eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
919 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
📘 گزارش کارهای شیعیان به امامان 🔹موسی بن یسار میگوید: من در خدمت علیه السلام بودم؛ وارد کوچه‌های شهر طوس شدیم (شهر مشهد امروز) سر و صدایی شنیدم به طرف آن صدا رفته دیدم جنازه ای است می‌برند ناگاه امام علیه السلام از مرکب پیاده شدند و تابوت را گرفتند و از پی آن به راه افتادند. 🔹آنگاه فرمودند: «ای موسی بن یسار! هر کس جنازه یکی از دوستان ما را تشییع نماید چنان گناهانش می‌ریزد گویا اینکه تازه از مادر به دنیا آمده است و آثار گناه در پرونده او نمی ماند.» 🔹امام همچنان از پی جنازه رفتند تا اینکه او را در کنار قبر گذاشتند. حضرت جلو رفتند و مردم را از جنازه کنار زدند، تا میت را مشاهده کردند سپس دستشان را روی سینه میت گذاشتند و فرمودند: «فلانی پسر فلان! تو را به بهشت بشارت می‌دهم؛ دیگر از این ساعت، ترسی نخواهی داشت.» 🔹عرض کردم: فدایت شوم این مرد را می‌شناسید؟! شما که تا کنون به این منطقه قدم نگذاشته اید! 🔹حضرت فرمودند: «مگر نمی دانی "تعرض علینا اعمال شیعتنا صباحا و مساء"؛ اعمال شیعیان هر صبح و شام بر ما پیشوایان عرضه می‌شود هرگاه کوتاهی داشته باشند، از پروردگار تقاضا می‌کنیم از آن چشم پوشی نماید، و هر کار خیری را انجام داده باشند، از خداوند درخواست میکنیم اجر آنها را بدهد.» 📚 بحار،ج ۴۹، ص ۹۸ 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 سیمای شیعیان نوف بن عبدالله بکالی می‌گوید: امیر المومنین علی علیه السلام به من فرمودند: ای نوف! ما از سرشتی پاک آفریده شده ایم و شیعیان ما از سرشت ما آفریده شده اند. پس هرگاه روز قیامت فرا رسد آنها به ما می‌پیوندند. گفتم: یا امیر مؤمنان! شیعه ی خود را برای ما توصیف کن. حضرت از این که من نام شیعه ی او را آوردم گریستند و سپس پاره ای از صفات شیعه را بیان نمودند و فرمودند: 🎯ای نوف! به خدا سوگند! ۱. شیعیان من شکیبا و به خدا و دین آگاه هستند. ٢. به طاعت امر الهی مشغول است. ٣. و در پرتوی محبت او ره می‌نوردند. ۴. فرسودگان عبادت و پا بر جای زمان زهدند. ۵. از شب زنده داری چهره‌هایی نحیف و لاغر دارند. ۶. چشمانشان از گریه فرو رفته است. ۷. لبهایشان از زیادی ذکر به خشکی گراییده است. ۸. شکم هایشان از گرسنگی (روزه داری) فرو رفته است. ۹. رنگ خدایی در سیمایشان هویدا و پارسایی در چهره شان پیدا است. ۱۰. چراغهای هر تاریکی هستند. ۱۱. و هر زشتی را همچون گل می‌آرایند... اینها پاک ترین شیعیان من و ارجمندترین برادران هستند. آه! چقدر مشتاق دیدار آنها می‌باشم. 📚 بحار، ج ۶۸، ص ۱۷۷. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 سخنان حکمت آموز 🔹اباذر می‌گوید: به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله عرض کردم به من سفارشی فرمایید، حضرت فرمودند: 🔹تو را سفارش میکنم پرهیزگار باش، پرهیزگاری سرآمد تمام کارهای نیک است. ➖عرض کردم: یا رسول الله افزون فرمایید. فرمودند: به پایین دست خود نگاه کن، به بالا دست خود ننگر، زیرا در این صورت در تنگنای نعمت قرار نمی گیری. ➖ یا رسول الله! اضافه فرمایید. پیوند با خویشاوندان کن، اگرچه آنان قطع صله ی رحم کنند. ➖ یا رسول الله بیشتر فرمایید. تهی دستان و همنشینی با آنان را دوست بدار. ➖اضافه فرمائید. حق را بگو اگرچه تلخ باشد. ➖یا رسول الله افزون فرمایید. درراه خدا از سرزنش کننده هراس نداشته باش. 🔹سپس فرمودند: آدمى را همين عيب بس كه در او سه خصلت باشد: 1⃣ عیب‌های مردم را بشناسد و از عیب خود بی خبر باشد. 2⃣ برای مردم بد بداند، عیبی را که در خودش باشد. 3⃣ همنشین خویش را بی جهت آزار دهد. 📚 بحار ج ۷۷، ص ۷۵. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 خطر وسواسی 🔹زراره و ابوبصیر می‌گویند: به امام صادق علیه السلام عرض کردیم: مردی در نماز شک میکند که چند رکعت خوانده و چند رکعت مانده، و هرچه نمازش را تکرار می‌کند باز همین شک و وسواس را دارد. چه کند؟ حضرت فرمودند:« به شک خود اعتنا نکند و نمازش را با همان وضع به آخر برساند.» 🔹سپس فرمودند: وسواس کار شیطان است، شیطان خبیث را با شکستن نماز و تکرار آن به طمع نیندازید و به او اجازه نفوذ ندهید، زیرا که او دست بردار نیست، بار دیگر شما را به وسوسه و شک می‌اندازد، بنابراین به شک خود اعتنا نکنید. وقتی شما اعتنا نکردید او مأیوس شده و به سراغ شما نخواهد آمد. إنما یرید الخبیث أن یطاع فإذا عصی لم یعد إلی أحدکم: به راستی شیطان ناپاک می‌خواهد از او پیروی شود. پس هرگاه از او پیروی نشد دیگر به سوی شما باز نمی گردد. 📌آری! وسواسی بودن نه تنها در نماز، کار شیطان است بلکه درکارهای دیگر نیز کار اوست و یک نوع مرض روحی و روانی است که باید جدأ از آن پرهیز نمود. 📚بحار ج ۲۷، ص ۸ 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 معجزه ای از امام باقر علیه السلام 🔹ابوبصیر یکی از ارادتمندان خاص امام باقر علیه السلام که از هر دو چشم نابینا بود می‌گوید: 🔹به امام باقر علیه السلام عرض کردم: شما فرزندان پیامبر خدا هستید؟ امام فرمودند:«آری.» آیا پیامبر خدا وارث همه انبیا بود. آیا هر چه آنها می‌دانستند پیغمبر هم می‌دانست؟ امام فرمودند:«آری.» آیا شما می‌توانید مرده را زنده کنید و کور و بیمار مبتلا به پیسی را شفا دهید و از آنچه مردم می‌خورند و در خانه هایشان ذخیره می‌کنند خبر دهید؟ امام فرمودند:«آری،با اجازه خداوند.» 🔹در این موقع حضرت به من فرمودند:«نزدیک بیا!» نزدیک رفتم،به محض این که دست مبارکشان را بر صورت و چشمم کشیدند، بیابان،کوه،آسمان و زمین را به خوبی دیدم. 🔹سپس فرمودند: آیا دوست داری همین گونه بینا باشی تا نظیرسایر مردم در قیامت به حساب و کتاب الهی کشیده شوی و یامانند اول کور باشی و به طور آسان وارد بهشت گردی؟ 🔹عرض کردم: مایلم به حال اول برگردم. آنگاه امام علیه السلام دست مبارکشان را بر چشمم کشیدند،دوباره نابینا شدم. 📚بحار،ج ۴۶،ص۲۳۷ وص۲۴۹ بااندکی تفاوت. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 مسئولیت در خانواده 🔹هنگامی که این آیه نازل شد: یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم و اهلیکم نارا ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده ی خویش را از آتش دوزخ نجات دهید. 🔹مردی از مسلمانان با شنیدن این آیه شریفه چنان بی طاقت شد که نتوانست سر پا بایستد، روی زمین نشست و به شدت گریست و گفت: 🔹من قدرت و توانایی از اینکه خود را از آتش نجات دهم ندارم، چگونه می‌توانم از عهده ی این تکلیف سنگین برآیم و خانواده ی خود را از آتش جهنم حفظ و نگهداری کنم؟ رسول خدا متوجه او شد، و فرمود: 🔹همین مقدار برای تو کافی است که خانواده ی خود را امر کنی به کارهای نیک که خود موظف به انجام آن هستی و نهی کنی از کارهای زشت که خود باید آنها را ترک کنی. 📚تحریم /۶ 📚بحار الانوار، جلد ۱۰۰، ص ۹۲. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 رعایت آداب اسلامی در اوج قدرت 🔹روزی امیرالمؤمنین علی علیه السلام در دوران خلافتشان در خارج کوفه با یک نفر ذمی (یهودی یا مسیحی) که در پناه اسلام بود، همراه شدند. 