💔
موقع حرف زدن، دستمـ را گرفتہ بود
و تلاش مےڪرد توی چشمہایم نگاھ
ڪند؛ از خدا خواستـم کمکم ڪند.
با چشمہایش التماس مےڪرد آزادش
ڪنم برود🕊
طاقت نیاوردم این طور بےتابے ڪند
به سختی لبخند زدم و گفتـم:
بہ خدا راضےام! برو...
خندید و گفت: حالا شد👌
📚 دخترها_بابایی_اند
راوی: مادر #شهیدجوادمحمدی بااندکی تغییر
#شهید_جواد_محمدی
اختصاصی کانال شهیدشو
💞
سلام لینک برای دوستان خود بفرستید🙏🇮🇷💐https://eitaa.com/joinchat/4180082987Cad83fde883