_مصاحبه این روزای بختیار و شنیدی؟
مبهوت به محمد نگاه میکنم،
زهره که رادیو را قطع کرد،سیم را هم کشیده بود و این چندروز کلا بی خبر از عالم و آدم بودم...🙄
شنیدن خبر جدید، مصرم میکند که رادیو را به تعمیرگاه ببرم:
_نه؛ چی گفته مگه؟!🤔
_حرف که زیاد میزنه، این روزا کارش شده مصاحبه؛
حرفشم چندتا بیشتر نیست:
_میگه اجازه تشکیل دولت موقت و به امام نمیده!😶
_دومین حرفشم اینه که حرفای امامو تو لباس قانون عملی میکنه!🤨
_تلاشم میکنه بگه هنوز قدرت داره و کسایی که معترض باشن و اعدام میکنه و این حرفا!🧐
پوزخند صورتم را میپوشاند:
_با تمام توان داره دست و پا میزنه برای حفظ دولتش! امام چی گفتن؟!
و این بار با هر جمله محمد از امام،
مثل تشنه ای که به آب رسیده، سیراب میشوم و جرعه جرعه کلام پراقتدار و محبت امام با جان میشنوم:
_ «من باید نصیحت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش میخواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آنها فرزندان ما هستند. ما به آنها محبت داریم...» 🌿✨
#ادمین_در_گذر_زمان😁
#ماشین_زمان 🚗
||@takrang1||