eitaa logo
یادداشت‌ های یک طلبه
386 دنبال‌کننده
525 عکس
276 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگذشت قرآن قسمت دوم نام ۱ کتاب خدا که در ماه رمضان نازل شده قرآن نام داره. خداوند بارها در همین قرآن برای معرفی کتابش از کلمۀ قرآن استفاده کرده. جالبه که حتی به این اسم، سوگند هم خورده و مثلا فرموده: به قرآن قسم! البته به‌وقتش دربارۀ اینکه قرآن در ماه رمضان نازل شده و نازل‌شدن یعنی چی، حرف‌ می‌زنم. فعلا زوده که وارد این صحبت‌ها بشم. در ضمن، امام‌ زین‌العابدین در یکی از دعاهای صحیفۀ سجادیه صراحتا به خدا عرض می‌کنه: کتاب نازل‌شده به پیغمبر رو قرآن نامیدی! به دنبال این بودم تا شاید برای قرآن نام دیگه‌ای هم پیدا کنم که به چندتا اسم برخوردم. مثلا مرحوم طبرسی، داخل کتاب مجمع‌البیان چهارتا اسم برای قرآن گفته. فرقان، کتاب، ذکر و قرآن. دیگرانی هم اسم‌هایی تا چهل و سه اسم برای قرآن شُمردن. اما من فکر می‌کنم این‌ها، اسم قرآن نیستن. به‌نظر میاد بیشتر شبیهِ شرح‌حال برای این کتاب الهی باشن. مانند فرقان به معنای جداکننده و قدرت تشخیص. در یکی از فرمایشات اهلبیت خوندم که برای این به قرآن می‌گن فرقان چون آيه‏‌ها و سوره‏‌هاش پراكنده نازل شدن، اما کتاب‌های دیگه مانند صُحُف ابراهیم و تورات موسی و انجيل عیسی و زَبور داوود، یکجا به صورت مجموعه‏‌اى از لوح و وَرَق نازل شدند. با این حساب، به چندتا از اوصاف قرآن اشاره‌ای گذرا می‌کنم و رد می‌شم. كلام‌اللَّه (سخن خدا)، كلماتُه (سخنان خدا)، ذِكر (ياد)، ذو الذكر (يادآور)، ذكرى‏ (يادآورى)، تذكره (يادكردن)، كتاب، كتاب خدا، كتاب مُبين (روشنگر)، مُصحَف‏. الصحيفة الثانيّة السجّاديّة: ص ۱۲۹ (دعاء عيد الفطر)، الكافي: ج ۲ ص ۶۳۰ ح ۱۱ ج ۸ ص ۳۸۹ ح ۵۸۹. ادامه دارد...
کتاب بااحترام به سرکار خانم سلیمه علی‌نیا تقدیم گردید. مبارکشان باشد. 🌺🌸🌹🌻🌷🌼 @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی ز تو دارم این غمِ خوش به جهان از این چه خوش‌تر تو چه دادیَم که گویم که از آن به‌اَم ندادی 🚩⛅️🚩⛅️🌺🥀🌿🌴 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هوشنگ ابتهاج @talabehtehrani
سرگذشت قرآن قسمت سوم نام ۲ تصمیم داشتم دربارۀ نام و اوصاف قرآن به همین مقدار بسنده کنم اما راستش، حیفم اومد. اولش فکر کردم شاید کافی باشه. اما وقتی جلوتر رفتم و مطالب نویی پیدا کردم با خودم گفتم: فلانی! حالا که به چیزهای خوبی رسیدی چرا خسیسی می‌کنی؟ چرا گفتنی‌هایی رو که مطمئنا برای خیلی‌ها تازگی داره سخاوتمندانه در اختیارشون نمی‌گذاری؟! خدا می‌دونه، صحبت کِنِسی و خسیسی و اینطور حرف‌ها نیست. من نگران بودم نکنه خدای‌نکرده این چیزها که برای خودم جاذبه دارن برای خیلی‌ها حوصله‌سربَر باشن. اما بالاخره به این جمع‌بندی رسیدم در این رابطه کمی بیشتر بنویسم. این‌شدکه سراغ فیش‌ها و دست‌نوشته‌ها رفتم. همینجا بگم، اینکه می‌بینیم برای قرآن اسم‌ها