eitaa logo
مجله هنری طلعت
1.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
186 ویدیو
9 فایل
بسم‌رب‌العشق♥️ . کمی طنز فقط،نه چپ نه راست 😉
مشاهده در ایتا
دانلود
‌•°✿’’✨🌿📿↯ . ﴿لَا عِلْمَ لَنَا؛ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ﴾ ما هیچ نمیدانیم ! تو خود داناۍ همہ اسرار نھان هستۍ ‹ مائدہ ۱۰۹ › خادم الشهدا:) ╔═.🍃.════💙══╗ @asheghaneh_talabegi ╚═💙═════.🍃.═╝
زنها را دست کم نگیرید ! درنهایتِ ظرافتشان چنان برایت تکیه گاه میشوند ؛ که انگشت به دهان بمانی ! زنها هشتمین عجایبِ جهانند ازنوعِ متحرکِ دلبرانه ! خادم الشهدا:): ╔═.🍃.════💙══╗ @asheghaneh_talabegi ╚═💙═════.🍃.═╝
... ❤️🌹 سر سفره عقد💍،نشسته بودیم کنار هم،بوی عطرش☺️همه اتاق را پر کرده بود😍 بله را که گفتم😇سرش را اورد زیر گوشم، خیلی ارام و اهسته گفت: تو همون کسی هستی که میخواستم😉😍 نگاهش کردم و از ته دل خندیدم😅💕 دستم را گذاشتم روی حلقه💍ازدواج‌مان،چشم دوختم به قرآن سفره عقد😄و از خدا طلب خوشبختی🙃کردم...🤲🏻💚 🌹🍃 😍 @asheghaneh_talabegi 🌱
مجله هنری طلعت
#عشـق_با_معجـزه_او #قسمت_صـد‌وچـھل‌وششـم _بعد خانم معلم اومد. بهمون سلام داد، گفت من معل
زینب به مدرسه میرفت و نوشتن را یاد گرفته بود. روزی که املا داشته بود و معلم گفته بود: 《بابا آمد.》 زینب گریه اش گرفته بود و از مدرسه با من تماس گرفتند. مجبور شدم خیلی زود بیمارستان را رها کنم و به مدرسه بروم. زینب روی صندلی نشسته بود و به لیوان آب توی دستش نگاه میکرد. +سلام. _سلام خانم محمدی، بفرمائید. و به صندلی اشاره کرد. کنار زینب نشستم و سرش را به سینه ام چسباندم. +چی شده قربونت برم؟ چیزی نگفت. معلمش گفت: _املا می گفتم که دیدم زینب داره گریه می کنه. دفترش رو نگاه کردم همه رو درست نوشته بود نمی دونم چرا گریه میکرد. و دفترش را به سمتم گرفت. دفتر را گرفتم: 《بابا آمد. بابا نان داد. بابا در باران آمد...》 دفتر را روی میز گذاشتم و زینب را از خودم جدا کردم و روی دو زانو ام جلوی زینب نشستم. +دلت تنگ شده؟ با سر جوابم را داد. +چکار کنم برات؟ با بغض گفت: _بگو بابا بیاد. چادرم را جلوتر کشیدم. +تو که میدونی بابا دلش میخواد بمونه. بغلم کرد و هق هق کرد. _آخه من بابام تو بارون نیومده چرا بنویسم؟ بابام که نیومده بابان رفته... +الان شما دلت تنگ شده، قبول دارم خب مامان منم دلم خیلی برا بابا تنگ شده ولی اگه این طوری بی تابی کنم بابا ناراحت میشه دلش میگیره، دوست داری بابا ناراحت بشه ازمون؟ _نع. +پس دختر خوبی باش، درساتو بخون تا رفتیم خونه.... در گوشش گفتم: +فیلم بابا رو نشونت بدم. با پشت دست اشک هایش را پاک کرد. _چشم، هم به شما قول میدم هم به بابا. گونه اش را بوسیدم. _ببخشید. لبخند زدم و بلند شدم. زینب از معلمش هم عذر خواهی کرد. همیشه نگرانِ وقتی بودم که زینب به مدرسه میرود، نگرانی هایم بیخودی هم نبود! حق هم داشت، من که سی و دو سالم بود اگر از پدرم می گفتند و با اینکه پدرم زنده بود اما از او دور بودم هم گریه ام می‌گرفت زینب که هفت، هشت سالش بود و از اول هم پدر را در قابِ عکس ها دیده بود. نویسنده: هرگونه کپی برداری بدون اجازه نویسنده است 🙃 ادامه دارد... 🌱| @asheghaneh_talabegi |🌱
📌 عواملی که مرد را از همسرش دور می کند 📍 کمبود اعتمادبه‌نفس در خانم‌ها 📍 زن‌هایی که فکر می‌کنند همه‌چیز را می‌دانند 📍 میل شدید زن‌ها برای تغییر دادن مردها 📍 غر زدن های مداوم 📍 حذف 💖 @asheghaneh_talabegi 💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༻﷽༺ 🍁 معمارِ دلهامان❤️ بیـا ویرانـہ را تعمیـر ڪـن📿 این قصـہ مجهول را با مقدمٺ تفسیـر ڪـن🌷 🥀🍃 ❥ @asheghaneh_talabegi
💞 😉 تنها روزنامه ایست📰 که ها هم چاپ می شود☺️ و 😍 کماکان تیترِ اولِ آن هستی!😇 🌱 @asheghaneh_talabegi
آنچنان مهر تو أم در دل و جان جای گرفت.. که اگر سر برود، از دلــ و از جانـــ نرود.. ‌ @asheghaneh_talabegi
سلام رفقااا😍✌️🏻 امروز جمعه است و ما می خواهیم یک طرح صلوات برای ظهور آقا امام زمان✨♥️ درست کنیم...💚 تعداد صلواتی را که می‌فرستید رو به آیدی زیر ارسال کنید...🐾🧡 منتظرم...!!! @Sarbaz_gomnam_emamzaman333
مجله هنری طلعت
سلام رفقااا😍✌️🏻 امروز جمعه است و ما می خواهیم یک طرح صلوات برای ظهور آقا امام زمان✨♥️ درست کنیم...💚
🌟🌟 ختم صلوات 🌟🌟 نیت ظهور آقا امام زمان عج 😊 تا الان ۹۸۰ شاخه صلوات فرستاده شده . پیش بسوی توفیق اجباری😉 بشتابین🙏🙏🙏
من بلد نیستم دوستت نداشته باشم ! سوادم تا دوست داشتنت قد میدهد ... @asheghaneh_talabegi 🌱