#داستانک
شڪـم پرسـتے ممـنوع ✘✘
باز هم قرمـه سبزی؟ دیروز سحــر قرمه سـبزی خوردیم..
✘ چقدر از ایـن یڪـ نوع غــذا بخوریم؟
------------------------------
و چنین آمده است که وقتی قوم بنی اسرائیل در طول مسیر به سوی سرزمین وعده داده شده احساس گرسنگی کردند، نزد موسی(ع) آمدند و طلب غذا کردند. موسی(ع) دعایی کرد و از آن پس در هنگام گرسنگی، به اذن خدا از آسمان بلدرچین بریان برایشان فرود می آمد و از زیر بوته ها شیره ی عسل جاری گردید. وقتی تشنه شدند عصای موسی(ع) سنگی را نشانه رفت و از زیر آن دوازده چشمه جوشیدن گرفت تا همه اسباط از آن بنوشند. این سنگ را با خود حمل می کردند و هر زمان نیاز بود به همین روش از آن سیراب می شدند.
برای در امان ماندن از گرمای روز بالای سر ایشان ابری ظاهر گردید و نسیم خنکی در مسیر به سویشان می وزید. همین ابر شب ها پایین می آمد و نقش پتو را برایشان ایفا می کرد.
ولی مدتی نگذشته بود که بزرگی از بنی اسرائیل به نمایندگی از ایشان نزد پیامبر آمد و گلایه کرد که ای موسی(ع)، تا به کی فقط این غذای تکراری را بخوریم. تحمل ما تمام شده است. ما سبزی و عدس و خیار و هویچ و چغندر و... می خواهیم! و اگر این ها را به ما ندهی از همین راهی که آمده ایم بر می گردیم.
موسی(ع) حیرت زده به ایشان گفت که ما به سرزمین موعود می رویم، این مدت را تحمل کنید تا در آن جا از نعمات گوناگون بهره ببرید. (ولی مرغ ایشان یک پا بیشتر نداشت.) موسی(ع) به آن ها خطاب کرد: «اهبطوا مصرا» (برگردید مصر!).
بنی اسرائیل هم مغرور و حق به جانب بار و بندیل جمع کردند و راه مصر در پیش گرفتند. چند قدمی نرفته بودند که ابر بالای سرشان محو شد. گفتند عیبی ندارد کمی تحمل می کنیم تا به مصر برسیم. مدتی بعد گرسنه شدند ولی هر چه منتظر ماندند از غذای آسمانی خبری نبود. تشنه که شدند سنگ کلمن را زمین گذاشتند و منتظر جاری شدن آب بودند ولی آن سنگ دیگر فقط سنگ بود.
ناچار با حال نزار و پریشان نزد موسی(ع) بازگشتند که ما اشتباه کردیم.
موسی(ع) به ایشان فرمود که خدا توبه شما را می پذیرد ولی به خاطر این نافرمانی، باقی مسیر تا سرزمین موعود را بدون نعمات قبلی باید طی کنید. این شد که بنی اسرائیل دوباره به راه افتادند و این بار با فلاکت و سختی روزها را شب می کردند.
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
___
بااستناد به(سوره بقره / 61)
🍃
🌺🍃 @takhooda 🦋
امانتهای زندگی من_10.mp3
12.65M
#امانتهای_زندگی_من ۱۰ 💚
قرآن تنها یک کتابِ مقدس نیست!
بلکه کاتالوگی است برای مدیریتِ خویشتن که خداوند آنرا امانتی در زندگی ما، قرار داده است !
اینکه از قرآن برای رشد و تکامل خویش بهره نمینبریم؛ خیانتی بزرگ در این امانت است!
#استاد شجاعی 🎤
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
سه دقيقه در قیامت 52.mp3
38.82M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه پنجاه و دوم
* ادامه داستان: باغ بهشت
* مظلوم، مورد رحمت خدا
* تفاوت مظلوم و منظلم
* مظلوم شریک ظالم
* حرف بسیار اشتباه: " فقیر بمانیم تا خدا کمکمان کند "
* بیتقوایی و نداشتن فعالیت
* جبران کردن خدا برای مظلوم و محروم
* گفتگوی خدا با فقرا در قیامت
* ورود به بهشت، بدون حساب
* فقرا، واسطه فیض
* همسایه بودن در عالم برزخ
* روایت حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) از اثرگذارترین عمل در بهشت
* کسی که به رزق کم از خدا راضی شود، در مقابل خدا هم....
* نفاق خوب
📅99/01/23
⏰ مدت زمان: ۵۸:۳۲
منبع: امینی خواه مدیا
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
#داستانک_معنوی
در روزگاری که قحطی شده بود و مردم برای نان شبشان محتاج بودند درویشی، که مدتها بود بیکار بود و بی چیز و دیگر در خانه چیزی برای خوردن نداشتند وقتی رنگ و روی زرد و وارفته بچه هایش را دید به ناچار مقداری طناب داشت که برای حفر چاه برای دیگران از آن استفاده می کرد آن را به بازار برد و به یك درهم فروخت.
می خواست با آن یك درهم برای بچه های خود غذایی تهیه كند. به طرف بازار كه می رفت، دو نفر را دید كه با هم جر و بحث می كردند و كم كم كارشان به دعوا كشید. مرد درویش از دیگران پرسید: «چرا آنها به سر و كله هم می زنند؟»
گفتند: « این مرد یك درهم به آن یكی بدهكار است. طلبكار به او مهلت نمی دهد و می خواهد به زندانش بیندازد.»
درویش یك درهم خود را به مرد طلبكار داد و دست خالی به خانه برگشت. وقتی به خانه رسید، به زن و بچه های خود گفت: « طناب را فروختم و یك درهم گرفتم، اما آن را در راه خدا، خرج كردم.»
درویش خانه را گشت و گلیم كهنه ای را پیداكرد. آن را به بازار برد تا بفروشد. همه جای بازار را به دنبال مشتری گشت، اما خریداری پیدا نشد. خسته و نگران به طرف خانه به راه افتاد.
آن روز، صیادی یك ماهی صید كرده بود و می خواست آن را بفروشد، اما هیچ كس ماهی را نمی خرید.
مرد درویش و صیاد در بازار به هم رسیدند و از حال هم با خبر شدند. صیاد به درویش گفت: « بیا با هم معامله ای بكنیم. تو گلیم را به من بده، من هم ماهی را به تو می دهم.» درویش قبول كرد. درویش، ماهی را به خانه برد و مشغول پاك كردن آن شد تا غذایی درست كند. وقتی كه شكم ماهی را پاره كرد، ناگهان مرواریدی درشت و نورانی از داخل آن بیرون آمد.
درویش فهمید كه آن مروارید هدیه ای از طرف خداست. با خوشحالی، مروارید را به بازار برد تا بفروشد، اما هیچ كس نتوانست قیمتی بر روی آن بگذارد.
سرانجام كسی پیدا شد و مروارید را به صد هزار دینار طلا از او خرید. درویش سكه های طلا را بار الاغی كرد و به طرف خانه رفت. چیزی نگذشت كه درویش دیگری در خانه او را زد و گفت: «در راه خدا چیزی بدهید.»
درویش با خود گفت: « شاید این درویش هم حال و روزش مثل حال و روز دیروز خودم باشد.» این بود كه او را صدا زد و گفت: « برادر، نصف این پولها مال تو. برو و هر چه زودتر كسی را بیاور تا بتوانی سكه های طلا را ببری. »
درویش گفت: « من نیازی به پول ندارم. من فرستاده خداوندی هستم كه می گوید:« هر كس یك درهم در راه من خرج كند، ما صد هزار درهم از خزانه غیب به او پاداش می دهیم.» بدان كه خداوند كار خیر هیچ كس را بدون پاداش نمی گذارد.»هم در این دنیا و هم در آخرت...
این قول خدا در قرآن است که میفرماید
هر کس به خدا توکل کند خدا از جایی که گمان نمی برد به او روزی می رساند
با خدا معامله کنی و بندگی ات را بکنی
او خدایی کردن را خوب می داند...
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
✨🌸#عهد_ثابت پنج شنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه
🔶 یا رزاق 👈308 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز پنج شنبه
2/ دعای کمیل
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز پنج شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمد،و ده مرتبه سوره توحید وسوره را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول میکند.
🍃
🌸🍃 @takhooda 🦋
دعای روز پنجشنبه
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ، وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ، وَ كَسَانِي ضِيَاءَهُ وَ أَنَا فِي نِعْمَتِهِ، اَللّهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِي لَهُ فَأَبْقِنِي لِأَمْثَالِهِ، وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لا تَفْجَعْنِي فِيهِ وَ فِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ وَ اكْتِسَابِ الْمَآثِمِ، وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهُ وَ خَيْرَ مَا فِيهِ وَ خَيْرَ مَا بَعْدَهُ، وَ اصْرِفْ عَنِّي شَرَّهُ وَ شَرَّ مَا فِيهِ وَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ، اَللّهُمَّ إِنِّي بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ، وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ، وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ،
فَاعْرِفِ اللّهُمَّ ذِمَّتِيَ الَّتِي رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِي، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، اَللّهُمَّ اقْضِ لِي فِي الْخَمِيسِ خَمْساً، لا يَتَّسِعُ لَهَا إِلّا كَرَمُكَ، وَ لا يُطِيقُهَا إِلّا نِعَمُكَ: سَلامَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِكَ، وَ عِبَادَةً أَسْتَحِقُّ بِهَا جَزِيلَ مَثُوبَتِكَ، وَ سَعَةً فِي الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ، وَ أَنْ تُؤْمِنَنِي فِي مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِكَ، وَ تَجْعَلَنِي مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ فِي حِصْنِكَ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِي بِهِ شَافِعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ نَافِعاً، إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.
🍃
🌼🍃 @takhooda 🦋
زیارت حضرت امام حسن عسکری (ع)در روز پنج شنبه
السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلیَّ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیکَ یا حُجَتَ الله وَ خالِصَتَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اِمامَ المُومِنینَ
وَ وارِثَ المُرسَلین وَ حُجَتَ رَبِ العالَمینَ
صَلَّی اللهُ عَلَیکَ وَ عَلی آلِ بَیتِکَ الطَیِبینَ الطاهِرینَ یا مَولایَ یا ابا مُحَمَّدٍ الحَسَنَ بنَ عَلِیٍ
اَنَا مَولیً لَکَ وَ لِالِ بَیتِکَ وَ هذا یَومُکَ و هُوَ یَومُ الخَمیسِ وَ اَنَا ضَیفُکَ فیهِ وَ مُستَجیرُ بِکَ فیهِ فَاَحسِن ضِیافَتی وَ اِجارَتی بِحَقِّ آلِ بَیتِکَ الطَیِبینَ الطاهِرینَ
🍃
🌸🍃 @takhooda 🦋