eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.7هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
910 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠حذف تَجَمُّلات و تَجمُّل گرایی 🔹شخصي نزد معاويه رفت و سفره اي انداختند که همه رنگ غذا در آن ديده ميشد و آن شخص يک غذا را نشناخت و از معاويه درباره آن غذا پرسيد و او گفت: روده هاي مرغابي است که از مغز آنرا پر کرده و با روغن پسته سرخ شده و شکر بر آن پاشيده اند. 🔹 آن فرد به گريه افتاد و گفت ياد علي علیه السلام افتادم که نزد او بودم و هنگام افطار، کيسه اي سربسته برايش آوردند. پرسيدم اين چيست و چرا سربسته است؟ فرمود: آردي است از سبوس جو. ميترسم حسن يا حسين آن را به روغن مخلوط نمايند.*۱ 🔹 در سيره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نيز اينگونه در احاديث آمده که : لباس حضرت قائم، جز جامه خشن(مثل لباس جنگ) و غذاي او جز غذاي ناگوار(نان جو ساده) نيست.*۲ 📌 تذکّر و رفع اشتباه: مفهوم ويژگي هايي که در سيره اهل بيت ذکر شد، به هيچ وجه اين نيست که از نعمت هاي الهي و زيبايي هاي دنيا نبايد بهره گرفت. بلکه منظور دوري از حرص و فخر به مال و تجمّل گرايي و حُبّ به دنياست. 📚 ۱.نثرالدرر به نقل از اصل الشيعه و اصولها ۲.غيبت نعماني باب۱۳ ح۲۰ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 راه و روش‌تعامل‌با‌مردم به سفارش قرآن -فَتَبَيَّنُوا: اهل تحقیق کردن باشید، قبل از اینکه هر سخنی از زبان خود خارج کنید، خوب تحقیق کنید. -فَأَصْلِحُوا: برقراری صلح، بین دوستان و آشنایان شما اگر کدورتی هستش، بین آنها صلح و سازش برقرار کنید و خود نیز اهل صلح و سازش باشید. -وَأَقْسِطُوا: عدالت به کار برید، در اجرای حق و موارد آن عادل باشید و برای شما دوست و آشنا فرقی با غریبه نداشته باشد، و حقوق به حق آنها را رعایت کنید. -لَا يَسْخَر: مسخره نکنید، مردم‌ و‌ قوم‌ها‌ را به سُخره نگیرید. -وَلَا تَلْمِزُوا: طعنه زن نباشید، به دیگران طعنه نزنید و از آنها عیب جویی نکنید. -وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَاب: پرهیز از گذاشتن لقبهای زشت و ناپسند بر یکدیگر، و همچنین به شدت خودداری کنید، از اینکه یکدیگر را با القاب و زشت و ناپسند صدا بزنید. -اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ: از بسیاری از گمانها دوری کنید، و همچنین از گمان بد در مورد دیگران نمودن به شدت خودداری کنید. -وَلَا تَجَسَّسُوا: اهل جاسوسی و پرده دری نباشید و در کار و زندگی دیگران سرک نکشید. -وَلَا يَغْتَب: غیبت نکنید، اهل غیبت کردن پشت سر این و آن نباشید و جلساتی که در آن غیبت کسی می شود را ترک کنید. ای برادر و خواهر مسلمانم: این سفارشات در سوره حجرات آمده که واقعاً جای بسی تامل دارد، اگر ما مسلمانان به همین سفارشاتی که فقط در همین سوره آمده عمل کنیم و در جامعه خود پیاده کنیم، جامعه ای پویا و زنده ای خواهیم داشت و ”جامعه ما بسان گلستان می شود“ اسلام‌به‌ ذات ‌خود ندارد عیبی هر عـیـب که هست در مـسـلـمـانـی مـاسـت 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ekhlas_Tanha_Rahe_Tagharrob_5.mp3
10.03M
