eitaa logo
یادداشت های یک طلبه روان شناس
78 دنبال‌کننده
65 عکس
23 ویدیو
0 فایل
مینویسم تا بماند و اندیشه های تازه متولد شود. ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ  ✍️فاطمه وجگانی مدرس و مشاور حوزه علمیه خواهران کارشناس ارشد روان شناسی کارشناس دفتر همرسان (خانواده و ازدواج) دانشگاه کاشان @Fvajgani61
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادرِ طفلِ رضیع حضرت رباب علیها السلام، بانویی فرهیخته، عالمه و فاضله بوده که در نزد حضرت سیدالشهدا علیه السلام جایگاهی والا داشته است. امام در شآن او فرموده است: خانه ای که رباب و سکینه در آنند را دوست دارم. "کانت الرباب من أفضل النّساء و أجملهنَّ و خیارهُنَّ"؛ حضرت رباب علیهاالسلام از بافضیلت ترین، زیباترین و بهترین زنان بوده است. زنی که در هنر شعر و ادب و عقل سرآمد است. اول زنی که به حباله ی عقد با حسین بن علی در آمده است. سبقه ی زندگی او با حسین (ع)بیست ساله است. بانویی که در کربلا پا به پای همسرش عاشقی کرده است. او در مصائب اباعبدالله الحسین در کاخ عبیدالله سر حسین (ع) را به سینه چسبانده و با گریه های فراوان خط بطلان بر اجتماع یزیدیان کشیده است. در راه برگشت از شام به کربلا و مدینه، بعضی گفتند: او یکسال در کربلا مهمان زنان بنی اسد بوده؛ شبها در کنار آنها زندگی کرده و روزها در کنار قبر حسین(ع) به زاری و مرثیه سرایی پرداخته است. اوج محبت او به حضرت سیدالشهداء این است که در طول یکسال به سایه نرفته است و با واقعه ی عاشورا و ابدان مطهر شهداء زیر آفتاب، همدلی کرده است. بعضی دیگر نقل کرده اند: چون حضرت زینب (س) مدیریت قافله را داشته است؛ خانم رباب را در کربلا تنها نگذاشته است و او را بهمراه خود به مدینه برده است. این علیا حضرت، در مدینه تا یکسال در زیر آفتاب زیسته و در فراق حسین بن علی گریسته است. خواستگاران زیادی از اشراف قریشی او را به همسری دعوت می کنند ولی از باب وفاداری به همسرش، جواب رد به همه ی آنها می دهد. بانویی که در کربلا از خیمه اش صدایِ ناله و شیون بلند می شود و همه سراسیمه به سمت خیمه اش می دوند...او مادر سکینه و طفلِ رضیع است. آب به رویِ خیام حرم بسته است و شیر رباب خشکیده و علی اصغر بی تاب است. طفل را به پدر می دهد تا سیرابش کند. حضرت حسین (ع) برای سیراب کردن بچه در مقابل سپاه عمر سعد به اضطرار رسیده است. بچه را روی دست می گیرد یا قوم این بچه را بگیرید و آبش بدهید. سرباز شش ماهه بدون زره و لباس رزم را به جای آب، گوش تا گوشش را با تیر سه شعبه شکافتند به طوری که سر به پوست آویزان شد. امام بچه را سریعا زیر عبایش پنهان کرد. یک پا جلو دو پا عقب، چطور بچه را به مادر نشان دهد!! سه بار به طرف خیمه روانه شد ولی شرمنده ی رباب است! آخر این خانواده شهره ی امین اند. بچه را از مادرش امانت گرفته چطور او را پس دهد! بسرعت به پشت خیمه ها می رود تا مادرش بچه را نبیند. عجب بانویی هست خانم رباب! زنی مجلله، چادر به سر و نقاب به صورت، بيرون خيمه ايستاده، منتظر است تا طفل سیراب شده را بیاورد. حسین با سر غلاف شمشیر پشت خیمه قبری کند و بچه را دفن کرد. خبر که سنگین است گزارش خبر سنگین تر است! در آن لحظه مادر طفل به پدر پناه می آورد تا بچه را تحویل بگیرد، علیا مخدره می فهمد طفل سیراب شده است اما با خون حنجرش.. بانو رباب شرمندگی را به ظاهر حسین تداعی نمی کند. او عاشقِ پدرِ بچه اش هست. او می گوید: حسین جانم سر تو بسلامت باشد..(زبان حال: همه ی سرها به فدای سر تو حسین). امان از دل رباب دوباره از خرابه صدای شیون رباب بلند است. آب آزاد شده است و مادر علی اصغر شیر دارد ولی طفلی ندارد. السلام علیک یا حضرت رباب علیها السلام 💚هدیه به همه ی بانوانی که هنوز مادر نشده اند و لذت مادری نچشیده اند. بحق حضرت رباب علیها السلام و بحق طفل رضیعش به زودی لذت حس مادر شدن را به همه ی بانوان بی طفل عطا کند. ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99
4_5990294585421597633.mp3
1.54M
مثلا تو را تاب میدم مثلا به تو آب میدم لالایی گلم تشنه ی یه جرعه آبمی لالایی گلم بیا بغلم بخواب علی هدیه به همه ی مادران داغدیده😭😭😭 https://eitaa.com/talabemoshaver99
هفته ی عفاف و حجاب میخواستم دو خطی بنویسم دیدم 👈اینجا براتون نوشتم. ان شاءالله خدا به وقتم برکت بده، بازم بنویسم.