و اوصاف زیادی گفته‌شده، نعوذبالله به معنای این نیست که خدا می‌خواسته زبونم‌لال با کلمات، بازی کنه. نه! به هیچ‌وجه. اصلا هیچ‌کدوم از این نام‏‌ها و اوصاف، هم‌معنا نيستند. خدا می‌خواسته با هر اسم، جلوه‏‌اى از حقایق اين كتاب رو به نمايش بگذاره. به عبارت ساده‌تر از اونجایی که این کتاب برای تربیت و هدایت ما آدم‌ها اومده، تک‌تک این اسم‌ها و اوصاف در امتداد این هدف مهم، حرفِ جداگانه‌ای برای گفتن دارن. دقیقا به همین خاطر هست که از روز تولد قرآن تا همین الان خیلی از مفسّران و قرآن‏‌پژوهان دست‌به‌کار شدند و صدها کتاب و مقاله در این رابطه نوشتند. البته مَن، بعدها کاملا شرح می‌دم که اصولاً مُفَسِّر قرآن به کی می‌گن و این آقایون چی کار می‌کنن. اما فعلا به همین مقدار اکتفا می‌کنم که بلدچی‌های قرآن در نوشته‌هاشون اسم‌های زیادی برای این کتاب گفتن. از جملهٔ اون‌ها آقای ابو الفتوح رازى، مفسّر صاحب‌نامی که در حرم حضرت عبدالعظیم آرمیده، قرن‌ها پیش در کتاب تفسیرش حدود ۴۳ نام برای قرآن نوشته، یا مثلا قرآن‌پژوهِ پُرآوازه آقای فخر رازى که بچهٔ شهرری و از قضا خیلی هم درس‌خون و باسواد بوده ۳۲ نام برای قرآن ذکر کرده. آقای قاضى ابوالمعالى شيذله بغدادی هم با ذکر ۵۵ نام برای قرآن، رکورد تازه‌ای زده. اما در یکی از نوشته‌های بدرالدين زركشى دیدم که از ابوالحسن حرانى ياد كرده و نوشته که حرانی، بيش از نود نام براى قرآن برشمرده. اینطور که من متوجه شدم آقای حرانی رکوردار این موضوع هستن. ابن‌عربىِ معروف هم نام‏‌هاى زیادى براى قرآن شمرده اما به گَرد حرانی نمی‌رسه! این‌ها رو نوشتم تا کمی با تاریخچۀ نام‌گذاری قرآن آشنا بشیم. البته خیلی‌ها مثل طبرسی و شیخ طوسی و طبری هم معتقدند که قرآن، چهارتا اسم بيشتر نداره که عبارتند از: کتاب، فرقان، ذكر و قرآن. آقای آلوسى، قرآن‌پژوه اهل سنت تنها دو نام قرآن و فرقان رو می‌پذيره و آقای محمد بن عبدالرحيم نهاوندى تصريح می‌كنه که همهٔ نام‌ها به‌جز واژهٔ قرآن همگی وصف قرآن هستن نه نام این کتاب. اجازه بدین یه مثال ساده بزنم تا معلوم بشه چرا در مورد تعداد اسامی و اوصاف قرآن بین آقایون علما اینقدر اختلاف‌نظر و بگومگو وجود داره. مثلاً بعضی‌ها گفتند كلمهٔ «كريم» که در آيهٔ «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ» اومده از نام‏‌هاى قرآنه، اما پرواضحه که این کلمه، صفت برای قرآنه و نمی‌شه به حساب نام قرآن زد. خلاصه اینکه خیلی‌ها بین اسم و صفت فرق نگذاشتن و این موجب شده ده‌ها اسم برای قرآن بسازن. فکر کنم همین مقدار کافی باشه. تفسير ملاصدرا: ج ۶ ص ۲۳، التبيان فى تفسير القرآن: ج ۱ ص ۱۷، تفسير الطبرى: ج ۱ ص ۶۴، روض الجنان: ج ۱ ص ۷، تفسير الفخر الرازى: ج ۲ ص ۱۴ - ۱۸، البرهان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۲۷۶ - ۲۸۲، رحمة من الرحمن: ج ۱ ص ۸ و ۱۰، التسهيل: ج ۱ ص ۵، شرح ابن‏ عقيل: ج ۱ ص ۱۱۸ - ۱۲۵. ادامه دارد...
هدیهٔ کتاب سلام‌الله‌علیها بااحترام برای سرکار خانم سلیمه علی‌نیا از تهران ارسال گردید. مبارکشان باشد. 🌺🌸🌹🌻🌷🌼 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️بوی بهشت می‌وزد از کربلای تو... 🤲 یااباعبدالله... 🏴🚩⛅️🏴🚩⛅️💔💔 @talabehtehrani
سرگذشت قرآن قسمت چهارم نام ۳ حالا می‌خوام به نام‌هایی بپردازم که مفسّرین در اسم‌بودن اون‌ها هم‌داستانن. به جرأت می‌شه گفت که "قرآن" مشهورترين نام كتابِ نازل‌شده به حضرت محمده. اين كلمه هفتاد بار در قرآن اومده. البته از این هفتاد دفعه، دو بارش توی آيات ۱۷ و ۱۸ سورۀ قيامت و دو بارش هم در آيه ۷۸ سورۀ اسرا اومده که در این چهارجا به معنای کتاب قرآن نيست. من فعلا نمی‌خوام به این موضوع بپردازم که منظور خدا در این چهار مورد چیه، الان اونی که برام مُهمّه ریشهٔ لغوی واژهٔ قرآن و بعد از اون، معنای کلمهٔ قرآنه. از روی ناچاری مجبورم یه‌خُرده با زبون عالمانِ علم صرف و نحو حرف بزنم. چیزی که خودم دوست ندارم. اما ظاهرا گاهی چاره‌ای ازش نیست. سعی می‌کنم به‌جای قلمبه‌سلمبه نوشتن، ساده و روان بنویسم. اینجور که من متوجه شدم دربارۀ ريشهٔ کلمهٔ قرآن، اختلاف‌نظر چندانی بین قرآنی‌ها وجود نداره. اما در معناى کلمۀ «قرآن» جار و جنجال‌ و یقه‌گیری‌هایی شده. گاهی حرف‌هایی زدن که حوصلۀ آدم از خوندنش سر می‌ره. من به هیچ‌وجه قصد ندارم به این قیل و قال‌ها وارد بشم. نه خودم حوصله‌ش رو دارم، نه شما حوصلۀ شنیدن این دعواهای ولو علمی رو دارید. من دربارهٔ ریشهٔ کلمهٔ قرآن به این بسنده می‌کنم که بیشتر قرآن‌پژوهان شیعه و سنّی هم‌نظرن که قرآن، کلمه‌ای عربی، مشتق، مهموز از ریشۀ "ق ر ء" و مصدر به معنای وصفی هست كه به گونۀ "عَلَم منقول" تبديل به نام كتاب آسمانى حضرت محمد شده! این‌هایی که از روی ناچاری به کمک کلمات قلمبه‌سلمبه نوشتم دربارۀ ریشۀ کلمۀ قرآن بود. چند خطی هم دربارۀ معنای واژهٔ قرآن می‌نویسم. در اینجا دوتا دیدگاه اصلی وجود داره. عدّه‌ای می‌گن قرآن از "قرء" به معناى خواندن گرفته شده. بر این اساس معنای قرآن می‌شه خواندنی. اما دیدگاه دومی هم وجود داره که می‌گه: واژهٔ قرآن از همین ریشهٔ "قرء" منتها به معناى گردآوردن گرفته شده. طبق این نظر، معنای قرآن می‌شه گردآوری‌شده. دلیل این نگاه دوم اینه كه حروف و آيات و سوره‏‌ها يكجا در این کتاب آسمانی، جمع شدند. به این دو دیدگاه در جلد یکم کتاب "المحرر الوجيز" دست‌ پیدا کردم. این کتاب، نوشتۀ ابن‌عطيّه اندلسى در سدۀ ششم هجریه. حیفم اومد دربارۀ این اثر چیزی ننویسم. پس حوصله کنید تا یه‌مقدار در مورد ابن‌عطیه براتون بگم. نویسنده‌ای مالکی‌مذهب و از رجال سیاسی اندلس _اسپانیای فعلی_ در قرن ششم هجری. مهمترین اثر ابن‌عطیّه همین کتابه که از مهمترین نوشته‌های تفسیری تا سدۀ شش هجری به‌حساب میاد. برام بامزه بود وقتی متوجه شدم این کتاب، هووی تفسیر الکشّاف زمخشری بوده. ابن‌تیمیه که خیلی ازش بدم میاد و نمی‌خوام بهش فکر کنم _آخه قلمش همیشه به تکفیر و اهانت چرخیده_ تفسیر ابن‌عطیّه رو بیشتر از تفسیر زمخشری پیرو سنّت و به دور از بدعت دونسته. اما چون ابن‌عطیّه جای‌جای تفسیرش از تفسیر طبری نیشگونِ علمی گرفته و نقدش کرده، این کارش موجب رنجش ابن‌تیمیه شده! تا یادم نرفته بگم اون‌هایی که به علوم قرآنی علاقهٔ وافری دارن حتما حتما مقدمۀ همین کتابِ المحرر الوجیز رو بخونن، در نوع خودش از مهمترین آثار تالیف‌شده در علوم قرآنی به حساب میاد. خیلی چیزهای خوندنی توی این مقدمه وجود داره. حیف که اینجا نمی‌تونم به اون‌ها اشاره کنم. جالب‌تر اینکه ابن‌عطیّه عافیت‌طلب نبوده. ایشون علاوه بر درس و بحث، اهل جبهه‌رفتن هم بوده. در جنگ‌های صلیبی شرکت داشته. دربارۀ چیستی جنگ‌های صلیبی به همین بسنده ‌کنم که سلسله نبردهایی مذهبی طیّ سال‌های ۴۸۸ تا ۶۹۰ قمری درگرفته. این جنگ‌ها با آنتریک پاپ، توسط شاهان و نجبای اروپایی به منظور بازپسگیری سرزمین‌های مقدّس که دست مسلمون‌ها بوده به‌پا شدند. ابن‌عطیّه در چندتا از این جنگ‌ها شرکت داشته. در یکی از اون‌ها راه میوفته تا به شهر سَرَقطۀ اندلس که امروزه در اسپانیا بهش ساراگوسا گفته می‌شه، بره. می‌خواسته توی خطّ مقدّم جبهه باشه. اما نمی‌دونم چطور می‌شه که نمی‌تونه و به ناچار از شهر بَلَنْسیه‌ که امروزه بهش والنسیا گفته می‌شه جریان جنگ رو دنبال می‌کنه. ابن‌عطیّه از فرصت جبهه‌رفتن برای درس‌خوندن هم استفاده کرده. به گونه‌ای که در همین شهر بَلَنْسیه‌، کتاب مشهور فقهیِ الموطأ نوشتۀ مالک رو نزد ابوبحر اسدی، درس گرفته. داستان‌های هیجان‌انگیز زیادی از رشادت‌های ابن‌عطیّه در جنگ‌های صلیبی وجود داره که من در اینجا فرصت ندارم به اون‌ها اشاره کنم. از بحث دور شدم. اصلا نمی‌دونم چرا این‌ها رو نوشتم!! شاید یه‌جور قدرشناسی از این قرآن‌شناس نامی بود. به‌هرحال، ابن‌عطیّه در کتاب تفسیرش به دو دیدگاه در معناى کلمۀ قرآن که من عقب‌تر نوشتم و نام صاحبان این دو نظریه و استدلال‌هاشون اشاره کرده. تفسير الطبرى: ج ۱ ص ۶۴، المحرر الوجيز: ج ۱ ص ۵۶، روض الجنان: ج ۱ ص ۸، تفسير الفخر الرازى: ج ۲ ص ۲۱۳، التبيان فى تفسير القرآن: ج ۱ ص ۱۷ - ۱۸. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد شهید مرتضی مطهری: یک شخص مادی که منکر خدا بود این داستان را در کتاب داستان راستان خوانده بود و اشکش جاری شده بود..‌‌. @talabehtehrani
امشب ۲ شهریور ۱۴۰۳ قرعه‌کشی کتاب داریم. علاقمندان به کتاب و نیز کتاب تا ساعت ۲۰ فرصت دارند نام و نام خانوادگی و آدرس دقیق پستی خود را به صفحهٔ اینجانب در پیام‌رسان ایتا ارسال بفرمایند. بزرگوارانی که قبلا ثبت‌نام کرده‌اند نیاز به ثبت‌نام مجدد ندارند. نتیجهٔ قرعه‌کشی از طریق همین کانال به اطلاع می‌رسد. ان‌شاءالله 🌺🙏🌸 آیدی 👈 @tamass کانال 👈 @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به لطف خدا قرعه‌کشی ۱ شهریور ۱۴۰۳ برای اهدای کتاب و کتاب سلام‌الله‌علیها انجام پذیرفت. امروز یک هدیه داشتیم. قرعه به نام جناب آقای امیر نقیبی از تهران افتاد. مبارک این بزرگوار باشد. 🌺🌸 از همهٔ عزیزانم تشکر می‌کنم. قرعه‌کشی بعدی ۱۵ شهریور ۱۴۰۳ ان‌شاءالله. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرگذشت قرآن قسمت پنجم نام ۴ بعد از قرآن به اسم فرقان رسیدم. قبل‌تر چیزهایی در این رابطه نوشتم. تمایلی به تکرار مکررات ندارم. بنابراین یکراست می‌رم سروقتِ اسم بعدی یعنی کتاب. بین لغت‌شناس‌های قدیم و جدید بحثی سر معنای کتاب درگرفته که من از گفتن قیل و قال‌ها در اینجا پرهیز می‌کنم. کلمۀ کتاب با اَشکال مختلفش، مانند الف و لام‌دار و بدون الف و لام، بیش از ۲۵۰ بار در قرآن اومده. با اطمینان می‌شه گفت این کلمه بعد از واژۀ قرآن، بيشترين كاربرد رو براى اشاره به قرآن داره. اما دربارهٔ اینکه چرا به قرآن، کتاب می‌گن، اونجور که من دستگیرم شد معنای واژهٔ کتاب یعنی جمع‌آوری مطالب متنوع در یه‌جا. از اونجایی که در قرآن انواع آیه‌ها، احكام شرعی، قصّه‌ها، اخبار و علومِ جورواجور کنار هم جمع شدند بنابراین به قرآن می‌گن کتاب. واژۀ کتاب در بسيارى از روايات، همراهِ الف و لام معرفه اومده که ازش می‌شه اشاره به قرآن رو فهمید. مانند اين حديث که امام‌صادق فرمودند: كُلُّ شَى‏ءٍ مَردودٌ إلَى الكِتابِ وَ السُّنَةِ. یعنی برای سنجشِ درستی یا نادرستیِ هر چيزى بايد سراغ قرآن و سنّت رفت. البته این به اون معنا نیست که هرجا چشم ما به كلمۀ کتاب افتاد خیال کنیم منظور قرآنه. بلکه باید به پس و پیشِ آیه یا حدیث نگاه کرد. به قول معروف باید از سیاق کمک گرفت. منظورم قرینه‌هایی هست که در متن وجود داره. ناچارم مثالی بزنم. مانند اين حرف حضرت عیسی که می‌گه: خدا كتاب رو به من داده. خُب! کیه خبر نداشته باشه که منظور از کتاب در اینجا کتابِ انجیله نه قرآن. فکر می‌کنم کافی باشه. البته من بعدها دربارهٔ اینکه سیاق چیه و چه تاثیری در فهم معنای آیه داره چیزهایی می‌نویسم. اما فعلا می‌رم سراغ اسم بعدی، یعنی ذکر. این کلمه بیش از شصت بار در قرآن اومده. البته فقط در بیست و چند بارش مراد، قرآنه و به معناى مُذَكِّر (به‌يادآورنده) اومده. و اما آخرین اسمی که خیلی‌ها برای قرآن گفتن، مُصحَفه. یعنی مجموعه‏‌اى از ورق‏‌ها. باید اعتراف کنم كلمۀ مُصحَف در هیچ‌جای قرآن نیومده. اما كلمه صُحُف که از همین ریشه‌س در هشت آيه اومده. البته فقط در آيه دوم سوره بيّنه به‌روشنى به قرآن اشاره داره. اونجایی که برای شناسوندنِ حضرت محمد می‌گه: فرستاده‏‌اى از سوى خدا اومده كه صحيفه‏‌هاى (صُحُفاً) پاک رو تلاوت می‌كنه. عبارت عربی‌‌ش اینطوریه: رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً. در کتاب "البرهان فی علوم القرآن" به قلم آقای زَرْکِشی از علمای سدۀ هشتم هجری در مصر به مطلب جالبی دست یافتم. قبل از اینکه بگم چی پیدا کردم لازمه چند کلمه دربارۀ این کتاب بنویسم. زَرْکِشی این کتاب رو دربارۀ علوم قرآنی نوشته. اینکه منظور از علوم قرآنی چیه الان نمی‌تونم چیزی بنویسم اما جلوتر بهش می‌رسم. در اهمیّت این کتاب باید بگم البرهان اولین کتاب مستقل دربارۀ علوم قرآنی به حساب میاد. قبل از آقای زرکشی برخی از علما در ضمن متون تفسیری، مطالبی دربارۀ علوم قرآنی می‌نوشتند. اما آقای زرکشی برای نخستین‌بار دست به نگارش کتابی مستقل در این رابطه زد. به او باید بابت این کار دست‌مریزاد گفت. کاش فرصت بود و می‌شد از این کتاب بیشتر می‌نوشتم. فقط به این مقدار اکتفا کنم که نویسنده قبل از ورود به هر مبحث، ابتدا تاریخچۀ پژوهش اون مبحث رو گزارش می‌کنه. اهل تحقیق می‌دونن که این چقدر مهم و کار با ارزشیه. یا مثلا در برخی از جاهای کتاب، مناظره‌‍‌ای غیابی بین اندیشمندان قرآنی سده‌های پیشین راه می‌ندازه. فکرش رو بکنید مناظره‌ای غیابی! خیلی به وجْد اومدم. چه کار خلاقانه‌ای! از این حرف‌ها عبور کنم. زَرْکِشی در جایی از کتاب نوشته بود: "برخى معتقدند نخستين نام قرآن، مُصحَف بوده. طرفداران این نظریه نقل می‌كنن كه مُسَلمون‌ها پس از وفات رسول خدا وقتی می‌خواستن نامى براى كتاب خود انتخاب کنن، همۀ آیات و سوره‌ها رو جمع‌آوری کرده و بعد از جلددار کردن (بین‌الدَّفّتین) از بین پيشنهادهاى مختلف، كلمۀ مصحف برگزيده شد". البته من در آینده‌ای که دور نمی‌بینم به ماجراهای قرارگرفتن اوراق پراکندۀ قرآن در بین دو جلد می‌رسم. نهایتا اینطور که معلومه به اون وحى كه در زمان رسول‌الله به پيامبر نازل می‌شده قرآن می‌گفتن. بعدها این وجود مادّى و كَتبى که بعد از وفات پیامبر تنظیم شد مصحف نام‌گذاری گردید. فکر می‌کنم فعلا کافی باشه. البرهان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۲۸۱ - ۲۸۲، الإتقان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۵۱ و ۱۸۵ و ۲۰۵، الكافى: ج ۲ ص ۶۱۳، تفسير الطبرى: ج ۱ ص ۶۴، التبيان فى تفسير القرآن: ج ۱ ص ۱۷، تفسير الفخر الرازى: ج ۲ ص ۱۴، العين: ج ۵ ص ۳۴۶، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم: ج ۳ ص ۳۱۸ ماده «ذكر»، ج ۱۰ ص ۲۱ ماده «كتب». ادامه دارد...
روز گذشته رهبر انقلاب به مناسبت اربعین حسینی دیداری با هیئت‌های دانشجویی داشتند. بیاناتی کوتاه اما بلند و پر مغز ایراد فرمودند. ایشان پا به سن گذاشته و در ۸۵ سالگی با کوله‌باری از تجربه و دنیادیدگی، عصارهٔ یافته‌های خود را اینگونه در اختیار جوانان قرار دادند: "جوانی‌تان را قدر بدانید؛ میدان وسیعی در مقابل شما است. ان‌شاءاللّه شصت سال دیگر، هفتاد سال دیگر شما در این دنیا حضور خواهید داشت و کار خواهید داشت؛ از این فرصت استفاده کنید؛ برای این فرصت طولانی برنامه‌ریزی کنید؛ برای اینکه برنامه‌ریزی‌تان درست از آب دربیاید فکر کنید؛ برای اینکه درست بتوانید فکر کنید با قرآن آشنا بشوید، قرآن را بخوانید، تأمّل کنید، از کسانی که پیش از شما و بیش از شما تأمّل کردند یاد بگیرید. یاد گرفتن ننگ نیست، افتخار است؛ همیشه باید یاد بگیریم، تا آخر عمر باید یاد بگیریم. @talabehtehrani
کتاب بااحترام به جناب آقای امیر نقیبی تقدیم گردید. مبارکشان باشد. 🌺🌸🌹🌻🌷🌼 @talabehtehrani
سرگذشت قرآن قسمت ششم نام ۵ حرف پایانی اینه که پنج اسم اصلی برای قرآن پیدا کردم. چیزهایی هم دربارهٔ هر کدوم نوشتم. به نظر میاد نام‌های واقعی قرآن بیشتر از این پنج‌تا نباشه. کتاب، ذکر، فرقان، مُصحَف و آخری هم قرآن. هرچند بازم فکر می‌کنم اسم حقیقی قرآن، خود واژهٔ قرآنه و چهارتای دیگه، وَصف‌هایی هستن که در کنار سایر اوصاف، گوشه‌ای از کمال و جمال این کتاب آسمانی رو به مَنَصهٔ ظهور گذاشتن. در طیّ مطالعاتم به ۵۶ وصف رسیدم. البته حواسم بود که اوصاف قرآن، توقيفى نيستن. یعنی نمی‌شه گفت اوصاف قرآن، الّا و لابد همین ۵۶ وَصْفن. حتما خیلی بیشتر از این تعدادن. در روايات اهلبیت، صفاتى بيش از اين می‌شه پیدا کرد. اولین وصفی که برام جلب‌توجه کرد این بود که قرآن، حرف خداست.‏ بین متکلّمین بحثی درگرفته که سخن خدا قدیمه یا حادث؟ تمایلی برای ورود به این تیپ حرف‌ها ندارم. اما ناچارم یه‌کم و به اندازهٔ نیاز چیزهایی بنویسم. البته نه با قلم حُکما و مُتکلّمین. اونطوری بلد نیسم. با قلم خودم می‌نویسم. اینجور که من متوجه شدم قرآن حادثه. یعنی سخن خدا غیر از خود خداست. یعنی ازلی نبوده و به فراخور نیاز آفریده‌ها پدید اومده. تورات، انجيل، زبور و قرآن همگی فعل خدا هستن. نبودند و بعدها برای راهنمایی آدم‌ها پدید اومدند. اگه یکی پیدا بشه و خدای‌نکرده بگه: سخن خدا از ازَل با خدا بوده‏، زبونم‌لال این آدم دانسته یا ندانسته داره می‌گه خدا يگانه نیست! اصلا به فرمودهٔ امام‌رضا بهتره جلوتر نریم که خدای‌نکرده یه‌وقت دچار لغزش می‌شیم. قرآن، ریسمان محكم و بهترین دستاويز برای نجات ما آدم‌هاست. راه راسته. حرف آخره. روشن‌گره. راست‌ترین حرفه. دليل روشن‏ه. پيغام و استدلاله. مژدگانیه. مژده‌دهنده‌س. هشداردهنده‌س. پند و اندرزه. شفا و درمانه. سفارش خداست. سفره ميهمانى خداست. ميانجىِ مقبوله. خیرخواه، هدایت‌کننده و خیلی چیزهای دیگه‌س. الاحتجاج: ج ۲ ص ۳۷۳ ح ۲۸۵، التوحيد: ص ۲۲۴ ح ۲ و ۳، عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج ۲ ص ۵۶ ح ۲۰۹. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 من از خودم پست‌تر توی گردان تخریب ندیدم چه حرفای قشنگی زد...😰 ➖➖➖➖➖➖➖➖ @talabehtehrani
در روایتی از امام رضا علیه‌السلام آمده است: إِنَّ الرَّجُلَ لَیَصْدُقُ عَلَى أَخِیهِ فَیَنَالُهُ مِنْ صِدْقِهِ عَنَتٌ فَیَکُونُ کَذَّاباً عِنْدَ اللَّهِ‏ وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکْذِبُ‏ عَلَى أَخِیهِ یُرِیدُ بِهِ نَفْعَهُ فَیَکُونُ عِنْدَ اللَّهِ صَادِقا مردی ‌که در مورد برادر دینی خود سخنی راست می‌گوید و از آن راست، زیانى به برادرش می‌رسد، نزد خداوند دروغگو به شمار خواهد آمد و مردی که در مورد برادر دینی خود سخنی دروغ بگوید، اما هدف خیرخواهانه‌ای از آن دروغ داشته باشد، نزد خدا راستگو به حساب می‌آید. 📚مصادقه الإخوان، ص ۷۶ @talabehtehrani
امروز ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ قرعه‌کشی کتاب داریم. علاقمندان به کتاب و نیز کتاب تا ساعت ۱۷ فرصت دارند نام و نام خانوادگی و آدرس دقیق پستی خود را به صفحهٔ اینجانب در پیام‌رسان ایتا ارسال بفرمایند. بزرگوارانی که قبلا ثبت‌نام کرده‌اند نیاز به ثبت‌نام مجدد ندارند. نتیجهٔ قرعه‌کشی از طریق همین کانال به اطلاع می‌رسد. ان‌شاءالله 🌺🙏🌸 آیدی 👈 @tamass کانال 👈 @talabehtehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به لطف خدا قرعه‌کشی ۱۵ شهریور ۱۴۰۳ برای اهدای کتاب و کتاب سلام‌الله‌علیها انجام پذیرفت. امروز یک هدیه داشتیم. قرعه به نام سرکار خانم زهرا منصورزاده از شهرستان کازرون افتاد. مبارک این بزرگوار باشد. 🌺🌸 از همهٔ عزیزانم تشکر می‌کنم. قرعه‌کشی بعدی ۱ مهر ۱۴۰۳ ان‌شاءالله. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @talabehtehrani
سرگذشت قرآن قسمت هفتم نزول ۱ می‌خوام وارد بحث نزول قرآن و چطور نازل‌شدنش بشم. البته بد نیست قبلش بگم که پیامبر اسلام در زمان خودش مخالفینی داشت که هیچ‌جوری زیر بارِ دعوتش نمی‌رفتن. به‌قول قرآن، آدم‌هایی با نگاه‌های مرموز که موذیانه عمل می‌کردند؛ اخم از چهره‌شون نمی‌افتاد؛ از درون به حق پشت پا زده بودن؛ بیشتر وقت‌ها با سِگِرمه‌های تو هم رفته متکبرانه با پیامبر حرف می‌زدند. اون‌ها دست و پا می‌زدند تا الهی‌بودنِ قرآن رو انکار کنن. حرفشون این بود که قرآن رو خدا نازل نکرده. می‌گفتن حرف‌های این کتاب فرقی با گفتار خودِ ما نداره. اما وقتی دیدن که نمی‌شه منکر جذابیت قرآن شد به مردم گفتند که انگشت‌هاتون رو توی گوش فرو کنید تا آیات قرآن رو نشنوید! وقتی تیرشون به سنگ خورد این‌ور و اون‌ور چو انداختن که محمد دیوونه شده، این حرف‌ها مال خودش نیست، بهش یاد می‌دن! وقتی دیدن ادبیات قرآن با جنون سازگاری نداره با مسخره‌بازی درِگوش هم پچ‌پچ کردن که شاعر شده و داره شعر می‌گه. یه‌بار یکی از مخالفینِ بدطینت صداش رو انداخت روی سرش و با لودگی گفت: محمد آدم خیال‌بافیه، خواب‌های آشفته هم زیاد می‌بینه، قرآن ساختهٔ ذهن خودشه!! دشمنان رسول‌الله وقتی دیدند دل خیلی‌ها جذب قرآن شده، حرف عوض کردند و این‌بار گفتند قرآن سحرآمیزه و کار جادوگراست! محمد با جادوی کلامش دل‌های مردم رو تصرّف کرده! اصلا قرآن افسانه‌های گذشتگانه که محمد سفارش داده تا براش بازنویسی کنند! وقت و بی‌وقت، قسمتی رو براش می‌خونن تا حفظ کنه و برای مردم بخونه! اما معارف قرآن، انقده شگفت‌آور بود که مخالفین علی‌رغم انگ‌زدن‌های پی‌درپی دست‌به‌دامن یک دروغ بزرگ شدند: رونویسی از کتاب‌های آسمانیِ پیشین مانند تورات و انجیل و یادگیری از کشیشان مسیحی! حتی برای واقع‌نمایی شایع کردند که محمد با مردی غیرعرب به نام بَلعام، حشر و نشر داره و آیه‌های قرآن درواقع آموزه‌های بَلعامه! غافل از اینکه بلعام، اصلا عرب نیست و نمی‌تونه به عربی صحبت کنه، تا چه‌ برسه به اینکه بخواد معارف قرآن رو به زبان عربی برای پیامبر بیان کنه! از این گذشته خیلی از حرف‌های قرآن با گفته‌های تورات و انجیل جور در نمیومد. مانند اونجایی که تورات و انجیل، اسحاق رو ذبیح‌الله معرفی می‌کنه و قرآن حضرت اسماعیل رو! یا اونجایی که انجیل صحبت از سه‌خدایی می‌کنه و قرآن از زبان عیسی فریاد توحید سر می‌ده! یا که تورات، نسبتِ شرابخواری به حضرت عیسی می‌ده و قرآن عصمت پیغمبران رو تبلیغ می‌کنه. در سده‌های بعدی مستشرقین و اسلام‌پژوهان غربی هم دنبال این بودن و هستن تا به خیال خودشون برای قرآن، منابع و مصادری غیر الهی بتراشن؟! واقعا، چرا؟! این پرسش، ذهنم رو بدجوری گزید. تا اینکه به پاسخی ظنزگونه اما علمی از محمد غزالی دانشمند معاصر مصری رسیدم. ایشون تعریف می‌کنه: "پیرمردی بی‌سواد توی ده ما مدعی بود کرۀ زمین روی شاخ گاو قرار داره! روی حرفش هم خیلی پافشاری می‌کرد. یه‌بار ازش پرسیدم فکر می‌کنی علت این زلزله‌ها چیه؟ با اعتماد به‌نفس عجیبی جواب داد: هر وقت زمین از شاخ سمت راست به شاخ سمت چپ قِل می‌خوره زلزله به‌وجود میاد. گفتم: رعد و برق چطور؟ پاسخ داد: اینم صدای همین گاوه!! خلاصه اینکه هرچی می‌پرسیدم جوابی بر اساس نظریۀ گاواندیشی می‌تراشید و کم نمیاورد. اونجا بود که فهمیدم کسی که گاواندیشی، ایدئولوژی او شده برای هر سؤالی یه‌جوابی می‌تراشه. متأسفانه اسلام‌شناسان غربی هم قبل از هرگونه تحقیق و بررسی عزم خود رو جزم کردند تا نبوّت پیامبر اسلام و نزول وحی رو انکار کنن. این جماعت، براساس تصمیم از پیش گرفته شده، تلاش دارن تا برای جلوه‌های زیبای قرآن و کمالات والای پیامبر توجیهات مادی ارائه بدن، یه‌جوری که با الهی‌بودن قرآن منطبق نباشه". این‌ها رو نوشتم تا فراموش نکنم که رسول‌الله چه گرفتاری‌هایی برای دریافت قرآن داشته. حالا می‌رم سروقت نزول قرآن. البته من دست‌بردارِ مستشرقین نیستم. اگه خدا بخواد دربارهٔ دیدگاه غربی‌ها در مورد مصدر و منشاء قرآن مطالبی خواهم نوشت. دفاع عن العقیدة و الشریعة: ص ۱۵، التحقيق فى كلمات القرآن الكريم: ج ۱۲ ص ۷۸، مفردات ألفاظ القرآن: ج ۱ ص ۷۹۹، بحارالأنوار: ج ۱۸ ص ۲۵۳. ادامه دارد...