eitaa logo
تک رنگ
9.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
86 فایل
یه وقتایی می‌شه به درو دیوار می‌زنی که یه آدم☺️ باشه تا حرفاتو براش بگی من رفیقتم، رفیق🥰 به تک‌رنگ خوش اومدی😉 #حال_خوب_من #کانال_نوجوونی ادمین: @yaranesamimi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عروسـ♡ـے معمولا به صرف شیرینی و شام هسٺ، اما میوه هم کناࢪ خوراکی ھا مے گذارند!🍇 ما 🌴غذاے بهشټـے🌴 سراغ نداشتـیـم:( اما مهمانتان می‌کنیم به یک میوه بهشتی!... 💦 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Yaran_Samimii.attheme
151.6K
خیلی فکر کردیم کجا جشن بگیریم؟ که هم بزرگ باشد و همه جا بشـویم☺️ هم فاصله اجتماعی رعایت شود😷 هم فاصله نباشد!💛 هم حال و هـوایش خـوب باشـد🌹 هم... به ایـن جا رسـیدیـم...😍☺️👆🌟 🔷 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعضی اتفاقـات خوب توی عالـم🌏✨ یه عالـمـه اثر دارن! مثلا جشن میلاد امیرالمومنین(🌼) و حضرت فاطمه(🌸) که به برکتش هر سال کلی جشن دیگه هم می‌گیریم!😍☺️ ⭐️ کـی؟! ⭐️ کجا؟! ⭐️ چرا؟! شما جواب بدین...!!😉 💭 @yaranesamimi 🌀 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 یکی دوتا نبودند خواستگارها. خیلی ها آمده بودند، و جواب رد شنیده بودند و رفته بودند. ثروت داشتند، شهرت داشتند، چیز های دیگری هم داشتند که برای فاطمه مهم نبود! 💌 او که آمد، از مجاهدت هایش گفت و از پیش قدم شدنش در اسلام. تایید پیامبر را که شنید، خواسته اش را گفت؛ خواستگاری کرد بانو را. 💌 علی مثل «همه» نبود، عزیز و جان پیامبر بود و جانشین بعد از او. همه می دانستند قصه محبت رسول خدا به او را. اما به این جا که رسید، پیامبر جواب داد... 🍀🍀🍀 آدم عاقل فرق دزد و اهل را از همین نقطه ها می‌فهمد. از همین خط و ربط ها. تفاوت قائل است بین کسی که از دیوار می آید یا در خانه را می زند.🙂🙃 کسی که آبرو وسط می گذارد را ترجیح می‌دهد به کسی که بی آبرویی می‌کند.😌😔 🌸💖 دختر خوشبخت، دست در دست هر دستی نمی گذارد! 🌼💛 پسر خوشبخت، دست سمت هر دستی دراز نمی کند! 💦 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 پیامبر علی را می شناسد، قبول دارد، دوست دارد. اما تصمیم ازدواج فاطمه را به تصمیم فاطمه اش گره میزند. سراغش می رود، نظرش را می پرسد، اما جواب نمی شنود! 💌 سکوت دختر به گوش می رسد و صدای پیامبر: _ الله اکبر... نشانه رضایت است! ☘️☘️☘️ قدیم ترها ازدواج دختـ♡ـر یک شرط داشت که رضـایت پـدر بود!✔️ جدیدا هم یک شرط حضور فعال دارد و آن هم سلیقه دختر است!🌈 اسلام، تمام بد ها را رد می کند! هم رضایت پدر را وسط می کشد برای شناخت پسر🔍 هم پسند دختر را شرط می کند برای زندگی با پسر!❣ 💦 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 مهر را که تعیین کردند، شد چهارصد سکه نقره. 💌داماد زرهش را فروخت و پرداخت کرد. نه از دنیا داری خبری بود نه سرمایه داری! 🍀🍀🍀 یاد 📖 افتادم‌، وقتی پدر می‌گوید: - لیلاجان! می‌فرمایند هرچی که شما مهریه بگی همان. تازه یادم می‌آید که مهریه هم هست. حالا چه بگویم. تجارت که نمی‌خواهم راه بیندازم. دختر هم که خرید و فروش نمی‌شود.