eitaa logo
مجله هنری طلعت
1.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
186 ویدیو
9 فایل
بسم‌رب‌العشق♥️ . کمی طنز فقط،نه چپ نه راست 😉
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام : . تو هستی . تو خیابون راه میرفتم یه خانوم از یه مغازه اومد بیرون صدای خنده از مغازه میومد😂😅 چند قدمی که رفت به خودم گفتم باید بهش بگم . صداش زدم:ببخشید خانوم... تا نگاهش به من افتاد با یه حالت کلافه گفت: امرتون؟😒 . میخواستم طوری که ناراحت نشه ماجرا رو بهش بگم . گفتم:ببخشید قصد بی‌ادبی ندارم ولی... . صحبتمو قطع کرد و گفت:باشه حجابمو رعایت میکنم و رفت😏😐 . دوباره صداش کردم ببخشید خانوم یه لحظه☝️ . اینبار با حالت برگشت و گفت:😡 محترم اگه شما با لباس من اذیت میشی یه بیمار جنسی هستی و باید اول خودتو درست کنی😡 . گفتم:پوشش شما برام نکرد ولی ظاهرا دوستاتون یه چیزی چسبوندن پشت مانتوتون😑✋ . این ماجرا با اون خانوم تموم شد اما چیزی که فکر منو درگیر میکنه اینه: . چرا تا میخوای به یه بی‌حجاب تذکر بدی سریع میگه تو داری؟ تو نمیتونی خودتو کنترل کنی؟ . چرا فکر میکنن وقتی کسی میخواد تذکر بده برای بحث جنسی هستش . به نظرم من اگه مشکل داشتم هیچوقت تذکر نمیدادم و فقط نگاه میکردم و تیکه مینداختم . نویسنده: . پ‌ن:نظر شما چیه؟ . اگه دوست داشتید دوستانتون رو تگ کنید اوناهم نظر بدن🌹 .
زمانی که در مورد ازدواج با صحبت می کند، تنها یک شرط می گذارد و عنوان می کند که باید همسرم "سیده" باشد. آشنایی ما هم از طریق صورت گرفت. در آن روزها من درگیر کنکور ارشد بودم و زیادی به ازدواج نداشتم. به همین دلیل خانواده ام هم اجازه نمی دادند که خواستگار به منزل بیاید. یک هفته قبل از مادرِ صادق، من به حضرت زهرا (س) متوسل شدم. نماز استغاثه به حضرت را خوانده و زندگی و ادامه تحصیلم را به ایشان سپردم. مادر من و عموی صادق، فرهنگی بودند. زن عموی شان برایش خواهری می کند و واسطه ازدواج ما شدند. وقتی مادرم شرایط صادق را مطرح کردند، موافقت کردم که به خواستگاری بیایند. اول اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ بود. در جلسه اول خواستگاری، صادق سؤال خاصی نپرسیدند، ولی من سئوالات زیادی پرسیدم. در مقابل، صادق های عجیبی می دادند؛ مثلا من از ایشان پرسیدم که وقتی می شوید، چه عکس العملی دارید که گفتند : یا متأسفانه من عصبی نمی شوم اگر هم شوم، عکس العمل خاصی ندارم و محیط را ترک می کنم و با صلوات خودم را آرام می کنم. باور این مسئله در آن لحظه برایم سخت بود. بعد از عقد من خود کاملاً به این موضوع واقف شدم که صادق به وجه عصبی نمی شود؛ تجربه زندگی با ایشان نشان داد که همچون نامشان در صادق هستند. [[ به روایت همسر شهیدصادق عدالت اکبری ]] @asheghaneh_talabegi 🌺
🌸🍃 دلیلی ندارد وقتی هستید همان لحظه را بدهید!! يا وقتی تمام ذهنتان درگیر گمان می شود فکری راکه به ذهنتان خطور می کند را بیان کنید...! دلیلی ندارد هنگام گفت وگو؛ برخلاف میل باطنی را بالا ببرید، یا احساستان در همان را عنوان کنید...! کنید کنید تا شوید... تا با ذهن خوب کنید ؛ سپس کنید، کنید. "حواستان به '' های درونتان باشد، شما را با خود نبرَد...!!" @asheghaneh_talabegi
‼️ تو جلسات حتما به این توجه کنین داشتن 💞 نحوه زندگی و بین و باید مشخص و واضح باشه. دختر و پسر باید مشخص کنن که برنامه‌شون برای لحظاتی که بعد از به نتیجه نمی‌رسن، چیه. بودن 💞 دختر و پسر با بررسی اینکه آیا طرف مقابل کارها رو نصفه رها می‌کنه، یا اونا رو به می‌رسونه، می‌تونن به همسر آینده‌شون پی ببرن. داشتن 💞 دختر و پسر باید از همدیگه باخبر بشن؛ یعنی بدونن وقتی طرف مقابل می‌شه، چطور خودشون رو کنترل می‌کنن و نحوه بروز و خشم طرف چطوریه. اهل بودن 💞 بعضی‌ها هیچ تمایلی ندارن که تو جمع باشن اما برعکس بعضی‌ها ترجیح میدن مدام در کنار یا جمع باشن. درباره این موضوع حتماً تو صحبت کنید. به دنبال تغییر طرف مقابل بودن 💞باید مشخص بشه که و چقدر اصرار دارند که طرف مقابلشون رو مطابق استانداردهاشون کنن یا چقدر اینو دارن که طرف مقابل رو همون‌طور که هست، بپذیرند. 💙@asheghaneh_talabegi💙