eitaa logo
یادداشت‌ های یک طلبه
409 دنبال‌کننده
662 عکس
340 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خوابِ بد همه می دانیم که تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها به ترتیب، ۳۴ مرتبه الله اکبر ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحان الله می باشد. در کتابِ وسائل الشیعه از امام صادق علیه السلام نقل شده است: تسبیح فاطمه زهرا سلام الله علیها همه روزه بعد از هر نمازی، نزد من محبوب تر است از هزار رکعت نماز که هر روز خوانده شود. تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها اختصاص به نمازهای واجب ندارد، بلکه اگر بعد از هر نمازی گفته شود همین ثواب را دارد و چنانچه وقت خواب، تسبیح آن حضرت را بگویند، مانع از دیدن خواب های بد می شود. (وسائل الشیعه باب ۱۲ حدیث ۹)
اَنگِ نفوذی بودن برخی عادت کرده اند، به هر کسی که باب میل آنها رفتار نکند و سخن نگوید، اَنگ نفوذی بودن بزنند. این افراد، سلیقه و میل و کشش درونی خود را معیار سنجش و قضاوت دربارۀ دیگران می دانند. ایراد اتهام به دیگران یکی از خطرات تهدید کنندۀ وحدت و همدلی در جامعه می باشد. اما این سخن به این معنا نیست که دشمنان در صفوف دوستان نفوذ نکرده اند و نمی کنند. این ساده انگاریست که وجود دشمن و توطئۀ او را انکار کنیم. از انصاف و خِرد به دور است، کسانی را که نگران نفوذ دشمن هستند به داشتن بیماری روانیِ توهم توطئه متهم سازیم. به عنوان یک طلبۀ ناچیز فکر می کنم همه باید نسبت به مسئلۀ نفوذ دشمن حساس باشیم و با روشنگریِ بدون اتّهام و به قول رهبرمان بدون مصداق معیّن کردن، به این مسئولیت اجتماعی خود عمل نماییم. بیان مصداق کار هرکسی نیست. باید به تعیین کنندۀ مصداق اعتماد کامل داشته باشیم. مانند اعتمادی که به حضرت آیت الله خامنه ای داریم. در اینجا به بیان یک مصداق از فرمایشات رهبر عالیقدر اشاره می کنم. ایشان در جلسه ای می فرمودند: مرحوم آیت الله آقا سیّد حسن تهامی برای من می گفت: "آن ‌وقتی که عراقی‌ها با انگلیسی‌ها می جنگیدند، یکی از مراجع تقلید، نوکری داشت که خیلی مرد خوبی بود. با طلبه‌ها گرم می گرفت. با همه رفیق بود. بعد از مدتی که انگلیسی‌ها وارد نجف شدند، خبر رسید که همان نوکرِ مرجع تقلید، یک افسر انگلیسی است! ولی من باور نکردم. گفتم مگر می شود چنین چیزی؟ همان ایام، در بازار معروف حُویش، دیدم تعدادی افسر انگلیسی سوار اسب دارند می‌آیند. یک افسری هم جلویشان است. وقتی رسیدند به من، آن افسری که جلو بود، از آن بالای اسب گفت: آقا سیّد حسن، حالت چطور است؟ نگاه کردم دیدم بله، همان آقایی است که نوکرِ فلان مرجع بود!!" دوستان عزیزم! تاريخ محنت بار تشیّع، از این نفوذها کم به خود ندیده است. به مناسبت نگارش این یادداشت نگاهی به کتاب تاریخ طبرى انداختم. ابن جریر طبری که اتفاقا بچۀ همین آمل خودمان است، در کتاب خود می نویسد: "ابن زياد در به در، دنبال مسلم بن عقیل می گشت. غلامش را كه مَعقِل نام داشت، فرا خواند و به وى گفت: سه هزار درهم بَردار و بُرو مسلم را پيدا كن و اين سه هزار درهم را به او بده و بگو: با اين پول با دشمنانتان بجنگيد. اگر اين پول را به آنان بدهى، به تو اعتماد و اطمينان خواهند كرد و كارهاى سرّى‏شان را از تو پنهان نمى‏كنند. مَعقِل به مسجد رفت و با هزار دوز و کلک که آی! من دوست اهل بيت هستم و اين سه هزار درهم را مى‏خواهم به مسلم بن عقیل بدهم، چنان قاپ جناب مسلم بن عَوسَجه را زد و اعتماد او را به خود جلب کرد که بندۀ خدا جناب مسلم بن عوسجه با ذوق و شوق فراوان، به نفوذی ابن زیاد گفت: "من از دیدار شما خوشحالم. خداوند به وسيلۀ شما، خاندان پيامبر را يارى كند." آن گاه به او اعتماد کرد و پای او را به مخفیگاه جناب مسلم و محفل سرّی شیعیان کوفه بازکرد! مَعقِل، يكسره نزد شیعیان رفت و آمد مى‏كرد. او نخستين كسى بود كه مى‏آمد و آخرين كسى بود كه مى‏رفت. اخبار را مى‏شنيد و از اسرار، باخبر مى‏شد. سپس مى‏رفت و همه را در کف دست ابن زياد مى‏گذاشت. به همین سادگی، مسلم دستگیر شد و به شهادت رسید." به این می گویند نفوذ از نوع غیر نرم. نفوذ نرم که قصه ای جدا دارد. بماند برای بعد. علیرضا نظری خرّم/ شهر مقدّس قم/ سی ام مرداد 95
صلوات بر پیامبر فقیه عظیم الشأن مرحوم آقا سید کاظم یزدی در کتاب شریف عروه الوثقی نوشته است: هرگاه کسی نام مبارک پیامبر را بر زبان آورد یا که شنید، مستحب است بر آن حضرت، صلوات بفرستد. اگر چه در نماز یا در اثنای قرائت نماز باشد، بلکه احوط (احتیاط در این صورت واجب است) ترک نکردن است، زیرا که جماعتی از علما فتوا به وجوب آن داده اند (لِفَتوی جماعهِِ من العُلماء بِوجوبِه). و فرقی نیست که اسم آن بزرگوار ذکر شود یا کنیه و یا لقب آن حضرت، یا به ضمیر ذکر شود. (فصل فی الصلاه علی النبی).
هرج و مرج ساعتی پیش در صفحه ۴۳۶ از جلد اولِ کتاب استفتائاتِ فقیه کبیر آقا سید محمد کاظم یزدی دیدم که نوشته است: این دعاهایی که فرموده اند بخوانید تا حوائجتان برآورده شود همگی از باب مقتضیّات است نه علت تامّه، و استجابت، موقوف است به وجود شرایط و فِقدانِ موانع، به اینکه اگر دعایی یا نمازی، یا وِردی یا ختمی، فرضاً علت تامّه باشد برای برآمدنِ حاجات، بدون حاجتِ به شروط، تعلیم آن به عباد، خلاف مصلحت و موجب اخلال نظام و هرج و مرج است، و لذا اسم اعظم که علت تامّه است مخفی شده است.(لطفا با دقت بیشتری مطالعه بفرمائید).
بهترین اخلاق علامه ‌مجلسی در کتاب شریف بحارالانوار و در جلد هفتاد و ششم آن از قول رسول خدا صلّی اللهُ علیه و آله نوشته است: روزی پیامبر فرمود: آیا می‌خواهید شما را باخبر سازم از بهترین اخلاقِ اهل دنیا و آخرت؟ اصحاب عرض کردند: بله یا رسول الله! آنگاه پیامبر فرمود: بهترین اخلاقِ اهل دنیا و آخرت، سلام کردن می باشد.
قدیمی ها از مهم‌ترین شاخصه های یک فرهنگ، ادبیاتِ گفتاری و شنیداریِ حاکم بر آن فرهنگ می باشد. بر اساس آموزه های فرهنگِ اسلامی، یکی از بهترین سخنانی که در حینِ گفتگو با عزیزانمان می توانیم به کار ببریم این جمله دعایی می باشد: درود خدا بر تو باد. عربی اش می شود صَلَواتُ اللهِ علیک! همچنین در غیابِ دوستانمان، اگر به مناسبتی یادشان کردیم می توانیم بگوییم: درود خدا بر فلانی! صَلَواتُ اللهِ علیه! عالمِ بزرگِ شیعه، جناب علامه مجلسی در صفحه ۳۴۸ از جلد ۲۳ کتاب بحارالانوار نوشته است: در محضر امام صادق علیه السلام نام سلمان فارسی برده شد، آن حضرت پس از تعریف و تکریم سلمان فرمود: صَلَواتُ اللهِ عَلی سلمان! شخصی به نام سلیمان که شنونده سخن امام بود با تعجب پرسید: آقاجانم مگر می توان بر مومنین هم صلوات فرستاد؟! امام فرمود: آری به خدا سوگند که می شود. خودِ خداوند بر مومنین صلوات فرستاده است. مگر این سخن خدا را در قرآن نشنیده ای که فرمود: هُوَ الَّذي يُصَلّي عَلَيكُم. او خدایی است که بر شما صلوات می فرستد. پس آنهایی که تمایل دارند طبقِ آدابِ اسلامی سخن بگویند و به سنّت ها پایبند باشند بسم الله! خدا رحمت کند قدیمی ها را. خیلی بیش از آدم های روزگار ما به آداب، رسوم و سنت های اسلامی وفادار بودند.
پس از ۴۰ سال رفیقی دارم که همیشه ی روزگار بابتِ مُستجاب نشدنِ دعاهایش، بر سرِ خدا غُر و لُند می کند و نِق می زند. هر چه آیه و حدیث و استدلال به گوشش می خوانم به خرجش نمی رود که نمی رود. دوستان عزیزم! استجابتِ دعا به اصطلاحِ طلبگی، لزوما یک اتفاق فوری نیست. ساعتی پیش، از قضای کردگار دیدم که شیخِ جلیل القدر ما جناب کلینی در کتاب کافی نوشته است: شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: آقاجانم! آیا ممکن است دعایی مستجاب شده باشد ولی به تاخیر بیافتد؟ امام فرمود: آری! حتی گاهی تا بیست سال! مرد با تعجب پرسید: چطور ممکن است؟! حضرت در پاسخ فرمود: میانِ گفته خدای عزوجل که به موسی و هارون فرمود: هر آینه دعای شما به اجابت رسید، و میان نابودی فرعون، چهل سال فاصله افتاد و طول کشید. یعنی دعای آنها پس از ۴۰ سال به اجابت رسید. بنابراین، صبورانه به دعا ادامه داده و امیدوارانه چشم انتظار لطف خدای مهربان باشیم. علیرضا نظری خرّم/ شهر مقدس قم/ ۳۰ آذر ۹۹
اهلِ سازش باشیم ما ایرانی ها به میهمانی، شب نشینی و دورهمی علاقه زیادی داریم. اتفاقا کار خوبی هم می باشد. شیخ صدوق در همین رابطه کتابی نوشته است به نام "مُصداقه الاِخوان" که در آن به ده ها حدیث و آیه در همین رابطه اشاره کرده است. دوستان جانم! بالاخره این میهمانی ها به پایان می رسد و زمان خداحافظی فرا می رسد. شیخ حُرّ عاملی در کتابِ وسائل الشیعه از قول امام باقر علیه السلام نوشته است: هر که می خواهد بابت حضور در مجلسی دوستانه و مومنانه با پیمانه ای پُر و لبریز به او اجر و ثواب بدهند پس به هنگام برخواستن این آیات قرآن را آهسته برای خودش زمزمه کند و بخواند: سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ایام عزت مستدام! اهلِ سازش و خوشی با اعضای خانواده و دوستان، بویژه همسر و بچه ها باشیم. یاعلی
امضای طلبه ها امروز 15 اردیبهشت ماه سال 93 می باشد. داخل حیاط مدرسه فیضیّه طوماری آویخته بودند. این طومار که جهت گرفتن امضا از طلاب محترم نصب شده بود در حقیقت، درخواستی بود از یک نهاد مسوول. هر از چند گاهی پارچه نوشته ای بلند از دیوار مدرسۀ فیضیّه آویزان می شود و در آن تقاضا و یا انتقاد از یک نهاد مملکتی می گردد. امّا هیچگاه خبری از نتیجۀ این طومارها انعکاس نمی یابد. این طومارهای پر از امضاء دیگر حتی توان حرکت دادن آب حوض مدرسۀ فیضیه را هم ندارد تا چه رسد به مسوولین! حقیقت این است که امضاهای ما طلبه ها رمق و توان سابق را ندارد. یک روزی بود که اگر زیر یک کاغذ را پنج آخوند ، مهر و امضاء می کردند با آن کاغذ، خواب شاهان پریشان می شد ولی حالا هزاران امضاء پارچه های سفید را سیاه می کند امّا دریغ از اثر این امضاها! براستی چرا امضای ما طلّاب، اثر کافی و وافی ندارد؟ بیان این مطالب برای نویسندۀ این سطور تلخ است و ناگوار امّا چه باید نمود؟ اگر اثر امضای ما برگردد امور، اصلاح می شود. حال چه باید کرد؟ این دوخاطره را از دو لب مبارک حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی رحمه الله علیه شنیدم: حکایت اوّل: بیش از پنجاه سال پیش قم بودیم. پنجشنبه و جمعه ها که تعطیل بود، یکی در میان برای دیدار پدر و مادر به تهران می آمدم. بلیط گرفته بودم که به تهران بیایم، منتظر سوار شدن بودن. ناگهان امام را دیدم که تنها وارد شدند. گفتند: شما هم تهران میروید. گفتم: بله حاج آقا! گفتند: پس با هم برویم. سوار شدیم. آن موقع مسیر قم – تهران سه یا چهار ساعت طول میکشید. آیا ایشان آن موقع نمیتوانست ماشینی کرایه کند و به تهران بیاید؟ میتوانست، امّا نکرد. به چه دلیل؟ برای اینکه میخواست با روش و منش خود، من و امثال من را تربیت کند. حواستان جمع باشد! ارزش به آن ماشینها نیست. میفرمود: به هر مقدار که از نظر مادیّت نزدیک شوی و آن را بخواهی بهتر کنی از آن طرف معنویّت کاسته میشود. حکایت دوّم: بعد از انقلاب مدرسه علمیّۀ دارالشفا را میخواستند خراب کنند و بسازند. به محضر امام آمدند تا برای تخریب اجازه بگیرند؟! آقا این جمله را فرمودند: هر یکدانه از این خشتها و آجرها که برای تعمیر دارالشفا عوض شود و یک آجر جدید بیاید، به همان مقدار از قداست اینجا کاسته خواهد شد. این حرفها در حوزه های علمیّۀ ما مسخ و نسخ شدند و مسیرها عوض شد..! حالا مدارس و ساختمان های لاکچری می سازند. علیرضا نظری خرّم / شهر مقدّس قم / ۱ دی ۹۹
آداب مهمونی درباره دید و بازدید و میهمانی، روایات فراوانی در منابع حدیثی داریم که نشانه اهمیت آن در اسلام می باشد. در این نوشته به صورتِ فهرست وار به آدابِ اسلامیِ دید و بازدید اشاره ای گذرا می کنم: مصافحه و به هم دست دادن. معانقه و دست به گردن یکدیگر انداختن. بوسیدن پیشانی. مستحب است که میزبان برای نشستنِ میهمان، جایی را مهیّا نماید. مستحب است که میهمان، جایی بنشیند که میزبان تعیین می کند. اگر میهمان در انتخاب محل نشستن، مختار بود مستحب است که هر جایی که خالی بود بنشیند و به قصد تواضع، بهتر است که پایین مجلس بنشیند، مگر اینکه میزبان، احترام کند و به جای بهتری دعوت کند که در این صورت بهتر است میهمان اجابت کند. مستحب است میهمان اگر روی زمین می نشیند دو زانو و رو به قبله بنشیند. مستحب است میزبان از میهمان ها استقبال کند و هنگام رفتنِ میهمان، او را تا درب خانه بدرقه کند. مستحب است هنگام ورود و خروجِ اهل علم و دانشمندان، سادات و مومنانِ سالمندِ محاسن سفید، حاضران به احترام آنها از جا برخیزند و احترام کنند. مستحب است در میهمانی ها از خدا و پیامبر و اهل بیت علیهم السلام یاد کنند. لااقل صلوات دسته جمعی بفرستند. مستحب است در فصل گرما با مقداری فاصله از یکدیگر بنشینند. مستحب است در پایان میهمانی و زمان خداحافظی، این آیات قرآن را آهسته برای خود زمزمه کنی: سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ. حضور در مجلسِ گناه، مکروه است و اگر تائید گناه باشد حرام است. بدون دعوت به مجلس و خانه کسی رفتن مکروه است و اگر راضی نباشد حرام می باشد. دستور دادن به میزبان، مکروه است. دوست داشتنِ اینکه موقعِ ورود و خروج به میهمان احترام کنند و به احترام او برخیزند مکروه است. بی ادبانه نشستن، تکیه دادن و بدون عذر پا را دراز کردن مکروه است. نگاه کردن به سمتی که اهل بیتِ صاحب خانه حضور دارند و سَرَک کشیدن به خانه، مکروه و گاهی حرام است. صحبت های خصوصی اهل مجلس را به بیرون انتقال دادن مکروه است و اگر راضی نباشند و این حرف ها موجب آزار و اذیت آنها شود حرام است. در میهمانی ها درِ گوشی حرف زدن مکروه است. بیش از مقداری که میزبان، پیش بینی کرده است نشستن مکروه می باشد. رد کردن تعارف و هدیه میزبان، مکروه است و اگر موجب هتک او شود گاهی حرام می باشد. پا شدن و تواضع کردن برای افراد فاسق و بی دین مکروه است. بی توجهی به حال و وضع دیگران و آنها را در مضیقه روحی و اخلاقی قرار دادن و بیش از سهم خود حرف زدن و صدا را بلند کردن مکروه است. ایامِ عزت مستدام علیرضا نظری خرّم/ شهر مقدس قم/ ۱ دی ۹۹
بیمار شدم در روایات اسلامی آمده است: انسانِ بیمار ادب را رعایت کند و بیماری خود را به خدا نسبت ندهد. مثلاً نگوید: خدا بیمارم کرد. بلکه بگوید بیمار شدم. ولی بهبودی و شفای خویش را از جانب خدا بداند و به خدا نسبت دهد. همانگونه که حضرت ابراهیم کرد و گفت: وَ إِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ. هنگامی که بیمار شوم خدا شفایم می دهد. در کتاب مکارم الاخلاق از قول امام کاظم علیه السلام نوشته است: هرگاه مومن بیمار شود خداوند متعال به فرشتگانِ نویسنده گناه، وحی می کند: برای بنده ام گناهی ننویسید تا زمانی که در حبس و زنجیر من است و به نویسنده پاداش وحی می کند: همه حسناتی را که در حال تندرستی برای بنده ام می نوشتید حالا هم برایش بنویسید.
خیر دنیا و آخرت کجاست؟ فقیه نامدارِ شیعه آقا سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در کتاب شریف عُروه الوثقی از قولِ امام باقر علیه السلام نوشته است: در کتابِ علی علیه السلام دیدم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر فرازِ منبر فرمود: سوگند به خدایی که جز او شایسته پرستش نیست، به هیچ مومنی هرگز خیر دنیا و آخرت داده نشد جز به سبب سه عمل. 👈خوش بینی و امیدواری اش به خدا 👈حُسنِ خُلقش با مردم 👈توقّفش از غیبت مومنان.