eitaa logo
تلنگر...
41 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
11.4هزار ویدیو
357 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۱ مرداد ۱۳۹۹
﷽ 💢🌴💎🖤💎🌴💢 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا از پس پرده ی غیبت نظر دارد ✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ،✨ وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،✨ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ،✨ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ ✨ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، ✨ وَمُنِعَتِ السَّماءُ ✨ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ،✨ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،✨ وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛✨ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،✨ اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ،✨ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم✨ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا✨ ً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛✨ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ ✨ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، ✨ وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛✨ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛✨ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، ✨ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، ✨ السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،✨ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛✨ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،✨ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ و برای سلامتی محبوب اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا . 🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 🌷 🌴💎🖤💎🌴
۱ شهریور ۱۳۹۹
روز دوّم ماه محرّم الحرام: ۱-ورود علیه السلام به کربلا 💠بنابر مشهور در این روز در سال ۶۱ه آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین سید الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.(۱) در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد. امام پرسیدند:نام این زمین چیست؟گفتند:”غاضریه“نام دیگرش را پرسیدند گفتند:”شاطئ الفرات“اسم دیگری هم دارد؟گفتند:”کربلا“هم می گویند. در این هنگام حضرت آهی کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند:”اللهم انی أعوذ بک من الکرب و البلاء.“به خدا قسم زمین کربلا همین است.به خدا قسم اینجا مردان ما را می کشند! بخدا قسم اینجا زنان و کودکان مارا به اسیری می برند!بخدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده می شود.ای جوان مردان ، فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست….”(۲)
۱ شهریور ۱۳۹۹
[خداوند را از جنس محبت آفرید.] شهید مطهری: آنان ڪه زیبایی اندیشه دارند زیبایی تن را به نمایش نمیگذارند. 🌴💎🔷💎🌴 یعنی: دختر سیبی ست ڪه باید از درخت سربلندی چیده شود، نه در پای علفهای هرز. یعنی: هنر پوشاندن، نه پوشیدنی ڪه از نپوشیدن بدتر است. یعنی: دارای حریمی هستم ڪه هر ڪسی به آن راه ندارد. یعنی: زاده ی عصر جاهلیت نیستم. (وَلَا تَبَرَّجُنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّة...۳۳/احزاب). یعنی: لایڪ ارزشمند خدا، نه لایڪ بی ارزش بَعضیا. یعنی: حاضر نیستم برای پرنگ شدن هزار رنگ شوم. : هر ڪسی لایق دیدن زیبایی های من نیست. یعنی: آزاد بودن از زندانی به نام: "نظر دیگران" یعنی : پوشاندن و نمایان نکردن تمام بدن! نه فقط سر. یعنی: بی نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا. یعنی: من انتخاب میڪنم ڪه تو چه ببینی. یعنی: زرهی در برابر چشمهای مریض. یعنی: یک پیله تا پروانه شدن. یعنی: احترام به حرمت های الهی. یعنی: طعمه هوسرانی کسی نیستم. یعنی: به جای شخص، شخصیت را دیدن. یعنی: من یک انسانم نه یک وسیله. یعنی:خون بهای شهیدان. یعنی: حفاظت از زیبایی. یعنی: حفاظت از امانت خدا. یعنی: نماد هویت انسانی. یعنی: صدفی بر گوهر وجود. یعنی: محتاج جلب توجه نیستم. یعنی: زن والاست نه کالا. یعنی: اثبات تقدس زن. یعنی: مراقبت از تقوا. یعنی: اعتماد به نفس. یعنی: مبارزه 🌱 اللهم عجل لولیک الفرج 🌱 🌴🔷🖤🔷🌴
۲ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴روز سوم محرم 🎥کرامتی از حضرت رقیه( سلام الله علیها) (زید عزه)
۲ شهریور ۱۳۹۹
خدا_مرگم_بده_چه_لبهای_پر_از_خونی.mp3
8.4M
‌ 📻 ۳|محرم۹۹ ◼️کوتاه و زیبا 🏴 زمینه جانسوز| خدا مرگم بده! چه لب‌های پر از خونی... 🎙حاج محمود کریمی ❤️
۲ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➣ ۞ ۞ و برخی از مردمان‌فاسد فتنه ‌انگیز ماننـد نضـــر حارث کـسی است که گفتار و را مانند قصّه ‌های دروغ و افسانه‌های شهوت ‌انگیز مفسد اخلاق و سرود مطرب به هر وسیله تهیّه می‌کند تا خـلق را به جهالت از راه خـ♡ـدا و آموختن علوم و معارف قرآن گمراه سازد و آیات قـــرآن را به تمسخر و گیرد این مـردمان فاسد کافـــر به عـذاب با خـــواری و ذلّت گــــرفتار شوند. 📒سوره مبارکه لقمان آیه ۶ 🌴💎🔷💎🌴
۲ شهریور ۱۳۹۹
🔸مهم‌ترین عامل سقوط انسان و از بین‌رفتن ایمان چیست؟ 🔸تکبر و حسادت در همه هست، اما چرا همه را زمین نمی‌زند؟ 🔸کدام خوبی، نجات‌دهنده است؟ ◾️ مهمترین راه پیشگیری از سقوط انسان و نابودی جامعه(ج۱) 🔻 در این جلسات می‌خواهیم دربارۀ مهم‌ترین عامل سقوط انسان و از بین‌رفتن ایمان صحبت کنیم. این عامل، نیاز اول جامعۀ امروز ما هم هست؛ نبرد بین حق و باطل در جامعۀ دینی پُرتلاطم و رو به پیشرفت ما، سر این موضوع است. 🔻 مهم‌ترین عامل سقوط انسان، جهل نیست؛ چرا که خیلی از دانایان ساقط شده‌اند. بسیاری از خوبی‌های اخلاقی هم قدرت نگه‌دارندگی انسان را از سقوط ندارند. خیلی از خوب‌ها ساقط شده‌اند. 🔻 داشتن خیلی از خوبی‌ها هنر نیست، بسیاری از خوبی‌ها نجات‌دهندۀ انسان نیستند و بسیاری از بدی‌ها نابودکنندۀ انسان نیستند. ما باید امتحان بشویم تا معلوم بشود آن خوبیِ نجات‌دهنده در ما هست یا نه؟ ما سرِ کدام بدی اگر امتحان بشویم، زمین می‌خوریم؟ 🔻 شاید تصور کنید که آن بدی، تکبّر یا حسادت است؛ همان که ابلیس را زمین زد. درحالی‌که این بدی‌ها در همه هست، اما همه را زمین نمی‌زند! آدم چه چیزی داشته باشد، با اینها زمین نمی‌خورد؟ 🔻 چرا بعضی‌ها ولایت‌مدار نمی‌شوند؟ مشکل اصلی آنها چیست؟ آن کسانی که پس از ظهور، با همۀ ادّعای شیعه‌گری، ریاست امام‌زمان(ع) را نمی‌پذیرند، چه مشکلی دارند؟ یک چیزی هست که باعث می‌شود تکبّر آنها، بروز پیدا کند و زمین بخورند. 🔻 چه موضوعی است که ایمان‌مان را در آن موضوع باید امتحان کنیم؟ چه موضوعی است که عامل اصلی پذیرفتن ولایت ولیّ خدا یا رد کردن ولایت ولیّ خداست؟ دربارۀ این سؤال‌ها کمی فکر کنید، در جلسات بعد، به پاسخ اینها می‌پردازیم. 👤علیرضا پناهیان 🚩هیئت میثاق با شهدا - ۹۹.۵.۳۰ 🌴🔷💎🔷🌴
۲ شهریور ۱۳۹۹
۲ شهریور ۱۳۹۹
🔻اعتراض به نام گذاری خیابانی به نام مهندس بازرگان 🔹صبح یکشنبه ۲ شهریور ۹۹ عده ای به نمایندگی از خانواده‌ شهدای دفاع مقدس، شهدای ترور، شهدای مدافع حرم و اعضای شورای محله سازمان آب در مقابل ساختمان شورای شهر تهران تجمع کردند. 🔹آن‌ها نسبت به عدم سیاه‌پوشی شهر از سوی شهرداری تهران در ایام محرم و همچنین تغییر نام خیابان سازمان آب به نام مهندس بازرگان اعتراض داشتند.