🔹مرد ذمی گفت: بنده خدا کجا می‌روی؟ امام علیه السلام فرمودند: «به کوفه. » هر دو راه را ادامه دادند تا سر دو راهی رسیدند، هنگامی که ذمی جدا شد و راه خود را پیش گرفت تا برود، دید که رفیق مسلمانش از راه کوفه نرفت، و همراه او می‌آید. مرد ذمی گفت: مگر شما نفرمودی به کوفه می‌روم؟ امام فرمودند: «چرا.» مرد گفت: شما از راه کوفه نرفتی، راه کوفه آن یکی است. امام فرمودند: «می دانم ولی پایان خوش رفاقتی آنست که مرد، رفیق راهش را در هنگام جدایی چند قدم بدرقه کند ودستور پیغمبر ما همین است، بدین جهت می‌خواهم چند گام تو را بدرقه کنم آنگاه به راه خود بر می‌گردم.» 🔹ذمی گفت: پیغمبر شما چنین دستور داده؟ امام علیه السلام فرمودند: «بلی» ذمی گفت: این که آیین پیغمبر شما با سرعت در جهان پیشرفت کرد و چنین پیروان زیاد پیدا نمود، حتما به خاطر همین اخلاق بزرگوارانه او بوده است. 🔹مرد ذمی با امیرالمومنین علیه السلام سوی کوفه برگشت هنگامی که فهمید همراه او خلیفه مسلمانان بوده است، مسلمان شد و اظهار داشت: من شما را گواه می‌گیرم که پیرو دین و آیین شما می‌باشم. 📚 بحار، ج ۴۱، ص ۵۳ و ج ۷۴، ص ۱۵۷. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 سه مصیبت انسان در هر روز 🔹شخصی محضر امام زین العابدین علیه السلام رسید و از وضع زندگیش شکایت نمود. امام علیه السلام فرمودند: بیچاره فرزند آدم هر روز گرفتار سه مصیبت است که از هیچکدام از آنها پند و عبرت نمی گیرد.اگر عبرت بگیرد دنیا و مشکلات آن برایش آسان می‌شود. 🔹مصیبت اول اینکه، هر روز از عمرش کاسته می‌شود. اگر زیان در اموال وی پیش بیاید غمگین می‌گردد، با اینکه سرمایه ممکن است بار دیگر باز گردد ولی عمر قابل برگشت نیست. دوم اینکه هر روز، روزی خود را می‌خورد، اگر حلال باشد باید حساب آن را پس بدهد و اگر حرام باشد باید بر آن کیفر ببیند. 🔹سپس فرمودند: سومی مهمتر از این است. گفته شد، آن چیست؟ امام فرمودند: هر روز را که به پایان می‌رساند یک قدم به آخرت نزدیک شده اما نمی داند به سوی بهشت می‌رود یا به طرف جهنم. 📚 بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۶۰. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 امیرالمومنین علی علیه السلام در بالین حارث همدانی حارث همدانی یکی از دوستان و ارادتمندان مخلص حضرت علی علیه السلام بود، و مقام ارجمندی در نزد امام داشت حارث مریض شد، حضرت علی علیه السلام به عیادت او رفت و پس از احوالپرسی به او فرمود: «ای حارث! به تو بشارت می‌دهم که در وقت مرگ و هنگام عبور از پل صراط، و در کنار حوض کوثر، و موقع (مقاسمه) مرا می‌بینی و می‌شناسی.» حارث عرض کرد: مقاسمه چیست؟ حضرت فرمود: «مقاسمه، با آتش انجام می‌گیرد. روز قیامت من با آتش جهنم مردم را تقسیم می‌کنم، به آتش می‌گویم: ای آتش! این دوست من است او را رها کن! و این دشمن من است او را بگیر! » آنگاه حضرت دست حارث را گرفت و فرمود: «ای حارث! همین طور که دست تو را گرفته ام، پیامبر صلی الله علیه و آله دست مرا گرفته بود، در آن وقت من از حسد قریش و منافقین به آن حضرت شکایت نمودم، به من فرمود: هنگامی که روز قیامت برپا می‌شود من ریسمان محکم خدا را می‌گیرم، و تو ای علی! دامن مرا می‌گیری و شیعیان دامن تو را می‌گیرند...» سپس سه بار فرمود: «ای حارث تو با آن کسی که دوستش داری خواهی بود و همراه کردارت می‌باشی.» حارث برخاست و از شدت خوشحالی عبای خود را می‌کشانید و می‌گفت: بعد از این، باکی ندارم که من به سوی مرگ روم، یا مرگ به سوی من آید. 