eitaa logo
تلنگر...
41 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
359 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
34.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هم‌خوانی سرود مداحان اهل‌بیت در دیدار امروز با رهبر انقلاب
از بزرگی پرسیدند فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم چیست؟ 👈🏻 گفت : 👀 میبینی،میخواهی،به وصالش نمیرسی،دچار افسردگی میشوی‼️ 👀 میبینی،شیفته میشوی،عیب هارا نمیبینی،ازدواج میکنی،طلاق میدهی‼️ 👀 میبینی ،دائم به او فکر میکنی،از یاد خــدا غافل میشوی،از عبادت لذت نمیبری‼️ 👀 میبینی،باهمسرت مقایسه میکنی،ناراحت میشوی،بداخلاقی میکنی‼️ 👀 میبینی،لذت میبری،به این لذت عادت میکنی، چشم چران میشوی،درنظر دیگران خوار میگردی‼️ 👀 میبینی،لذت میبری،حب خدا دردلت کم میشود،ایمانت ضعیف میشود‼️ 👀 میبینی،عاشق میشوی،از راه حلال نمیرسی،دچار گناه میشوی‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیهات ،هیهات که بتوانی حق مادر رو ادا کنی! حـتمـاً ببینید و برای دوستانتون ارسال کنید.
📸 تلاش کارمند اداره آب و فاضلاب شهرستان فهرجِ استان کرمان در سرمای شدید هوا برای رفع ترکیدگی لوله آب. کارمند دقدقه مند و حلال خور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹سرمای مشهد طی ۱۵ سال گذشته بی سابقه بوده! دما به منفی ۱۹ درجه هم رسید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
34.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 (س) 💐عشق علی خوش اومدی 💐شما کجا زمین کجا 🎤 👏
بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می رفت و می نشست و به آب نگاه می کرد و با گل های کنار رودخانه خانه می ساخت . یک بار در حال انجام این کار صدای پایی شنید دید همسر خلیفه هست از بهلول پرسید چه می کنی ؟ او با لحنی جدی گفت بهشت می سازم همسر خلیفه که می دانست بهلول شوخی می کند گفت آنرا می فروشی ؟ جواب داد به صد دینار می فروشم . بهلول صد دینار را گرفت و گفت این بهشت مال تو و به طرف شهر رفت بین راه به هر فقیری می رسید یک سکه به او می داد وقتی همه دینارها را صدقه داد با خیال راحت به خانه بازگشت . همان شب همسر خلیفه در خواب دید وارد باغ بزرگ و زیبایی شده در آنجا یک ورق طلایی رنگ به او دادند و گفتند این همان قباله بهشتی است که از بهلول خریده ای . او بعد از بیدار شدن در حالی که خیلی خوشحال بود ماجرا را برای همسرش تعریف کرد . مشتاق شد تا او هم یکی از همان بهشت ها را از بهلول بخرد اما بهلول به هیچ قیمتی حاضر به فروش نشد . وقتی با ناراحتی علتش را از بهلول پرسید او جواب داد : همسر شما آن بهشت را ندیده خرید اما تو می دانی و می خواهی بخری من به تو نمی فروشم ...
💐ویژه (س) 💐ویژه