eitaa logo
تلنگر...
41 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
359 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃پیامبر مهربانی صلی الله علیه و آله 🔺هر حیوانی، پرنده یا غیر آن که به ناحق کشته شود، در روز قیامت از قاتل خود شکایت خواهد کرد. 📙کنزالعمال؛39968
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ میلادی: Monday - 20 April 2020 قمری: الإثنين، 26 شعبان 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️4 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️13 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام ▪️18 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️21 روز تا اولین شب قدر ▪️22 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
⚜ خداوند خلف وعده نمی‌کند! 🍃 گناهان ما زیاد است و با یک توبه، یک انابه، یک «نفهمیدم» و یک «غلط کردم» سفرۀ تمامش برچیرده می‌شود؛ 🍃 مخصوصاً وقت سحر که سفره رحمت الهی پهن است. آن موقع شروع کن دعا کردن. 🍃 اول به یاد امام زمان علیه السلام باش و برای فرج آن حضرت دعا کن. برای رفع گرفتاری مسلمان‌ها دعا کن. بعد هم هر چه می‌خواهی، برای خودت دعا کن. 🍃 خودش وعده داده که دعای تو مستجاب است. خودش قول داده است. حضرت حق، خلف وعده نمی‌کند. خدا به من و شما سفارش می‌کند که خلف وعده نکنید و اگر با کسی وعده کردید، به وعده عمل کنید؛ آن وقت خودش مخالفت می‌کند؟ صد در صد مخالفت نمی‌کند. 🎤 آیت‌الله ناصری حفظه‌الله
🔴بی غیرتی در خواندن نماز!!🍃 ✍حاج آقا قرائتی: . ✅یک کسی آمد گفت: آقای قرائتی من به راننده گفتم نگه دار نماز بخوانم. نگه نداشت! 💢نماز من قضا شد...آیا من گناه کردم؟ گفتم: بله! گفت: آخه من که گفتم نگه دار! گفتم: چطور گفتی؟! گفت: رفتم گفتم آقای راننده یک جایی نگه دارید نماز بخوانم. گفت: بنشین صدایت می‌زنم. ما نشستیم صدا نزد... گفتم: اگر چمدانت می‌افتاد چه می‌کردید؟؟ نمی‌گفتی: آقای راننده نگه دارید چمدان من افتاد... نگه دار!! نگه دار!! چمدانم افتاد! ✔گفتم: آن غیرتی که برای چمدانت داری برای نماز نداری... ❎گیر در خودت است. شما برای چمدانت نعره کشیدی، برای نماز نعره نکشیدی.. 🔴برای نمازت غیرت داشته باش!!
👌 داستان کوتاه پند آموز 💭 شیطان با بنده ای همسفر شد موقع نماز صبح، بنده نماز نخوند  موقع ظهر و عصر هم، نماز نخوند  موقع مغرب و عشاء رسید، بازم بنده نماز بجای نیاورد 💭 موقع خواب شیطان به بنده گفت من با تو زیر یک سقف نمی خوابم  چون پنج وقت موقع نماز شد و تو یک نماز نخوندی میترسم غضبی از آسمان بر این سقف نازل بشه  که من هم با تو شامل بشم  💭بنده گفت تو شیطانی و من بنده خدا ، چطور غضب بر من نازل بشه ؟  شیطان در جواب گفت من فقط یک سجده اونم به بنده خدا نکردم از بهشت رانده شدم و تا روز قیامت لعن شدم  در صورتیکه تو از صبح تا حالا باید چند سجده به خالق میکردی و نکردی وای به حال تو که از من بدتری ؟؟؟؟ «شیطان که رانده شد بجز یک خطا نکرد خــود را بـه سـجـده ی آدم رضــا نـکـرد شـیــطان هـــزار بــار بـه از بــی نـمـــاز او سجــده بـر آدم و او بـر خــدا نـکـرد» 💠✨ از پاهايي که نمي توانند تو را به اداي نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند.. ❤️ رسول الله فرموده اند : ❌ ترك نماز صبح: نور صورت ❌ ترك نماز ظهر: بركت رزق ❌ ترك نماز عصر: طاقت بدن ❌ ترك نماز مغرب: فايده فرزند ❌ ترك نماز عشاء: آرامش خواب را از بين میبرد
🌷🌷ماه مُحَرَّم بویِ حسین ابن علی علیه السلام می دهد 🌹ماه صَفَر بوی حسن علیهم السلام و 🌹ذیحجّه بوی محمّد صلی الله علیه وآله و 🌹جمادی الثانی بوی فاطمه‌ سلام الله علیها 🌹وماه رجب بوی علی علیه السلام و👇👇 🌹امّاماه رمضـان 🌹بوی خـدامیدهد 🌹بوی بهشت میدهد 🌹بوی عشق وبندگی وخلوص و...میدهد 🌹پیشاپیش ماه بهار📚قرآن مبارکباد
📜 داستان_های_اخلاقی توبه ✍️ تا نفس به گلو برسد آنها را مى آمرزم ☀️حضرت آدم (علیه السلام) به حضرت حق عرضه داشت پروردگارا، را بر من سلطه دادى و او را چنین قدرتى است که هم چون خون در باطن من گردش نماید، در برابر این برنامه براى من چیزى قرار بده. 🔸به او خطاب شد این حقیقت را براى تو قرار مى دهم که اگر از ذریه ات کسى تصمیم بر گرفت، در پرونده اش نوشته نشود و اگر تصمیمش را به اجرا گذاشت، همان یک گناه در نامه عملش ثبت گردد و اگر فردى از ذریه ات تصمیم به کار نیکى گرفت، در نامه اش نوشته شود و اگر آن تصمیم را عملى کرد، در نامه اش ده برابر ثبت گردد. 🔹حضرت آدم (علیه السلام) عرضه داشت پروردگارا، اضافه کن. خطاب رسید اگر کسى از ذریه ات گناهى مرتکب شود، سپس از من طلب آمرزش نماید او را بیامرزم. عرضه داشت یا رب، بر من بیفزا. خطاب رسید براى آنان توبه قرار مى دهم و را بر آنها گسترده مى نمایم تا نفس به گلویشان برسد. عرضه داشت خداوندا، مرا کفایت کرد.
با سلام‌خدمت اعضای‌محترم‌کانال ماه خدا دوستان در عضو شدن وماندن ‌به رضایت‌خود دوستان هستش ودوستانی‌تمایل‌ندارند در کانال باشند میتوانند کانال را ترک‌ کنند. التماس دعا از همه دوستان.
📝 🍃روش اظهار دوستی با خدا🍃 🔰قال رسول الله صلي الله عليه و آله: قالَ الله: ما تَحبَّبَ اِلَيَّ عَبدي بشيٍ احبّ اِلَيَّ ممّا افترضتُه عليه و اِنّهُ ليتحبَّبُ اِليَّ بالنافلةِ.... 💬رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمودند: خداوند مي‌فرمايد: هيچ بنده اي با چيزي بهتر از انجام واجبات به من اظهار دوستي و محبت نكرده است و همانا بنده با انجام نوافل اظهار محبت و دوستي به من مي‌نمايد تا آنجا كه محبوب من واقع مي‌شود، پس زماني كه من او را دوست بدارم گوش او مي‌شوم كه با آن مي‌شنود، چشم او مي‌شوم كه با آن مي‌بيند، زبان او مي‌شوم كه با آن سخن مي‌گويد، دست او مي‌شوم كه با آن مي‌گيرد و پاي او مي‌شوم كه با آن راه مي‌رود، اگر مرا بخواند اجابتش مي‌كنم و اگر چيزي از من بخواهد به او خواهم داد. 📗«المحاسن، ج ۱، ص ۴۵۴»
ملاطفت های آیت الله حائری شیرازی با حیوانات قسمت اول: 🐀 🔸 غلط کرده! پشیمانه! او را به من ببخش! 🔸 🌸 اواخر دهه هشتاد بود. پدر به دعوت سپاه بندر عباس عازم این شهر بودند. تماس گرفتند و با لحن پدرانه گفتند: «در این سفر تنها هستم. راه به رفیق خوش است. با همسرت همراهم می آیی؟» مشتاقانه پذیرفتم. بیش از ده ساعت در راه بودیم. وقتی رسیدیم ما را در مهمانسرایی خارج از شهر جای دادند. در طبقه سوم یک آپارتمان که آسانسور هم نداشت! یک واحد ما و پدر و واحد روبرو، محافظ و راننده. آنچنان خسته و کوفته بودم که جلوی تلویزیون دراز افتادم و نای حرکت نداشتم که با جیغ و فریاد همسر چند گز پریدم هوا !! 🌸 بله؛ یک موش چند بند انگشتی سیاه و به غایت زبل که به ثانیه ای از این طرف اتاق به آن طرف می پرید، سر و کله اش پیدا شده بود. ما هم روی مبل ها در حال جیغ و فریاد و پدر هم آرام مشغول خواندن نماز بود. به زحمت با میزبان تماس گرفتم و با حال مضطرب، تقاضای چسب موش کردم. خیلی طولی نکشید که یک سرباز، یک چسب موش و تعدادی کارتن آورد. کارتن ها را خوب با چسب ها آغشته کردم و جلوی ورودی های متعدد قرار دادم. 🌸 پدر که گویا این روش صید را نمی دانست، به دقت به اعمال من نگاه می کرد. در کمتر از ده دقیقه، موش در چسب افتاد و من با خوشحالی فریاد پیروزی سردادم. پدر متوجه شد، نگاهی به موش کرد که با آن جثه کوچک چگونه جیغ می زند و در تقلای بیرون آمدن از چسب هاست. یک آن دیدم حالشان متحول شد و با اضطراب فریاد زدند «علی جان رحم کن! غلط کرده! پشیمانه! تنبیه شد. او را به من ببخش! گناه داره». من حیرت زده شدم. خودشان کارتن چسب و موش را از من گرفتند و با پای برهنه سراسیمه سه طبقه را پایین رفتند و وارد محوطه اطراف شدند. با کاغذی سعی در جدا کردن موش از کارتن می کردند که البته کار ساده ای نبود. 🌸 در وقت برگشتن به ایشان گفتم چه شد؟ کمی با تندی گفتند: «او را زنده گرفتی. چگونه صدای جیغش را می شنیدی و بی تفاوت بودی؟! با اسیر اینگونه تا می کنند (رفتار می کنند) ؟ (خاطره ی دکتر علی حائری شیرازی از پدر)
میرسد ماهِ مبارک سفره ی دل وا کنید توی این ماه بیشتر مناجات و دعا کنید ز بهرِ پاکسازی از آلودگیِ گناه دستِ دعایی به درگاهِ خدا کنید 🔷🔸🌴🌹💎🌹🌴🔸🔷