📚بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۷۹. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 عبادت زهرای مرضیه سلام الله علیها در بستر شهادت 🔹حضرت زهرا در لحظات آخر عمر که بستری بود، به اسماء بنت عمیس فرمودند: «عطر من و لباس مخصوص نمازم را بیاور، می‌خواهم نماز بخوانم.» 🔹اسماء می‌گوید: من عطر و لباس نمازشان را حاضر کردم، آن حضرت وضو گرفتند پس از وضو حالشان منقلب شد، سرشان را به بالش نهادند و فرمودند: «اسماء! وقت نماز که رسید، مرا بیدار کن تا نمازم را بخوانم، اگر بیدار شدم که هیچ و اگر بیدار نشدم کسی را نزد علی (عیله السلام) بفرست تا خبر وفات مرا به او بدهد.» 🔹اسماء می‌گوید: هنگامی که وقت نماز رسید، صدا زدم: الصلاة یا بنت رسول الله! دختر پیامبر خدا، وقت نماز است. جوابی نشنیدم، فهمیدم که حضرت زهرا از دنیا رفته است. 📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۸۳ 📌آری (علیها السلام) به عبادت و دعا آنچنان جدی و کوشا بودند که همه دستورات واجب، وحتی مستحبات را رعایت می‌کردند، استعمال عطر و پوشیدن لباس پاکیزه در نماز مستحب است که آن بانوی بزرگ اسلام در لحظه‌های سخت آخر عمر مبارک فراموش نکرده است». 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 از ما حرکت از خدا برکت 🔹یکی از یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله فقیر شد. محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و شرح حال خود را بیان کرد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «برو هر چه در منزل داری اگر چه کم ارزش هم باشد بیاور!» 🔹آن مرد انصار رفت و طاقه ای گلیم و کاسه ای را خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد. حضرت آنها را در معرض فروش گذاشت و فرمود: « چه کسی اینها را از من می‌خرد؟» مردی گفت: من آنها را به یک درهم خریدارم. حضرت فرمود: «کسی نیست که بیشتر بخرد!» مرد دیگری گفت: من به دو درهم می‌خرم. پیغمبر صلی الله علیه و آله به ایشان فروخت و فرمود: «اینها مال تو است.» آن گاه دو درهم را به آن مرد انصار داد و فرمود: « با یک درهم غذایی برای خانواده ات تهیه کن و با درهم دیگر تبری خریداری کن.» 🔹 و او نیز به دستور پیغمبر صلی الله علیه و آله عمل کرد. تبری خرید و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آورد. حضرت فرمود: «این تبر را بردار و به بیابان برو و با آن هیزم بشکن و هر چه بود ریز و درشت و تر و خشک همه را جمع کن، در بازار بفروش.» مرد به فرمایشات رسول خدا صلی الله علیه و آله عمل کرد. مدت پانزده روز تلاش نمود و در نتیجه وضع زندگی او بهتر شد. پیغمبر گرامی صلی الله علیه و آله به او فرمود: «این بهتر از آن است که روز قیامت بیایی در حالی که در سیمایت علامت زخم صدقه باشد.» 📚بحار ج۷۴ ص۵۲ 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 عاقبت قرآن خوانِ بی تقوا! 🔹در یکی از شبها امیرالمؤمنین علیه السلام از مسجد کوفه به سوی منزل خود حرکت کرد. کمیل بن زیاد که از یاران خوب آن حضرت بود امام را همراهی می‌نمود. گذرشان از کنار خانه مردی افتاد که صدای قرآن خواندنش بلند بود و آیه ۹ سوره زمر را با صدای دلنشین و زیبا می‌خواند. 🔹کمیل از حال معنوی این مرد بسیار لذت برد و در دل بر او آفرین گفت. بدون آنکه سخنی در زبان بگوید. حضرت به حال کمیل متوجه شد و رو به او کرد و فرمود: «ای کمیل! صدای قرآن خواندن او تو را گول نزد زیرا او اهل دوزخ است (چه بسا قرآن خوانی هست که قرآن بر او لعنت می‌کند) و بزودی آنچه را که گفتم به تو آشکار خواهم کرد!» کمیل از این مسئله متحیر ماند، نخست اینکه امام علیه السلام به زودی از فکر و نیت او آگاه گشت، دیگر اینکه فرمود: این مرد با آن حال روحانیش اهل دوزخ است. 