❌ یک قراردادی برای عزتمندی است و عزت من که پول و ملک نیست. همه ساکت‌اند چرا؟ این را از دستی که به پهلویم می‌خورد می‌فهمم. ریحانه😊 است. - همون چهارده سکه. صدایم این‌قدر یواش است که زن‌ها هم به زور می‌شنوند. مادر مصطفی بلند می‌گوید. مرد‌ها هم صلوات می‌فرستند. من که سر بلند نمی‌کنم، پدر مصطفی یک حج عمره و یک کربلا هم تقبل🎁 می‌کند... 💦 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 عروسی ساده گذشت. خرج شام هم تقسیم شد. گوشت و نان با پیامبر و روغن و خرما با علی-؏‌- 💌 فقیری هم آمد و دست خالی نرفت! عروس لباسش را بخشید✨ و با همان لباس قدیمی ساده... عروسی برگزار شد. 💌 عروس و داماد رفتند سراغ زندگی... بدون دغدغه دنیا👑 و بدون شکستن دل فقیر! ☘️☘️☘️ ◾️ سنگ بزرگ برداشتن نشانه ی نزدن است! این را قدیمی ها می گفتند و برای جدیدی ها هم جواب می‌دهد! می خواهند زندگی را طوری شروع کنند که اصلا شروع نشود! عروســــ🍗🥞💍🎊🏖ــــــی گرفتن سخت تر می شود از زن گرفتن! هوای حرف مردم را داشتن مشکل تر می‌شود از شوهر داشتن! آخرش هم خرج عروسی بیشتر می شود از لذتش!...🙃🙃 💦 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...♡❤️🍃🌹🍃❤️♡... 💌 پیش پیامبر رفتند برای یک سوال! 💌 زندگی کار دارد و کار هم، برنامه می خواهد؛ برنامه‌ے کـار و زندگی را از پیامبـر طلب کردند... 💌 شخصیت و احترام هردو مهم تر بود از پول و درآمد خانه! 💌 نظم این بود که هر کس سر کار خودش باشد! کار خانه بر دوش فاطمه افتاد🌸🏡 و کار بیرون سهم علی شد!🌼🏡 💌 هردو راضی بودند و خوشحال! و خدا هم راضی بود... 🍀🍀🍀 بعضی ها نظم✖️ ندارند! کار ها را بهم ریخته تقسیم می‌کنند! چشـم می بندند روی توانایی ها و روحیه ها متاسفانه😔 زن را جای مرد می گذارند و مرد را جای زن! اسمش را می گذارند حق و عالم را به وارونگی🍂💥 می کشانند! 💦 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12-taherihosein-ezdevajfatemeh-97(rasekhoon.net).mp3
3.53M
عشق❤️ تا قبل همیـن واقعه مصـداق نداشت!! بادا بادا مبارک بادا...🌹🍃🌹🍃🌹 💦 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 هرکس می آمد خواستگاری به فاطمه می گفتند و پاسخ منفی را از خودش می شنیدند. علی که رفت نزد پیامبر، جوانی بود که هیچ از دنیا نداشت جز شمشیر و شتر و یک زره.کارگری میکرد برای درآوردن روزی! اما اعتبارش به ایمان بود و تقوا و اخلاقی که زبان زدش کرده بود. رسول خدا اختیار زندگی فاطمه را به فاطمه سپرده بود. فقط اسم علی که آمد فاطمه در سکوت، صورتش رنگ گرفت.❤️ پیامبر لبخند زد و فرمود الله اکبر، سکوت او یعنی اقرار به خواستن. پیامبر خبر موافقت فاطمه را که داد علی خوشحال و شرمگین سر پایین انداخت. حال و هوای علی، لبخند به لب پیامبر آورد. فاطمه💖 و علی💛 با اندک، زندگی شیرینی ساختند که هنوز هم مثال است... 💭 کتاب مادر ✍️ نرجس شکوریان فرد تهیه نسخه الکترونیک کتاب مادر و پدر 👇 🌸 https://b2n.ir/923309 خرید کتاب ها با سفارش به👇 🌼 @ketab98_99 📖 💙 ✨💐 @yaran_samimii 💐✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا