نجوایِدوطلبه؛
بازم کتابُ میز کتابخونه؛
داشتم فکر میکردم
خوبه ادم هر چند وقت یبار،
بره جایی که هیچی براش جذاب نباشه
وقتی هی نگاه کنی ببینی خبری نیس
غرق افکار خودت میشی، خودت میمونی و خودت
ما هرچی میکشیم از تعلقات دنیاییه؛
ولی وقتی ببینی دستت از همه چی کوتاهه
اون وقته که مشتاق وصال میشی!:)
Amir Kermanshahi - Refigh Ye Rooz Miad.mp3
4.22M
یادت نره رفیق منو بین موکبا
یادت نره رفیق منو بین زائرا!:)
کم کم داره یادم میره حال و هوای حرمو
پس کوچه های خلوتو نیمه شبای حرمو
دیگه داره میره یادم بوی سیبو،
شیش گوشه ی آقای غریبو..
اصلا خبر داری که از دوری دارم دق میکنم
هر شب با عکس کربلا یه گوشه هق هق میکنم
آخه دوری دل ما رو میسوزونه
داغ حرمت رو دلامونه
خیلی دوست دارم حسین جانم
دلتنگتم قدیم الاحسانم؛
وقتی تو باشی مطمعنم حالم آشوب نمیشه
جایی به غیر از کربلا حال دلم خوب نمیشه
آخه آغوش تو واسه همه بازه
چشمات همه دنیامو میسازه،
دنیا هنوز به ما یه اربعین بدهکاره حسین
ای عهده دار نوکر بی کس و بیچاره حسین
تو که دوریت واسه قلبم خود درده
یادت منو باز دیوونه کرده
خیلی دوست دارم حسین جانم
دلتنگتم قدیم الاحسانم..💔
-متنمداحی-
آن باد
که آغشته به بویِ نفسِ توست،
از کوچهی ما کاش گذر داشته باشد..
-یاصاحبالزمان-
نجوایِدوطلبه؛
_
تاکهپرسیدمزِقلبمعشقچیست؟
درجوابماینچنینگفتوگریست !
لیلیومجنونفقطافسانهـاند ..
عشقدردستِحسینبنعلیست!(꧇