۳ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خودشو از سوریه میرسوند به مجلس روضه خانگی! 🔹روایتی جذاب از سیره سردار سلیمانی برای برگزاری روضه خانگی ساده در ماه محرم
۳ شهریور ۱۳۹۹
May 11
۳ شهریور ۱۳۹۹
۳ شهریور ۱۳۹۹
۳ شهریور ۱۳۹۹
‍ 🏴 شب پنجم : حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام ... سختى زخمها امام حسین(علیه السلام) را بر زمین نشانده بود و سپاهیان او را از هر سوى در میان گرفته بودند. عبداللّه بن حسن كه در آن زمان یازده سال بیشتر نداشت عموى خود را نگریست كه دشمن او را از هر سوى در میان گرفته است. یاراى دیدن بیشتر این منظره را نداشت. بى اختیار به سوى عمو دوان شد. عمّه اش حضرت زینب سلام الله علیها خواست عبدالله را بگیرد، امّا حضرت عبدالله با گفتن اینکه "به خدا از عمویم جدا نخواهم شد" از چنگ عمّه گریخت و خود را به عمو رساند. در این هنگام بحربن كعب (لعنة الله علیه) شمشیر را بلند كرد تا بر حسین فرود آورد. عبداللّه فریاد زد: اى ناپاك، آیا مى خواهى عمویم را بكشى؟ بحر ضربه خود را فرود آورد و عبداللّه دست خویش سپر كرد. شمشیر دست عبداللّه را برید و دست به پوست آویزان ماند. یادگار امام مجتبى علیه السلام فریاد زد: یا عمّاه . آنگاه خود را در دامن عمو انداخت. عمو او را به خود فشرد و فرمود: پسر برادر، بر آنچه بر تو نازل شده است صبر كن و اجر خود را از خداوند بخواه، كه خداوند تو را به پدران پاكت ملحق كند. در همین حال كه عبدالله بر دامن عمو بود، تیرانداز سپاه دشمن «حرملة بن کاهل» گلوی نازک عبدالله را نشانه گرفت و او را در دامان عمویش ذبح کرد... ا▪️▪️🔲▪️▪️ا مصحف ما، چه به هم ریختنت! وای عمو! چقَدَر تیر نشسته به تنت وای عمو! همۀ رختِ تو غارت نشده، پاره شده بس که یکپارچه با پا زدنت وای عمو! آمدم تا که اجازه بدهی و یک یک تیرها را بکشم از بدنت وای عمو! جان نداده همه بالای سرت جمع شدند چه شلوغ است سر پیرهنت وای عمو! آنقدر نیزه زیاد است نمی دانم که بکشم از بدنت یا دهنت وای عمو! الا لعنة الله على القوم الظالمين
۳ شهریور ۱۳۹۹
شب پنجم: حضرت زهیر(ع) و... این شب مانند شب چهارم میان چند شهید کربلا مشترک است. شب پنجم به حبیب بن مظاهر و حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت سالة امام مجتبی(ع) نیز منسوب است. عبدالله(ع) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین(ع) در ظهر عاشورا به شهادت رسید. زهیر، الگوی عاشقی کربلاست. او تا چند روز پیش، از دیدار حسین(ع) هراس داشت، اما پس از آن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. بارقه نگاه حسین(ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا و خانمان گسست. او در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد.
۳ شهریور ۱۳۹۹
با سلام دوستان گرامی،،کشف حجاب در ماشین میبینید بی تفاوت عبور نکنید سریع شماره پلاک،مدل و رنگ ماشین،و مکانی که مشاهده شده رو (حدود ادرس) رو به صورت یه پیام به شماره ی ۱۱۰۱۹۷ که پلیس مبارزه با کشف حجابه، پیامک‌کنید،،ترتیب اثر داده میشه و سریع برای صاحب خودرو پیام تذکر میاد و در صورت تکرار جریمه میشن،، اگرازهمین کارای کوچک‌ همه گیر استفاده کنیم،،میتواند جلوی افزایش کشف حجاب رو بگیرد. انشاءالله لطفا اطلاع رسانی شود
۵ شهریور ۱۳۹۹
داستان‌هایی از مرگ علاقه به مرگ: چرا؟ از حضرت علی (ع) سؤال شد که چرا مرگ را دوست داری و گاهی می‌فرمایی که انس من به مردن از علاقه طفل به پستان مادرش بیشتر است) در پاسخ فرمودند: چون نمونه الطاف خدا را در دنیا دیدم یقین پیدا کردن که آن خدایی که در دنیا آنقدر به من لطف کرد و مرا در راه فرشتگان و پیامبرانش سوق داد و در روز قیامت هم مرا فراموش نخواهد کرد، آری من از مقصد و نوع برخورد و پذیرایی‌های آن خدای بزرگ در آن روز حساس دلهره ای ندارم. ( 1 ) مرگ و زندگی دست خداست یک نفر گفت: من در هر عملی که خصوص علم طب استادم، از جمله حرف‌هایش این بود که می‌گفت: چون از روی موازین پزشکی مواظب مزاج و حال خود هستم، تا چهل سال دیگر زنده و سالم می‌مانم. در آن هنگام او شصت ساله بود، فردای ان روز، هنگام ظهر، ماست و خیار خورد و دلش درد گرفت، به جای این که تشخیص دهد از سردی است این طور تشخیص داد که چون ماست ضد صفرا است من هم صفرایم زیاد است، ماست نتوانسته تمام صفرا را دفع کند بنابراین یک شیشه آب لیمو را هم سر کشید تا به نظر خودش، مزاجش متعادل شود. همین قدر بدانید که عصر همان روز مرد و جنازه‌اش را از خانه بیرون بردند. بدین ترتیب ثابت شد که مرگ و زندگی انسان دست خداست و انسان از خود قدرتی ندارد. (2) مرگ ترس ندارد! یکی از علاقه مندان و نزدیکان مرحوم آیت الله کوهستانی (رحمه‌الله) نقل می‌کند! یکی از اهالی محل از دنیا رفت، ما به اتفاق از اهل محل جهت تجهیز میت در قبرستان بودیم. یکی از مؤمنین مشغول کندن قبر بود، در این اثنا مرحوم آقاجان (آیت الله کوهستانی) برای اقامه نماز و تفقد از صاحبان عزا در مراسم شرکت کردند. شخصی به آقاجان گفت: چه کارکنیم، مرگ خیلی سخت است، خدا چگونه می‌خواهد با ما معامله کند معظم له در جوابش گفت: «اگر عمل داشته باشی چیزی نیست، مثل این است که پیراهن کثیف را از تنت بیرون کنی و پیراهن تمیز بپوشی».(3) مرگ و مغفرت عصر رسول خدا (ص) بود. بانویی دردمند و رنجور از دنیا رفت، هر کس با خبر می‌شد طبق معمول می‌گفت: آن زن از دنیا راحت شد، چنانکه روزمره شنیده می‌شود که اگر کسی در این دنیا بسیار در رنج و درد باشد و بمیرد می‌گویند راحت شد، بلال حبشی نیز بر این اساس، به حضور رسول خدا (ص) آمد و گفت: «ماتَت فُلانَه فَاستَراحَت فلان زن مرد و راحت شد.» پیامبر (ص) از این سخن بلال خشمگین شد و به او فرمود: «إنَّما إستَراحَ مَن غُفِرَلَهُ؛ بدان که کسی راحت شود که مورد آمرزش قرار گیرد».(4) چرا از مرگ می‌ترسیم؟ شخصی از پیامبر گرامی (ص) پرسید چرا از مرگ می‌ترسیم؟ رسول خدا (ص) فرمود: آیا مال داری؟ گفت بله فرمود: آیا در راه خدا داده ای؟ گفت: نه، فرمود: به همین خاطر می‌ترسی. نظیر همین سؤال را شخص دیگری از امام حسن (ع) کرد؛ امام جواب داد: شما تمام کوشش خودتان را صرف آبادی دنیا کرده‌اید و برای آخرت کار نیکی ندارید و به همین خاطر از مرگ می‌ترسید که از جای آباد به جای خراب منتقل شوید. «إنکُم أخرَبتُم آخِرَتَکُم وَ عَمَّرتُم دُنیاکُم فَأنتُ» تَکَرَون النَّقلَهَ مِنَ العُمرانِ إلی الخَرابِ» (5) لحظه سخت جان دادن روزی عزرائیل نزد موسی آمد، موسی پرسید: برای زیارتم آمده ای یا برای قبض روحم؟ عزرائیل: برای قبض روحت. موسی: ساعتی به من مهلت بده تا بقا فرزندانم وداع کنم. عزرائیل: مهلتی در کار نیست. موسی (ع) به سجده افتاد و از خدا خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند. خداوند به عزرائیل فرمود: «به موسی (ع) مهلت بده!» عزرائیل مهلت داد. موسی (ع) نزد مادرش آمد و گفت: «سفری در پیش دارم!» مادر گفت: «چه سفری؟» موسی (ع) گفت: «سفر آخرت» مادر گریه کرد. موسی (ع) نزد همسرش آمد، کودکش را در دامن همسرش دید، با همسر وداع کرد، کودک دست به دامن موسی زد و گریه کرد، دل موسی (ع) از گریه کودکش سوخت و گریه کرد خداوند به موسی (ع) وحی کرد: «ای موسی! دل از آنجا بکن من از آن‌ها نگهداری می‌کنم و آن‌ها را در آغوش محبتم می‌پرورانم» دل موسی (ع) آرام گرفت. به عزرائیل گفت: جانم را از کدام عضو می‌گیری؟ عزرائیل: از دهانت موسی: آیا از دهانی که بی واسطه با خدا سخن گفته است جانم را می‌گیری؟ عزرائیل: از دستت موسی: آیا از دستی که الواح تورات را گرفته است؟ عزرائیل : از پایت موسی: آیا از پایی که با آن به کوه طور برای مناجات با خدا رفته‌ام؟ عزرائیل نارنجی خوشبو به موسی داد، موسی آن را بو کرد و جان سپرد. فرشتگان به موسی (ع) گفتند: «یا أهوَنَ الأنبیاء مَوتاً کیفَ وَجَدتَ المَوتَ؛ ای کسی که در میان پیامبران از همه راحت‌تر مردی، مرگ را چگونه یافتی؟ موسی (ع) گفت: «کَشَاه تُسلَخُ و هِیَ حَیَّه؛ مرگ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند، یافتم.»(6)
۵ شهریور ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵ شهریور ۱۳۹۹
مسح نام ائمه بر روی پیراهن بدون •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
۵ شهریور ۱۳۹۹
حکم پوشیدن برای مردان👆 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
۵ شهریور ۱۳۹۹