eitaa logo
طلبگی تا اجتهاد
8.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
992 ویدیو
342 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴 ☝️ذلت به رسميت شناختن اسرائيل‏ 🔴 چقدر اسفبار است اين مطلب كه اسرائيل در محضر اين‏ دولتهاى باصطلاح اسلامى آنقدر به اين زن و بچه و پير و بزرگ لبنان صدمه وارد آورد آنقدر افراد را كشت و آنقدر افراد را آواره كرد و الآن هم در آنجا مشغول به فعاليت است. 🔴 چقدر اسفبار است كه در محضر اينها، اين كار شده است و مع ذلك، الآن دنبال اين هستند كه... اسرائيلى كه اين قدر جنايتكار است، حالا مسلمانها بشناسند به اسم يک دولت مثلاً مستقل متعهد. اين چقدر براى انسان دردناک است. صحيفه امام، ج‏16، ص479-480 ☝️ ملت مسلمان ايران و هيچ مسلمانى و اصولًا هيچ آزاده ‏اى، اسرائيل را به رسميت نمى‏شناسد... صحيفه امام، ج‏5، ص139 🔹🔸🔹 @maktabeEMAMdarSAHIFE
🔴 سلسله جلسات اخلاق و مبانی معرفتی 🔹 با سخنرانی آیت‌الله رجبی دامت برکاته عضو محترم جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه‌های علمیه کشور 🔻 همراه با مداحی ذاکران اهل‌بیت(ع) ▪️با حضور طلاب ، دانشجویان و جوانان کشورهای مختلف 🗓 هرهفته |سه‌شنبه‌‌ها همراه با اقامه نماز مغرب و عشاء 📌 |شهر مقدس قم|بلوار امین|مدرسه علمیه معصومیه|مسجد فاطمه معصومه "س" 🔻حضور خواهران بلامانع است 🔻اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء توسط آیت‌الله رجبی برگزار میشود و درس اخلاق بلافاصله بعد نماز آغاز خواهد شد. 🇮🇷 کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه: @masoumieh_ir
مورد اشاره او بود ... استوانه فقه کسی است مانند صاحب جواهر(قدس سره) که مرحوم استاد ما شیخ محمد تقی آملی که از شاگردان بنام مرحوم قاضی است، برای ما می گفت: استادش مرحوم شیخ عبدالنبی(قدس سره) از مرحوم شیخ انصاری (قدس سره) نقل می کرد که مرحوم شیخ انصاری فرمود: به هیچ مطلبی در کتاب های فقهی نرسیدم؛ الا اشار الیه صاحب جواهر بنفی او اثبات. این سخن از مرحوم شیخ انصاری است که من به هر مطلبی رسیده ام، مورد اشاره صاحب جواهر بود. (سخنرانی معروف حضرت آیت الله جوادی آملی در جمع راهپیمایان قم در تاریخ 28 آبان سال 1376 ) @talabegitaejtehad
احساس کرده بودند... مباحث ریاضی از یک اهمیت خاصی برخوردار است. تا اندازه ای که من فهمیده ام هر کس خودش کار بکند در این مسائل هر چه بیشتر هم کار کند خودش می فهمد که در هر رشته ای وارد شود جلوست، هر رشته ای حتی علوم انسانی. علوم انسانی شاید در ابتدا به نظر بیاید ربطی به ریاضیات ندارد اما این طور نیست؛ به خصوص ریاضیات بعد از پیشرفت هایی که داشته است تا حالا. شما هر رشته ای وارد شوید اگر ریاضیات را خوب کار کرده باشید می بینید جلو هستید.... عبارت معروفی هم بوده است از افلاطون که حاج آقای حسن زاده هم زیاد نقل می فرمودند که بالای مدرسه افلاطون تابلویش این بوده است که : من لم یتعلم الهندسه لایدخلن المدرسه. این تابلو به زبان یونانی خودشان بوده است که از کتاب مقامع الفضل هم بعدا می خوانم خدمتتان اما منظورم از آوردن این نقل این است که اهمیت ریاضیات را از قدیم علمایی که در وادی امور علمی بودند احساس کرده بودند . یک اشارات و تاییداتی هم برای این مسئله از آیات و روایات هست. (جلسه اول درس خارج تاریخ بحران ها و اعضالات ریاضی حضرت آیت الله حسین مفیدی یزدی حفظه الله) @talabegitaejtehad
