنعلی نخودکی (رحمة اللَّه علیه) گفتم که میخواهم شاگرد شما بشوم مرا قبول کنید.
فرمود: تو به درد ما نمیخوری. کار ما این است که همش بزنی توی سر نفس خبیثت و این هم از تو بر نمی آید.
با اصرار گفتم: چرا آقا بر می آید..
فرمودند: خُب از همین جا تا دم حرم با هم می آئیم ،این یک کیلومتر راه تو شاگرد و من استاد.
گفتم: چشم.
چند قدم که رد شدیم دیدم یک تکه نان افتاده گوشه زمین، کنار جوی آب.
شیخ فرمود: برو اون تکه نان را بیاور.
ما هم شروع کردیم توی دلمان به شیخ نِق زدن که، آخه اول میگویند این حدیث را بگو.این ذکر را بگو. انبساط روح پیدا کنی. این چه جور شاگردی است؟! به من میگوید برو آن تکه نان را بردار بیاور...!!
دور و بَرَم را نگاه کردم، دیدم دو تا طلبه دارند می آیند، گفتم حالا اینها با خودشان نگویند این فقیر است؟!
خلاصه هر طوری بود تکه نان را برداشتم.
دوباره قدری جلوتر رفتم دیدم یک خیار افتاده روی زمین، نصفش را خورده بودند و نصف دیگرش دم جوی آب بود.
شیخ فرمود: برو اون خیار را هم بیاور.
چون تر و خاکی هم شده بود، اطرافم را نگاه کردم، دیدم همان دو طلبه هستند که دارند می آیند.
در دلم گفتم:حیثیت و آبروی ما را این شیخ اول کار بُرد، خلاصه خم شدم و برداشتم، توی دلم شروع کردم به شیخ نِق زدن، آخه تو چه استادی هستی، نان را بیاور و خیار را بیاور...این که نشد درس!
ناگهان شیخ فرمودند: که ما این خیار را می شوییم و نان را تمیز میکنیم ،ناهار ظهر ما همین نان و خیار است!
خلاصه شیخ اینگونه با این عمل نفس ما را از بین برد...
📕داستانهایی از مردان خدا
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
#پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرمایند:
در حقيقت ، لقمان ، پيامبر نبود ؛ ليكن بنده اى بود مصمّم، انديشه مند و با حُسن ظن . خدا را دوست مى داشت . پس خدا نيز او را دوست داشت و حكمت را بر او ضمانت كرد. وسط روز ، خوابيده بود كه ناگهان به پذيرش خلافت ، فرا خوانده شد كه : «اى لقمان! آيا مى خواهى كه خداوند ، تو را خليفه اى در روى زمين قرار دهد تا در ميان مردم ، به حق ، داورى كنى ؟» . لقمان ، بيدار شد و در پاسخ گفت : «اگر پروردگارم مرا وادار كند، مى پذيرم؛ زيرا مى دانم كه اگر با من چنين كند . يارى ام مى نمايد و دانشم مى آموزد و از خطا نگاهم مى دارد. ولى اگر پروردگارم مرا مخيّر سازد، عافيت را مى پذيرم و بلا را نمى پذيرم» . فرشتگانى كه نمى ديدشان ، با صدايى به او گفتند: اى لقمان! چرا چنين گفتى؟ گفت: «زيرا حكمران ، در سخت ترين و مشكل ترين مقام ، جاى گرفته كه ظلم از هر طرف ، بر او احاطه دارد؛ [امكان دارد] خوار شود يا يارى گردد . اگر به صواب داورى كند، اميد است كه نجات يابد و اگر [در داورى] به خطا رود، راه بهشت را به خطا رفته است. هر كس در دنيا حقير و بى مقام باشد ، بهتر از اين است كه صاحب مقام باشد ، و هر كس دنيا را در مقابل آخرت بر گزيند، دنيا او را مى آزمايد ؛ ولى به پادشاهىِ آخرت ، دست نمى يابد» . فرشتگان از زيبايىِ گفتار او ، در شگفت شدند. لقمان ، لحظه اى خوابيد و سراسر وجودش آكنده از حكمت شد. پس ، از خواب بيدار شد و [از آن پس ]حكيمانه سخن گفت .
تفسير القمي : ج 2 ص 162 .
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
#هدف
کمانگیر پیر و عاقلی در مرغزاری در حال آموزش تیراندازی به دو جنگجوی جوان بود. در آن سوی مرغزار نشانه ی کوچکی که از درختی آویزان شده بود به چشم می خورد. جنگجوی اولی تیری را از ترکش بیرون می کشد. آن را در کمانش می گذارد و نشانه می رود. کماندار پیر از او می خواهد آنچه را می بیند شرح دهد.
مي گويد: آسمان را مي بينم. ابرها را. درختان را. شاخه هاي درختان و هدف را. كمانگير پير مي گويد: كمانت را بگذار زمين تو آماده نيستي.
جنگجوي دومي پا پيش مي گذارد .كمانگير پير مي گويد: آنچه را مي بيني شرح بده.
جنگجو مي گويد: فقط هدف را مي بينم.
پيرمرد فرمان مي دهد: پس تيرت را بينداز. تير بر نشان مي نشيند.
پيرمرد مي گويد: عالي بود. موقعي كه تنها هدف را مي بينيد نشانه گيريتان درست خواهد بود و تيرتان بر طبق ميلتان به پرواز در خواهد آمد.
بر اهداف خود متمركز شويد.
تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نمي شود. اما مهارتي است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙🌸🍃🌸🍃🌸🌙
🌸 #دعای_روزهشتم_ماه_مبارک_رمضان 🌸
〖اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ يَا مَلْجَأَ الْآمِلِين〗
● خداى در اين ماه مهرورزى به ايتام، و خوراندن طعام ، و آشكار كردن سلام، و همنشينى با اهل كرامت را نصیبم فرما، به عطايت اى پناهگاه آرزومندان.●
❣شفای همــه بیماران صلــوات❣
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
روزی مرحوم #آخوند کاشی مشغول
وضوگرفتن بودند..
که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد...
با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود...!
به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد.
ایشان پرسیدند:
چه کار می کردی؟ ....
گفت: هیچ.
فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)!
آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی...!
گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟
گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!
این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت...
تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود:
من یاغی نیستم
خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم... نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!...
فقط اومدیم بگیم که:
خدایا ما یاغی نیستیم....
بنده ایم....
اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده.....
لطفا همین جمله را از ما قبول کن.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