همچنین 👈اینجا برای هفته ی عفاف و حجاب نوشتم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌این صحبت‌های حضرت آقا رو گوش بدید تا حالتون خوب شود... در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است حرفهای سیدعلی همچون آب رویِ آتش است. او در این زمان فصل الخطاب است. آنهایی که عاقبت بخیر شدند و شهادت نصیبشان شد پشت ولایت بودند. تمام حرفها و بیانات مقام معظم رهبری را عصاره کنند، کلمه ی چهارحرفی "امید"بیرون میاید. بعضی در مسئله ای شک می کنند. شک جایگاه توقف نیست بلکه سکوی پرواز است. از تهدیدها فرصت باید ساخت. معمولا قبل از رسیدن به یقین شک به وجود میاید و این طبیعی است. فقط آگاهی لازم است تا از سکوی شک پلکانی برای رسیدن به یقین ساخته شود. ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99
سید جااان خسته نباشی خداقوت کنج حرم دور از هیاهو استراحت کن فقط سید جان هر چی زیارت می روی یاد ما هم باش راستی شهید جان تو عزیزِ کی بودی! هنوز تو شوکش موندم که چطور اینهمه مهرت به دلم افتاده ! باور می کنی برا هیچ کسی اینجوری تا حالا دلتنگ نشده بودم. با شما ارتباط قلبی دارم، التماس دعا سیدجان امشب روضه خوانها روضه ی علی اکبر اربا اربا میخونند.😭😭 به یادتم ✍ https://eitaa.com/talabemoshaver99
Mahmood Karimi - Bala Bolande Baba (320).mp3
18.58M
بالا بلند بابا گیسو کمند بابا روضه خوانها شب هشتم برای علی اکبر حسین میخونند. امشب از اولش روضه بازِ امشب همه باید غش کنند. اونجایی که بالابلند بابا در مقابلش راه می رود همانجا باید یک ناله ی حیدری زد و برای دل حسین شیون کرد. جوانی که خَلقا و خُلقا منطقا شبیه پیغمبر است. دخترای حسین دامن عربی علی را می کشند و علی نرو، داداش نرو همینکه اسب علی راه گم کرد، کوچه باز کردن و شمشیرها بالا رفت... دفعه ی دوم باید غش کرد. دفعه ی سوم باید غش کرد، چون همه ی دشت پر از علی شد. پیکر علی اربا اربا...حسین همه جا را علی می بیند...اگر جان دادی بجاست. حسین رمق ندارد حسین طاقت ندارد حسین علی ندارد 🖤😭🖤 ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99
. آه اکبر چقدر زیاد شده‌ای آه علی چقدر شهید شده‌ای . آه حسین جان می دهد آه زینب به دادش می رسد . آه دشت پر از اکبر شده است آه علی تکثیر شده است ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن شبهه: دستگاه امام حسین مختص گروهی نیست! همه جور آدمی می‌تونن تو جلسات امام حسین شرکت کنند، شرابخور، بی‌حجاب و.... 🟢 پاسخ استاد شیخ حسین انصاریان به این شبهه را بخوانید 🔹مجلس عزای امام حسین(ع) پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار. 🔹شراب‌خوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم می‌تواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار. 🔹آن سگ‌باز و میمون‌باز هم می‌توانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون. 🔹طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است و در خیابان‌ها تن‌نمایی می‌‌کند هم می‌تواند به مجلس امام حسین بیاید اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه یعنی با سر لخت و یا تن لخت وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند. 🔹بله دستگاه امام حسین بزرگ است ‌و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قاعده و قانون دارد، احترام دارد. 🔹همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود، حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچ‌کس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بی‌حرمتی کند. 🔹هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند. 🔹مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند. ✅ارسالی از کانال امینه طلاب https://eitaa.com/talabemoshaver99
Mahmood Karimi - Fadaye Saret (320).mp3
11.04M
از اون مداحی‌ها که هیچ وقت کهنه نمی‌شه
. حتما اینو شنیدید که علامه امینی شب عاشورا برای امام زمان صدقه کنار می‌گذاشتند و می‌گفتند امشب قلب آن حضرت در فشار است... صدقه و صلوات برای سلامتی و فرج آقا فراموش نشه التماس دعا .
4_5913458178841908707.mp3
10.64M
موندم‌چجوری‌داغتو دنیاتحمل‌میکنه . . .🖤
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع  عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع 🖤🖤🖤 😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و أَسْرَعَ فَرَسُک َ شارِداً ، إِلى خِیامِک َ قاصِداً و ذو الجناح به سمت خیمه گاه شتافت... ای فرس با تو چه رخ داده که خود باخته ای مگر اینگونه که ماتی! تو شه انداخته ای @fateminia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ روضه عاشورا 🔸 لطفا با حال معنوی مناسب ببینید. لااله الله الا الله انا لله و انا الیه راجعون همین حوالی هست که زینب بی حسین می شود. یکجا خیلی آتش گرفتم اونجایی که امام رمق ندارد ولی با گوشه ی چشمش نگاه به خیمه ها می کند!! حسین (ع) غیرت الله است. یا حسین یا حسین یا حسین🖤 https://eitaa.com/talabemoshaver99
boland-sho-alamdar.mp3
11.9M
امشب شب شامِ یتیمان حسین هست. خیلیها فکر می کنند دهه اول که تموم میشه، محرم تموم میشه. نمدونن که تازه شروع شده؛افتادن و نشستن، اسارت و شرارت، اشک و ناله، تازیانه، گم شدن، نیش زدن، سوختن و... 😭😭 من اگه روضه خوان بودم، این صوت رو می ذاشتم پشت بلندگوی مسجد و تکیه، تا هر کی فکر میکنه که همه چی تموم شده، ته دلش بلرزه و صدایِ هق هق گریه اش بیاد، سرش رو بذاره رو دوش کنار دستیش یا روی دیوار مسجد تا میتونه زار بزنه. دلش بشکنه و همین شبِ یازدهم تذکره ی کربلاشو بگیره. اگر روضه خوان بودم جوری دل مستمعانم رو همین شب آخری می بردم تو کربلای ۶۱ هجری که چند نفر غش کنند تا فکر نکنند همه چی تموم شده است. اگر روضه خوان بودم جوری از زینب و دلبستگیش به حسین میخوندم، جوری دلدادگی این خواهر و برادر رو توصیف می کردم، جوری از جدا شدنِ حسین و رد شدن زینب از کنار مصرع شهدا میخوندم که عزاداران حسینی قالب تهی کنند. خلاصه اگر روضه خوان بودم، امشب اول خودم رو یک دست مفصل میزدم تا همه بدونند همه چی تموم نشده. همینطور که همه کفشهاشون دست گرفتند و با نگاه حسرت به خیمه های حسینی نگاه می کنند و زیر لب میگن حیف که این دهه تموم شد، بدونند روضه ها تازه شروع شده! با دل اونها کاری می کردم که تا شب اربعین خنده به لبشون نیاد و تمام وقت چشماشون خیسِ اشک باشه. خوشبحال روضه خوانها که میتونند اشک بگیرند از عزاداران حسینی😭 التماس دعا ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99
از شما بپرسم؟ مگر سرعت قدمهای یک دختر بچه چقدر است که اسبهای جنگی با سواران وحشی او را دنبال می کنند!!! علیکن بالفرار😭😭 ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99
گذر از مارپیچ تاریخ دخت علی بن ابیطالب، بانوی عقیله العرب، فهیمه، مفهمه غیر معلمه، علیا مخدره، زینب کبری سلام الله علیها در حضور مردم کوفه خطبه ای خواند و آنها را نکوهش و سرکوب کرد. راوی تعریف می کند؛ علی بن الحسین (ع) با تن بیمار و صدای ضعیف همراه قافله ی اسرا به کوفه آمدند. زنان کوفه گریبان دریدند و شیون بلند کردند، مردانشان نیز گریه می کردند. امام سجاد (ع) با آن صدای ضعیف و نحیفش گفت: مگر شما ما را نکشتید!!جز شما چه کسی ما را (پدر و برادران و بنی هاشم و یاران..) کشته است؟ اینجا زینب اشاره کرد، مردم خاموش شدند. حذام اسدی می گوید: تا کنون بانویی به این شرم و وقار ندیده بودم. سخنوری که گویا حیدر کرّار مولا امیرالمومنین(ع) زنده شده است و سخنان او را به قالبِ سخن می ریزد. در آن دَم نفسها حبسِ سینه، گوشها تیز، زنگ قافله از کار افتاد. کسی تا آن روز صدای زینب را‌ نشنیده بود اما امروز باید صدا بلند می کرد: ای اهل کوفه! ای لاف زنها! ای بیعت شکنان! گریه می کنید!! الهی اشک چشمتان نیارامد. شما مثل آن زن دیوانه ای که صبح تا شب می تابد و شب تا صبح وا می تابد هستید. دروغگویانِ گزافه گو!تملق گوها! کرشمه نوازان دشمن! جایگاهتان مشخص است! معلوم هست شما پهنه زارید یا گورستان! تا ابد برای پدرم گریه کنید و کم بخندید. ننگتان باد! این ننگ و رسوایی که به گوشت و جانتان نشسته است تا قیامِ قیامت بر گردنتان آویز است. حق را کشتید. چراغ هدایت را شکستید. سقف سرتان را خراب کردید. آرامش را از خود سلب کردید. درد خریدید و درمان را از دست دادید. چه بد سلیقه!! چه کج سلیقه!! حسین را کشتید تا دنیا را بگیرید!! چه بدعاقبت! نه سهمی از دنیا بردید و نه آخرت! گدایی و رسوایی نصیبتان شد! سکه ی زرد و سرخ را نخواهید خورد اما سکه ی دورویِ خواری را بر جبهه ی خویش نهادید. چه بد عملیاتی داشتید! عروس عملیات شما بی مو، بدنما، کور و زشت و کج خُلق است. دامادِ عملیات شما بد عهد، خائن، بد سیرت است. عجب نکنید آسمان خون ببارد! و عجب نکنید بزودی پاگیرِ خونِ به ناحق ریخته یِ بنی هاشم شوید. "خلاصه ای از خطبه حضرت زینب سلام الله علیها( برگرفته شده از نفس المهموم)" 💯پ ن: بانوی عقیله العرب از این مارپیچ تاریخی با کیاست زیادی عبور می کند. مفسدان ظاهر نما که در منجلاب اخلاق فاسد به سر می بردند. با تکه کلامهای فاخر که تمدن بیداری را در پی دارد و برازنده ی آن نابکاران است به کار می برد "مثل لاف زن های دروغگو" گزافه گویان" و.‌. زینب(س) ستون های کاخ عبیدالله را می لرزاند و پایه ی کاخ عدالت عمومی فروریخته را همانجا با مصالحِ سخنوری ترمیم و حقیقت بیداری را آشکار می کند. اینجا معنایِ "سرِّ نِی در نینوا می ماند اگر زینب نبود، کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود" آشکار می شود. 💎تقدیم به بانویِ سفیرِ کربلا و همه ی کسانی که برای بیداری اذهان روشنگری و مجاهدت می کنند. ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹این زیبایی ها رو فقط تو مسیر کربلا می بینید. سخاوت و شجاعت عراقیها ستودنیست. واقعا مهمان نوازند. سال قبل که برا زیارت اربعین رفته بودیم. بعد از یک خستگی زیاد، گرمای فراوان و طی کردن مسیرها با ماشینهای وَن عراقی که خودش یک طومار حرف دارد.. بالاخره حول ساعت ۱۰ شب به کاظمین رسیدیم. ۲تا زن و ۶ تا مرد از محارم و اقوام بودیم. از بسا پاهایمان فشرده شده بود دیگه نایِ پیاده روی نداشتیم. چاره ای نبود، کوله ها رو به پشت انداختیم و حرکت کردیم. هنوز چند قدمی راه نرفته بودیم که یک موتور سوار پیچید جلوی مردانِ گروه و گفت: مُبیت، مُضیف...خلاصه فهمیدیم ما به مهمانی دعوت شدیم. سریعا رفت گاراژ، ماشین گرفت برای ما ۸ نفر سوارشدیم، خودش با موتور جلو و ماشین به دنبالش حرکت کرد. رسیدیم به خونه ای که دوردست از حرم کاظمین بود، خونه ای زمینی و با صفا، با چه اشتیاقی این زن و شوهر پذیرایی کردند. ماشاءالله ۵تا فرزند قد و نیم قد، موفرفری و سفید و گندمی، با لباسای کوچیک عربی، وای که چقدر دوست داشتنی بودند. 1⃣چیزی که خیلی چشمگیر بود؛ یکسال از این ماجرا گذشته ولی هنوز خاطره اش برای ما جالبه؛ رفتارهای سخاوت گونه ی آنها بود. با چه عشقی اون موقع شب تو خیابون به دنبال مهمان می گشت. انگار به امام حسین (ع) گفته بود؛ زائرالحسین براش بفرسته. 2⃣حرکت مادرِ جوان این خانه بود: رفت تو آشپزخانه و چراغهای آشپزخانه رو خاموش کرد. بچه ها تربیت شده بودند نباید روبه روی مهمان می نشستند یا آمد و رفت زیادی نداشتند. شاید در طول سال به خودشون سخت می گیرند تا بتونند یک شب میزبان زائرالحسین باشند. حب الحسین اَجنّنی😭💚 ✍وجگانی
4_5901983911717639635.mp3
7.84M
وای خدای من این مداحی عربیها چرا آنقدر قشنگن؟ خدایا لطفا ما رو برسون به اربعین و موکبهای عراقی و مداحیهای عربی.😭 فکر کردن به موکب های عراقی و چایِ عراقی، دیدن دسته های سینه زنیِ گل مالی شده که وارد حرم الحسین می شوند. شور و شوق بچه های عربی با دامن های بلندشون، زیادیِ پذیرایی ماء البارد با فاصله های اندک و...خواب رو از من گرفته... لا یمکن الفرار من حبک الحسین (ع) فقط میتونم بگم حسین دیوانتم😭😭💔 ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99
خاطرات سفیر و من شدم "ایران" من باید پاسخگوی همه نقاط قوت و ضعف ایران می بودم. انگار من مسئول همه ی شرایط و وقایع بودم. چاره ای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطه ی انتقالِ بخشی از اطلاعات شده بودم و این فرصتی بود تا آن طور که باید و شاید وظیفه ام را انجام دهم. تصمیم گرفته شده بود! من سفیر ایران بودم و حافظ منافع کشورم و مردمش. 📓برشی از کتاب خاطرات سفیر چه دختر با شهامتی بوده این نیلوفر شادمهری!! بورسیه طراحی صنعتی برا دانشگاه انسم پاریس می شود. آنجا دیگر نیلوفر شادمهری نیست یک سفیر و یک دخترِ مسلمان با حجاب ایرانیِ اسلامی شناخته می شود. و بهتر بگویم او می شود "ایران"💚 خودش بحث راه نمی اندازد ولی روزی نیست که قبل و بعد از کلاس با او بحث نکنند. چقدر یک دختر محجبه ی ایرانی خودساخته است که از پسِ همه ی حریف هایِ "ایران" بر می آید. از مسیحیانِ حق به جانب، لاییک های بی دین، هندوهای شرقی، فرقه هایِ سنّی مذهبِ مخالف و همه و همه... که در برابر پوشش نیلوفر قد علم کرده و بخاطر ظاهرش هر سوال و شبهه هایِ بی اساس جزغاله شده از نسل در نسل های قبلیِ هم کلاسی هایش را باید جواب بدهد... آن جاهایی که گرسنگی تحمل می کرده تا غذای حلالِ ایرانیِ اسلامی پیدا کند و از بوی مارمولک های پخته ی رستوران های بی دین ها فرار می کرده، حال ما را بد می کند ولی انگشت لایک و دستمریزاد برایش می زنیم ‌که عقلش بر تمایلاتش پیروز بوده است. رژیم های اجباریِ غذایی او از سوپ صدف و خرچنگ و ملخ و ... نشانی از حلال خوری یک مسلمان حتی در اوج نیاز است. خاطرات سفیر خواندنی است. مخصوصا اینکه او نه طلبه و نه مبلغ دینی است. فقط یک دانشجوی دکترای طراحی صنعتی بوده است. 💎 نیلوفر از مادرش آموخته که دین عقل میاورد. مادر از کودکی برایش قصه های دینی می گفته و با عمق وجودش مسلمانی ناب را به کامش ریخته است. قصه های مادرانه خردورزی او را فعال کرده و آن سویِ دنیا از حقیقت دین اسلام دفاع می کند. ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99