eitaa logo
تلنگر...
41 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
11.4هزار ویدیو
357 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هَـــمِه اَهـــلِ بِیـــت عَـزیزِ دِلَن اَمـا با اِمـــام حَـــسَن یِه جـــور دیـــگِه رِفیـــقَم (ع)
▪️ دو غم به دلت ماند حضرت مادر كفن برای حسين و حرم برای حسن صلی الله علیک یا رسول الله(ص) السلام علیک ایها المجتبی(ع) یاابن رسول الله(ص) 🏴 رحلت رسول اکرم( ص) وشهادت علیه السلام تسلیت باد تقصیر است که نموده‌ای ورنه به خداونــــد روشن است
‌‍ ‍ بانو! خودت و تنت را حفظ کن... حجاب فقط حجاب سر نیست،حجاب تنت را حفظ کن! تنت را از نامحرمان حفظ کن که در قبر با حضرت مادر حضرت فاطمه محشور شوی،نه مار و عقرب های سمی… چشمت را از نامحرمان برگیر که نگاه خدا نصیبت شود،نه نگاه👀 هوس آلود مردان خیابان گرد… با گوش هایت هر حرفی را گوش نده تا ندای حق را بشنوی،نه بیهوده های ناحق را… با زبانت عشوه گری برای پسران فامیل نکن تا خداوند کامت را شیرین کند،نه اینکه وسیله ای شوی برای تلخی و گناه قلب های مریض… دستانت را به دست هر کسی نسپار تا خداوند دستانت را بگیرد برای هدایت ،نه اینکه دیگران ببرندت برای هلاکت… با پاهایت به هرجایی قدم مگذار تا خداوند تورا به خانه اش دعوت کند،نه اینکه عاقبت خود را در خانه ی شیطان بیابی… قلبت را جایگاه کسانی نکن که لیاقت تورا ندارند بلکه با قلبت به خدا عشق بورز،که عشق الهی آسمانی را بچشی نه هوس عشق نمای زمینی را… به نفست راه نده،اما نفست را در راه خدا قربانی کن تا به معبود برسی… حجاب تن از لحاظی مهم تر از حجاب سر است! حجاب تن را که حفظ کنی،حجاب سرت خود به خود کامل می شود… حجاب سری که درش حجاب تن نباشد،بی فایده است…! تنت را به خاطر خدا با حجاب کن که خدا را حس میکنی… تن تو در برابر بعضی چیز ها حجاب می خواهد:⛔️ حرام هوس گناه بیهوده گویی بیهوده شنوی بد کرداری… بانو ! حجاب را حفظ کن تا حفظ شوی! 🌴🏴🌴🏴🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گلچین نکته های ناب
اَلسَّلامُ عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ الله ✋ ♡ یڪے از همین روزها ♡ تو از ڪرانہ ے امید، ♡ طلوع مےڪنے ♡ و از هیبت حیدرے ات، ♡ هیمنہ ے ظالمان ♡ در هم مےشڪند ♡ و شمیم سیب ♡ و عطر نرگس زار، ♡ جهان را پر مےڪند ♡ و زخم هاے بے شمار ♡ حریم حرم ♡ التیام مےیابد ♡ و دلهایمان قرار مےگیرد ... °{{ أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🤲 }}° 🌴🌴💎🏴💎🌴🌴
شبهه👇👇👇👇👇👇👇  آیا پیامبر اسلام (ص) به مرگ طبیعی از دنیا رفتند یا شهید شدند؟ عده ای تلاش می کنند در جامعه مسلمین القا کنند پیامبر (ص) عمر طبیعی خودشان را کردند. کسی به ایشان قصد سوء نکرد. و این نظر خود را با تعبیر وفات و یا رحلت پیامبر (ص) ابراز می دارند؛ و متأسفانه در محافل شیعیان هر چند نادانسته و ناخواسته؛ چنین تعبیر می شود.اما اولا باید بدانیم پیامبر (ص) را چندین بار ترور کردند. در اوایل بعثت مشرکان قصد حذف کردن فیزیکی ایشان را داشتند و در ادامه و مخصوصا بعد از هجرت به مدینه و استقرار حکومت اسلامی منافقین که طمع ریاست داشتند چندین بار سوء قصد به حضرت رسول کردند که ناکام ماند اما در آخر ایشان را مسموم و به شهادت رساندند و به قصد شوم خود رسیدند. ثانیا در عمل این مطلب را ابراز کنیم که پیامبر (ص) ما در بستر به مرگ طبیعی جان نداد بلکه شهید شدند. ✔️✔️✔️اما دلیل ادعای ما علاوه بر تاریخ صحیح صدر اسلام روایتی است که از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: هیچ پیامبر و وصی پیامبری نیست الّا اینکه به شهادت می رسد. یعنی در راه خدا کشته خواهد شد. شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال روایتی در همین مضمون از امام صادق(ع) نقل می کنند و تصریح می کنند که روایت صحیحه است. در ادامه روایاتی می آید که نشان دهنده شهادت حضرت ختمی مرتبت است: عیون: ابا صلت هروی از حضرت رضا علیه السّلام نقل کرد که فرمود هیچ یک از ما نیست مگر اینکه کشته می شود. اعتقادات صدوق: می نویسد اعتقاد ما اینست که پیامبر اکرم(ص) در جنگ خیبر مسموم شد پیوسته این ناراحتی در آن جناب بازگشت می کرد تا بالاخره رگ گردنش بر اثر سمّ قطع و از آن ناراحتی درگذشت. که از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: هیچ پیامبر و وصی پیامبری نیست الّا اینکه به شهادت می رسد. یعنی در راه خدا کشته خواهد شد.  کفایة الاثر: هشام بن محمّد از پدر خود نقل کرد که حضرت امام حسن (ع) پس از شهادت پدر خود امیر المؤمنین (ع) در ضمن سخنرانی خود فرمود: پیامبر اکرم (ص) به من خبر داده که امامت در اختیار دوازده امام از اهل بیت اوست که برگزیده اند. هیچ کدام از ما نیست مگر اینکه یا مسموم می شود و یا مقتول. عده ای بر این نظرند (البته روایاتی هم مؤید نظرشان وجود دارد) زنی یهودی ایشان را مسموم کرد؛ اما تاریخ این مسمومیت تا لحظه شهادت زیاد است و با عقل جور در نمی آید. اما نظر دیگری هست که از درون امت اسلامی منافقین پیامبر (ص) را مسموم کردند. روایت ذیل اشاره به این نظر دارد: جبرئیل ابتدای سوره ی عنکبوت را بر حضرت رسول فرود آورد و گفت ای محمّد بخوان «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الم أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ أَنْ یَسْبِقُونا ساءَ ما یَحْکمُونَ. رسول خدا (ص) به جبرئیل فرمود: این چه آزمایشی است جبرئیل عرض کرد ای محمّد همانا خدای تعالی تو را سلام می رساند و می فرماید: که من پیامبری پیش از تو نفرستادم مگر اینکه در پایان زندگی اش جانشینی که بجایش بنشیند برگزید و روش و احکامش را زنده کرد پس راستگویان آنانند که فرمان رسول خدا را اجرا می کنند و آنان که نافرمانی او را می کنند دروغگویانند. همانا ای محمّد نزدیک شده رفتن تو بسوی پروردگارت خدا فرمان می دهد به تو که پس از خود علی بن ابی طالب را برای امتت انتخاب کنی او جانشین تو است که قیام به ارشاد و هدایت امت و رعیتت می کند. اگر امت پیروی او را کردند سالم خواهند ماند …حذیفه گفت رسول خدا، علی (ع) را خواست و با او خلوت کرد همان روز و شب را علم و حکمتی که خدا با وی سپرده بود او هم به علی(ع) سپرد و او را آگاه کرد آنچه را که جبرئیل گفته بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_دل_محزونه_داره_میخونه_نریمان_پناهی.mp3
3.07M
🏴🏴🏴 🔸دل محزونه داره میخونه 🔸به یاد مادر چشام بارونه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☆ معنای تقوا ☆ شاگردی از عابدی پرسید:: تقوا را برایم توصیف کن؟ عابد گفت: اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شدی چه می کنی؟ شاگرد گفت: پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه می روم تا خود را حفظ کنم. عابد گفت: در دنیا نیز چنین کن تقوا همین است از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند. 🌹🌷🌷🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🏴امام حسن(علیه‌السّلام) دنبال ایجاد حکومت اسلامی در آینده کوتاه مدت بود 🔰رهبر انقلاب: ائمّه از لحظه‌ی وفات رسول‌الله‌ تا سال ۲۶۰ درصدد بودند که حکومت الهی را به ‌وجود بیاورند؛ البتّه برای آینده‌های میان‌مدّت و بلندمدّت و در مواردی نزدیک‌مدّت. مثلاً در زمان امام مجتبی (علیه السّلام)، به نظر ما تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی در آینده‌ی کوتاه‌مدّت بود؛ امام مجتبی در جواب مسیّب‌بن‌نجبه و دیگران که میگفتند چرا شما سکوت کرده‌اید فرمود: وَ اِن اَدری لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ اِلیٰ‌ حِین. ۱۳۶۵/۰۴/۲۸ 🔎مطالعه متن کامل بیانات: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45992 💻 @khamenei_maaref
﷽؛ 🌧 علیه السلام از زبان ✅ خبر از شهادت خویش به اباصلت  ➖ اباصلت هروی می گوید : من در خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم . به من فرمود : « ای اباصلت ! داخل این قبّه ای که قبر هارون است ، برو و از چهار طرف آن کمی خاک بردار و بیاور » من رفتم و خاک ها را آوردم .  ➖ امام خاک‌ها را بویید و فرمود : « می‌خواهند مرا پشت سر هارون دفن کنند ، ولی در آنجا سنگی ظاهر می شود که اگر همه کلنگ‌های خراسان را بیاورند ، نمی توانند آن را بکَنند » و این سخن را در مورد بالای سر و پایین پای هارون فرمود .  ➖ بعد وقتی خاک پیش روی هارون یعنی طرف قبله هارون را بویید ، فرمود : « این خاک ، جایگاه قبر من است . ای اباصلت ، وقتی قبر من ظاهر شد ، رطوبتی پیدا می شود . من دعایی به تو تعلیم می کنم . آن را بخوان . قبر پر از آب می شود . در آن آب ماهی های کوچکی ظاهر می شوند . این نان را که به تو می دهم برای آنها خرد کن . آنها نان را می خورند . سپس ماهی بزرگی ظاهر می شود و تمام آن ماهی های کوچک را می بلعد و بعد غایب می شود . در آن هنگام دست خود را روی آب بگذار و این دعا را که به تو می‌آموزم بخوان . همه‌ی آب‌ها فرو می روند . همه‌ی این کارها را در حضور مأمون انجام ده »  ➖ سپس فرمود : « ای اباصلت ! من فردا نزد این مرد فاجر و تبهکار می روم . وقتی از نزد او خارج شدم ، اگر سرم با عبایم پوشانده بودم ، دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا مسموم کرده است ». ➖ حضرت امام رضا علیه السلام ولایتعهدی را قبول نمی‌کرد و مکرر می‌فرمود : این عهد و بیعت ناتمام خواهد ماند .  ➖ روزی مأمون به او گفت : خوب است شما به عراق بروید و من جانشین شما در خراسان باشم .  ➖ امام لبخندی زد و فرمود : نه ، به جان خودم قسم من در همین جا اقامتی کوتاه دارم و پیش از اینکه از اینجا بیرون نمی‌روم مگر اینکه مرگ مرا در می‌یابد . یا در عهدنامه‌ای که امام به خط خود نوشت ، مرقوم داشت که علم جامعه و جفر دلالت دارد بر اینکه این امر به سرانجام نخواهد رسید .  ➖ یا گاهی که مأمون می‌نشست و از امامت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام سخن می‌گفت ، امام به اصحاب خاص خود می‌فرمود : از این سخن‌ها گول نخورید . به خدا قسم خود مأمون می‌کشد ولی من باید صبر کنم تا هنگام فرمان الهی برسد . ➖ حضرت صادق علیه السلام فرمود : از پسر من ، موسی ، پسری به دنیا خواهد آمد که نامش نام علی علیه السلام است . او در سرزمین طوس در خراسان با زهر شهید می‌شود و در غربت دفن می‌گردد . هر کس حق او را بشناسد و زیارتش کند ، خداوند به او پاداش کسانی را که قبل از فتح مکه انفاق کرده‌اند و جهاد نموده‌اند عطا می‌فرماید .  ✅ مسموم شدن امام با انگور ➖ فردا صبح ، امام در محراب خود به انتظار نشست . بعد از مدتی مأمون غلامش را فرستاد که امام را نزد او ببرد . امام به مجلس مأمون رفت و من هم به دنبالش بودم . در جلوی او طبقی از خرما و انواع میوه بود. خود مأمون خوشه ای از انگور به دست داشت که تعدادی از آن را خورده و مقداری باقی مانده بود .  ➖ با دیدن امام ، برخاست و او را در آغوش کشید و پیشانی اش را بوسید و کنار خود نشاند . سپس آن خوشه انگور را به امام تعارف کرد و گفت : « من از این انگور بهتر ندیده ام » . ➖ امام فرمود : « چه بسا انگورهای بهشتی بهتر باشد ».  ➖ مأمون گفت : « از این انگور میل کنید » . ➖ امام فرمود : « مرا معذور بدار » . ➖ مأمون گفت : « هیچ چاره ای ندارید . مگر می خواهید ما را متهم کنید ؟ نه . حتماً بخورید ». ➖ سپس خودش خوشه انگور را برداشت و از آن خورد و آن را به دست امام داد .  ➖ امام سه دانه خورد و بقیه اش را زمین گذاشت و فوراً برخاست .  ➖ مأمون پرسید : « کجا می روید؟ »  ➖ فرمود : « همان جا که مرا فرستادی » . ➖ سپس عبایش را به سر انداخت و به خانه رفت و به من فرمود : « در را ببند » . سپس در بستر افتاد .  ✅ حضور امام جواد بر بالین پدر در لحظه شهادت    ➖ من در وسط خانه محزون و ناراحت ایستاده بودم که ناگهان دیدم جوانی بسیار زیبا پیش رویم ایستاده که شبیه ترین کس به حضرت رضا علیه السلام است . جلو رفتم و عرض کردم : « از کجا داخل شدید؟ درها که بسته بود » . ➖ فرمود : « آن کس که مرا از مدینه تا اینجا آورد ، از در بسته هم وارد کرد ».  ➖ پرسیدم : « شما کیستید ؟» ➖ فرمود : « من حجّت خدا بر تو هستم ، ای اباصلت! من محمد بن علی الجواد هستم » سپس به طرف پدر گرامیش رفت و فرمود:« تو هم داخل شو !»  ➖ تا چشم مبارک حضرت رضا علیه السلام به فرزندش افتاد، او را در آغوش کشید و پیشانی‌اش را بوسید .  ➖ حضرت جواد (ع) خود را روی بدن امام رضا انداخت و او را بوسید . سپس آهسته شروع کردند به گفتگو که من چیزی نشنیدم . اسراری بین آن پدر و پسر گذشت تا زمانی که روح ملکوتی امام رضا علیه السلام به عالم قدس پر کشید.
👆👆👆 ✅ تغسیل امام به دست امام جواد علیه السلام   ➖ امام جواد علیه السلام فرمود : ای اباصلت ! برو از داخل آن تخت و لوازم غسل و آب را بیاور » . ➖ گفتم : « آنجا چنین وسایلی نیست ». ➖ فرمود : « هر چه می گویم، بکن !» من داخل خزانه شدم و دیدم بله، همه چیز هست . آنها را آوردم و دامن خود را به کمر زدم تا در غسل امام کمک کنم .  ➖ حضرت جواد فرمود : « ای اباصلت ! کنار برو . کسی که به من کمک می کند غیر از توست ». سپس پدر عزیزش را غسل داد . بعد فرمود : « داخل خزانه زنبیلی است که در آن کفن و حنوط است. آنها را بیاور » . ➖ من رفتم و زنبیلی دیدم که تا به حال ندیده بودم . کفن و حنوط کافور را آوردم .  ➖ حضرت جواد پدرش را کفن کرد و نماز خواند و باز فرمود : « تابوت را بیاور » . ➖ عرض کردم : « از نجاری ؟» ➖ فرمود : « در خزانه تابوت هست.» داخل شدم . دیدم تابوتی آماده است . آن را آوردم .  ➖ امام جواد ، پدرش را داخل تابوت گذاشت و سپس به نماز ایستاد . ✅ پرواز تابوت به سوی آسمان   ➖ هنوز نمازش تمام نشده بود که ناگهان دیدم سقف شکافته شد و تابوت از آن شکاف به طرف آسمان رفت . ➖ گفتم : « یا ابن رسول الله ! الان مأمون می آید و می گوید بدن مبارک حضرت رضا چه شد؟»  ➖ فرمود : « آرام باش ! آن بدن مطهّر به زودی برمی گردد . ای اباصلت ! هیچ پیامبری در شرق عالم نمی میرد ، مگر آنکه خداوند ارواح و اجساد او و وصی‌اش را به هم ملحق فرماید، حتی اگر وصیّ اش در غرب عالم بمیرد » . در این هنگام دوباره سقف شکافته شد و تابوت به زمین نشست .  ➖ سپس حضرت جواد ، بدن مبارک پدرش را از تابوت خارج کرد و به وضعیت اولیّه خود در بستر قرار داد . گویی نه غسل داده و نه کفن شده بود . بعد فرمود : « ای اباصلت ! برخیز و در را برای مأمون باز کن » .  ✅ مأمون در کنار پیکر مطهر امام   ➖ ناگهان مأمون به همراه غلامانش با چشمی گریان و گریبانی چاک کرده داخل شد. همان طور که بر سر خود می زد ، کنار سر مطهّر حضرت رضا علیه السلام نشست و دستور تجهیز و دفن امام را صادر کرد .  ➖ تمام آنچه را که امام رضا به من فرموده بود ، به وقوع پیوست . مأمون می گفت : « ما همیشه از حضرت رضا در زنده بودنش کرامات زیادی می دیدیم . حالا بعد از وفاتش هم از آن کرامات به ما نشان می‌دهد ». ➖ وزیر مأمون به او گفت : « فهمیدید حضرت رضا به شما چه نشان داد؟»  ➖ مأمون گفت : « نه ». ➖ گفت : « او با نشان دادن این ماهی‌های کوچک و آن ماهی بزرگ می خواهد بگوید سلطنت شما بنی عباس با تمام کثرت و درازیِ مدت ، مانند این ماهی های کوچک است که وقتی اجل شما رسید ، خداوند مردی از ما اهل بیت را به شما مسلّط خواهد کرد و همه شما را از بین خواهد برد ». ➖ مأمون گفت : « راست گفتی ». بعد مأمون به من گفت : « آن چه دعایی بود که خواندی؟»  ➖ گفتم : « به خدا قسم ، همان ساعت فراموش کردم ». واقعاً هم فراموش کرده بودم .  ✅ آزادی اباصلت از زندان به دست مبارک امام رضا علیه السلام   ➖ ولی مأمون مرا حبس کرد و تا یک سال در زندان بودم . دیگر دلم به تنگ آمده بود . یک شب تا صبح دعا کردم و خدا را به حق محمد و آل محمد خواندم که ناگاه حضرت جواد علیه السلام داخل زندان شد و فرمود : « ای اباصلت ، دلتنگ شده ای؟» ➖ گفتم : « به خدا قسم، آری.» ➖ فرمود : « بلند شو !» زنجیر را باز کرد و مرا از زندان خارج فرمود . محافظین مرا می‌دیدند ولی نمی‌توانستند چیزی بگویند. ➖ فرمود: « برو در امان خدا که دیگر دست مأمون به تو نخواهد رسید ». و تا کنون من دیگر مأمون را ندیده ام .   👈 بحار الانوار، ج 49، ص 300، ح 10. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 242.  👈 بحار الانوار، ج 49، ص 145، ح 22. از غیبت شیخ، ص 52.  👈 بحار الانوار، ج 49، ص153.  👈 بحار الانوار، ج 49، ص 189، ح 1. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 184- 185.
soleimani.mp3
8.4M
👆 🎵 با نواے آسمانی شهید حاج قاسم سلیمانی امام باقرع میفرمایند:اگرمردم میدانستند زيارت امام حسين علیه السلام چه ارزشی داردازشدت شوق وعلاقه میمردند .... 🌴💎🍁🌹🍁💎🌴
چرا امام مجتبی علیه السلام صلح کرد؟