eitaa logo
مجله هنری طلعت
1.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
186 ویدیو
9 فایل
بسم‌رب‌العشق♥️ . کمی طنز فقط،نه چپ نه راست 😉
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی یه میگه : الان نمیخوام بزنم ، یعنی : الان حرف بزنه وقتی یه میگه: الان حرف بزنم، یعنی: همین الان بیای،بپرسی چته و بزنیم❤️ تفاوت ها رو بشناسیم تا سازگار زندگی کنیم @asheghaneh_talabegi 🎀
🎬 سه مولفه لازم در برای داشتن زندگی موفق از زبان استاد شهاب مرادی☝️ @asheghaneh_talabegi 🌱
🍃راهکار مقابله با همسر بهانه گیر ➕همچون مُسکن آرام‌بخش باشید، بهانه جویی های همسرتان علتی دارد، بی تردید او دچار مشکلی شده است. ▪️مشکلی که شاید به دلایلی چون خجالت کشیدن، صلاح ندانستن، سرزنش و... حاضر نیست به شما بگوید. ▫️در چنین مواقعی پایگاه همسرتان باشید و او را به دعوت کنید. به حریم شخصی همسرتان احترام بگذارید و هرگز کنکاش و تجسس نکنید. بپذیرید همسرتان اکنون نیازمند انرژی مثبت و نیرو بخش است. پس نقش آرام بخش بودن خود را به خوبی ایفا کنید و با ایجاد محیطی آرام و سکوت های نشان از رضایت، فضایی را برای تفکر و کنار آمدن همسرتان با خودش، فراهم آورید. 🔴 💖 @asheghaneh_talabegi 💖
🏴🍂 🖤🌙 ❤️علــــی جـان مے روے با فرق خونیـטּ پیش بازوے ڪبود ‌ شہر بے زهــرا ڪہ مـولا! قابـل ماندטּ نبـود 🏴 🥀| @asheghaneh_talabegi
مجله هنری طلعت
#عشـق_با_معجـزه_او #قسمت_صـدوھشتم بعد از مدت ها دوباره همه ی فامیل دور هم جمع شدند، بابا علی
:《غم عشقت بیابان پرورم کرد فراقت مرغ بی بال و پرم کرد به مو گفتی صبوری کن، صبوری صبوری ورطه خاکی بر سرم کرد 》 خودکار را لای دفتر گذاشتم و از روی صندلی بلند شدم. عطر تو هنوز هم در اتاق حس میشد. نمی دانستم چکاری باید بکنم؛ نه دل ماندن را داشتم نه دل رفتن را. _بابا جان داریم میریما. چادرم را درست کردم و به سمت بابل علی رفتم. +بریم. لبخند بی رمقی زد و در اتاق را بست. _دلتنگی سخته بابا جان. +آره خیلی... _من سی سال با سادات زندگی کردم ولی هنوزم حسرت خیلی چیزا رو می خورم. حسرت می خورم چرا بیشتر ندیدمش، چرا بیشتر باهاش حرف نزدم... نفس عمیقی کشید و ادامه داد: _پس میدونم چی می کشی. هر وقت خواستی بیا، اینجا خونه ی خودته بابا جان. +میدونم، شما مثل پدر من میمونی. اندازه حاج آقا دوست دارم. لبخند کمرنگی زد و ساک به دست، جلوتر از من از در خارج شد. تمام راه به تو فکر میکردم، و با خودم کلنجار می رفتم که باید چه کنم حسرت شمال نرفتن دو نفرمان اولین سفر دخترت را خراب نکند. من و زینب اتاق کوچکتر را انتخاب کردیم. زینب را خواباندم و چادر به دست به ساحل رفتم. دریا بی قرار بود، درست مثل من که بی قرار تو بودم. روی زمین نشستم و با دریا هم آوا شدم. دریا ترانه هایش با صدای موج بود و من شعر مولانا برایت خواندم: 《بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش وين سوخته را محرم اسرار نهان باش زان باده که در ميکده عشق فروشند ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش دلدار که گفتا به توام دل نگران است گو مي‌رسم اينک به سلامت نگران باش تا بر دلش از غصه غباري ننشيند اي سيل سرشک از عقب نامه روان باش در خرقه چو آتش زدي اي عارف سالک جهدي کن و سرحلقه رندان جهان باش آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عيال و خانمان را چه کند ديوانه کني هر دو جهانش بخشي ديوانه‌ی تو هر دو جهان را چه کند 》 نویسنده: هرگونه کپی برداری بدون اجازه نویسنده است 🙃 ادامه دارد.... 🌱| @asheghaneh_talabegi |🌱
💔 🌴مسجد، خموش و شهر پر از اشڪ بےصداسٺ ‌‌●اے چاه خون گرفتہ‌ے ڪوفہ علے ڪجاسٺ؟ 🌴اے نخل‌ها ڪہ سر بہ گریبان ڪشیده‌اید ● امشب شب غریبے و تنهایے شماسٺ (ع)💔 🥀🏴 @asheghaneh_talabegi 🏴
صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت آجرک الله یا صاحب الزمان ... کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت. آقا... خیلی برامون سخته هر سال برا جد غریبتون مجلس بگیریم... اما شما نباشی ...  ای ... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...😔 @asheghaneh_talabegi 🏴
وقتے ڪه گدا ،شاهِ ڪَرَم داشتہ باشد توفیر ندارد ڪہ چہ ڪم داشتہ باشد والله عطشناڪ ترین واژه سلام اسٺ وقتے ڪه دلے تنگ داشتہ باشد @asheghaneh_talabegi 🎀
😍 تو که دل❤️ می بری با یک نگاهی نگاهی هم به ما کن گاه گاهی @asheghaneh_talabegi 🌱
❤️🍃 کارهاے خانه تقسیم شده بود. یک روز خانم یک روز بچه ها یک روز هم خودش هر روز یکی را می شست 🔸 میگفت: زن وظیفه ای برای کارکردن ندارد🚫 کار خانه هم زنانه و مردانه ندارد. هرماه بخشی از را اختصاص داده بود برای خانم. میگفت: مال شماست هرطور دوست دارید برای خودتان خرجش کنید☺️ ولی ببخشید که کم است، همینقدر در توانم بود... 🔹مرتب گوشزد میکرد: خانه داری در اسلام جزو نیست❌ در حقیقت، اگر زن هم کارِ خانه میکند و هم تربیت و تعلیم بچه ها را انجام میدهد از فوق العاده اوست♥️ 🔸آمده بودند درِ خانه که یک مقام سیاسی درخواست ملاقات با شما را کرده؛ گفته بود: قول داده ام به فرزندم دیکته بگویم! های من متعلق به است. نرفته بود !!! 💓 📚کتاب صد دقیقه تا بهشت 🌷 @asheghaneh_talabegi 🎀
💔 ■خداوندا چہ دنیاے 🍂چہ چہ آقاے ■مگر مِحراب اسٺ ڪوفہ؟ 🍂ڪہ افتاده زمین (ع)💔 🥀🏴 @asheghaneh_talabegi 🏴