📃#داستانک
مسعود پای کامپیوتر نشسته است که ناگاه بغضش میترکد و اشک میریزد.میپرسم چه شده است؟
میگوید: نتایج قبولشدگان رشتهی پزشکی را دیدم که من با اختلاف جزئی از آنها قبول نشدهام. اگر من یک سؤال در زیستشناسی درست زده بودم الآن یکسال دیگر پشت کنکوری نبودم. تازه از قبولشدن امسال هم ناامیدم، فقط یک سؤال زندگی مرا تغییر داد.
به یاد آیهای میافتم:
🌼فأَمّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ (6 - قارعه)
☘اما کسى که (در آن روز) ترازوهای (اعمالش) سنگین است.
🌼فهُوَ فی عیشَة راضِیَة (7 - قارعه)
☘در یک زندگى خشنودکننده خواهد بود.
واقعاً دنیا هم آزمون آخرت است. مبادا از انجام کوچکترین عبادت و ذکر و کار نیک غفلت کنیم.
چه بسا همین یک کار نیک خرد که دادنِ سیب کوچکی دستِ یتیمی باشد، باعث شود وزنهی اعمال صالحمان سنگینتر شود و بهشتی شویم.
مسعود یکسال و سالهای دیگر میتواند پشتِ کنکور باشد و غفلت و کسری یک سؤال را جبران کند ولی بعد از مرگ، دیگر فرصتی برای جبران نیست.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
امام علی (ع) میفرمایند:
مَن أجهَدَ نَفسَهُ فى إصلاحِها سَعِدَ، مَن أهمَلَ نَفسَهُ فى لَذّاتِها شَقِىَ وَ بَعُدَ؛
هر كس براى اصلاح خود، خويشتن را به زحمت بيندازد، خوشبخت مى شود. هر كس خود را در لذت ها رها كند، بدبخت مى گردد و بى بهره مى ماند.
غرر الحكم، ح 8246 و ح 8247
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
📃#داستانک
نقل است که در روزگاری راهداری ظالم و بد کس و بی دیانت بود که همیشه مسافرین و مترددین از تاجر و غیره از دست ظلم او دلگیر بودند، تا روزی که وفات یافت.
مردم می گفتند: آیا حال این راهدار چگونه باشد؟ قضا را شبی یکی از صلحا او در خواب دید که به کمال خوشوقتی آراسته، آن شخص از آن راهدار پرسید، ای مرد! تو نه آن مرد راهداری که مردم را ظلم می نمودی؟ گفت: بلی، آن مرد گفت: می خواستم بدانم که تو چگونه رفع آن مظلمه کردی و این مرتبه از چه جهت یافتی؟
آن مرد گفت: کرم خدا بر عصیان من زیادتی کرد و مرا بخشید. آن مرد گفت: تو را به خدا سوگند می دهم که وسیله بخشش بیان کن!
آن مرد راهدار گفت: در حین حیات روزی از راهدار خانه می رفتم که به گماشتگان سرکشی نمایم، در میان راه طفلی را دیدم که گریه می کند و ظرف شکسته و دوشاب او ریخته، از آن طفل احوال پرسیدم، گفت: پدرم این ظرف را پر از دوشاب کرد و به من داد که جهت یکی از خویشان ببرم، در عرض راه پای من بلغزید و ظرف از دستم بیفتاد و بشکست و دوشاب تمام بریخت، حال رفتن و نزد پدر خبر دادن مشکل است.
چون این سخن از آن طفل شنیدم او را برداشته و به خانه خودم بردم و به همان شکل ظرف پیدا نمودم و پر از دوشاب کردم و به او دادم تا ببرد. و در وقت حساب و عقاب مرا به ثواب آن عمل بخشیدند.
📚عجب حکایتی
✍سید ابوالحسن حسینی
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
Namaz_37_ostadshojae_softgozar.com.mp3
5.35M
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
ما ایرانیها افراد مهربان و دلسوزی هستیم ولی گاه مرزهای مهربانی، فضولی و تجاوز به حریم خصوصی افرادراتشخیص نمیدهیم. مثلا ازکسی که ازملاقات با پزشکبرگشته، یاکسی که مشکل خانوادگی پیدا کرده نباید دلیل آن را بپرسید، مگر آنکه فرد خودش داوطلب بوده و از شما مشورت بخواهد.
تازه در چنین حالتی هم اگر واقعا تخصص کافی برای راهنمایی اورا ندارید، قبل و یا حین صحبت این را شجاعانه به او بگویید. قرار نیست ما همه چیز بدانیم. گاه نظرات غیرتخصصی ما آسیبهای جدیتر به طرف خواهد زد.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
4_5794282023312949309.mp3
4.77M
Namaz_39_ostadshojae_softgozar.com.mp3
5.27M
🌸🍃🌸🍃
شیخ اجل سعدی میگوید:
نقل است یک بار عبد الله مبارک - از عرفا - که به غزا (جنگ) رفته بود، با کافری جنگ میکرد، وقت نماز درآمد از کافر مهلت خواست و نماز کرد. چون وقت نماز کافر درآمد، مهلت خواست تا نماز کند. چون روی به بت آورد عبد الله گفت: «این ساعت بر وی ظفر یابم». با تیغ کشیده به سر او رفت تا او را بکشد. آوازی شنید که: یا عبد الله! «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولًا» [۱] عبد الله بگریست. کافر سر برداشت، عبد الله را دید با تیغی کشیده و گریان. گفت: تو را چه افتاد؟ عبد الله حال بگفت که از برای تو با من عتابی [۲] چنین رفت. کافر نعره ای بزد، گفت: ناجوانمردی بود که در چنین خدای عاصی و طاغی بود که با دوست از برای دشمن عتاب کند! » در حال، مسلمان شد و عزیزی گشت در راه دین! [۳] پسری را پدر وصیت کرد که ای جوانمرد یادگیر این پند هر که با عهد خود وفا نکند نشود نیک نام و دولتمند
[۱]: اسراء / ۳۴، ترجمه: و به عهد خود وفا کنید که از عهد، سؤال میشود.
