تک رنگ
° قصه از اونجایی شروع شد که میخواستم یه کارِ جدید رو شروع کنم برای برنامهریزیش رفتم سراغِ دفترچهه
°•
نمیشد کارمو متوقف کنم
در نتیجه تصمیم گرفتم یاعلی بگم و پاشم برم لوازمالتحریرارو بگردم تا دفترچه دلخواهمو پیدا کنم
خیلی خیلی گشتم
اما
دفترچه ها یا موردپسند من نبودن
یا خارجی بودن
یا مهمتر از همه گروووون بودن😩
دست از پا درازتر و افسردهتر از قبل به منزل برگشتم...🤧
ادامه دارد...
#حال_و_هوای_ادمین🌿
○°@takrang1°○
°
سفری به هلند داشت،
اما خبرها پیچید که بدون بازگشت است!😶
دختر قهرمان ایرانی، میخواست زیر پرچم سفید پناهندگان هلند مبارزهاش را آغاز کند!🙄
پ.ن:
بگردید و پیدا کنید، تفاوت کسی که به عنوان پناهنده مبارزه میکنه، با زمانی که کسی با عنوان وطناش، زیر پرچم کشورش، تواناش خرج میشه!🇮🇷
#ستاره_سوخته😞
○•°@takrang1°•○
°
مدتی بعد کیمیا در پیج اینستاگرامیاش اعلام کرد:
_من یکی از میلیونها زن سرکوب شده در ایرانم که سالهاست هر طور خواستند بازیام دادند!🤭
نمونههایی از سرکوب شدن کیمیا رو در عکس بالا ببینید🙄
#ستاره_سوخته😞
||@takrang1||
تک رنگ
°
قصه ادمین به جایی رسید که رفت سراغِ فروشگاههای اینترنتی!
بیشتر از ۱۰ فروشگاه رو گشتم اما بازهم دفترچه مورد نظرم پیدا نگشت...😞
از همه جا ناامید و افسرده گشته و حتی از انجام دادنِ کاری که داشتم هم پشیمون شدم💔
ادامه دارد...
#حال_و_هوای_ادمین🌿
••{@takrang1}••