چرا تنها راه است ؟ استاد علیرضا پناهیان ی پنچم 🎤 🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ پرسش: در روایات داریم که تفکر ، عبادت محسوب می شود ، سئوالم این است که چه تفکری عبادت محسوب میشود؟ ✍️پاسخ:رسيدن به قرب الهى و شكوفايى استعداد ها، تنها در ظرف عبوديت و پرستش خدای حکیم امكان پذير است و در خارج از حوزه دين و عبوديت خداوند، چيزى جز فلاكت و شقاوت در انتظار انسان نيست. حال در پاسخ به سوال شما باید گفت که کسب علم و تفکر جهت شناخت خدا بسیار مهم و ممکن است چرا که از نظر ما مسلمانان و شیعیان بین علم و دین هیچ گونه تعارضی وجود ندارد و این دو مکمل و متمم یک دیگرند. شهید مطهری می فرماید:«علم به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان عشق و امید و گرمی، علم ابزار می سازد و ایمان مقصد، علم سرعت می دهد و ایمان جهت، علم توانستن است و ایمان خوب خواستن، علم می نمایاند که چه هست و ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد.» در جمع بندی این مطلب بدین نتیجه می رسیم که هر چه انسان به فراگیری علم خصوصا در راه خداشناسی بپردازد ریشه های شناخت خدا در وجودش عمیق تر خواهد شد و همین تفکر و اندیشه نیز در آموزه های دینی ما عبادت محسوب می گردد چنانکه حضرت علی علیه السلام می فرمایند "تفكرُ ساعةٍ افضل من عبادة سبعین سنةٍ"، ساعتی اندیشیدن برتر از هفتاد سال عبادت است. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاهی در جملات خود اگر دقت کنیم به روشنی درمی‌یابیم که هر کجا سخن از کار نیک و آخرت باشد شیطان بر زبان ما جملات زیبایی قرار می‌دهد. مردان وقتی سیگار می‌کشند نمی‌گویند حق اهل و عیال‌مان را دود می‌کنیم، اما وقتی که می‌خواهند مبلغی در راه خدا و برای نیازمندان بدهند، می‌گویند: «حق زن و فرزند ماست، حق ما نیست»؛ حق تعالی می‌فرماید: با من تجارت کنید و یقین کنید که ضرر نخواهید کرد. وقتی کلام از تجارت با خدا با مال است، هیچ انسانی ریسک و خطر نمی‌کند. هرچند راه تجارت با خدا خطری ندارد که هیچ، بلکه سرشار از سود است. ولی وقتی کسی می‌خواهد در یک شرکت هرمی که سودش و حتی تکلیف سرمایه‌اش مشخص نیست سرمایه‌گذاری کند، می‌گوید: «من این مبلغ را خطر کردم ترس ندارم حتی همه‌اش را بخورند و محو کنند...» بدرستی که نفس و شیطان اجازه نمی‌دهند انسان بداند تجارت راستین و واقعی کدام است؟! 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
sharhe_ziarate_ashura_1.mp3
10.9M
‍ شرح عاشورا 🎤 استاد حسین رفیعی ی اول 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎆دیدار آیت الله سیّد محسن امین با (علیه السلام) ودیدن مطلبی شگفت انگیز در مورد… ✨مرحوم آیت الله حاج شیخ اسحاق رشتی می گوید: «در زمان حکومت شریف علی، پدر شریف حسین، آخرین پادشاه وشرفای حجاز که حسنی وزیدی واز سادات وفرزندان پیامبر بودند. ✨اینجانب به مکّه مشرّف شدم ودر همه جا از طواف گرفته تا عرفات، منی ومشعر، دل در شور وعشق حضرت ولی عصر (علیه السلام) داشتم چرا که با الهام از روایات واستفاده از اخبار یقین داشتم که آن بزرگوار همه ساله در موسم حجّ تشریف دارند ومناسک را بجا می آورند. دست دعا وتضرّع به بارگاه خدا برداشتم واز او خواستم که مرا به فیض دیدار نائل آورد، امّا ایّام حجّ سپری شد وموفّق نشدم. ✨در این اندیشه بودم که چه کنم؟ آیا به لبنان بازگردم وسال بعد برای زیارت ودر پی مقصود بازگردم یا اینکه همانجا رحل اقامت افکنده واز خدا حجّت او را بطلبم؟ پس از محاسبه بسیار دیدم با وسائل مسافرت روز (که همانند امروز نبوده است) بهتر است بمانم شاید خدا مدد کند وتوفیق یار گردد وبه منظور نائل آیم. ✨بنا را بر ماندن نهادم وتا مراسم سال بعد ماندم امّا با همه تلاش وجستجو، سال بعد هم توفیق دیدار نیافتم باز هم ماندم وتا سال سوّم، چهارم، پنجم یا هفتم این توقّف ادامه یافت. ✨در این مدّت طولانی با مرحوم شریف علی پادشاه حجاز آن روز طرح دوستی ریخته شد به صورتی که گاه وبیگاه بدون هیچ مانعی به اقامتگاه او می رفتم وبا او ملاقات می کردم. ✨در آخرین سال توقّفم در مکّه بود که موسم حجّ فرا رسید ومن پس از انجام مناسک حجّ روزی پرده خانه کعبه را گرفتم وبسیار اشک ریختم وبه بارگاه خدا گله بردم که: «چرا در این مدّت طولانی به این سیّد عالم وخدمتگزار دین وملّت واز شیفتگان آن حضرت توفیق دیدار حاصل نیامده است؟» ✨آری! پس از راز ونیاز بسیار از خانه خدا خارج وبه دامنه کوهی از کوههای مکّه بالا رفتم. هنگامی که به قلّه کوه رسیدم در آن سوی کوه دشت سرسبز وبسیار پرطراوت وخرّمی که همانندش را در همه عمر ندیده بودم در برابر خویش نظاره کردم. ✨شگفت زده شدم، با خود گفتم: «در اطراف مکّه وبه بیان قرآن: در دشت فاقد کشت وزرع…، این همه طراوت وسرسبزی وچمن از کجا؟ چگونه من در این سالها اینجا را ندیده ام؟» ✨از فراز کوه به سوی دشت گام سپردم که در میان آن صحرای پر طراوت وخرّم، خیمه ای شاهانه دیدم. نزدیک شدم تا بنگرم جریان چیست که دیدم گروهی در میان خیمه نشسته اند وانسان وارسته ووالایی برای آنان صحبت می کند. ✨نزدیکتر شدم دیدم خیمه لبریز از جمعیّت است در گوشه ای گوش به سخنان آن بزرگوار سپردم دیدم می گوید: «از کرامت وبزرگواری مادرمان فاطمه (س) این است که فرزندان ودودمان پاک او، باایمان به حقّ از دنیا می روند ودر هنگامه سکرات مرگ ایمان واقعی وولایت به آنان تلقین شده وبا دین حقّ از دنیا می روند». ✨با شنیدن این نکته عقیدتی، نگاهی به طراوت وزیبایی وخرّمی آن پهن دشت سبزه زار نمودم وباز برگشتم تا به خیمه وچهره هایی که در درون آن نشسته بودند بنگرم که دیدم خیمه وکسانی که در درون آن بودند از نظرم ناپدید شدند. با عجله بار دیگر چشم به آن دشت سرسبز وپرطراوت دوختم که دیدم از آن هم خبری نیست وخود را در دامنه کوهها وبیابانهای گرم وسوزان حجاز یافتم. ✨با اندوهی جانکاه برخاستم واز کوه پایین آمدم، وارد شهر مکّه شدم واوضاع واحوال شهر را غیرعادّی یافتم. دیدم مردم شهر آهسته با هم گفتگو می کردند ونیروهای انتظامی شهر اندوهگین به نظر می رسیدند. پرسیدم: «چه خبر است؟ مگر اتّفاقی افتاده است؟!» گفتند: «مگر نمی دانی که شریف مکّه در حال احتضار است». ✨با شتاب خود را به اقامتگاه شریف که در جوار حرم وبازار صفا بود رساندم، امّا دیدم کسی را راه نمی دهند. من به قصد دیدار او پیش رفتم وچون مرا می شناختند وسابقه دوستی مرا با او می دانستند، مانع ورود من نشدند. ✨وارد اقامتگاه شریف مکّه شدم واو را در حال سکرات مرگ دیدم، قضات وائمّه چهار مذهب حنفی، مالکی، شافعی وحنبلی در کنار بستر او نشسته بودند وفرزندش شریف حسین نیز در کنار پدر بود. ✨من نیز نزدیک شریف نشستم وسر سخن را با برخی گشوده بودم که ناگاه دیدم همان شخصیّت والایی که در میان آن خیمه و در آن دشت سرسبز وخرّم برای آن گروه سخن می گفت، وارد شد وبالای سر شریف نشست وبه او فرمود: «شریف علی! قُل اشهد ان لا اله الاّ الله». (یعنی: ای شریف علی! بگو شهادت می دهم که معبودی نیست جز خداوند). دارد ... 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...