6⃣ بشنوید؛ کتاب #رسم_رفاقت درباره‌ی کیست؟! تا پدر روایت متحول شدن دخترش با شهید ابراهيم هادی را، آنگونه که بود، گفت. من بچه پرروی مصاحبه‌گر به قول BBC بازجوخبرنگار، لام تا کام، خفه‌خون گرفته بودم. راستش را بخواهید احساس که نه، یقین پیدا کردم که شهید در اتاق حضور دارد و صدایم می‌زند: خب برادر داشتی می‌گفتی! ما اولویت تو نیستیم؟! حالا فهمیدی یا هنوز هم اکراه داری! تمام آن 45 دقیقه، منی که پدر شهید مریم سلطانی‌نژاد را بالأخره اشکش را در آورده بودم، آن هم آن کوه پدر که امسال‌ در کنفرانسی در سوئيس، خباثت حاميان تروریست‌پرور را برملا کرد بود. اما این‌بار مجتبی و سیدرضا خوش‌سلوک شاهدند، که من تماما غرق در اعماق سکوت بودم...😭 حالا با افتخار روایت دختری که روایت تحولش خاص است، را روایت می‌کنم. او رفیق شهیدش را از روی تک جمله‌ای روی بنر یا عکس نصب شده روی دیوار مدرسه انتخاب کرده بود، پدرش این را می‌گفت. عرفانش عرفان خاصی بود. نگاهش به شهادت و دین، خاص‌تر. او واقعا شهادت را زندگی کرده بود!🌸 🔹 موقع خداحافظی از پدرش قول گرفتم. قول خوبی هم گرفتم. قول گرفته‌ام که در روز جزا و صحرای محشر، دختر شهیده‌اش، مرا شفاعت کند. دستش را بوسیدم و از خانه خارج شدم. تسبیحی هم به یاد شهیدش، هدیه داد. برگشتم منزل ننو و رفتیم منزل شهید رضا ایرانمنش. از آن شب به بعد دیگر شهدا را روایت نکرده‌ام. قول داده بودم که سیده فاطمه سادات حسینی را، خوب روایت روایت کنم. این هم از قولم...😭 حالا شهدا را بهتر می‌توان روایت کرد... 🤲 کانال نمازشب 👇 @namazeshab_net