هدایت شده از رفاقت با امام زمان(عج)
چگونه عبادات کنیم 27.mp3
13.16M
✨#چگونه_عبادت_کنم؟ ۲۷ 🤲
عبادت ، به زحمت انداختن بدن نیست!
بلکه، حرکت قلب به سمت خداست!
قدم اول در اصلاحِ عبادت، این است که؛
قلباً عبادات را دوست بداری، و بتوانی زمانی از شبانهروز را برایش اختصاص دهی.
#استاد شجاعی 🎤
🍃
❤️🍃 @bakhooda ✨
📚داستان کوتاه
“طعم هدیه”
روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید.
آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد.
پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت.
اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد.
شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است.
ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید:
آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟
استاد در جواب گفت:
تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم.
این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد.
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
📖 #خاطره #انس_با_قرآن
🔹خانم دباغ روایت میکند: وقتی غذای امام را داخل اتاق میبردم وارد اتاق که میشدم میدیدم قرآن را باز کردهاند و مشغول قرائت قرآن هستند مدتی این مسئله (کثرت قرائت قرآن) ذهنم را مشغول کرده بود تا اینکه روزی به امام عرض کردم: «حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است دیگر چرا اینقدر قرآن میخوانید؟»
🍃 امام مکثی کردند و فرمودند: «هر کس بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود باید دائم قرآن بخواند.»
📝راوی: مرضیه حدیدچی (دباغ)، پابهپای آفتاب، ج ۲، ص۱۵۷
#امام_خميني رحمةاللهعليه
#قرائت_قرآن
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌺السلام علیک یا صاحب الزمان
حتی به عشق جاذبه یک نگاهتان
میگردد آفتاب جهان، دورماهتان
آقای من سلام! دوباره منم همان
آشفتهای که آمدهام در پناهتان
#نوای_دلتنگی
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
⚡️#کلام_نورانی_استاد
اگر شما #تقوا را رعایت کنید، خدای تعالی خودش به موقع روزی معنوی شما را می رساند.
من این را مکرر تجربه کرده ام.
یکوقت در تهران یک کسالت روحی پیدا کرده بودم، هر چه فکر می کردم که چطور خودم را از این کسالت نجات بدهم، با این که یک مقدار وارد هم بودم، ولی دیدم نمی توانم.
مثل گرسنه ای بودم که نمی تواند غذا پیدا کند. به دلم افتاد منزل فلان عالم بروم. یکی از علمای معمولی تهران بود. تا رفتم گفت: مایلی یک مقدار قرآن برایت
بخوانم؟
گفتم: بله.
(قبل از اینکه انسان پذیرایی بشود ، بگویند برایت قرآن بخوانم! )
قرآن را باز کرد.
آیاتی را خواند، نسخه دقیق و حتمی مرض من بود، سرم پایین افتاد.
در یک حالتی قرار گرفتم که اصلا فکر می کردم دارند به من میگویند که این کارها را بکن.
بعد هم قرآن را تا جایی خواند که من لازم داشتم. سپس قرآن را کنار گذاشت و چای و خرما آورد. من در فکرم آمد که او حتما یکی از اولیاء خدا است که از باطن من اطلاع داشته است.
تمام قرآن را اگر می گشتیم آیاتی که مناسب روحیه من بود پیدا نمی شد، غیر از همین آیات.
پرسیدم: شما چرا قرآن خواندید؟
گفت: همینطوری به دلم افتاد.
خدا می داند که اگر انسان صددرصد تقوا را رعایت کند، رزق معنویش از جایی که حساب نمی کند « من حیث لایحتسب »
به او می رسد.
☘حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