༻﷽༺
#قرار_عاشقی
#سلام_ارباب_دلم ❤️
#حسین_جانم
حالـم بہ جز نگـــاهِ تـو بهتــر نمےشود
يڪ روز بــدوݩ ذڪرِحسيـــن ســر نمےشود
مےگریَم از برای حــرم رفتنــم حُســــیݩ
نابــرده رنـــج گنـج مُيســَر نمی شود
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله
#صباحڪم_حسینے
@asheghaneh_talabegi
💞 شما که همسرت را پیدا کرده ای...
شما که همدم و هم نفس داری...
شما که برای درد و دلت یک آغوش داری که آرام بگیری...
شما که در انتظار زندگی مشترک لحظه شماری می کردی و اکنون ویا مدتهاست او را یافته ای...
بله با شما هستم عزیزم ...
یک لحظه را برای #محبت و عشق ورزی به او را از دست نده...
دقیقه ها ، با هم بودن زود می گذرد...
قدرش را بدان...
که در روزهای تنهایی در حسرت اینجا و اکنون نباشی...
🔴 #همسرانه
💖 @asheghaneh_talabegi 💖
مجله هنری طلعت
#عشـق_با_معجـزه_او #قسمت_صـدوسـیوهفتـم چه زود تمام شد! شاید کم بود اما تکلیف را
#عشـق_با_معجـزه_او
#قسمت_صـدوسـیوهشتـم
+زینب جان بریم بیرون؟
انگاری که منتظر باشد، سریع گفت:
_آره آره...
لبخند زدم.
+برم لباس بپوشم بعد.
و از اتاق بیرون رفتم.
به حال امیر غبطه می خوردم، او جاودانه شده بود و زنده، و من مرده بودم؛ باید برای قلبم فاتحه ای میخواند....
فیلم های مختلفی از امیر مانده بود که هنوز ندیده بودم، اما قصد داشتم ببینم...
♡♡♡
_مامان این خوبه؟؟
به سمت زینب رفتم، کنار دفتر ها ایستاده بود و یکی از آنها در دستش بود.
+آره مامان خوبه. برای دوستات هم این طوری باشه؟
_آره دیگه.
+باشه، پس به تعداد بزار تو سبد.
هفته ی آخر شهریور بود و با زینب به خرید مدرسه آمده بودیم.
به رسمِ پنهانی هر سال امیر برای بچه هایی که امیر را بهتر از ما می شناختند هم خرید کردیم. به سلیقه ی زینب، هم برای خودش و هم برای بچه ها وسایل را خریدیم و پیش بچه ها رفتیم.
+زینب جان اینا رو تنها نمی تونی ببری سنگینه. زنگ میزنم خانم گودرزی بیان باهم برید.
چشمانش را به نشانه ی تایید باز و بسته کرد.
+سلام خانم خوبین؟ بی زحمت بیایید پایین کمک دختر ما.
بعد از شنیدن پاسخ هایش و تشکر قطع کردم. از ماشین پیدا شدم و در را برای زینب باز کردم. چادرش را مرتب کردم.
+مواظب خودت باشی ها.
_چشم.
+بی بلا.
زینب با خانم گودرزی رفت و من در ماشین منتظرش ماندم. هیچ وقت خودم پیش بچه ها نرفتم، نمی خواستم مرا ببینند و هنوز هم باید امیر را می دیدند نه من را... این بچه ها امیر را مثل پدر دوست داشتند!!
نویسنده: #یگانه_کاف
هرگونه کپی برداری بدون اجازه نویسنده #حرام است 🙃
ادامه دارد....
همه بر سر زبانند و
"تو"
در میان
جانی...
#سعدی
🌱| @asheghaneh_talabegi |🌱
#همسفرانہ
ــــــــــــعزیزمــــــــ
#تــــــــــــــــــو
چنین
#خـــــــــــــــوب
چرایے ؟
#سعــــــــدے
#خوبمنـــــ🍊🍂
❤️🍃 @asheghaneh_talabegi
#ادمیـننوشت😇
سلامدوستانگلمخوشآمدمیگمبهتازهواردها🌸🍃
وممنونمازدوستایقدیمیمونکهتویکانالمونتااینلحظهحضوردارن🌺🌱
اگرنظریپیشنهادیراجبکانالموندارینلطفکنینبهپیویبندهبیاینونظراتخودتونروارائهکنینبانظراتتونهمکانالمونپیشرفتمیکنههمدوستایگلمونلفتنمیدن☺️🙃
منتظرنظراتوپیشنهادهاتونهستم😇👇🏻
@Zeynab_bano76
#صلیاللهعلیڪیااباعبداللهالحسیــن ❤️
#یاڪریماهلبیت💚
از یڪ طرفے عاشق دیواࢪ بقیع وُ
از یڪ طرفے عاشق ایۅان حسینݥ
از ڪرببلا جاده کشیدݥ بہ مدینہ
دیوانه ے این جاده ے بینُ الحسنینم
بھ نیت زیارتش هرصبح مۍخوانیم♥
💫 | صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟
@asheghaneh_talabegi ☀️
#عکس_نوشته❤️
هـــــــوا خواه #تُ ام😍
جانـــــا🌹
و میدانـــم که میدانـــی👌😌
خادم الشهدا:) :
@asheghaneh_talabegi 💖
داروی دردم گر تویی
در اوج بیماری خوشم...
خادم الشهدا:) :
@asheghaneh_talabegi 💖
#تُ همانی که...
رگِ خواب مرا میدانی😉🌹
خادم الشهدا:) :
@asheghaneh_talabegi 💖
کاش
این هوا هر روز
مثل ِتو باشد
بوییدنی
بوسیدنی
نفس کشیدنی...
خادم الشهدا:) :
@asheghaneh_talabegi 💖