[۲]: ناب: سرزنش
[۳]: تتمة المنتهی / ۱۲۵.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌸🍃🌸🍃
برای هارون الرشید لباسهای فاخر و گران قیمتی آورده بودند. آن را به علی بن یقطین وزیر [شیعه ] خود بخشید. از جمله آن لباسها دراعه ای طلابافت و از جنس خز بود که به لباس پادشاهان شباهت داشت. علی بن یقطین نیز آن لباسها را همراه اموال دیگری برای امام کاظم (ع) فرستاد. حضرت، دراعه را توسط شخص دیگری برای وزیر فرستاد. او شک کرد که علت چیست؟ حضرت در نامه ای نوشتند: آن را نگهدار و از منزل خارج مکن که روزی احتیاج میشود. علی بن یقطین پس از چند روز بر یکی از غلامان خود خشم گرفت و او را از خدمت عزل کرد. غلام معزول نزد هارون الرشید سخن چینی کرد که علی بن یقطین قائل به امامت موسی بن جعفر است و خمس اموال خود را در هر سال برای او میفرستد. به عنوان نمونه همان دراعه ای را که شما به او بخشیدید در فلان روز برای موسی بن جعفر فرستاد. هارون بسیار خشمگین شد و گفت: باید این راز را کشف کنم. همان دم در پی علی بن یقطین فرستاد؛ هنگامی که حاضر شد، گفت: آن دراعه ای را که به تو دادم چه کردی؟ علی بن یقطین گفت: در خانه است و آن را در پارچه ای پیچیدهام و هر صبح و شام آن را باز میکنم و به آن، تبرک میجویم! هارون گفت: هم اکنون آن را بیاور. علی بن یقطین یکی از خادمان خود را فرستاد و گفت: دراعه در فلان اتاق، داخل فلان صندوق و در پارچه ای پیچیده است. برو آن را زود بیاور. غلام رفت و آن را آورد. هارون دید دراعه میان پارچه گذاشته شده و عطر آلود است. خشمش فرو نشست و گفت: آن را به منزل خود برگردان. دیگر سخن کسی را در باره ی تو قبول نمیکنم و جایزه ی زیادی به او بخشید. آن گاه دستور داد غلامی را که سخن چینی کرده بود، هزار تازیانه بزنند. هنوز بیش از پانصد تازیانه به او نزده بودند که مرد.
یکصد موضوع، پانصد داستان ۳۹۸-۳۹۷/۱ ؛ به نقل از: داستانها و پندها ۵۲/۱
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
4_5920072445657617716.mp3
32.14M
🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور
📑 «جایگاه عظیم حضرت زهرا سلاماللهعلیها»
✅ لینک فایل تصویری
aparat.com/v/cpQye
🗓 ۲۲ دی ماه ۱۴۰۱ - تهران
🎧 کیفیت 64kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
Namaz_40_ostadshojae_softgozar.com.mp3
4.82M
#مفهوم_شناسی_آخرالزمان
⌛️ قسمت اول⌛️
⇐آخر به بخش پایانی هر مجموعه گفته،[۱]
⇐و زمان در لغت بر وقت کم یا زیاد اطلاق میشود.[۲]
و مقصود از آن در این جا روزگار و #عمر_جهان است.
⇐«آخرالزمان» به معنای بخش پایانی حیات دنیا است.
⇐«آخرالزمان» اصطلاحی است که در فرهنگ اغلب ادیان بزرگ به چشم میخورد و در ادیان ابراهیمی، از برجستگی و اهمیت ویژهای برخوردار است.
⇐ این اصطلاح معمولا به روزگار پایانی دنیا و رویدادهایی گفته میشود که ممکن است در این بخش از زندگی دنیوی به وقوع پیوندد. ادیان بزرگ درباره آن پیشگوییهایی کرده اند؛
⇐ برای مثال در «انجیل» آمده است: «... و این را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسید، زیرا که خواهند بود مردم خود دوست و زرپرست و مغرور ومتکبر و کفرگو و نافرمان والدین و حق ناشناس و بی دین، و بی الفت و بی وفا و خبث کننده و بی پرهیز و بی حلم و با خوبان بی اعتنا، و خائن و کم حوصله و عبوس کننده و عیش را بر خدا ترجیح میدهند».
پی نوشت ها؛
۱. کفوی، ابوالبقاء، الکلیات، ج۱، ص۶۲.
۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۳ص۱۹۹(زمن)
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