eitaa logo
آرامش حس حضور خداست
5.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
947 ویدیو
77 فایل
آرامش در زندگی نبودن جدال نیست بلکه تجربه حضور خداست!♥ کپی برداری با لینک کانال خودتون با افتخار حلال اندر حلال وثواب آن را تقدیم میکنم به ساحت مقدس آقا صاحب الزمان (عج ) التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
(قسمت دوم) من در همین اطاق نزدیک دهلیز با دخترم خوابیده بودم. در حال خواب و بیداری دیدم مردی نیکو روی و خوشبو، با لباس‌های تمیز آمد و بمن گفت که هم اکنون کسی می‌آید و تو را بخانه همسایه می‌طلبد. وحشت مکن و از رفتن با او خودداری منما! سراسیمه برخاستم و به دخترم گفتم: کسی را دیدی که به خانه ما بیاید؟ گفت نه! پس نام خداوند متعال را بردم، اندکی قرآن خواندم و خوابیدم. ✨💫✨ باز همان مرد بخوابم آمد و همان سخن را تکرار کرد. این بار نیز با وحشت برخاستم و از دخترم پرسیدم: هیچ کس نیامده؟ گفت نه! من هم باز نام خداوند متعال را بر زبان آورده، کمی قرآن خواندم و خوابیدم. بار سوم نیز همان مرد به خوابم آمد و گفت: فلانی! آن کس که تو را می‌طلبد، آمده و در می‌زند. با او برو! در این وقت صدای کوبیدن در را شنیدم. پشت در رفتم و گفتم کیست؟ گفت: درب را باز کن و مترس! صدای او را شناختم و در را باز کردم. دیدم خادمی است که یک چادر بمن می‌دهد و می‌گوید: یکی از همسایه‌ها برای حاجت مهمی تو را می‌خواند، به خانه آنها بیا. چادر بسر کردم و او مرا به خانه‌ای برد که نمی‌شناختم. دیدم پردهٔ درازی در وسط خانه آویخته‌اند و مردی کنار پرده ایستاده است. ✨💫✨ خادم گوشه پرده را بالا زد و من داخل شدم. دیدم زنی در حال وضع حمل است و زنی دیگر مانند قابله، پشت سر او نشسته است. آن زن از من پرسید که آیا در این کار به ما کمک می‌کنی؟ پس مشغول کمک شدم و چیزی نگذشت که پسری متولد گردید. من او را روی دست گرفتم و فریاد زدم: پسر است! پسر است! آنگاه سر از پرده بیرون آوردم تا به آن مرد که نشسته بود مژده دهم. کسی گفت سر و صدا مکن! چون متوجه بچه شدم، او را روی دست خود ندیدم. همان زن دوباره گفت صدا مکن! ادامه دارد... 🍃 🦋🍃 @takhooda
(قسمت سوم) چون متوجه بچه شدم، او را روی دست خود ندیدم. همان زن دوباره گفت صدا مکن! در این موقع خادم چادر بسرم انداخت و مرا بخانه‌ام برگرداند. بعد کیسه‌ای بمن داد و گفت: آنچه را که دیدی بکسی اظهار مکن! وارد خانه خود شدم و بطرف رختخواب رفتم. دیدم هنوز دخترم خوابیده است. او را بیدار کردم و پرسیدم: آیا از رفتن و برگشتن من مطلع شدی؟ گفت نه. وقتی در کیسه را گشودم، دیدم ده دینار در آن است. این مطلب را تاکنون به کسی نگفته‌ام، جز حالا که چون دیدم تو با مسخره این سخن را گفتی، از این رو برای تو نقل کردم تا بدانی که این قوم (خانواده پیغمبر)، نزد خداوند دارای شأن و مقام بزرگی هستند و آنچه ادعا می‌کنند درست است. ✨💫✨ آن مرد ناصبی گفت: از حرف پیرزن تعجب کردم، آن را به باد مسخره گرفتم و دیگر از زمان رخ دادن این واقعه چیزی نپرسیدم، جز اینکه به یقین می‌دانم که سال دویست و پنجاه و اندی از سامرا رفته بودم و در سال ۲۸۱ که ایام وزارت عبیداللَّه بن سلیمان بود برگشتم و این داستان را از آن پیرزن شنیدم. حنظله راوی این خبر می‌گوید: ابوالفرج مظفر بن احمد را خواستم تا او نیز این خبر را بشنود. 📚بحارالانوار، ٥١/٢٠، به نقل از "الغیبة" شیخ طوسی رحمه‌الله این قضیه در هنگام ولادت مولیمان حضرت حجت ابن الحسن ارواحنافداه اتفاق افتاده است. 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: ماجرای زن فرانسوی زندگی به عشق حسین علیه‌السلام 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شخصی به نزد عارفی دانا رفت و از سختی های زندگی برایش گفت: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ؟ چرا با وجود تلاش فراوان به اقتدار نمیرسم؟ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ ! عارف پاسخ ﺩﺍﺩ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ؟ گفت : ﺑﻠﻪ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ … عارف ﮔﻔﺖ : زمانی که ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ خداوند ﺁﻓﺮﯾﺪ ، ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﻤﻮﺩ … ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎک ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ.. ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ … خداوند ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩ، ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ ﺳﺮﺧﺴﻬﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ ... ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ .. ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ .. ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺷﺶ ﻣﺎﻩ ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ ... ﺁﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ! ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ ﻣﯿﺴﺎﺧﺘﯽ ؟ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ به اقتدار ﺧﻮﺍﻫﯽ رسید .. از رحمت و برکت خداوند هیچوقت نا امید نشید. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••┈┈┈🌼•••❁•••🌼┈┈┈•• 🍃یوسف پیامبر(علیه السلام) همراه با دوجوانِ دیگر زندانی بودند، یوسف از لحاظ باطن(قلبی) و ظاهری زیباتر بود 🍃اما خداوند آن دو را قبل از یوسف از زندان بیرون برد 🍃و او علی رغم تمام امتیازاتش چندین سال بعد از آنان در زندان ماند 🍃اولی بیرون رفت تا خدمتکار گردد 🍃دومی بیرون رفت تا به صلیب کشیده شود 🍃ویوسف بسیار انتظار کشید اما بیرون رفت تا عزیز مصر گردد!! 🌹 روی سخن به تمام کسانی ست که آرزوهایشان به تاخیر افتاده، 🌹آنچه خداوند می گیرد از روی حکمتی ست و آنچه باقی میگذارد از روی رحمتی ست 🌹گاهی آرزوها تاخیر میکنند تا نعمتها زیاد شوند... 🌼" ﻓﺄﺣﺴﻨﻮﺍ ﺍﻟﻈﻦ ﺑﺎﻟﻠﻪ " 🍀"پس به خداوند گمان نیک بَرید" 🌹خداوند شمارا حفظ کند و نگهدارتان باشد و مستدامتان بدارد. 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⤴️ خواندن ، در شب جمعه، بسیار سفارش شده است. بخوانیم و به نیت ❤️ و همچنین شادی روح 🕊🥀 💎طبق فرمایش آقا امام جعفر صادق(ع) هرکس در شبهای جمعه ✨سوره مبارکه جمعه✨ را بخواند کفاره گناهانش از این جمعه تا جمعه آینده خواهد بود. 📚ثواب الاعمال/ص۷۹ 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا