eitaa logo
⸤ طلبه نوشت‌ ⸣
284 دنبال‌کننده
389 عکس
34 ویدیو
2 فایل
ا﷽ا 📝کونوا نقاد الکلام...🔍 🔻مسائل تاریخی و فقهی و اعتقادی و سیاسی و طنز و شعر، نقد و تحلیل 🔶ناشناس برای ارسال نظرات و انتقادات و سوالات 🌐https://harfeto.timefriend.net/16739583446503 💠آیدی ارتباطی: @tabrizi_906
مشاهده در ایتا
دانلود
علیکم السلام و رحمة الله ۱. آیه ای که اشاره کردید مصلوب و مقتول شدن(که اعتقاد مسیحیت بود) را نفی کرده است و توفی و موت را نفی نکرده و ظهور خود آیه قرآنی «انی متوفیک» نیز در مرگ عیسی بن مریم علیه السلام است. شاید کسی اشکال کند که پس ادامه آیه «و رافعک الی» را چه می کنید؟ گوییم: اساسا روح همه پیامبران الهی بعد از مرگ شان به سوی بالا برده شدند، لذا در روایات می بینیم: فَلَمَّا دَنَا أَجَلُ آدَمَ أَوْحَى اَللَّهُ إِلَيْهِ أَنْ يَا آدَمُ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رَافِعُ رُوحِكَ إِلَيَّ يَوْمَ كَذَا وَ كَذَا فَأَوْصِ إِلَى خَيْرِ وُلْدِكَ. (التفسير للعیاشی ج ۱، ص ۳۰۶) ۲. طبق روایتی از امام رضا علیه السلام روح عیسی بن مریم در ما بین آسمان و زمین گرفته شده(طعم وفات و مرگ را چشیده) و بعد که به آسمان برده شده، روح اش به او بازگردانده شده است: لِأَنَّهُ رُفِعَ مِنَ اَلْأَرْضِ حَيّاً وَ قُبِضَ رُوحُهُ بَيْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ ثُمَّ رُفِعَ إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ رُدَّ عَلَيْهِ رُوحُهُ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اَللَّهِ تَعَالَى إِذْ قٰالَ اَللّٰهُ يٰا عِيسىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رٰافِعُكَ إِلَيَّ. (عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۲۱۳) طبق روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز عیسی بعد از اینکه متوفی شد (بین السماء و الارض) به سوی آسمان برده شد: بَلْ رَفَعَهُ اَللّٰهُ إِلَيْهِ بَعْدَ أَنْ تَوَفَّاهُ. (کمال الدين ج ۱، ص ۲۲۴) ۳. هر چند روایتی نیز است که ظاهرا ادعای ما را نفی می کند: أَمَّا مِنْ عِيسَى فَيُقَالُ لَهُ إِنَّهُ مَاتَ وَ لَمْ يَمُتْ . (کمال الدين ج ۱، ص ۱۵۲) والله العالم
افرادی که در ناشناس بجای انتقاد علمی به بعضی مباحث، فحش می دهند، اگر زحمتی نیست ما تحت به خرج دهند و در پیوی حقیر این فحش ها را ارسال کنند.
📜 💠تکفیر و طرد شدن شیعه در قوانین دولت های اهل سنت قبل از دولت صفویه 🔺تا زمانى كه صفويان بر سر كار آمدند، قدرت سياسى به طور انحصارى در اختيار سنيان بوده و مخالفان خود را كه به طور عمده از شيعه بودند، به هيچ روى تحمّل نمى كردند. به همين دليل، انديشه هاى شيعى در قرن هفتم تا هشتم، جز در برخى مناطق محدود، بروزى و ظهورى نداشت و در سطح عموم با تنفّر همراه بوده، به رغم نفوذش در تصوف رايج، حتى صوفيان معتدل، از رفض به شدّت بدگويى و اظهار انزجار مى كردند. نوشته هاى علاء الدوله سمنانى، نمونه روشن اين طرز فكر است؛ اين در حالى بود كه انديشه شيعى در همان دوره طرفداران بسيارى در عراق عرب و عجم داشت و به صورت آتش زير خاكستر در برابر سلطه انحصارى مخالفان، روزگار را سپرى مى كرد. 🔺در شامات، قصّه متفاوت بود و از پيش از روى كار آمدن صفويان، اعدام شيعيان در آن حدود گاه و بيگاه اتفاق مى افتاد. مماليك براى از ميان بردن شيعه در حلب و نواحى شامات تلاش زيادى كردند و حق آن است كه درباره افشاى رفتارهاى خشونت آميز آنان بر خود شيعيان، تاكنون تحقيقى صورت نگرفته است. كمترين تلاش آنان نابودى تشيع در حلب بود كه از قرن چهارم تا هفتم، يكى از مهم ترين مراكز تشيع دوازده امامى در جهان اسلام به شمار مى آمد. شهادت شمس الدين محمد مكّى معروف به شهيد اول (شهيد در ۷۸۶) نمونه اى از آن است. نمونه ديگر توجه به فتاوى تقى الدين على بن عبد الكافى سبكى است كه ضمن آن كفر شيعه را مطرح كرده است. وى ضمن گفتارى مفصّل، كفر شيعه را به دليل سبّ صحابه توسط شيعه پذيرفته و در اين باره هيچ شرط و قيدى را مطرح نمى كند. 📚صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست ج ۱ ص ۱۴ و ۱۷ @Talabeh_nevesht110
📜 💠وضعیت تبریز در ابتدای روی کار آمدن صفویه 🔺نويسنده جهانگشاى خاقان (تأليف ميانه ۹۴۸- ۹۵۵) مى نويسد: 🔹چون همگى همّت والى نهمت شاهى بر تقويت دين مبين اسلام و مذهب حق حضرات دوازده امام عليهم السلام و تمشيت شريعت پيغمبر آخر الزمان صلى الله عليه و آله مصروف و مقصور بود، و شب و روز در اين فكر صايب و انديشه درست به سر مى بردند كه در اين ايام خطبه اثنا عشرى در مسجد جامع بر فراز منبر خوانده شود، در شبى كه فردا جلوس بر اورنگ خلافت شهريارى اراده داشتند، با امرا و علماى شيعه يك- دو نفر كه هم ركاب شاه والاگهر بودند، مصلحت مى فرمودند. امرا گفتند: قربانت شويم! سيصد هزار خلق كه در تبريز است، چهاردانگ آن، همه سنى اند و از زمان حضرات تا حال اين خطبه را كسى بر ملا نخوانده و مى ترسيم كه مردم بگويند كه ما پادشاه شيعه نمى خواهيم و نعوذ بالله اگر رعيت برگردند، چه تدارك در اين باب توان كرد؟ شاه فرمود كه، مرا بدين كار باز داشته اند و خداى عالم با حضرات ائمه معصومين همراه منند و من از هيچ كس انديشه ندارم؛ به توفيق الله تعالى، اگر رعيّت حرفى بگويند، شمشير مى كشم و يك كس را زنده نمى گذارم. روز جمعه مى روم و خطبه مقرّر مى دارم تا بخوانند. اما شاه والاجاه نيز در اين فكر بود؛ زيرا مى دانست كه قزلباش راست مى گويند. چون شب به خواب رفتند، ديدند كه حضرت امير المؤمنين صلوات الله و سلامه عليه از برابرش نمودار گرديدند و فرمودند كه، اى فرزند! دغدغه به خاطر مرسان... قزلباش يراق پوشيده در مسجد حاضر شوند و رعيت را در ميان بگيرند و در خطبه خواندن، اگر رعيت حركتى بكنند، گرد ايشان را كه قزلباش گرفته اند تدارك كنند و بفرما تا خطبه بخوانند. چون آن شهريار از خواب بيدار شدند، فرمودند كه، حسين بيك لله و ده ده بيك و الياس بيك حلواچى اغلى با ساير امراى قزلباش حاضر شدند و آن خواب را بيان فرمودند. ايشان گفتند: حقا كه بدون چنين تعليم و تأييد اين كار ميسر نمى شد. در روز جمعه شاه والاجاه به جانب مسجد جمعه تبريز رفته، فرمود تا خطيب آن جا كه يكى از اكابر شيعه بود، بر سر منبر رفت و شاه خود بر فراز منبر آمده، شمشير حضرت صاحب الامر عليه السلام را برهنه نموده چون آفتاب تابان ايستاد. چون خطبه خوانده شد، غلغله برخاست، دو دانگ آن شهر، شكر بارى تعالى بجاى آوردند و چنين قرار دادند كه تمامى خطباى ممالك خطبه ائمه اثنا عشر- عليهم صلوات الله الملك الاكبر- بخوانند. 🔺یکی از شعرای شیعی قرن یازدهم در رابطه با این اقدام شاه اسماعیل سروده است: به خاطر داشت شه دايم كه شايدشعار شيعه را شايع نمايد نمود انديشه در دل حامى دين كه وقتى نيست ديگر چون بِه از اين اگر خواهد خدا با اين رويه ز ايران برطرف گردد تقيّه شود دين تشيّع آشكارارهند ايمانيان از كيد اعدا همه در حيرت از اين كار ماندندبه عرض اشرف اقدس رساندند كه چون عالم پُر است از اهل سنّت مزاجى نيز نگرفتست دولت تبرّا چون شود وحشت نمايندخدا ناخواسته نفرت نمايند نعوذا بالله آسيبى مبادارسد از ديده بدخواه اعدا به تدريچ ار شود ترويج مذهب به حزم و احتياط اين است اقرب شهنشه اين سخن‌ها را چو بشنيدزياد از حد تعجب كرد و خنديد به ايشان گفت آن گه حامى دين به آرام تمام و عزّ و تمكين كه ما را مدعا زين پادشاهى بود اجراى احكام الهى نمى گرديد اگر شاهى محقق نمى شد آشكارا مذهب حق وگرنه ملك صورى را بقا نيست شه باطن چو ما هستيم كافى است پس آن گه گفت سلطان جوانمردمنادى را كه مى بايد ندا كرد كه اى تبريزيان ز اعلى و ادنى بدانيد اين چنين شد امر والا كه هر كس را دل از حق با خبر شدمطيع مذهب اثنا عشر شد شود از قيد كشتن جانش آزادبه دنيا و به عقبى مى شود شاد شود هر كس كه منكر ز اهل سنت بود واجب رسانيدن اذيت ببايد زد همان دم گردنش رابه خاك تيره افكندن تنش را بلند آوازه چون گرديد اين جاراطاعت سنيان كردند ناچار نبى فرموده است از راه تدبيركه من پيغمبرى هستم به شمشير بلى تأثير ننمايد چو برهان علاجش نيست جز شمشير بُرّان شد اينجا تيغ شه هم برق لامع به جان سنيان برهان قاطع تشيّع زين نمط شد آشكاراطريق حق پرستى گشت پيدا ز آلام تقيّه خلق رستندبه زير سايه اش سالم نشستند 📚صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست ج ۱ ص ۲٠ @Talabeh_nevesht110
☑️چند قرینه از مرحوم تستری برای جارودی و زیدی نبودن ابن عقده کوفی 🔺ابن عقده از امام صادق علیه السلام روایت نقل می کند 🔺ابن عقده در مذمت زید بن علی روایاتی نقل کرده است 🔺ابن عقده کتابی با عنوان «الولایة و من روی غدیر خم» تألیف کرده است (که با جارودی بودن او سازگار نیست چرا که از جمله عقاید جارودیه نص به وصف است، و این کتاب در تأیید نص بر امیرالمومنین به اسم حضرت است) @Talabeh_nevesht110
دولت صفویه در ترازوی نقد 🔺مدتی بود که از بنده درخواست کرده بودند موضع خودم را در رابطه با دولت صفویه اعلام نمایم، از آنجا که برای بعضی شبهه شده بود که ما کاملا دولت صفویه را حق می دانیم یا ولیجه شاهان صفویه هستیم و... ✅نقد هایی که در ذهن دارم و آن را بر سیستم دولت صفویه وارد می دانم: 🔘سلطنت صبیان 🔸یکی از نقد های جدی به دولت صفویه به سلطنت رسیدن شاهانی است که ۱٠ سال الی ۲٠ سال داشتند و نمونه آن شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب و شاه عباس اول و... 🔘سلطنت وراثتی 🔸یکی دیگر از نقد های جدی به دولت صفویه همین شکل وراثتی است که پسر بعد از پدر بدون لحاظ شایستگی یا بی لیاقتی اش به پادشاهی می رسد که این عمل خود موجب تضعیف دولت صفویه بر اثر پادشاهی چندین بی لیاقت و ترسو یا فاسد العقیده شد. 🔘سلطنت زنان 🔸کسی که در تاریخ صفویه مطالعه داشته باشد می بیند که سال ها بصورت مستقیم و غیر مستقیم در این دولت سلطنت می کردند و عهده دار اداره مملکت بودند! چه بعد از شاه اسماعیل دوم که پریخان خانم چندین ماه سلطنت را بدست داشت و چه نفوذ شاهدخت ها و ملکه های خوشرو که در تصمیمات شاهان و در انتخاب جانشین موثر بودند (حتی بعضی متهم به همکاری با قزلباشان برای قتل شاه قبلی هم شدند). 🔘قتل و جنایات برای سلطنت 🔸این نیز برای محقق در تاریخ صفویه مخفی نیست که اکثر شاهان صفویه جنایات زیادی برای بقاء حکومت خود و برای رسیدن حکومت به جانشین دلخواه شان مرتکب شدند مثلا شاه عباس اول با پدر خود خدابنده وارد جنگ می شود! شاه اسماعیل دوم دستور قتل شاه عباس اول را می دهد! شاه عباس چندین تن از پسرانش را می کشد! 🔘جنگ افروزی در منطقه 🔸استراتژی که شاهان صفویه در جنگ هایشان داشتند بعضی شان در حکم جهاد ابتدائی بود و برای وسعت دادن به مرز های ایران و بازگرداندن مناطقی که قبلا در نقشه ایران بوده است، برای این کار وارد هر جنگی میشدند و با هر دولتی پیکار می کردند که این استراتژی هیچ سنخیتی با فقه شیعه امامیه ندارد (هر چند باید به تفصیل بحث کرد و ممکنه بعضی از این جنگ ها را در عنوان جهاد دفاعی قرار دهیم و توجیه کنیم که بخاطر شیعه کشی های دولت های دیگر این ها لشکر می کشیدند و حمله می کردند). 🔘قوانین غیر اسلامی 🔸یکی دیگر از نقد ها قوانینی است که در دولت صفویه اجراء می شد، چه نحوه مجازات برخی مجرمان که بر اساس احکام اهل بیت علیهم السلام نبود، بلکه شاهان صفویه از پیش خود مجازات تعیین می کردند! و چه قوانینی مبنی بر آزادی خرید و فروش مسکرات (حتی بعضی شاهان صفویه نیز دچار شرب خمر بودند) که کاملا خلاف احکام اسلامی است (هر چند در تاریخ نقل است به اصرار بعضی علماء مانند علامه مجلسی بعضی شاهان صفویه هم خودشان از شرب خمر دست بر داشتند و هم ممنوع کردند از جهت قانونی). ⬅️نقد بسیار است و این اموری بود که به ذهن بنده می رسید و ما هیچ حکومتی را بطور مطلق تأیید نمی کنیم و دولت صفویه نیز مانند سائر حکومت ها دچار جنایات و اشتباهات بود هر چند در طول تاریخ در میان دولت ها بیشترین خدمات را به مذهب شیعه داشت و بعضی شاهان شان تعصب مذهبی داشتند بحمد الله. @Talabeh_nevesht110
🔗 📝طریق خاص رجالی علامه مجلسی رحمة الله علیه در شناخت روات ⬅️علامه مجلسی در شرح روایت «اعْرِفُوا مَنَازِلَ النَّاسِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا» "قدر" را هم از جهت کمّی و هم از جهت کیفی می داند و معتقد است این روایت اشاره دارد به طریقی غیر از طریق متعارف علمای رجال که در شناخت روات دارند و این طریق اقوی است. 🔻علامه در شرح این طریق اینطور می فرماید که با نگاه به روایات هر راوی و متن آن و مضامینی که دارد می توانیم به شخصیت او پی ببریم، افرادی چون زراره و محمّد بن مسلم روایات دقیق فقهی دارند که از تشویش خالی است و افرادی چون هشام بن حکم و مفضل بن عمر روایاتی دارند که مضامین روایات شان عالی و پر از اسرار و مسائل سنگین است. بعضی دیگر از جهت کمّی کثیر الروایة اند که این نشان می دهد آن راوی به امور دینی خود بسیار اهمیت می داده است. ✅حقیقت نیز همین است انسان با نگاه به روایات جناب هشام و مفضل پی می برد که شخصیتی کلامی و اعتقادی داشتند و مورد اعتماد اهل بیت برای بیان اسرار شان بودند و با نگاه به روایاتی سکونی می بیند که در روایات او تقیه بسیار است بطوری که امام هر حکمی را با استناد به رسول خدا برای سکونی بیان می کند بدون اینکه خود را قائل قرار دهد چرا که عامه در صورت استناد به رسول خدا سخن امام صادق علیه السلام را قبول می کردند. @Talabeh_nevesht110
⬅️علامه مجلسی (ره) و حماسه ترویج احادیث اهل بیت علیهم السلام 🔺علامه مجلسی بر روى نسخه اى از تهذيب الاحکام شیخ طوسی اين چنين نوشته است: 🔹من چون ديدم كه مردم به صوفيان بدعت گذار و حكيمان زنديق مى پردازند، اين بود كه در برابر آن‌ها آثار امامان را در ميان آن‌ها بپراكندم، با اين كه مى شنيدم كه دشمنان و مخالفان، ما را حشوى خارجى مى خوانند. ✔️علامه همچنين از كسانى كه زمانى در پى علوم عقلى بوده و پس از آن رو به حديث اهل بيت عليهم السلام آورده اند، ستايش بسيار مى كند. @Talabeh_nevesht110
📜استدلال به ظواهر قرآن در نزد مجلسیین (رضوان الله تعالی علیهما) ۱. علامه مجلسی پدر در لوامع صاحبقرانی می نویسد: 🔹بدان كه صدوق رحمه اللّه در خاطر داشته كه در هر مطلبى آياتى كه نازل شده است ذكر كند، و بعد از آن اخبار را نقل كند، بعد از اين از اين معنى برگشته است كه مشكلست استدلال به آيات نمودن تا از ائمه هدى صلوات اللّه عليهم منقول نشده باشد، مبادا افترائى بسته شود بر حق سبحانه و تعالى، و ليكن فرقى نيست ميان آيه و حديث بلى اگر دلالت آيه ظاهر نباشد نقل نبايد كرد، مع هذا احاديث بسيار از حضرت سيد المرسلين و ائمه طاهرين منقولست كه هر گاه خبرى به شما رسد از ما، آن خبر را بر قرآن مجيد عرض كنيد اگر موافق قرآن باشد به آن عمل كنيد و اگر مخالف قرآن باشد طرح كنيد. و محتملست كه مراد از اين اخبار اخبار غير معلوم باشد و نزد متقدمين چون اخبار معلوم داشتند احتياج اين معنى نداشتند، و اليوم البته خوبست استدلال به قرآن مجيد بلكه واجبست مهما أمكن، و إن شاء اللّه اين حقير ذكر خواهد كرد در هر بابى آن چه از آيات وارد شده است. 📚لوامع صاحبقرانی ج ۱ ص ۱۹۹ ۲. علامه مجلسی ثانی نیز در بحارالانوار در چندین جا به «ظواهر آیات و ظواهر روایات» استدلال می کند: 🔹أما ظواهر الآیات و الأخبار الواردة فی ذلک فلا یریب عاقل فی أنها منصرفة إلی الحلال کما أومأنا إلی معناه سابقا.(بحارالانوار ج 5 ص 151) 🔹طرح ظواهر الآیات و الأخبار المستفیضة بأمثال تلک الدلائل الضعیفة و الوجوه السخیفة جرأة علی الله و علی أئمة الدین. 📚بحارالانوار ج ۵ ص ۲۶۶ 🔹کأن المراد بقول الراوی ذا الإشارة إلی الزمان قبل خلق الخلق لأنه غیر متناه و إن کان مراده هذه الأزمنة لم ینبهه علیه السلام علی خطائه و أجاب بوجه آخر رفع استبعاده و ظاهره أنهم لا یحسون بتلک الأزمنة الطویلة إما لانعدامهم بالمرة کما سیأتی أو لکونهم منعمین لا یضرهم طول الأزمنة و الأول أظهر ثم إنه ینافی ظواهر الآیات و الأخبار الدالة علی أن موت أهل السماوات بالنفخة دفعة و یمکن التوفیق بینهما بتکلفات بعیدة لکن هذا الخبر لجهالة النرسی لا یصلح لمعارضة تلک الآیات و الأخبار. 📚بحارالانوار ج ۶ ص ۳۲۷ 🔹فلا ریب أن القول به فسق و قول بما لا یعلم و لا دلیل یدل علیه من عقل و لا نقل بل ظواهر الآیات و الأخبار خلافه و القول به جرأة علی الله. 📚بحارالانوار ج ۵۵ ص ۳٠۸ 🔹لا یخفی علیک أنه لم یقم دلیل عقلی علی التجرد و لا علی المادیة و ظواهر الآیات و الأخبار تدل علی تجسم الروح و النفس و إن کان بعضها قابلا للتأویل. 📚بحارالانوار ج ۵۸ ص ۱٠۴ ⬅️اساسا علامه مجلسی ثانی در کتب دیگر خود تصریح کرده است که بعضی از ظنون شرعیه معتبره داریم: 🔹قوله عليه السلام تفقهوا في الدين: حمله الأكثر على تعلم فروع الدين إما بالاجتهاد أو بالتقليد، و يمكن حمله على الأعم من الأصول و الفروع بتحصيل اليقين فيما يمكن تحصيله فيه و بالظن الشرعي في غيره. 📚مرآة العقول ج ۱ ص ۱٠٠ ۳. نیز علامه در کتاب حق الیقین به ظواهر آیات استدلال می کند: 🔹خلاف است در آنكه مؤمن بعد از آنكه متصف بايمان حقيقى در نفس الامر باشد آيا ممكن است كه كافر باشد يا نه اكثر متكلمين عامه و خاصه را اعتقاد آنست كه ممكن است كه زايل شود بلكه واقع است و ظواهر بسيارى از آيات دلالت بر اين ميكند چنانكه فرموده است آنها كه كافر شدند بعد از ايمان ايشان پس زياد كردند كفر خود را هرگز قبول نميشود توبه ايشان و ايشانند گمراهان و ايضا فرموده است اى گروهى كه ايمان آورده ايد اگر اطاعت كنيد فريقى از آنها را كه كتاب بايشان داده شده است بر ميگردانند شما را بعد از ايمان شما كافران و باز فرموده است إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ و باز فرموده است يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ- الخ و از اين باب آيات بسيار است. 📚حق الیقین ص ۵۴۸ @Talabeh_nevesht110
🔹جدیدا فهمیدم که شیخ حرّ عاملی (ره) ناصبی به هر معنا را حلال الدم می داند. 🔻او در باب «۲۷- بَابُ قَتْلِ مَنْ سَبَّ عَلِیّاً أَوْ غَیْرَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ ع وَ مُطْلَقِ النَّاصِبِ مَعَ الْأَمْنِ» مطلق ناصبی را حلال الدم می داند. در آخر این باب می گوید: أَقُولُ: وَ تَقَدَّمَ مَعْنَی النَّاصِبِ فِی الْخُمُسِ... یعنی برای معنی ناصب حلال الدم به باب دوم از «أَبْوَابُ مَا یَجِبُ فِیهِ الْخُمُسُ» رجوع کنید حدیث ۳ و ۱۴. 🔘اما حدیث ۳ و ۱۴ از «بَابُ وُجُوبِ الْخُمُسِ فِی غَنَائِمِ دَارِ الْحَرْبِ وَ فِی مَالِ الْحَرْبِیِّ وَ النَّاصِبِ وَ عَدَمِ وُجُوبِهِ فِی غَیْرِ الْأَشْیَاءِ الْمَنْصُوصَةِ وَ أَنَّهُ یَجِبُ مَرَّةً وَاحِدَةً» چه احادیثی اند؟ ⬅️۳- وَ فِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَیْسَ النَّاصِبُ مَنْ نَصَبَ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ- لِأَنَّکَ لَا تَجِدُ أَحَداً [۵] یَقُولُ أَنَا أُبْغِضُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ- وَ لَکِنَّ النَّاصِبَ مَنْ نَصَبَ لَکُمْ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّکُمْ تَتَوَلَّوْنَّا وَ أَنَّکُمْ مِنْ شِیعَتِنَا. ⬅️۱۴- مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِیسَ فِی آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلًا مِنْ کِتَابِ مَسَائِلِ الرِّجَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ زِیَادٍ وَ مُوسَی بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عِیسَی قَالَ کَتَبْتُ إِلَیْهِ یَعْنِی عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ ع أَسْأَلُهُ عَنِ النَّاصِبِ هَلْ أَحْتَاجُ فِی امْتِحَانِهِ إِلَی أَکْثَرَ مِنْ تَقْدِیمِهِ الْجِبْتَ وَ الطَّاغُوتَ وَ اعْتِقَادِ إِمَامَتِهِمَا فَرَجَعَ الْجَوَابُ مَنْ کَانَ عَلَی هَذَا فَهُوَ نَاصِبٌ. @Talabeh_nevesht110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️جواب آیت الله سید منیر خباز به کسانی که می گویند چرا در منبرتان مسائل سیاسی نیز نمی گویید؟ 🔹چون من بر منهج آیت الله سید خوئی و سید سیستانی هستم. 🔹من منبر حسینی را برای مسائل سیاسی خرج نمیکنم، هر چند در جای خود در مجلسی و نشستی که به سیاست ربط داشته باشد، به مسائل سیاسی متعرض میشوم. 🔹پرداختن به مسائل سیاسی در منبر، منبر و نفوذ آن را در دل مردم، ضعیف می کند. 🔹قضایای سیاسی نیز هر زمان تغییر می کنند و رنگ های مختلفی به خود میگیرند! یک روز باید طرف فلان جبهه را بگیری! روز دیگر از جبهه و افراد دیگر! @Talabeh_nevesht110
🔺رسول خدا صلی الله علیه و آله به توسط چه کسانی مسموم و شهید شد؟ 1⃣علی بن ابراهیم قمی (ره) در تفسیرش می نویسد: فَاجْتَمَعُوا أَرْبَعَةً عَلَی أَنْ یَسُمُّوا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله؛ آن دو زن و پدرشان با هم جمع شدند تا رسول خدا صلی الله علیه و آله را مسموم کنند. 📚تفسير القمي ج ۲، ص ۳۷۶ 2⃣عیّاشی در تفسیر خود از امام صادق علیه السلام نقل می کند: فَسُمَّ قَبْلَ اَلْمَوْتِ، إِنَّهُمَا سَقَتَاهُ » فَقُلْنَا: إِنَّهُمَا وَ أَبَوَيْهِمَا شَرُّ مَنْ خَلَقَ اَللَّهُ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله قبل از مرگ مسموم شد! آن دو زن او را قبل از مرگ مسموم کردند! پس همانا ما اهل بیت می گوییم: آن دو زن و پدرانشان بدترین مخلوقات اند. 📚التفسير للعیاشی ج ۱، ص ۲۰۰ 3⃣علامه زین الدین بیاضی از محدثین قرن هشتم در الصراط المستقیم به سندی از امام صادق علیه السلام نقل می کند که: فَاجْتَمَعَا عَلَى أَنْ يَسْتَعْجِلاَ ذَلِكَ عَلَى أَنْ يَسْقِيَاهُ سَمّاً فَلَمَّا أَخْبَرَهُ اَللَّهُ بِفِعْلِهِمَا هَمَّ بِقَتْلِهِمَا فَحَلَفَا لَهُ أَنَّهُمَا لَمْ يَفْعَلاَ فَنَزَلَ يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ كَفَرُوا لاٰ تَعْتَذِرُوا اَلْيَوْمَ؛ آن دو زن قرار گذاشتند تا هر چه زود به رسول خدا صلی الله علیه و آله سمّ دهند، خداوند به رسول الله وحی کرد و نقشه آنان را خبر داد و رسول خدا خواست آن دو را بخاطر این نقشه شان به قتل برساند که آن دو به قسم خوردن و توبه کردن افتادند که چنین کاری نخواهیم کرد که آیه نازل شد: ای کسانی که کافر شده اید امروز عذرخواهی نکنید! 📚الصراط المستقيم ج ۳، ص ۱۶۸ ❇️چند نکته را نیز ملاحظه کنید: 🔹سوابق پدران آن دو زن که در شمار منافقینی بودند که بین خود عهد بستند (صحیفه ملعونه) تا نگذارند خلافت در امیرالمومنین علیه السلام مستقر شود و رسول خدا صلی الله علیه و آله را در اولین فرصت به قتل برسانند. 🔹جریان جنگ تبوک در گردنه عقبه و غدیر خم در تنگه هرشی نیز ملاحظه کنید که آن دو در شمار کسانی بودند که در این ترور ناموفق شیطانی دست مستقیم داشتند. 🔹کشتار هایی که پدران آن دو زن بعد از غصب خلافت انجام دادند را نیز ملاحظه کنید مانند شهادت حضرت زهراء علیها السلام و قتل مالک بن نویره و ترور سعد بن عباده و ترور ناموفق امیرالمومنین علیه السلام. 🔹توبیخات شدید با الفاظ سنگین در آیات سوره تحریم نسبت به آن دو زن را ملاحظه کنید، از قبیل اینکه: ⚠️توبه کنید، قلب های شما از حق منحرف شده است! ⚠️اگر بر ضد رسول خدا کاری انجام دهید خدا و صالح المومنین ملائکه با پیامبر است! ⚠️تهدید به طلاق و اینکه پیامبر بجای شما با زنان مسلمان و مومنی ازدواج کند. ⚠️ای کسانی که کافر شدید اعتذار نکنید! ⚠️ای پیامبر با کفار و «مناففین» مقابله کن و بر آن ها سخت بگیر! ⚠️مثال زدن زنان کافر نوح و لوط در خیانت به نوح و لوط @Talabeh_nevesht110
💠آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) توسط گوشت سمّی که در خیبر خورد مسموم و شهید شد❓ ⬅️دو روایت در این مورد در کتاب بصائر الدرجات نقل شده است که اشکالاتی به متن شان وارد است: ⭕️معارضه با روایات دیگر 1⃣اول معارضه با روایاتی که گفتند رسول خدا از این گوشت سمّی زن یهودیه نخورد و شیعه و سُنی این را نقل کردند و گفتند رسول خدا فرمود: این غذا را بردارید که مسموم است. 🔹هُوَ أَنَّهُ اوتي بِشَاةٍ مَسْمُومَةٍ أَهْدَتْهَا لَهُ اِمْرَأَةٌ مِنَ اَلْيَهُودِ بِخَيْبَرَ، و كَانَتْ سَأَلَتْ أَيُّ شَيْءٍ أَحَبُّ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ و سلّم مِنَ اَلشَّاةِ؟ فَقِيلَ لَهَا: اَلذِّرَاعُ، فَسَمَّتِ اَلذِّرَاعَ، فَدَعَا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ و سلّم أَصْحَابَهُ إِلَيْهِ فَوَضَعَ يَدَهُ، ثُمَّ قَالَ: «اِرْفَعُوا فَإِنَّهَا تُخْبِرُنِي أنّها مسمومة». 📚إعلام الوری بأعلام الهدی ج ۱، ص ۸۰ 🔹مِنْهَا: أَنَّهُ أُتِيَ بِشَاةٍ مَسْمُومَةٍ أَهْدَتْهَا لَهُ اِمْرَأَةٌ يَهُودِيَّةٌ وَ مَعَهُ أَصْحَابُهُ فَوَضَعَ يَدَهُ ثُمَّ قَالَ اِرْفَعُوا أَيْدِيَكُمْ فَإِنَّهَا تُخْبِرُنِي أَنَّهَا مَسْمُومَةٌ . 📚الخرائج و الجرائح ج ۱، ص ۲۷ 2⃣دوم معارضه با روایتی که فرموده شده این سمّ به اعجاز الهی هیچ اثری در پیامبر نکرد و همانطور که آتش بر ابراهیم علیه السلام سرد شد، زهر نیز بر پیامبر بی اثر شد: 🔹قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : ... مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا نَزَلَ بِخَيْبَرَ سَمَّتْهُ اَلْخَيْبَرِيَّةُ اِنْتِقَاماً لِمَنْ قُتِلَ مِنْ قَوْمِهَا فَصَيَّرَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلسَّمَّ فِي جَوْفِهِ بَرْداً وَ سَلاَماً إِلَى مُنْتَهَى أَجَلِهِ فَالسَّمُّ يُحْرِقُ إِذَا اِسْتَقَرَّ كَمَا أَنَّ اَلنَّارَ تُحْرِقُ. 📚روضة الواعظین ج ۱، ص ۶۱ 3⃣سوم معارضه با صحیحه یا موثقه زراره که ظاهر آن می رساند این سمّ به پیامبر ضرری نکرد و پیامبر نیز از آن زن یهودیه درگذشت و عفو کرد و اساسا آن زن برای امتحان اینکه این پیامبر حقیقتا پیامبر است یا نیست سمّ داد تا اگر سالم ماند و سمّ اثری نکرد، بر نبوت حضرت دلیل باشد. 🔹مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أُتِیَ بِالْیَهُودِیَّةِ الَّتِی سَمَّتِ الشَّاةَ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقَالَ لَهَا مَا حَمَلَکِ عَلَی مَا صَنَعْتِ فَقَالَتْ قُلْتُ إِنْ کَانَ نَبِیّاً لَمْ یَضُرَّهُ وَ إِنْ کَانَ مَلِکاً أَرَحْتُ النَّاسَ مِنْهُ قَالَ فَعَفَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَنْهَا. 📚الکافي ج ۲، ص ۱۰۸ 4⃣چهارم معارضه با نقلی که مرحوم علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش و عیاشی در تفسیرش دارد که گفته شده آن دو زن و پدرشان در قتل پیامبر سمّ دادند. ⭕️موافقت با عامه 🔹وجه موافقت نیز معلوم است، آنان یا گفتند پیامبر شهادت نرسیده یا هم گفتند زن یهودیه سمّ داد و شهید شد. بر این اساس باید اخذ به روایاتی کرد که خلاف عامه باشد. با اینکه یکی از مرجحات روائیه در اختلاف بین دو روایت، اتقان سند است، اما چون در اینجا احتمال تقیه وجود دارد روایتی -ولو صحیح السند- به جهت موافقت با عامه مرجوح می شود. امام صادق علیه السلام فرمود: مَا سَمِعْتَ مِنِّي يُشْبِهُ قَوْلَ اَلنَّاسِ فِيهِ اَلتَّقِيَّةُ؛ هر چه از سخنانم شنیدی که شبیه سخن اهل سنت است، بدان که در آن تقیه صورت گرفته است. (تهذيب الأحکام ج ۸، ص ۹۸) تمام متن این چند روایت نیز عین روایات و اقاویل عامه است حتی تا آنجایی که آن گوشت سمّی بعد از خوردن رسول خدا به سخن می آید که من را نخور و من سمّی هستم! (نمی دانیم چه فایده ای در این سخن بود؟ اگر هدف از تکلم گوشت حفظ جان رسول خدا بود که این را باید قبل از خوردن میگفت). ⭕️بُعد عقلی و عادی 🔹اشکال دیگر به این چند روایت اینکه اگر واقعا اثر سمّ بصورت معجزه رفع نشده بود و این سمّ در شهادت پیامبر دست داشت و علت و سبب بود، هم عقلا و هم عادتا زنده ماندن پیامبر و فعالیت روزانه اش بصورت انسان های عادی بسیار بعید بود. 🔹توضیح مسأله اینکه جنگ خیبر سال هفتم هجری واقع شده است و رسول خدا در سال یازدهم هجری از دنیا رفته است (فاصله را ببینید) خیلی بعید است که سمّی این همه سال اثر نکند و چندین سال بعد اثر بگذارد آن هم اثری در حد قتل. بعد غزوه های پیامبر را در مدت این سال ها مشاهده کنید (از قبیل غزوه حنین و فتح مکه و غزوه موته و تبوک) که در جنگ حنین نقل است پیامبر رجز میخواند و حمله ور میشد و حج رفتن های پیامبر و خطبه ها و ازدواج های حضرت در این سال ها. @Talabeh_nevesht110
روایات معتبر کتاب کافی.pdf
264.3K
📄 مقاله دانشگاه تهران : از بین 2233 روایت طبی کتاب کافی سند 60% آن معتبر و سند 40% ضعیف است . 👈نتیجتا فقط روایات معتبر طبی کتاب کافی 1340 میشن . 🤔موندم آقای سید کاظم طباطبایی چطور حساب کرده که فقط 300 روایت معتبر دراومده از کل کتابها (نه فقط کافی😳) ♦️تازه این درصورتی است که قائل به مبناى سندی در تعامل با روایات باشیم ، که اکثر علمای شیعه (حتی خود سید کاظم طباطبایی که بالاتر آورده شده) قائل به آن نیستند و قائل به مبناى صدورى و مبنای جمع قرائن در تعامل با روایات هستند . و👈طبق مبناى صدوری و مبنای جمع قرائن غالب قریب به اتفاق روایات کافی معتبر هستند . https://t.me/shobahat0teb
🔴هلاکت ثانی در نهم ربیع الاول ✍علامه محمد باقر مجلسی علیه الرحمة می نویسد: ❇️يظهر من الكتب المعتبرة و كما هو مشهور الآن بين عوام الشيعة-أن قتله كان في اليوم التاسع من ربيع الأول، و كان ذلك مشهورا أيضا في السابق بين جمع من محدثي الشيعة، و قد أشار السيد الأجل علي بن طاووس في كتاب«الإقبال»إلى أن ابن بابويه نقل رواية عن الإمام الصادق عليه السّلام في أن مقتله كان في التاسع من ربيع الأول و يفهم من نقله أن الشيخ الصدوق كان يعتقد بذلك. ⬅️از کتب معتبره استفاده می شود که روز قتل ثانی در نهم ربیع الاول بوده است کما اینکه امروزه بین شیعیان همین تاریخ مشهور است، نیز این تاریخ در نزد جمعی از متقدمین محدثین نیز شهرت داشته، کما سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال اشاره کرده است که ابن بابویه (شیخ صدوق رحمة الله علیه) روایتی از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده است که عمر بن خطاب در روز نهم ربیع الاول کشته شده و از این نقل سید بن طاووس معلوم می شود که شیخ صدوق (از متقدمین محدثین شیعه) قائل به این تاریخ بوده است. 📚زاد المعاد ص ۲۵۳ 🔍بر اساس آنچه که سابقا در تقسیمی دیگر از روایات (واصله و غیر واصله) گفتیم، تاریخ نهم ربیع الاول بر اساس نقل سید بن طاووس که به کتب زیادی از شیخ صدوق رحمة الله علیه دسترسی داشته است، از روایات صادره غیر واصله است که حجت می باشد و این نقل را از نقل مورخینی مانند شیخ مفید رحمة الله علیه ارجح می دانیم و قائل به آن هستیم. @Talabeh_nevesht110
⬆️توهین به ابولؤلؤة (رحمة الله علیه) در کتب و روایات نصیریه 📚مجموع الاعیاد طبرانی نصیری @Talabeh_nevesht110
گروه بحث و گفت و گو آزاد بحث، گفت و گو، تبادل نظرات، با احترام و عدم توهین آزاد... https://eitaa.com/joinchat/823329696C465b8de8cb
🍯تومور مغزی 🔹قطره مرزنجوش جامع 🔹داروی ثفا + جوشانده مرزنجوش(۵ قوطی) 🔹شافیه + آب مرزنجوش 🔹داروی حضرت محمد صلی الله علیه و آله + جوشانده مرزنجوش (۷ قوطی) 🔹داروی سلعه (۵ قوطی) 🔹جامع امام رضا علیه السلام + آب مرزنجوش (۵ قوطی) 🔹قرص خون امام رضا علیه السلام (۵ قوطی) 🔹بخور مریم علیها السلام 🔹دوسین هر صبح ناشتا (عسل و هفت دانه سیاهدانه) 📍کانال طب اسلامی/حضرت آیت الله تبریزیان https://eitaa.com/joinchat/949748632C06b853e0ea
🟡آیا اجبار بر فروعات اسلامی، جایگاهی در دین دارد؟ (۱۵) ☑️نمونه دیگر اجبار در رابطه با مسکرات و مخمرات است که در روایت در رابطه با فقاع می بینیم: 🔸عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنْ زَاذَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ: لَوْ أَنَّ لِي سُلْطَاناً عَلَى أَسْوَاقِ اَلْمُسْلِمِينَ لَرَفَعْتُ عَنْهُمْ هَذِهِ اَلْخَمْرَةَ يَعْنِي اَلْفُقَّاعَ . 🔹زاذان گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: اگر من بر بازارهاى مسلمانان تسلط‍‌ داشتم اين شراب (يعنى آب جو) را از بين مى‌بردم. 📚الکافي ج ۶، ص ۴۲۳ 🔸عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْجَعْفَرِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْفُقَّاعِ فَقَالَ هُوَ خَمْرٌ مَجْهُولٌ فَلاَ تَشْرَبْهُ يَا سُلَيْمَانُ لَوْ كَانَ اَلدَّارُ لِي أَوِ اَلْحُكْمُ لَقَتَلْتُ بَائِعَهُ وَ لَجَلَدْتُ شَارِبَهُ . 🔹سليمان بن جعفر جعفرى گويد: از امام رضا عليه السّلام درباره آب جو سؤال كردم. فرمود: اى سليمان! آن، شرابى ناشناخته است. آن را ننوش. اگر سرپرستى مردم به دست من بود، فروشنده آب جو را مى‌كشتم و به كسى كه آن را مى‌خورد حد مى‌زدم. 📚الکافي ج ۶، ص ۴۲۲ 🔸عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْوَشَّاءِ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ يَعْنِي اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَسْأَلُهُ عَنِ اَلْفُقَّاعِ قَالَ فَكَتَبَ حَرَامٌ وَ هُوَ خَمْرٌ وَ مَنْ شَرِبَهُ كَانَ بِمَنْزِلَةِ شَارِبِ اَلْخَمْرِ قَالَ وَ قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ اَلْأَخِيرُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لَوْ أَنَّ اَلدَّارَ دَارِي لَقَتَلْتُ بَائِعَهُ وَ لَجَلَدْتُ شَارِبَهُ. 🔹وشّاء گويد: به امام رضا عليه السّلام نامه نوشتم تا در خصوص آب جو از ايشان سؤال كنم. حضرت عليه السّلام در جواب نوشت: حرام است و آن همان خمر است و هركس آن را بنوشد به منزله شراب‌خوار است. امام رضا عليه السّلام فرمود: اگر حكومت در اختيار من بود، فروشنده آن را مى‌كشتم و بر كسى كه آن را مى‌نوشد حد جارى مى‌نمودم. 📚الکافي ج ۶، ص ۴۲۳ @Talabeh_nevesht110
هدایت شده از روایت ها و حکایت ها
آیت الله نوری همدانی: سید بحرالعلوم می گفته من آرزو می کنم تمام اعمال مستحبی من را به مجلسی بدهند و ثواب یکی از کتب فارسی او را به من بدهند.
🔶 مغالطات قرآنی حجة الاسلام غلامرضا قاسمیان ✍🏾 جعفر نکونام 6 مهر 1403 1️⃣ توهین قاسمیان به پزشکیان 🔸قاسمیان خطاب پزشکیان گفته است، «تو که بلد نیستی، حرف بزنی، حرف نزن». 🔸این توهین ایشان به پزشکیان قابل دفاع نیست؛ زیرا: ▪️ اولاً، این توهین حاکی از کینه‌ای است که او به ایشان دارد و این در حالی است که طبق ادب دینی نباید یک مسلمان به مسلمان دیگر کینه بورزد و توهین کند. ▪️ثانیاً، این سخن پزشکیان که «من بلد نیستم، حرف بزنم»، از باب تواضع است؛ چرا که اگر ایشان بلد نبود حرف بزند، چند دوره نمایندۀ مجلس نمی‌شد و اکثریت مردم ایران ایشان را به ریاست جمهوری انتخاب نمی‌کردند. ▪️ثالثاً، او تصریح کرده، در اموری که متخصص نیست، اهل نظر نیست و در این امور هم نظری نمی‌دهد و آنها را به کارشناسان ارجاع می‌دهد و این درست‌ترین کاری است که باید کرد؛ اما وقتی که به ریاست جمهوری برگزیده شده، به رعایت پروتکل‌هایی ملزم گردیده که پیش‌تر تجربه آن را نداشته و لذا اظهار کرده است که من طبق این پروتکل‌ها بلد نیستم حرف بزنم و این هم چیزی نیست که یاد گرفتن و رعایت کردن آن دشوار باشد و به موجب آن صحیح باشد، به ایشان گفته شود که پس حرف نزن. 2️⃣ مغالطۀ مربوط به زمین گذاشتن اسلحه 🔸در آیۀ 102 سورۀ نساء خطاب به جنگجویان مسلمان گفته شده است، وقتی که می‌خواهید نماز بگذارید، اسلحه‌اتان را زمین نگذارید که دشمن به شما حمله ببرد و شما را به قتل برساند. 🔸استناد به این آیه از سوی قاسمیان در رد سخن پزشکیان مغالطه‌آمیز است؛ زیرا: ▪️اولاً، این آیه ناظر به وقتی است که مسلمانان اسلحه‌اشان را زمین بگذارند؛ اما دشمن اسلحه‌اش را زمین نگذارد و بخواهد به مسلمانان حمله کند. این در حالی است که پزشکیان گفته است، هر دو طرف، اسلحه‌اشان را زمین بگذارند؛ لذا هرگز آیۀ مذکور ناظر به موضوع سخن پزشکیان نیست. ▪️ثانیاً، بیان پزشکیان جدلی است؛ یعنی او به طور جدلی اظهار داشته است که «ما حاضریم اسلحه‌امان را زمین بگذاریم، مشروط به این که اسرائیل هم زمین بگذارد» و او به طور قطع می‌داند که اسرائیل اسلحه‌اش را زمین نخواهد گذاشت. 3️⃣ مغالطه مربوط به صلح در وسط جنگ 🔸در آیۀ 35 سورۀ محمد خطاب به مسلمانان مدینه آمده است که وقتی نسبت به دشمن برتری دارید، سست نشوید و دعوت به صلح نکنید. 🔸مغالطات قاسمیان در خصوص این آیه، این است که: ▪️اولاً، این که قاسمیان گفته، وسط جنگ نباید صلح کرد، معلوم نیست، چه دلیلی دارد؛ چون هرگاه که صلح اقتضاء کند، چه اول جنگ باشد و چه وسط جنگ و چه آخر جنگ، باید صلح کرد. آیۀ مذکور هم هیچ دلالتی بر این معنا ندارد. ▪️ثانیاً، در آیه سخن از این است که وقتی که «اعلون» یعنی برتر هستید، سست نشوید و دعوت به صلح نکنید؛ بلکه جنگ کنید؛ نه وقتی که قدرت مسلط از آن دشمن است. اکنون کشته‌ها و ویرانی‌های محور مقاومت به مراتب بیش از رژیم صهیونیستی است؛ لذا هرگز قدرت مسلط را ندارند و لذا آیه مذکور نمی‌تواند ناظر به آن باشد. ▪️ثالثاً، قاسمیان توجه نکرده است که این سخن پزشکیان که ما طرفدار صلح در جهان هستیم، یک سخن کلی است و مفهومش این است که ما طرفدار جنگ در جهان نیستیم و آن هرگز ناظر به خصوص جنگ اسرائیل با مردم غزه و لبنان و دیگران نیست. ▪️رابعاً، طرفین جنگ حماس و حزب الله و انصارالله از یک طرف و اسرائیل از طرف دیگر است و ایران اگرچه از حامی محور مقاومت است، اما هرگز یک طرف جنگ نیست و هرگز در جنگ با اسرائیل به صورت رسمی شرکت نکرده است؛ لذا دعوت پزشکیان به صلح جهانی هیچ ربطی به آیۀ مذکور ندارد. 4️⃣ مغالطه مربوط به تأمین امنیت از سوی سازمان‌های بین المللی 🔸در قرآن ناظر به برخی از مسلمانانی که دعاوی خود را نزد علمای اهل کتاب می‌بردند، آمده است که وقتی دعوایی میانتان رخ می‌دهد، پیش علمای یهود نروید که آنان میانتان قضاوت کنند. 🔸این در حالی است که: ▪️اولاً، این آیه هیچ ربطی به سخن پزشکیان ندارد؛ چون او گفته است، سازمان‌های بین‌المللی امنیت منطقه را تأمین کنند. ▪️ثانیاً، هرگز بردن دعاوی به دادگاه‌های بین المللی مشمول این آیه نیست؛ چون رسیدگی به دعاوی در این دادگاه‌ها طبق قوانین بین المللی است و لذا کشور ایران بسیاری از دعاوی خود را به همین دادگاه‌ها ارجاع داده است. 5️⃣ مغالطۀ پیمان نسبتن با کفار 🔸 در آیۀ 10 سورۀ توبه خطاب به مسلمانان مدینه آمده است، کفار چون پیمان‌شکنی می‌کنند، با آنان پیمان نبندید. 🔸بعد قاسمیان از این آیه در مخالفت با احیای برجام استفاده کرده که مغالطه‌آمیز است؛ زیرا: ▪️اولاً، آیۀ مذکور هرگز اطلاق ندارد؛ لذا ملاحظه می‌شود، حضرت محمد(ص) در طول رسالت خود در موارد متعدد با کفار پیمان‌ بست. ▪️ثانیاً، آیۀ توبه وقتی نازل شد که مسلمانان قدرت مسلط را داشتند. حال آن که اکنون نه ایران و نه محور مقاومت هرگز قدرت مسلط را در قبال اسرائیل و آمریکا ندارند.