🔹مدتی گذشت. حادثه گروه خوارج پیش آمد و کارشان به آنجا رسید که در مقابل امیرالمؤمنین ایستادند و علی علیه السلام با آنان جنگید در حالی که حافظ قرآن بودند. پس از پایان جنگ که سرهای آن طغیان گران کافر بر زمین ریخته بود، امیرالمؤمنین علیه السلام به یکی از سرها اشاره کرد و فرمود: «ای کمیل! این همان شخصی است که در آن شب قرآن می‌خواند و از حال او در تعجب فرو رفتی.» آنگاه کمیل حضرت را بوسید و استغفار کرد. 📚بحارالانوار ج ۳۳، ص ۳۹۹. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 💠بزرگترین گناه؟! 🔹حضرت امام باقر علیه السلام وارد مسجد الحرام شد. گروهی از قریش که آنجا بودند، چون آن حضرت را دیدند پرسیدند: این شخص کیست؟ گفتند: پیشوای عراقی‌ها (شیعیان) است. یکی از آنان گفت: خوب است کسی را بفرستیم تا از ایشان سؤالی بکند. سپس جوانی از آنان خدمت امام علیه السلام آمد و پرسید: «آقا! کدام گناه از همه بزرگتر است؟ » امام علیه السلام فرمود:« شرابخواری» 🔹جوان برگشت و پاسخ حضرت را به رفقای خود گزارش داد. بار دیگر او را فرستادند. جوان همین سوال را تکرار کرد. حضرت فرمود: «مگر به تو نگفتم شرابخواری! زیرا شراب، شرابخوار را به زنا، دزدی و آدم کشی وادار می‌کند و باعث شرک و کفر به خدا می‌گردد. شرابخوار کارهایی را انجام می‌دهد که از همه گناهان بزرگتر است.» 📚 بحار، ج ۴۹، ص ۳۵۸ 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 💠بهترینِ اهل بهشت 🔹مردی به همسرش گفت: برو خدمت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از ایشان بپرس آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟ آن زن خدمت حضرت زهرا رسید و مطلب را پرسید. حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمودند: «به همسرت بگو اگر آنچه را که دستور داده ایم بجا می‌آوری و از آنچه که نهی نموده ایم دوری می‌جویی از شیعیان ما هستی وگرنه شیعه ما نیستی.» 🔹زن به منزل برگشت و فرمایش حضرت زهرا را برای همسرش نقل کرد. مرد با شنیدن جواب حضرت سخت ناراحت شد و فریاد کشید: وای بر من! چگونه ممکن است انسان به گناه و خطا آلوده نباشد؟ بنابراین من همیشه در آتش جهنم خواهم سوخت، زیرا هرکس از شیعیان ایشان نباشد همیشه در جهنم خواهد بود. 🔹زن بار دیگر محضر حضرت فاطمه علیهاالسلام رسید و ناراحتی و سخنان همسرش را نزد آن حضرت بازگو نمود. حضرت زهرا فرمودند: «به همسرت بگو؛ آن طور که فکر می‌کنی نیست. اگرچه اینکه شیعیان ما بهترین‌های اهل بهشتند ولی هر کس ما را و دوستان ما را دوست بدارد، دشمنِ دشمنان ما باشد و نیز دل و زبان او تسلیم ما شود، ولی در عمل با اوامر و نواهی ما مخالفت کرده، مرتکب گناه شود، گرچه از شیعیان واقعی ما نیست اما در عین حال او نیز در بهشت خواهد بود، منتهی پس از پاک شدن گناه. آری! به این طریق است که به گرفتاریهای (دنیوی) و یا به شکنجه مشکلات صحنه قیامت و یا سرانجام در طبقه اول دوزخ کیفر دیده، پس از پاک شدن از آلودگیهای گناه به خاطر ما از جهنم نجات یافته، در بهشت و در جوار رحمت ما منزل می‌گیرد.» 