eitaa logo
تک رنگ
9.8هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
86 فایل
یه وقتایی می‌شه به درو دیوار می‌زنی که یه آدم☺️ باشه تا حرفاتو براش بگی من رفیقتم، رفیق🥰 به تک‌رنگ خوش اومدی😉 #حال_خوب_من #کانال_نوجوونی ادمین: @yaranesamimi
مشاهده در ایتا
دانلود
😊 _ از دیدن جوانان چه احساسے به شما دست می‌دهد؟ + وقتی با جوانان هستم و در محیط قرار دارم، احساس من مثل احساس ڪسی است که در هواے صبحگاه💦🌱 تنفس می‌کند... ✼| پرسش‌پاسخ‌بارهبری |✼ 💛 🌼 @yaran_samimii samimane.blog.ir 🌼
هدایت شده از نمکتاب
کتاب عبدالمهدی: روایتی خواندنی از یک مرد مخلص… شهیدی از تبار حاج قاسم 📚 ✍🏻 نویسنده: 🌀 انتشارات 🧔🏻 🔖 برگـــ🍀ـــے از کتاب: یک‌بار بانو غذایی طبخ کرد تاریخی، شور و سوخته! بغض کرده منتظر آمدن عبدالمهدی بود. آمد اما نه بویی شنید، نه رویی در هم کشید، خوشی همیشگی را داشت و نشست کنار سفره‌‌ای که بانویش بغض کرده چیده بود. تا خواست بخورد بانو عذر خواست. عبدالمهدی خندید و خورد. بانو معترض شد: _ چه‌طور داری می‌خوری.  عبدالمهدی لب زد:  _ نعمت خدا و دست پخت خانممه. غذا می‌خورم که جون داشته باشم، برای لذتش نیست که. با این حس بخور، نه سوختگی می‌فهمی نه شوری! خورد و سفره را جمع کرد. بانو رفت تا ظرف‌ها را بشوید، عبدالمهدی ایستاد مقابل ظرفشویی و گفت:  -شما خسته‌ای ظرفا رو من می‌شورم! ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   📚 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾
هدایت شده از نمکتاب
کاش برگردی 📚 (شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر شهید) ✍🏻 نویسنده: 🌀 🧔🏻 🔖 برگــ🍀ــے از ڪتاب: داخل مسجد که شدیم، سعی کردم بی توجه به بقیه یک گوشه را انتخاب کنم و مشغول کار خودم باشم. می شنیدم که بعضی از خانم های روستا مسخره می کردند و می گفتند: «مثلا شب قدره؛ سه تا بچه ردیف کرده اومده مسجد که چی؟ انگار واجبه!» حرف هایشان را نشنیده گرفتم. یحیی شیرش را که خورد خوابید. زکریا را روی پاهایم خواباندم. صغری مثل همیشه ساکت و مظلوم مشغول بازی شد. ____📬🌸__📖__🌸📬____ 📦 خرید پستی کتاب 📦 ✨قیمت با تخفیف ویژه✨ 1⃣💰خرید کتاب از فروشگاه نمکتاب:👇 https://b2n.ir/738810 2⃣ سفارش از طریق آیدی ایتا:👇 📦 @ketab98_99 ╔ ✾" ✾ "✾ ════╗   📚 @namaktab_ir ╚════ ✾" ✾" ✾