«بسم الله الرحمن الرحیم» 🖋ان شاءالله تعالی سلسله مطالبی در رابطه با تصمیمات سیاسی و جنگی اهل البیت (علیهم السلام) در راستای حفظ جان و منافع شیعیان ارسال خواهد شد و بر اساس سیره ائمه صادقین (صلوات الله علیهم) اثبات خواهیم نمود که حضرات بناء داشتند جهتی را انتخاب کنند که کمترین ضرر و خطر را نسبت به شیعیان شان داشته باشد و برای حفظ جان شیعیان و منافع شیعی متحمل امور زیادی شدند. ✍تبریزي @Talabeh_nevesht110
📍تصمیمات سیاسی ائمه صادقین (علیهم السلام) در راستای حفظ منافع شیعه (۱) 💔امیرالمومنین صلوات الله علیه 📜عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: إِنَّمَا سَارَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِالْكَفِّ عَنْ عَدُوِّهِ مِنْ أَجْلِ شِيعَتِنَا لِأَنَّهُ كَانَ يَعْلَمُ سَيَظْهَرُ عَلَيْهِمْ بَعْدَهُ فَأَحَبَّ أَنْ يَقْتَدِيَ بِهِ مَنْ جَاءَ بَعْدَهُ فَيَسِيرَ فِيهِمْ بِسِيرَتِهِ وَ يَقْتَدِيَ بِالْكَفِّ عَنْهُمْ بَعْدَهُ . 📝زراره گوید که امام باقر علیه السلام فرمود: سيره امير المؤمنين عليه السّلام اين بود كه به خاطر شيعيان مان با دشمنانش ستيز نمى‌كرد زيرا حضرت مى‌دانستند به زودى آنها بعد از حضرتش بر شيعيان غالب مى‌شوند لذا دوست داشتند كه حاکمان بعدی به او اقتداء كرده و سيره وى را تبعيّت كرده و همان طورى كه آن حضرت دست از دشمنان برداشت و متعرّضشان نشد آنها نيز دست از شيعيان برداشته و متعرّض ايشان نشوند. 📚علل الشرایع ج ۱، ص ۱۴۶ 📜عَنْ أَبِي بَكْرٍ اَلْحَضْرَمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: لَسِيرَةُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي أَهْلِ اَلْبَصْرَةِ كَانَتْ خَيْراً لِشِيعَتِهِ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ اَلشَّمْسُ إِنَّهُ عَلِمَ أَنَّ لِلْقَوْمِ دَوْلَةً فَلَوْ سَبَاهُمْ لَسُبِيَتْ شِيعَتُهُ قُلْتُ فَأَخْبِرْنِي عَنِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَسِيرُ بِسِيرَتِهِ قَالَ لاَ إِنَّ عَلِيّاً صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ سَارَ فِيهِمْ بِالْمَنِّ لِلْعِلْمِ مِنْ دَوْلَتِهِمْ وَ إِنَّ اَلْقَائِمَ عَجَّلَ اَللَّهُ فَرَجَهُ يَسِيرُ فِيهِمْ بِخِلاَفِ تِلْكَ اَلسِّيرَةِ لِأَنَّهُ لاَ دَوْلَةَ لَهُمْ . 📝ابو بكر حضرمى گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‌فرمود: سيره و روش حضرت على عليه السّلام در مورد اهل بصره (در جنگ جمل) براى شيعيانش از آن‌چه خورشيد بر آن تابيده سودمندتر و بهتر بود؛ آن حضرت مى‌دانست كه آن گروه دوست دارند كه آنان را اسير كند و با چنين كارى دولت آنها نيز شيعيان او را به اسارت خواهند گرفت. گفتم: در مورد قائم عليه السّلام برايم بازگو كن كه آيا او نيز همين روش را در پيش خواهد گرفت‌؟ فرمود: نه، در واقع حضرت امیرالمومنین على عليه السّلام بر آنان منّت نهاد، چون از دولت آنان آگاه بود، ولى قائم برخلاف اين شيوه عمل مى‌كند، چون آنان دولت ندارند. 📚الکافي ج ۵، ص ۳۳ 📜عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَوْ لاَ أَنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ سَارَ فِي أَهْلِ حَرْبِهِ بِالْكَفِّ عَنِ اَلسَّبْيِ وَ اَلْغَنِيمَةِ لَلَقِيَتْ شِيعَتُهُ مِنَ اَلنَّاسِ بَلاَءً عَظِيماً ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ لَسِيرَتُهُ كَانَتْ خَيْراً لَكُمْ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ اَلشَّمْسُ. 📝امام باقر علیه السلام فرمود: اگر على عليه السّلام در بين اهل حرب سيره خودشان را كه عبارت بود از ترك اسارت و غنيمت نگرفتن از آنها تغيير مى‌دادند محقّقا بعدا شيعيان آن حضرت با بلاء عظيم و بزرگى مواجه مى‌شدند سپس حضرت فرمودند:به خدا قسم سيره و نحوه رفتار آن امام همام با اهل حرب براى شيعيان بهتر بود از آنچه آفتاب بر آن مى‌تابيد. 📚علل الشرایع ج ۱، ص ۱۵۰ 📜عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ هَارُونَ بَيَّاعِ اَلْأَنْمَاطِ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جَالِساً فَسَأَلَهُ اَلْمُعَلَّى بْنُ خُنَيْسٍ أَ يَسِيرُ اَلْقَائِمُ إِذَا قَامَ بِخِلاَفِ سِيرَةِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ نَعَمْ وَ ذَاكَ أَنَّ عَلِيّاً سَارَ بِالْمَنِّ وَ اَلْكَفِّ لِأَنَّهُ عَلِمَ أَنَّ شِيعَتَهُ سَيُظْهَرُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنَّ اَلْقَائِمَ إِذَا قَامَ سَارَ فِيهِمْ بِالسَّيْفِ وَ اَلسَّبْيِ وَ ذَلِكَ أَنَّهُ يَعْلَمُ أَنَّ شِيعَتَهُ لَمْ يُظْهَرْ عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً . 📝حسن بن هارون نمدفروش گويد: نزد امام صادق عليه السّلام نشسته بودم كه معلّى بن خنيس از آن حضرت پرسيد:آيا وقتى امام قائم قيام نمود بر خلاف روش علىّ‌ عليه السّلام رفتار خواهد كرد؟ امان فرمود:آرى بدان جهت كه علىّ‌ علیه السلام با منّت گذاشتن و دست برداشتن(از مردم و مخالفين)رفتار مى‌نمود براى اينكه مى‌دانست پس از او شیعیانش به زودى مغلوب دشمنان خواهند شد و اينكه قائم چون قيام كند در ميان ايشان با شمشير و اسير ساختن رفتار خواهد كرد زيرا او مى‌داند كه شيعۀ او پس از او هرگز مغلوب دشمنان نمى‌شوند. 📚الغيبة للنعمانی ص ۲۳۲ @Talabeh_nevesht110
📍تصمیمات سیاسی ائمه صادقین (علیهم السلام) در راستای حفظ منافع شیعه (۲) 💔صلح امام حسن مجتبی علیه السلام و حفظ خون شیعیان (۱) 📜عَنْ أَبِی سَعِیدٍ عَقِیصَا قَالَ: قُلْتُ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیهما السلام یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ دَاهَنْتَ مُعَاوِیَةَ وَ صَالَحْتَهُ وَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَ الْحَقَّ لَکَ دُونَهُ وَ أَنَّ مُعَاوِیَةَ ضَالٌّ بَاغٍ. فَقَالَ یَا بَا سَعِیدٍ أَ لَسْتُ حُجَّةَ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ إِمَاماً عَلَیْهِمْ بَعْدَ أَبِی علیه السلام قُلْتُ بَلَی قَالَ أَ لَسْتُ الَّذِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله لِی وَ لِأَخِی- الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا قُلْتُ بَلَی قَالَ فَأَنَا إِذَنْ إِمَامٌ لَوْ قُمْتُ وَ أَنَا إِمَامٌ إِذَا قَعَدْتُ یَا بَا سَعِیدٍ عِلَّةُ مُصَالَحَتِی لِمُعَاوِیَةَ عِلَّةُ مُصَالَحَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله لِبَنِی ضَمْرَةَ وَ بَنِی أَشْجَعَ وَ لِأَهْلِ مَکَّةَ حِینَ انْصَرَفَ مِنَ الْحُدَیْبِیَةِ أُولَئِکَ کُفَّارٌ بِالتَّنْزِیلِ وَ مُعَاوِیَةُ وَ أَصْحَابُهُ کُفَّارٌ بِالتَّأْوِیلِ یَا بَا سَعِیدٍ إِذَا کُنْتُ إِمَاماً مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ لَمْ یجب [یَجُزْ] أَنْ یُسَفَّهَ رَأْیِی فِیمَا أَتَیْتُهُ مِنْ مُهَادَنَةٍ أَوْ مُحَارَبَةٍ وَ إِنْ کَانَ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِیمَا أَتَیْتُهُ مُلْتَبِساً أَ لَا تَرَی الْخَضِرَ علیه السلام لَمَّا خَرَقَ السَّفِینَةَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ سَخِطَ مُوسَی علیه السلام فِعْلَهُ- لِاشْتِبَاهِ وَجْهِ الْحِکْمَةِ عَلَیْهِ حَتَّی أَخْبَرَهُ فَرَضِیَ هَکَذَا أَنَا سَخِطْتُمْ عَلَیَّ بِجَهْلِکُمْ بِوَجْهِ الْحِکْمَةِ فِیهِ وَ لَوْ لَا مَا أَتَیْتُ لَمَا تُرِکَ مِنْ شِیعَتِنَا عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ أَحَدٌ إِلَّا قُتِلَ. 📝از ابو سعید نقل شده است که به امام حسن علیه السّلام گفتم: چرا با معاویه صلح کردی، در حالی که یقین داشتی حق با توست نه او، و می‌دانستی که معاویه گمراه و ظالم است؟ در جوابم امام فرمود: ای ابو سعید! آیا من پس از پدرم حجت خدا بر مردم و امام آن‌ها نیستم!؟ گفتم بله. فرمود: آیا من همان کسی نیستم که پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم در باره من و برادرم امام حسین فرموده: الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا؟ حسن و حسین امام هستند: چه قیام کنند و چه قیام نکنند. گفتم: بله، فرمود: بنابراین من چه قیام کنم و چه نکنم امام هستم. ای ابو سعید! من به همان علت با معاویه صلح کردم که که پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم زمانی که از حدیبیه بازگشت، با بنی ضمره و بنی اشجع و اهل مکه صلح نمود. با این تفاوت که آنان به قرآن کافر شدند و معاویه و یارانش به تأویل قرآن کافر گشتند، ای ابو سعید! اگر من امام و پیشوایی از جانب خداوند سبحان باشم، بنابراین نباید نحوه عملکرد من را در مورد آنچه انجام دادم، چه صلح و چه جنگ، سفیهانه و اشتباه دانست، حتی اگر حکمت آنچه انجام می‌دهم نا معلوم باشد. آیا نشنیده ای هنگامی که حضرت خضر علیه السّلام کشتی را سوراخ کرد و آن کودک را کشت و آن دیوار را تعمیر نمود، حضرت موسی چون فلسفه کارهای وی را نمی دانست به او اعتراض کرد، شما نیز به خاطر جهلی که به حکمت کار من داشتید به من اعتراض کردید؛ اگر من با معاویه مصالحه نمی کردم احدی از شیعیان ما بر روی زمین باقی نمی ماند و همگی کشته می‌شدند. 📚علل الشرایع ج ۱، ص ۲۱۱ 📜عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ سَدِيرِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَقِيصَا قَالَ: لَمَّا صَالَحَ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مُعَاوِيَةَ بْنَ أَبِي سُفْيَانَ دَخَلَ عَلَيْهِ اَلنَّاسُ فَلاَمَهُ بَعْضُهُمْ عَلَى بَيْعَتِهِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَيْحَكُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ اَللَّهِ اَلَّذِي عَمِلْتُ خَيْرٌ لِشِيعَتِي مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ اَلشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ. 📝ابو سعيد عقيصا گويد: وقتى امام حسن عليه السّلام با معاويه مصالحه كرد، مردم به نزد او آمدند و بعضى از آنها امام را به واسطۀ بيعتش مورد سرزنش قرار دادند،امام عليه السّلام فرمود:واى بر شما،چه مى‌دانيد كه چه كردم‌؟به خدا سوگند اين عمل براى شيعيانم از آنچه كه آفتاب بر آن بتابد و غروب كند بهتر است! 📚کمال الدين ج ۱، ص ۳۱۵ ☑️ @Talabeh_nevesht110
📍تصمیمات سیاسی ائمه صادقین (علیهم السلام) در راستای حفظ منافع شیعه (۳) 💔صلح امام حسن مجتبی علیه السلام و حفظ خون شیعیان (۲) 📜فَإِنَّ اَلْحَسَنَ قَالَ لِجُبَيْرِ بْنِ نُفَيْرٍ حِينَ قَالَ لَهُ إِنَّ اَلنَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّكَ تُرِيدُ اَلْخِلاَفَةَ فَقَالَ قَدْ كَانَ جَمَاجِمُ اَلْعَرَبِ فِي يَدِي يُحَارِبُونَ مَنْ حَارَبْتُ وَ يُسَالِمُونَ مَنْ سَالَمْتُ تَرَكْتُهَا اِبْتِغَاءَ وَجْهِ اَللَّهِ وَ حِقْنِ دِمَاءِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ثُمَّ أُثِيرُهَا يَا تَيَّاسَ أَهْلِ اَلْحِجَازِ . 📝جبير بن نفير محضر مبارك امام حسن عليه السّلام رسيد و عرض كرد: مردم مى‌گويند شما خواهان خلافت هستيد،آيا چنين است‌؟ حضرت فرمودند:بزرگان و رؤساى عرب در اختيار من بوده و با هر كسى كه من محاربه كنم آنها نيز محاربه نموده و با هر كسى كه صلح نمايم،صلح مى‌كنند منتهى من به خاطر رضاى خدا و به منظور حفظ‍‌ خون امّت محمّد صلّى اللّٰه عليه و آله محاربه را ترك كردم حال اى تيّاس اهل حجاز امّت را به نهضت دعوت مى‌كنم‌؟ 📚علل الشرایع ج ۱، ص ۲۱۹ 📜رُوِيَ: أَنَّهُ لَمَّا قَدِمَ مُعَاوِيَةُ بِالْكُوفَةِ قِيلَ لَهُ إِنَّ اَلْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ مُرْتَفِعٌ فِي أَنْفُسِ اَلنَّاسِ فَلَوْ أَمَرْتَهُ أَنْ يَقُومَ دُونَ مَقَامِكَ عَلَى اَلْمِنْبَرِ فَتُدْرِكَهُ اَلْحَدَاثَةُ وَ اَلْعِيُّ فَيَسْقُطَ مِنْ أَنْفُسِ اَلنَّاسِ وَ أَعْيُنِهِمْ فَأَبَى عَلَيْهِمْ وَ أَبَوْا عَلَيْهِ إِلاَّ أَنْ يَأْمُرَهُ بِذَلِكَ فَأَمَرَهُ - فَقَامَ دُونَ مَقَامِهِ فِي اَلْمِنْبَرِ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَمَّا بَعْدُ أَيُّهَا اَلنَّاسُ فَإِنَّكُمْ لَوْ طَلَبْتُمْ مَا بَيْنَ كَذَا وَ كَذَا لِتَجِدُوا رَجُلاً جَدُّهُ نَبِيٌّ لَمْ تَجِدُوا غَيْرِي وَ غَيْرَ أَخِي وَ إِنَّا أَعْطَيْنَا صَفْقَتَنَا هَذِهِ اَلطَّاغِيَةَ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى أَعْلَى اَلْمِنْبَرِ إِلَى مُعَاوِيَةَ وَ هُوَ فِي مَقَامِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنَ اَلْمِنْبَرِ وَ رَأَيْنَا حَقْنَ دِمَاءِ اَلْمُسْلِمِينَ أَفْضَلَ مِنْ إِهْرَاقِهَا. 📝نقل است وقتى معاويه به كوفه آمد بدو گفتند: حسن بن علىّ‌ در نظر مردم بلند مرتبه است، اگر او را وادار كنى در پائين منبرت خطبه بخواند در اين عمل او دستخوش غم و ملال شده و در سخنرانى دچار عجز و ناتوانى گرديده و از ديدگان مردم خواهد افتاد، معاويه مخالفت كرد ولى سود نبخشيد و ناچار پذيرفت، پس آن حضرت با همان شرائط‍‌ شروع به خطبه نموده و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: امّا بعد؛ اى مردم اگر مسافتى در جستجوى كسى بگرديد كه جدّش نبىّ‌ باشد كسي را نيابيد جز من و برادرم، ما صفقه و قبول صلحمان را به اين طاغيه-و با دست به معاويه اشاره فرمود كه بالاى منبر در موضع رسول خدا نشسته بود كرد-داديم، و حفظ‍‌ خون مسلمانان را بر ريختن آن تفضيل داده و برتر دانستيم. 📚الاحتجاج ج ۱، ص ۲۸۲ 📜رُوِيَ: أَنَّهُ قَالَ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي صُلْحِ مُعَاوِيَةَ أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّكُمْ لَوْ طَلَبْتُمْ مَا بَيْنَ جَابُلْقَا وَ جَابِرْسَا رَجُلاً جَدُّهُ رَسُولُ اَللَّهِ مَا وَجَدْتُمْ غَيْرِي وَ غَيْرَ أَخِي وَ إِنَّ مُعَاوِيَةَ نَازَعَنِي حَقّاً هُوَ لِي فَتَرَكْتُهُ لِصَلاَحِ اَلْأُمَّةِ وَ حَقْنِ دِمَائِهَا ... وَ فِي رِوَايَةٍ: إِنَّمَا هَادَنْتُ حَقَّنَا لِلدِّمَاءِ وَ صِيَانَتِهَا وَ إِشْفَاقاً عَلَى نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ اَلْمُخْلِصِينَ مِنْ أَصْحَابِي . 📝روایت شده: امام حسن علیه السّلام در هنگام صلح با معاویه فرمود: ای مردم! اگر شما بین جابلقا و جابرسا به دنبال مردی بگردید غیر از من و برادرم حسین که جدش پیامبر اسلام باشد، نخواهید یافت، معاویه در گرفتن حقی که از آن من بود با من جدال کرد و من این حق را به خاطر رعایت صلاح این امت و حفظ جان آن‌ها به وی واگذار کردم. در روایت دیگری آمده است که امام فرمود: من به خاطر حفاظت از خون شیعیان و خوف از جان خویش و اهل و عیالم و یاران مخلص خود صلح و سازش کردم. 📚المناقب ج ۴، ص ۳۴ 📜عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: وَ اَللَّهِ لَلَّذِي صَنَعَهُ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَانَ خَيْراً لِهَذِهِ اَلْأُمَّةِ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ اَلشَّمْسُ. 📝محمد بن مسلم از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: بخدا سوگند آن كارى را كه حسن بن على عليه السّلام كرد (صلح با معاويه) براى اين امت بهتر بود از آنچه خورشيد بر آن بتابد. 📚الکافي ج ۸، ص ۳۳۰ ✍نکته آخر در این مورد اینکه امام صلوات الله علیه خلافت را بشرطی به معاویه داد که در حکومت معاویه جان و مال و ناموس شیعیان در حفظ و سلامتی باشد کما در تواریخ مضبوط است. @Talabeh_nevesht110