eitaa logo
گلچین🇮🇷چنل🇵🇸جارچی
390 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
12.6هزار ویدیو
32 فایل
سلام دوستان، به کانال،گلچین چنل جارچی🇮🇷 خوش اومدید این کانال، خبر، مطالب دیدنی وشنیدنی، اسلامی، دینی، دعا،وطب سنتی، همه چی مثبت منتشرمیشه، امیدوارم بمونیدوکانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید. https://eitaa.com/joinchat/4180082987Cad83fde883 @takmahi
مشاهده در ایتا
دانلود
💙🍃 🍃🍁 📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی 📝نسل سوختــه ((چهارمین نفر)) 💠✍🏻نفسم بند اومد. همون حسی رو ڪه تا اون لحظه داشتم و تمام معذب بودنم شدت گرفت.– ۲۱ سالنگاهش با حالت خاصی چرخید سمت علیمرادے و من نگاهم رو از روے هر دوشون چرخوندم. می ترسیدم نگاه و چهره پدرم رو توے چهره شون ببینم.اولین نفر وارد اتاق شد. محڪم تر از اون، من توے قلبم بسم الله گفتم و ڪردم. حس می ڪردم اگر الان اون طرف میز نشسته بودم، ڪمتر خورد می شدم و روم فشار می اومد.یڪی پس از دیگرے وارد می شدن، هر نفر بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه و من، تمام مدت ساڪت بودم. دقیق گوش می دادم و نگاه می ڪردم، 💠✍🏻بدون اینڪه از روشون چشم بردارم. می دونستم براے چی ازم خواستن برم. هر چند، بعید می دونستم بودنم به درد بخوره اما با همه وجود روے ڪار متمرڪز شدم. در ازاےوقتی ڪه اونجا گذاشته بودم، مسئول بودم.این روند تا اذان ظهر ادامه داشت، از اذان، حدود یه ساعت وقت استراحت داشتیم.بعد از نماز، ده دقیقه اے بیشتر توےسالن و فضاے بیرون اتاق ڪنفرانس موندم. وقتی برگشتم داشتن در مورد افراد، شخصیت ها، نقاط و قوت و ضعف و خصوصیات شون حرف می زدن. نفر سوم بودن ڪه من وارد شدم. 💠✍🏻آقاےعلیمرادے برگشت سمت من:– نظر شما چیه آقاے فضلی؟ تمام مدت مصاحبه هم ساڪت بودید.فڪر می ڪنم در برابر اساتید و افراد خبره اے مثل شما، حرف من مثل ڪوبیدن روےطبل خالی باشه جز صداےبلندش چیز دیگه اےبراےعرضه نداره.ڪسی ڪه ڪنار علیمرادے نشسته بود، خندید?– اشڪال نداره، حداقلش اینه ڪه قدرت و تواناییت رو می سنجی. اگر اشڪالی داشته باشی متوجه می شی و می تونی از نقاط قوتت تفڪیڪ شون ڪنی.حرفش خیلی عاقلانه بود. هر چند حس یه طبل تو خالی رو داشتم ڪه قرار بود صداش توے فضا بپیچه برگه ها رو برداشتم و شروع کردم. تمام مواردے رو ڪه از اون افراد به دست آورده بودم، از شخصیت تا هر چیز دیگه اے ڪه به نظرم می رسید.زیر چشمی بهشون نگاه می ڪردم تا هر وقت حس ڪردم، دیگه واقعا جا داره هیچی نگم، همون جا ساڪت بشم. اما اونها خیلی دقیق گوش می ڪردن. 💠✍🏻تا اینڪه به نفر چهارم رسید. تمام خصوصیات رو یڪی پس از دیگرے شمردم، ولی نظرم براے پذیرشش منفی بود. تا این جمله از دهنم خارج شد، آقاے افخم، همون ڪسی ڪه سنم رو پرسیده بود، با حالت جدے اےبهم نگاه ڪرد.– شما براےاین شخص، خصوصیات و نقاط مثبت زیادے رو مطرح ڪردید. به درست یا غلط تشخیص تون ڪارے ندارم، ولی چرا علی رغم تمام این خصوصیات، پیشنهاد رد ڪردنش رو می دید؟نگاهش به شدت، محکم و بی پروا بود. نگاهی ڪه حتی یڪ لحظه هم، اون رو از روے من برنمی داشت. ✍ادامه دارد......