࿐༅♡🌼♡༅࿐
#سخنی_ناب_از_امیر💚
🔰دو خصلت شیعه
⚜امير المؤمنين (ع) فرمودند:
شيعيان مرا
به دو خصلت امتحان كنيد
كه اگر داراي اين دو خصلت بودند،
#شيعه اند:
💥اهمّيّت به نماز در اوّل وقت
💥دستگيري برادران ديني خود با مال
اگر اين دو در آنها نبود،
پس از ما دورند، دورند و دورند!
📚 جامع الاخبار، ص ۳۵
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌹🍃
#تلنگرانہ🎗
آیت الله فاطمۍنیا:
بعضۍ از اعمالوگناهان مانـع
اجابت دعا هستند.
یڪۍ از آنھا #دلشڪستن میباشد
متاسفانه بعضۍازمابہ
راحتۍدل میشڪنیم و توفیقات را
از خودمان سلب میڪنیم..!💔🚶🏻♀
مواظبِزبانخودباشیم🌿
#سرانجامماچہمیشود؟؟
🍃
🌸🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از آرامش دلم تنها خداست
4_5854770620427929043.mp3
16.56M
#سبک_زندگی_شاد ۳۲
قلب سالم، نیّتِ سالم داره!
یعنی برای همه خیر میخواد، حتی اونایی که در حقش بد کردند!
💛 انرژی مثبت که میگن ؛
محصولِ همین قلب هاست!
#استاد شجاعی 🎤
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
#داستانهای_قرآنی
#قسمت اول
حضرت عیسی و مریم ع 🎬
و اذ قالت الملائکه یا مریم ان الله یبشرک بکلمه منه اسمه عیسی ابن مریم و جیها فی دنیا و الاخره و من المقربین
( سوره آل عمران : 46 )
🌻 مریم دختر عمران از نسل داود است . مادر مریم زنی پاک و پارسا بود . روزی از خدای جهان در خواست کرد که به وی فرزندانی کرامت فرماید تا او را به خدمت بیت المقدس بگمارد .
🌻 خواست او به اجابت رسید و خداوند مریم را به او اعطا فرمود . او مریم را به بیت المقدس برد و خدای را بخواند تا مریم و فرزندانش را از شر شیطان گاهداری کند . این دعا هم به اجابت رسید و چون مریم را به بیت المفدس آوردند بین متصدیان ، در تربیت نمودن او گفتگوها شد و همه خواهان تربیت او شدند و برای رفع نزاع قرعه زدند . قرعه به نام زکریا در آمد .
🌻زکریا سرپرستی مریم را عهده دار شد . پس از رشد مریم ، زکریا برای او حجره ای در بیت المقدس معین کرد و مریم در آن حجره به عبادت پرداخت . مریم دارای مقام و رتبه عصمت بود و خداوند او را بر زنان زمان ، بزرگی بخشید و مریم در محراب عبادت بود که جبرئیل به شکل جوانی پیش او آمد . مریم مضطرب شد .
🌻 جبرئیل گفت : نترس من فرشته ام و تو را بشارت می دهم که خدا بتو پسری کرامت می فرماید که در دنیا و آخرت محترم باشد و در گهواره سخن بگوید گفت :
🌻 چگونه چنین امری میسر است بااین که مردی با من تماس نگرفته است ؟ جبرئیل گفت : از قدرت خدای تعالی دور نیست و خدا به همه نوع آفرینش توانا است و هر چه اراده فرماید به مجرد اراده او صورت می گیرد .
🌻 در آن حال مریم خود را حامله دید ولی ترس و اضطراب او را احاطه نمود که دختری بدون شوهر ممکن است فرزند آوردو آبستن شود ؟ ! در کار خود اندیشه می کرد و با ناراحتی و پشیمانی سختی مواجه بود ، زیرا اگرچه مریم سیده زنان جهان و ایمانش به خدای به سر حد کمال بود و می دانست خداوند او را در هر حال یاری خواهد نمود ولی از شر زبان یهودیان نادان و لجوج در اندیشه بود که در برابرطعن آنان چه کند و چه مدرکی برای ثبرئه خویش ارائه دهد که از زبان مخالفین بسته شود و کدام دلیلی اقامه کند که از شر آنان در امان باشد .
🌻 در اینجا سخن بسیار است و اخبار و آثار مختلف ، بعضی از نویسندگان که تاریخ و قصص انبیاء را نوشته اند به پیروی از بعض نویسندگان مصری جریان حمل مریم را عادی شمرده و ماهها مریم را با ناراحتی های روحی و تاءثرات درونی دست به گریبان دانسته اند ولی طبق اخبار و اقوال بزرگان شیعه : شبانگاه مریم در اثر نفخ جبرئیل که در گریبانش دمید باور شد و صبحگاهان وضع حمل نمود و مدت حمل ، نه ساعت که به جای نه ماه حمل زنان متعارفی بوده است .
🌻 باری مریم معصومه ، در برابر قضای الهی تسلیم و امر خود را واگذار به پروردگار جهان نمود تا هنگام وضع حمل فرا رسید .
#ادامه دارد...
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨
#داستانهای_قرآنی
قسمت دوم داستان حضرت عیسی و مریم ع
🌻 درد زائیدن او به سوی درخت خرمای خشگ شده ای کشانید . در آن بیابان ، بدون قابله و مددکار ، رنج وضع حمل را تحمل کرد و کودک زیبایش ولادت یافت . از فشار غم واندوه این جمله رابر زبان راند : ای کاش پیش از این ساعت مرده بودم و جزء فراموش شدگان محسوب می شدم .
🌻 ناگهان مریم افسرده بانگ دلنوازی شنید که به او دلداری می دهد و می گوید : غمگین مباش چه آنکه خدایت در زیر پایت نهری روان ساخته است . از آن آب استفاده کن و درخت خرمارا حرکت ده . از خرمای تازه آن فرو ریخته سپس میل کن و شاد باش . البته این بانگ تسلای خاطره افسرده مریم شد ولی هنوز در بیم زبانهای گزنده معاندین بود .
🌻از این جهت نیز راهنمائی شد که اگر کسی از بشر را ببینی که در مقام طعن و ایراد به تو بر آید بگو من برای خداوند نذر صوم کرده ام از این رو با کسی سخن نمی گویم .
🌻مریم کودک عزیزش را در آغوش گرفت و به سوی بیت المقدس آمد ولی هنوز جیزی نگذشته بود که یهودیان او را دیدند و زبان به کلمات ناروا و تهمتهای ناراحت کننده گشودند .
🌻یهود با عبارت زشت او را مخاطب نموده گفتند :
🌻 ای مریم ! مطلب تازه و امری عجیب پیش آورده ای ! با آنکه مادرت اهل فساد و آشنایی با بیگانگان نبود و پدرت از منکرات و کارهای زشت بر کنار بود ، تو چگونه روش آنها را از دست دادی و بدون شوهر فرزند آوردی ؟ !
ادامه دارد...
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨
❗️بیچارهاند کسانی که غیبت میکنند
🔸از سوى خدا به موسى وحى شد:
هر #غيبت كننده اى كه با توبه از دنيا برود، آخرين كسى است كه به #بهشت وارد میشود(یعنی آنقدر در قیامت معطل خواهند شد که در دسته آخرین نفرات به بهشت وارد میشوند)
🔹 هر غيبت كننده اى كه بر آن #اصرار داشته باشد و با اين حال از دنيا برود و توبه نكند، اوّلين كسى است كه داخل #دوزخ میگردد.
📙إرشاد القلوب إلى الصواب ج۱ ص۱۱۶
🍃
🌼🍃 @takhooda 🕊
هدایت شده از نایت کویین
پناهیان جلسه پنجم.mp3
7.56M
.
✍آیتاللهانصاریهمدانی(ره):
ظهور نزدیک است، ولی اگر دعابکنید نزدیک تر می شود.چون دعای شماِ خیلی موثر است.
هرچه می توانید برای ظهور حضرت
دعا کنید..
#رفقادعاکنیمآقامونبیاد(:
🍃
🌼🍃 @takhooda ✨
🍃 #آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ؟
ﺗﻤﺎﻡ ﻭﻗﺎﯾﻊ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ!
🍃 آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ؟
ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺗﻮﺳﺖ ﺑﺤﺚ ﻧﮑﻦ فقط به او گوش کن!
🍃 آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ؟
خودت را با کسی مقایسه نکن!
🍃 آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍهی ؟
به دیگران کمک کن ؛ تو توانایی ...
شاید همه توانایی روحی و جسمی برای یاری کردن نداشته باشند!
🍃 آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍهی ؟
با همه بی هیچ چشمداشتی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ!
🍃 آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ؟
ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽاﺕ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﯾﺰﯼ ﮐﻦ، هدف داشته باش!
🍃 آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ؟
ﺳﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﻡ ﺑﺎﺷﺪ!
🍃 آرامش ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ؟
ﺑﻪ ﮐﺴﯽ وابسته نباش!
🍃 آرامش میخواهی؟
یاد خدا را فراموش نکن
✅ﻋﺎﺷﻖ خدا ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ برای تو کافیست ...
🍃
🌸🍃 @takhooda ✨
معامله با خدا ❤️
مردی داخل بقالی محله شد ، و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است ؟
بقال گفت : شش هزار تومان و سیب هشت هزار تومان ...
در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می شناخت ، و اونیز در همان منطقه سکونت داشت .
زن نیز قیمت موز و سیبها را پرسید و مرد جواب داد :
موز کیلویی دو هزار تومان و سیب سه هزار تومان ..
زن گفت : الحمدلله
و میوه ها را خواست .. مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد وخشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست ... که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود ..
بقال میوه ها را به زن داد و زن باخوشحالی گفت الحمدلله بچه هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت ، هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می کرد ..
مرد بقال روبه مرد مشتری کرد و گفت : به خدا قسم من تو را گول نمی زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد ، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی کند ، و هرگاه می گویم میوه یا هرچه می خواهد مجانی ببرد ناراحت می شود ، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم برای همین قیمت میوه ها را ارزان می گویم ..من با خداوند معامله می کنم و باید رضایت او را جلب کنم . این زن هر هفته یک بار به اینجا می آید به الله قسم و باز به الله قسم هربار که این زن ازمن خرید می کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می برم در حالیکه نمی دانم چگونه چنین می شود و این پولها چگونه به من می رسد ...
وقتی بقال چنین گفت ، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید ...
هرگونه که قرض دهی همانگونه پس می گیری
نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه بخاطر رضای الله چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر الله می ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت ..
لذت برآورده نمودن حاجات دیگران را کسی نمی داند مگر آنکه آن را برطرف نموده باشد💖
پیامبر مهربانی باشیم
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