📚بحار،ج۶۸،ص۱۵۵ 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 💠رفاقت با سه کس ممنوع!!! هرگاه امیرالمومنین علی علیه السلام به منبر می‌رفتند، می‌فرمودند: مسلمان باید از رفاقت و دوستی سه کس اجتناب کند؛ ۱. آدم بی باک و هرزه (در گفتار و رفتار). ۲. احمق (کم عقل). ۳. دروغگو. زیرا آدم بی باک و هرزه، کارهایش را به تو آرایش می‌دهد و می‌خواهد که تو هم مانند او باشی، چنین شخصی هرگز به درد دین و آخرت تو نمی خورد، دوستی با او جفا و سخت دلی و رفت و آمدنش بر تو، ننگ و عار است. و اما احمق، هرگز خیر و خوبی از او به تو نمی رسد. هنگام مشکلات امیدی به او نیست، اگر چه در حل آن تلاش کند و چه بسا اراده کند بر تو خیری رساند (ولی به واسطه حماقتش) به تو ضرر می‌زند. پس مرگ او بهتر از زندگی اوست و سکوت او بهتر از سخن گفتنش و دوری از وی بهتر از نزدیکی با او می‌باشد. و اما دروغگو، هیچگاه زندگی با او بر تو گوارا نیست، سخنان تو را نزد دیگران می‌برد و گفته آنان را نزد تو می‌آورد، هرگاه صحبتی را تمام کند سخن دیگری را شروع می‌کند، ممکن است گاهی راست هم بگوید ولی مردم باور نکنند، می‌کوشد مردم را به یکدیگر دشمن سازد و در سینه شان کینه برویاند. پس از خدا بترسید و مواظب خویشتن باشید و ببینید که با چگونه افرادی رفاقت می‌کنید و طرح دوستی می‌ریزید. 📚بحار ج ۷۴، ص ۲۰۵. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 💠همراهان انسان در قبر 🔹امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: هنگامی که مؤمن از دنیا رفت، شش صورت همراه او وارد قبر می‌شوند. یکی از آنها خوشروتر و خوشبوتر و پاکیزه تر از صورتهای دیگر است. یکی در جانب راست، یکی در طرف چپ، یکی در پیش رو، یکی در پشت سر، دیگری در پایین پا و صورتی که از همه خوش سیماتر است در بالای سر میت می‌ایستد و عذاب‌هایی را که متوجه میت است دفع می‌کند. 🔹آنگاه صورت زیبا از صورتهای دیگر می‌پرسد: شما کیستید؟ خداوند شما را جزای خیر دهد. ➖صورت سمت راست می‌گوید: من نمازم. ➖صورت سمت چپ می‌گوید: من زکاتم. ➖صورت پیش رو می‌گوید: من روزه ام. ➖صورت پشت سر می‌گوید: من حج و عمره ام. ➖صورت پایین پا می‌گوید: من نیکی و احسان به برادران مؤمنم. 🔹سپس صورتها از او می‌پرسند: تو کیستی که از همه ما زیباتر و خوشبوتری؟ در پاسخ می‌گوید: من ولایت و محبت خاندان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم. 📚 بحار، ج ۶، ص ۲۳۴. 🍃 🦋🍃 @takhooda
📘 ماجرای مردی بد قیافه در زمان پیامبر مردی بد قیافه و زشت روی بود، بدین جهت او را ذوالنمرة (پلنگی) می‌گفتند. روزی محضر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: یا رسول الله! خداوند چه چیز‌هایی را بر من واجب کرده؟ حضرت فرمودند: خداوند در شبانه روز هفده رکعت نماز واجب کرده، و اگر ماه رمضان را درک کنی روزه‌ی آن هم بر تو واجب است، و در صورت تمکن مالی حج نیز بر تو واجب است، و همچنین پرداخت زکات مال واجب است، و شرایط آن را بر او توضیح دادند. ذوالنمره گفت: سوگند به آن خدایی که تو را به حق به پیامبری برانگیخته، من به جز این واجبات برای خدا عبادتی (مستحبات) انجام نخواهم داد. پیامبر فرمودند: چرا؟ مرد گفت: برای این که مرا زشت رو آفریده؟ پیغمبر سکوت کردند و چیزی نگفتند تا جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! خداوند به تو سلام رساند و فرمود: به بنده‌ام فلانی سلام برسان و به او بگو: مایل نیستی با این قیافه زشت در پرتو عبادت و بندگی آن چنان لیاقت پیدا کنی که در روز قیامت در جمال جبرئیل و همانند او زیبا محشور شوی؟ رسول خدا فرمایش خداوند را به آن مرد رساندند. ذو النمره گفت: حالا که چنین است، سوگند به آفریدگاری که تو را به حق فرستاده از این پس تمام فرمانهای خداوند را با کمال میل و رغبت انجام خواهم داد. 📚 بحار ج ۵، ص ۲۸۰ و ج ۷۱، ص ۱۸۰. 🍃 🦋🍃 @takhooda