الگوریتم اجتهادی حضرت آیت الله حسین مفیدی حفظه الله وقتی موضوعی را برای تحقیق انتخاب می کنید ، اول سراغ فکر و حرف های دیگران نروید . اول سعی کنید موضوع را کاملا درک کنید . چه می خواهیم بگوییم ؟ بحث بر سر چیست ؟ و به قول معروف محل نزاع کاملا تحریر شود . موضوع چیست و چه حکمی می خواهیم بر آن بار کنیم ؟ محور بحث را خوب تصور کنیم . سپس ببینید چه درباره ی این محور و موضوع چه باید بگوییم ؟ یعنی با آن اندازه اطلاعاتی که خود من الآن دارم ، جواب و حکم این موضوع چیست ؟ به احدی کاری نداشته باشیم . اینکه می گویند مراجعه به اقوال دیگران ذهن انسان را قوی می کند ، اشتباه است . اول باید موضوع را تصور کنید و سپس با فطرت خدادادی و محدوده ی اطلاعاتی که دارید ، حکم موضوع را حدس بزنید . اما این قدم اول است . قدم بعد این است که حکمی را که برای موضوع مفروض انتخاب کرده ایم ، با استاد یا هم بحث مورد بحث و بررسی قرار بدهیم . در حال بحث و بررسی ، تمام تلاشم این باشد که بدون تعصب مطلب خودم را جا بیندازم و از آن نتیجه گیری ی اولیه دفاع کنم . در این گیر ودار، نظرات دیگران و استاد و هم بحث شروع می کند خود را نشان دادن . حتی به نظر من در این مرحله ی دوم هم سراغ حرف اقویاء نرویم . یعنی مرحله ی اول، انتخاب یک مختار است . مرحله ی دوم بر کرسی نشاندن آن و شواهد برای اثباتش آوردن و آن را محکم کردن است . بعد از آنکه حرف را خوب روی کرسی نشاندیم مرحله سوم شروع می شود که نگاه کردن به نظرات نوابغ و علمای بزرگ است . ببینیم که آن ها چه گفته اند ؟...
ادامه از مطلب قبل ... بعد از آنکه حرف را خوب روی کرسی نشاندیم مرحله سوم شروع می شود که نگاه کردن به نظرات نوابغ و علمای بزرگ است . ببینیم که آن ها چه گفته اند ؟ چون وقتی ما در ابتدا روی فطرت و اطلاعات خودمان انتخاب نظر کردیم ، یک چیزی را می فهمیم . بعد که می رویم به سراغ استاد و هم بحث ، باید مواظب باشیم آن چیزی را که به عنوان یک امر فطری فهمیده ام ، از فطرت و از سلامت ذهن فاصله نگیرم . ولی گاهی می بینم در انتخاب نظرم واقعا اشتباه کرده بودم . و می فهمم که علت اشتباهم چه بوده است؟ یعنی می فهمم که اشتباه ناشی از ضعف من بوده و قبول اشتباه، فاصله گرفتن از فطرت محسوب نمی شود . البته گاهی است که انسان چیزی می فهمد و تا آخر هم روی حرفش می ماند . یعنی می بیند آن مطلب فطری که همان اول خدا به دلش انداخت ، غالب بود حتی بر فکر نوابغ و بزرگان . اما این کم است . در هر ده موردی شاید یک مورد اینگونه باشد . غالبا وقتی وارد بحث و بررسی می شود می بیند مبنایی که اول اتخاذ کرده اشتباه بوده . پس مرحله و قدم دوم این شد که سعی می کند حرفش را مستقر کند و خوب جا بیندازد . وقتی خوب آن را بتن آرمه کرد ، به سراغ اقوال بزرگان علما می رود . بعضی وقت هاست که می بیند با اینکه طرف عالم بزرگی است ، اما نمی تواند حرف او را از دستش بگیرد . می گوید من طوری حرفم را محکم کرده ام که می بینم حرف آن ها درست نیست و از آنها جواب دارم . این ها همه خوب است و تقویت علمی محسوب می شود اما پَرش نیست . پرش علمی که اجتهاد از آن درمی آید ، این است که : مطلبی را اول انتخاب کرده ایم ، در مباحثه و با بحث با استاد آن را بتن آرمه و محکمش کرده ایم، ولی ناگهان یک عالم بزرگی می آید و مثل این آفتاب، آن را از دست ما می گیرد و می گوید همه اشتباه کرده بودید . این همه بحث و بررسی و بتن آرمه همه خراب شد . اینجاست که انسان در علمیت، یک جهش پیدا می کند . چون می بیند بعد ازاین همه زحمت ، این عالم این نظر را از دست همه ی ما گرفت . لذا عرض کردم اگر از اول به بهانه ی تقویت ذهن به سراغ نظرات بزرگان برویم ، درست نیست . راهش این است که اول خودتان بحث را محکم کنید . بعدا که سراغ کلمات بزرگان می آیید می بینید که اصلا اول درست نفهمیده بودید . اینطوری خیلی انسان تقویت می شود . خوبیِ این روش هم این است که این حالت -که علمای بزرگ مطلبی را که محکم کرده ایم ، از دستمان بگیرند- تکرار می شود، ولی به یک منوال نیست . بلکه منحنیِ آن به سوی میل به صفر است . یعنی اینگونه نیست که اگر مثلا پنج سال کار می کنیم ، هر شش ماهی ده تا خراب شده­ی بتن آرمه داشته باشیم. بلکه روزهای اول، هفته ای دو سه مورد . بعد ماهی دو سه تا . کم کم در شش ماه دو سه مورد اینجوری رخ می دهد تا به جایی می رسیم که به این زودی خراب نمی شود چون هر باری انسان دارد تجربه ی علمی کسب می کند و از شکست های سابق بهره می برد و قوی می شود . بعد از ده سال بحث و مباحثه اگر مطلبی را محکم کرد ، حتی بزرگان علماء هم نمی توانند به این زودی ها از دستش بگیرند . چون از تجربیات علمی بزرگان استفاده کرده است . (منتشر شده در سایت المباحث بر اساس تقریر مطالب حضرت آیت الله مفیدی حفظه الله در جلسه درس تفسیر سوره مبارکه ق) @talabegitaejtehad
سلطان فقه است... صاحب جواهر سلطان فقه است. می‌بینید این کشتی‌های اقیانوس‌پیما خیلی‌هایشان سعی می‌کنند آنجا که عمق عمیقی دارد آنجا کشتی نرانند؛ ولی این بزرگوار می‌رود به آنجا، می‌فهمد که چقدر عمیق است، خبر می‌دهد و بعد برمی‌گردد؛ بارها ما تجریه کردیم. خیلی از فقها حرف‌های مشهور را می‌زنند؛ اما ایشان سلطان فقه است. حشرش با انبیا! (از بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله در مراسم مهم و خواندنی رونمایی از کتاب «تحریرالاصول» 6 دی 1396) @talabegitaejtehad
هدایت شده از عصرناب