ادامه👆👆👆 ✨زبان شریف که تا آن لحظه بسته بود به دستور او گشوده شد وگفت: «اشهد ان لا اله الاّ الله». (یعنی: شهادت می دهم که نیست معبودی جز خداوند). ✨ونیز فرمود: «شریف علی! قل اشهد انّ محمّداً (ص) رسول الله». (یعنی: شریف علی! بگو شهادت می دهم که محمّد (ص) فرستاده خداوند است). واو نیز به دستور او آن جمله را تکرار کرد. ونیز فرمود: «قل اشهد انّ علیّاً ولی الله وخلیفة رسول الله». (یعنی: بگو شهادت می دهم که علی، ولیّ خدا وخلیفه فرستاده خداوند است). ✨وشریف سوّمین جمله را نیز بازگفت. ونیز فرمود: «قل اشهد انّ الحسن حجّة الله». (یعنی: بگو شهادت می دهم به اینکه حسن (ع) حجّت خداوند است). وشریف اطاعت کرد. ✨وفرمود: «قل اشهد انّ الحسین الشهید بکربلا حجّة الله». (یعنی: بگو شهادت می دهم به اینکه حسین شهید کربلا، حجّت خداوند است). وشریف باز گفت. وهمینطور یک یک امامان نور را به شریف علی تلقین کرد واو نیز اطاعت نمود وباز گفت تا اینکه فرمود: «قل اشهد انّک حجّة بن الحسن حجّة الله». (یعنی: بگو شهادت می دهم به اینکه حجّت بن الحسن حجّت خداوند است). واو نیز باز گفت. ✨غرق تماشای این منظره شگرف بودم که آن شخصیّت والا برخاست وبیرون رفت وشریف علی نیز از دنیا رفت. من که از خود بیگانه شده بودم تازه به خود آمدم، با عجله به دنبال آن بزرگوار رفتم تا ببینم کیست، امّا به او نرسیدم. ✨از دربان ها ونگهبانها ومأموران سراغ او را گرفتم که گفتند: «جناب! نه کسی اینجا وارد شده است ونه کسی از اینجا خارج شده است». ✨به داخل کاخ بازگشتم، دیدم علمای چهار مذهب اهل سنّت در مورد سخنان آخرین شریف علی صحبت می کنند وبا اشاره به یکدیگر می گوید: «الرّجل یهجر!» (یعنی: او هذیان می گوید). ✨امّا من به خوبی دریافتم که آن تلقین کننده، امام عصر (علیه السلام) بود ومن در آن روز خاطره انگیز دو بار به دیدار آن حضرت نائل آمده ام امّا او را نشناخته ام». 📗کرامت صالحین 🏴 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 عصر طلایی ظهور... ⭕️ دورانی که هرگز نتوان آنرا وصف کرد! 🌕 آنچه از علوم که توسط انبیا به مردم رسیده و یا خود مردم به آن دست یافته‌اند، مجموعا دو حرف است؛ اما وقتی حضرت مهدی علیه‌السلام تشریف می‌آوردند، ۲۵ حرف دیگر به آن اضافه می‌کنند؛ یعنی تمام آن ۲۷ حرفی که خداوند برای بشر در نظر گرفته جاری می‌شود. شما حساب کنید تا صد سال قبل برق نبود، برق که آمد یک علم بر هزاران علم بشر افزوده شد، رنگ دنیا عوض شد. بعد از آن تلفن و تلگراف و امثال اینها آمد و جهان عوض شد. در زمان خود ما اینترنت که آمد کلا سیمای جهان عوض شد. یعنی یک علمی که بر صدها علم بشر اضافه می‌شود جهان رنگش عوض می‌شود. حال تصور کنید اگر یک مرتبه بر دو علم بشر بیست و پنج علم افزوده شود؛ یعنی چند برابر علم موجود، بر آن افزوده شود، اصلاً عالم، عالم دیگری می‌شود. ما هر چه تلاش کنیم، مطالعه کنیم و قوه مخیله خود را به کار اندازیم که زمان ظهور را ترسیم کنیم، عاجزیم و نخواهیم توانست. یعنی دقیقا همان طوری که ما برای ترسیم روز قیامت و عالم آخرت عاجزیم و هر چه تلاش کنیم نمی‌توانیم براساس برداشتی که از این جهان داریم به تصویری از آن جهان دست یابیم، عصر ظهور هم نسبت به عصر ما آن‌ قدر از لحاظ عظمت، شکوه و زیبایی در سطح بالایی است که برای ما قابل تصور نیست. بنابراین وقتی عصر ظهور آغاز می‌شود، مردمی که دوران قبل را دیده‌اند؛ یک مرتبه دورانی را می‌بینند که همه چیز آن عوض شده است و اگر کسی بین خود و فهمش سدی ایجاد نکرده باشد برایش خیلی روشن خواهد بود که نه این جهان، مشابه آن جهان است، نه این رهبر، مانند رهبرانی که تا حالا دیده است و نه این حکومت، مشابه حکومتهایی که تا کنون وجود داشته است. ما در حال حاضر در عمق دوران تیرگی و تاریکی هستیم؛ اما در عصر ظهور یک مرتبه همه چیز واضح و روشن می‌شود! 🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: مردم در زمان آن حضرت طوری زندگی می‌کنند که قبل از آن هرگز چنین زندگی نکرده باشند، و چنین خوشی ندیده باشند؛ و چنان غرق در نعمت می‌شوند که چنین نعمتی هرگز پیش از آن سابقه نداشته است. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦉جغد پرندهء شُومْ یا عاشق؟ امام صادق علیه السلام می فرمایند : ◇ بعد از شهادت امام حسین علیه السلام ، جغد سوگند یاد کرد که دیگر در آبادی مسکن نگزیند و جز در خرابه جای نگیرد ، همواره روزها را روزه دار بوده تا سیاهی شب دامن گسترد. و آن گاه برای امام ناله سر می دهد ، قبل از شهادت امام جایگاه جغد در منازل و قصرها و خانه های آباد بود و بگاه غذا خوردنِ مردم به پرواز در آمده و پیش روی مردم نشسته و مردم طعام و غذا جلویش می ریختند و این حیوان از آب و غذای آنان می خورد و می آشامید و به جایگاهش باز می گشت ولی هنگامی که حضرت حسین بن علی (علیه السلام) شهید شدند از شهر و آبادی خارج گشت و در خرابه ها و کوهها و بیابان ها مکان گرفت و گفت : بد امتی شما می باشید! پسر دختر پیامبر خود را کشتید... 📚منابع : ابن قولويه ، جعفر بن محمد ، كامل الزيارات ، نجف اشرف ، دار المرتضويه ، ۱۳۶۵ شمسی ، صفحه ۹۹ بحار الانوار ، جلد ۴۵ ،صفحه ۲۱۴ امالی صدوق مجلس ۲۷ و مصادر دیگر که جداً زیادند... 📝پی نوشت : ابن قولویه قمی (رحمت الله علیه) در اول کامل الزیارات این روایت و دیگر روایات کامل الزیارات را صحیح و تمام روات را ثقه می داند. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🔴اسیر شیطان حضرت موسی (علیه‌السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیه‌السلام) ایستاد. موسی (علیه‌السلام) گفت: تو کیستی؟ ابلیس گفت: من ابلیس هستم! موسی (علیه‌السلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند! ابلیس گفت: من آمده‌ام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم! موسی (علیه‌السلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟ ابلیس گفت: با رنگ‌ها و زرق و برق‌های این کلاه، دل انسان‌ها را می‌ربایم. موسی (علیه‌السلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره می‌شوی و هر جا که بخواهی، او را می‌کشی. ابلیس گفت: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛ سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره می‌گردم: 1- هنگامی‌که او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛ 2- هنگامی‌که او عمل خود را بسیار بشمارد؛ 3- هنگامی‌که گناهش در نظرش کوچک گردد. 📚 اصول کافی، ج 2، ص 262 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🌹داستان آموزنده ابن عبّاس گويد: من و سلمان در زير درختى نشسته بوديم؛ سلمان شاخه درختى را كه برگ‌هايش خشك شده بود، جنباند و همه برگ‌ها به زمين ريخت. جناب سلمان فرمود: اى ابوعثمان ، از من نمى‌پرسى كه چرا چنين كردم؟ گفتم: سبب اين كار چه بود؟ فرمود: با پيامبر (صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله‌و‌سلّم) در زير اين درخت نشسته بوديم، آن حضرت چنين كرد كه من كردم و سپس به من فرمود: اى سلمان ، از من نمیپرسى كه چرا چنين كردم؟! من عرض كردم: يا رسول اللّه، سبب چه بود؟ حضرت فرمود: مؤمن چون آنطور كه دستور داده شده وضو بگيرد و بعد از آن نمازهاى پنجگانه شبانه روز را بجاى آورد، گناهان او بريزد همانند اين برگ‌ها كه از اين درخت فرو ريخت . آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود: و اقم الصلوة طرفى النّهار و زلفا من اللّيل ... . (هود/۱۱۴) و بپاى دار نماز را هر دو سر روز و پاره‌هايى از شب... 📙(تفسير منهاج الصادقين،ج۴ص۴۶۲). ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا