eitaa logo
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
977 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
201 فایل
هر کس به هر نحو یک قدم در راستای کار فرهنگی با ما باشید تا به اندازه خودمون قدمی برداریم🌹 ✏️طلبه دهه هفتادی: @taha_00313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 هیچ کار خداوند بی حکمت نیست... 👑پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز انگشت خود را قطع کرد، وقتی که نالان طبیبان را مطلبید٬ وزیرش گفت : هیچ کار خداوند بی حکمت نیست... پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت تر شده و فریاد کشید در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است و دستور داد وزیر را زندانی کردند ... روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت، و آنجا انقدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله ای وحشی تنها یافت٬ انان پادشاه را دستگیر کرده وبه قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان کاملا سالم باشد، وچون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند واو به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می اندیشید، دستور ازادی وزیر را داد... وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت : درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت٬ ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده ای داشته! وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زده و پاسخ داد : برای من هم پر فایده بود، چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم، و اگر انروز در زندان نبودم حالا حتما کشته شده بودم... 👤دکتر الهی قمشه ای @shahidmena_namazi_maki
بسم الله الرحمن الرحیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره مبارکه عنکبوت آیه 56 يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ اى بندگانِ با ايمانِ من! همانا زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد. @shahidmena_namazi_maki
رسول اكرم صلى الله عليه و آله هرگاه زنا و ربا در جايى آشكار شود، مردم آنجا خود را در عذاب خدا افكنده اند. اِذا ظَهَرَ الزِّنا وَ الرِّبا فى قَرْيَةٍ فَقَدْ اَحَلّوا بِاَنْفُسِهِمْ عَذابَ اللّه ؛ نهج الفصاحه، ح 218 @shahidmena_namazi_maki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰عنایت امام رضا (علیه السلام) به شهید عباس کردانی مادرم به شدت مریض شده بود. خیلی هم انسان با خدایی بود. برای تشییع جنازه اش پنج هزار نفر آمده بودند. خیلی برای شفایش دعا کردم. نه تنها من، خیلی ها دعا می کردند. هر چه از امام رضا (ع) خواستم حالش بدتر می شد. با خودم گفتم: نکند مادرم گناه کبیره ای کرده که دعاها در حقش اثر نمی کند. یک شب امام رضا (ع) را در صحن گوهر شاد دیدم که بالای تختی نشسته بود. با گلایه گفتم: آقا! چرا مادرم را شفا ندادی؟فرمود: بیا بالا. رفتم کنارش. فرمود: تو شفای مادرت را می خواستی یا شفاعتش را؟ یک لحظه ماندم چه بگویم. تا آخر قضیه را گرفتم.گفتم: نه شفاعتش را می خواهم. اشاره کرد به مادرم که در صحن بین دو زن نشسته بود، فرمود: برو مادرت را ببین. دیدم مادرم بین دو خانم نشسته بود. یکی حضرت زهرا (س) بود و دیگری حضرت مریم . گفت: این دو نفر مرا شفاعتم کردند.بهم گفت: به بچه ها بگویید برایم گریه نکنند. چیزی هم برایم نفرستند، من این قدر وضعم خوب است که نمی دانم آن خیرات را چه کارشان کنم. دیگر راحت شدم. راحت راحت. 🗣راوی: مسعود اویسی به نقل از شهید عباس کردانی 📚کتاب عباس برادرم ؛ خاطرات و یادداشت های شهید مدافع حرم عباس کَردانی @shahidmena_namazi_maki
23.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 لایه ها 2 ارسال این دوره فقط با ذکر آیدی کانال مجاز میباشد(اثلنم هصود نیثطیم)😉 @talabe_koohsorkhi
همین الان با لبخند 😁 صلواتی عنایت کنید