🌿🧡بـگـــو بزرگـتـرت بیـایـد🧡🌿 🧡شهید مهدی شاه آبادی نقل می کنند: وقتی که رضا خان دستور داد منبر را از مسجد آیت الله شاه آبادی بردارند تا مانع سخنرانی ایشان شوند، ایشان دست از سخنرانی برنداشتند و به طور ایستاده سخنرانی می کردند. 🧡مأمورین شهربانی هم مرتبا" به مسجد می آمدند و مطالب منبر ایشان را می نوشتند و گزارش می کردند. یک بار که رئیس کلانتری به مسجد آمده بود، چون می خواست با کفش وارد مسجد شود، ایشان با صدای بلند فرمودند: فاخلع نعلیک ! 🧡آنچنان به مأمورین پرخاش نمودند که آن ها ترسیدند و از مسجد بیرون رفتند. وقتی که آیت الله شاه آبادی از مسجد خارج شدند، مأمورین هم به دنبال ایشان رفتند و از ایشان می خواستند که متعهد شوند که دیگر به منبر نروند. 🧡ولی ایشان با همان لهجه ی اصفهانی خود به مأمورین می فرمودند: « برو به بزرگترت بگو بیاد». بالاخره وقتی که اصرار مأمورین زیادتر شد، ایشان ناگهان دستشان را به طرف مأمورین آوردند و فریاد زدند: « بگیرید مرا، می گویم مرا بگیرید» 🧡مأمورین، آن چنان از این عمل و ابهت ایشان، وحشت در دلشان افتاد که چند قدم عقب رفتند و بدوم آن که هیچ گونه عکس العملی از خود نشان بدهند، مراجعت کردند. ____________ عصـرناب | عضویت 👈 https://eitaa.com/joinchat/3174957535C1e6c34b50a
🔴 بوسیدن رهبر انقلاب بر دست فرزند کوچک شهیده معصومه کرباسی و شهید عواضه قرارگاه فرهنگی خیمه گاه ولایت 🇮🇷 @khaymegaheVelayat1🇮🇷
26.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پایان صهیون منتشر شد 🎙با اجرای: گروه هم آوایی انوار الهدی قم 👤 سرپرست گروه: مجتبی حجازی 📝شاعر فارسی:  قاسم صرافان 📝 شاعر عربی: سید مرتضی حیدری آل‌ کثیر 🎶 موسیقی: احسان جوادی 🎬 کارگردان: شاهین رشیدی 🔰 تهیه شده در شهر سرود مأوا قرارگاه فرهنگی خیمه گاه ولایت 🇮🇷 @khaymegaheVelayat1🇮🇷
ملّای به این زیرکی و باهوشی ... اگر به كتاب كاشف‌الغطاى مرحوم شيخ جعفر كبير رضوان الله تعالى عليه نگاه كنيد، خواهيد ديد در همين بحث جهادش كه مورد ابتلاى ماست، مكرّر در مكرّر پيداست كه حكومتِ وقت، از آن بزرگوار چيزهايى ميخواسته است كه ايشان به مناسبت آنها فتوا داده است. البته عين همانها را حكومت وقت از ميرزاى قمى هم ميخواسته است؛ منتها ميرزاى قمى رضوان‌الله‌عليه، رندتر و زرنگتر بوده و جواب چندان درستى نداده است. مرحوم شيخ جعفر، ساكن ايران نبوده و از دور مسائل را ميديده و خيلى وضع دربار قاجار را نميدانسته است؛ لذا ايشان آنچه را كه آنها از فتوا و اجازه و حكم و اين چيزها ميخواسته‌اند، تا حدود زيادى در اختيارشان گذاشته است. يعنى دربار فتحعلى‌شاه، شيخ جعفر كبير يا ميرزاى قمى را احترام ميكرد؛ اما براى چه‌؟ براى حكم جهاد با روسها؛ براى گرفتن اجازه‌ى اخذ وجوه از مردم و براى اين طور چيزها. آنها هم مثل ميرزاى قمى غالباً آدمهاى زرنگى بودند. شما نگاه كنيد به «جامع‌الشتات». انسان حظ ميكند از اين مرد ملّا، به اين زيركى و به اين هوشيارى! ( بيانات حضرت امام خامنه ای حفظه الله در روز اوّل شروع درس خارج فقه1372/06/21) @talabegitaejtehad