eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
939 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5845698004526304272.mp3
35.89M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌‌‌پور 📝 «تربیت فرزند مهدوی» 📅 ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۰ - تهران 🎧 کیفیت 48kbps 🍃🦋🍃🦋🍃🦋 http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از آسمان امشب ... شمیم یاس می آید ندای قدسی‌... مرحبا علی العباس می آید ببین ماه بنی هاشم... چسان با ناز می آید امیرالمؤمنین سویش... به آغوش باز می آید نگر این ملک را... ببوسد هر دو دستانش وآن دیگر ملک رابین... کشد ناز از دوچشمانش خداوندا چه رازی هست... در این مولود زیبایت؟ ملائک سر زنان گویند... فدای فرق سقایت... گمانم این گل زیبا... علمدار حسین است به دشت کربلا .... نازنین یار حسین است. خداوندا دو‌چشمانم... فدای چشم او گردان نه چشمانم، بل همه جانم... فدای جان او گردان.. دلگویه:ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚بزرگوارى امام حسين عليه السلام   شخصی به نام (عصام بن مصطلق ) گويد: روزى به مدينه وارد شدم و حسين بن على عليه السلام را با قيافه اى جذاب مشاهده كردم و به شگفت آمدم آنگاه هر چه از حسادت نسبت به پدرش در دل داشتم آشكار كردم . گفتم : تو فرزند ابوتراب هستى ؟ جواب داد: آرى ، من هم او و پدرش را مورد برگوئى بسيار قرار دادم . آنگاه با عطوفت و مهربانى به من نگاه كرد و اين آيات را تلاوت كرد: و امر به نيكى كن واز انسانهاى جاهل درگذر، و اگر وسوسه اى از شيطان در تو ايجاد شد به خدا پناه آور كه او بسيار شنوا و آگاه است . وقتى طايفه اى از شيطانها پرهيزكاران را وسوسه كنند خدا را به ياد آورند و همان لحظه آگاه و بينا شوند، شيطانها برادرشان (افراد فاسق و هواپرست ) را به گمراهى مى كشانند. سپس به من گفت : آرام باش و براى من و خودت از خداوند طلب مغفرت كن . اگر از ما يارى بخواهى تو را يارى خواهيم كرد و اگر كمك بخواهى كمك مى كنيم و اگر طلب هدايت نمائى تو را هدايت خواهيم كرد. مردبا اين بر خورد نيكوى حضرت از گفته ها و رفتار خود پشيمان شدم در اين هنگام حضرت فرمود: لاتثريب عليكم اليوم يغفراللّه لكم و هوارحم الراحمين . (يوسف به برادران شرمنده خود گفت ) امروز هيچ ملامتى بر شما نيست (و من عفو كردم ) خداوند شمارا مى بخشد او مهربانترين مهربانان است . سپس فرمود: آيا اهل شام هستى ؟ گفتم : بله فرمود: اين خود طبيعى است كه معاويه در ميان مردم شام شايع كرده است . درود خدا بر ما و تو باد. نيازمنديهاى خود را بگو كه مرا بهتر از آنچه گمان برده اى خواهى يافت ، انشاءاللّه تعالى . عصام گويد: با اين بر خورد بزرگوارانه او زمين با همه پهناورى كه داشت برايم تنگ شد و دوست داشتم كه مرا در خود فرو برد آنگاه خود را از وى دور كردم و از آن پس كسى محبوبتر از او پدرش نزد من نبود. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴چگونه متوجه بشیم خدا از ما راضی است یا نه؟ اگر می‌خواهی بدانی خدا از تو راضی است یا نه، به دلت مراجعه كن! ببین در زندگی از خدا راضی هستی؟ اگر راضی هستی؛ بدان كہ خدا هم از تو راضی است و اگر در گوشه دلت از خدا ناراضی هستی. متوجه باش كه خدا هم از تو نا‌راضی است. خداوند از سه گروہ تعجب می‌كند: 1⃣كسی كه نماز می‌خواند و می‌داند مقابل کی ایستادہ است، ولی در نماز حضور قلب ندارد و حواسش به نماز نیست! 2⃣كسی كہ عمری است روزی خدا را می‌خورد و غصه روزی فردا را دارد. 3⃣كسی كه می‌خندد در حالی كه نمی‌داند خدا از او راضی هست یا نه! خدایا یك كاری كن كه از غضب تو اجتناب كنم؛ و كاری نكنم كه در ماہ رمضان از من ناراضی باشی... خدایا مرا موفق به خواندن قرآن كن. كسی كه در ماہ رمضان موفق به یك ختم قرآن نمی‌شود، دچار خسارت بزرگی می‌شود، اگر كسی می خواهد زنگار دلش پاك بشود، باید موقع سحر قرآن بخواند. 🔰آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ 📚عاقبت مردی که به زیارت (علیه‌السلام) نمی رفت! ✍شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد.در این مدت هیچگاه داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت قصد زیارت داشت، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می‌کرد و او را زیارت می‌نمود. تا اینکه سرگذشت او را به «سید مرتضی» که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب‌الاشراف» بود رساندند. سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهل‌ بیت (علیه‌السلام) این است که داخل حرم شوی و عتبه و ضریح را ببوسی.این روشی که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور می‌باشند و دستشان به حرم مطهر نمی‌رسد.» آن مرد چون این سخن را شنید گفت: ای «نقیب‌الاشرف»، از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت می‌دانم و نهی از منکر واجب است.» وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پردردش کشید. سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید...نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود می‌لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت می‌کرد تا اینکه وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید. چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟» «آیا اینجا جای افتادن امام حسین(علیه‌السلام) است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است...؟»پس از شدت غم و اندوه فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست...» مَن مات مِن العشق فقد ماتَ شهیدا ... بأبي أنت و أمي یا أباعبدالله الحسین ... 📚داستان‌های علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 عاقبت توهین به تربت امام حسین علیه السلام! موسی به عبدالعزیز می گفت: مشهورترین و داناترین پزشک شهر بغداد در زمان حکومت هارون الرشید دکتری مسیحی به نام "یوحنا"بود، او پزشک مخصوص هارون بود و هرگاه خلیفه بیمار می شد، او درمان می کرد. روزی یوحنا به نزد من آمد و گفت: تو را به حق پیامبرت و دینت قسم می دهم، بگو این کیست که قبرش در کربلا قرار دارد و مردم به زیارتش می روند؟ گفتم: او نوه پیامبر ما، امام حسین علیه السلام است. اما تو به من بگو چرا این سؤال را کردی و منظورت چه بود؟ طبیب مسیحی گفت: مدتی قبل، شاپور خادم خلیفه مرا به نزد خود طلبید. چون به نزدش رفتم مرا برداشت و به خانه موسی بن عیسی که از خویشان خلیفه بود، برد. او حاکم شهری بود و به دستور خلیفه به بغداد آمد. او را دیدم که بیهوش بر رختخوابش افتاده است. در پیش او طشتی بود که تمام احشاء و امعاء و محتویات شکمش در آن ریخته بود. شاپور از خدمتکار موسی پرسید: چگونه این بلا بر سرش آمد؟ خدمتکار جواب داد: یک ساعت قبل، امیر در نهایت سلامتی و خوشی بود و با ندیمان و دوستان خود صحبت می کرد. شخصی از بنی هاشم نیز در مجلس حاضر بود. او گفت: من بیماری شدیدی داشتم و هر کار کردم، بیماری ام بهبود نیافت. تا اینکه شخصی به من گفت: اگر از تربت امام حسین استفاده کنی شفا می یابی. من نیز چنین کردم و عافیت یافتم. موسی به مرد هاشمی گفت: آیا از آن تربت هنوز چیزی نزد تو باقی مانده است؟ مرد هاشمی گفت: آری. پس از آن کسی را فرستاد تا آن تربت را آورد. موسی (از روی تمسخر و بی احترامی) تربت را گرفت و روی آن نشست،مدتی نگذشت که ناگهان موسی فریاد کشید: سوختم! سوختم! طشت بیاورید! ما برایش طشت آوردیم. او به قدری استفراغ کرد که تمام احشای بدنش بیرون ریخت پس از آن ندیمان به خانه هایشان باز گشتند و مجلس شادی مبدل به عزا شد. طبیب مسیحی ادامه داد: شاپور به من گفت، بیا او را معاینه کن، شاید بتوانی درمانش کنی، من چراغی طلبیدم و با دقت به محتویات طشت نگاه کردم. دیدم جگر و دل و تمام احشای امیر در طشت افتاده است. با تعجب گفتم: هیچ کس نمی تواند او را معالجه کند مگر حضرت عیسی مسیح که مرده را زنده می کرد. سرانجام به هنگام سحر، امیر به جهنم واصل شد. یوحنا با اینکه مسیحی بود، مدتها به کربلا می رفت و قبر حضرت سیدالشهداء علیه السلام را زیارت می کرد. بعد از مدتی، از عقیده خود برگشت و مسلمانی نیکوکار و پرهیزکار گردید. 📚 گناهان کبیره ، ج۲ ، ص۵۳۳ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا