eitaa logo
تلنگر...
41 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
11.4هزار ویدیو
357 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 داستان_های_اخلاقی توبه ✍️ تا نفس به گلو برسد آنها را مى آمرزم ☀️حضرت آدم (علیه السلام) به حضرت حق عرضه داشت پروردگارا، را بر من سلطه دادى و او را چنین قدرتى است که هم چون خون در باطن من گردش نماید، در برابر این برنامه براى من چیزى قرار بده. 🔸به او خطاب شد این حقیقت را براى تو قرار مى دهم که اگر از ذریه ات کسى تصمیم بر گرفت، در پرونده اش نوشته نشود و اگر تصمیمش را به اجرا گذاشت، همان یک گناه در نامه عملش ثبت گردد و اگر فردى از ذریه ات تصمیم به کار نیکى گرفت، در نامه اش نوشته شود و اگر آن تصمیم را عملى کرد، در نامه اش ده برابر ثبت گردد. 🔹حضرت آدم (علیه السلام) عرضه داشت پروردگارا، اضافه کن. خطاب رسید اگر کسى از ذریه ات گناهى مرتکب شود، سپس از من طلب آمرزش نماید او را بیامرزم. عرضه داشت یا رب، بر من بیفزا. خطاب رسید براى آنان توبه قرار مى دهم و را بر آنها گسترده مى نمایم تا نفس به گلویشان برسد. عرضه داشت خداوندا، مرا کفایت کرد.
🔹امام حسن مجتبی علیه السلام: بر منبرها به مردم بگوييد که کنند و برای فرج و تعجيل ظهور امام زمان کنند، اين دعا مانند نماز ميّت واجب کفايی نيست که اگر چند نفر از مردم آن را انجام دادند، تکليف از ديگران برداشته شود؛ بلکه همانند نمازهاي روزانه، بر هر يک از مکلفان واجب (عينی) است که انجام دهند... 📚 برگرفته از صحیفه مهدیه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السلام‌ای کریم آل الله به غمِ دل طبیب یعنی تو ای فدای مزار ویرانت در مدینه غریب یعنی تو ◾️ هفتم صفر[به روایتی]؛ سالروز شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت‌باد
📚خدایی که در اثر ریاضتهای شیطانی از دهان خارج گردید! عالم بزرگوار سید علی اکبر خوئی فرمود: در زمان جوانی، رفیقی به نام ملا عبدالصمد معلم داشتم که پیوسته اوقات خود را صرف ختم ها و اوراد و اذکار می نمود... - تا آنکه به بیابان رفته و برای خود صومعه ای بنا کرد و دیگر به شهر نیامد. روزی من با دو نفر از محصلین، به قصد دیدن ملا عبدالصمد از شهر خارج شدیم، در وسط راه، یک نفر از ما که چیزی را فراموش کرده بود به شهر بازگشت و ما دو نفر به طرف صومعه عبدالصمد روانه شدیم. هنگامی که به صومعه نزدیک شدیم، ناگهان صدای او را از میان حجره شنیدیم که گفت: در را باز کنید، سید علی اکبر و فلانی است. ما تعجب کردیم که چگونه از پشت دیوار ما را دیده و از کجا دانست که ماییم؟! در را باز كرد و ما داخل شديم. - گفت: شما سه نفر بوديد و در فلان محل، يك نفر از شما جدا شد و برگشت كه فلان چيز را بياورد. الآن به مدرسه رسيد و در اطاق را باز كرد، آن چيز را برداشت، در اتاق را بست و روان شد، از مدرسه خارج گرديد. مانند كسى كه او را میبيند، پيوسته از او خبر مى ‏داد، تا آن كه گفت: از شهر خارج شد و به فلان جا رسيد، الآن سوره ياسين را شروع كرد تا به فلان محل رسيد. - سوره را تمام كرد، آمد و آمد، الآن به فلان محل رسيده... تا آن كه گفت: الآن در را مى‏ كوبد. صداى كوبيدن در بلند شد! بسيار تعجّب كرديم كه از رياضت، انسان به چه مقاماتى مى ‏رسد! به هر حال، از نزد او خارج شديم و پس از گردش، وارد شهر و مدرسه شديم، اما متحيّر بوديم. چند ماه از اين قضيه گذشت. روزى ملا عبدالصمد را در شهر ديدم. تعجب كردم و گفتم: چه شده، شما را در شهر مى ‏بينم؟! - شما هرگز به شهر نمى‏ آمديد و با اهل دنيا آميزش نداشتيد. مقام و مرتبه خود را به كجا رسانديد؟! گفت: خدا لعنت كند را و خدا لعنت كند مجد الاشراف را... پدر شما گاهى به من مى‏ گفت: اين رياضت‏ها عاقبت خوشى ندارد. ولى ‏من قبول نمى‏ كردم و اكنون كرده ‏ام. - گفتم: براى چه؟! شما كه به مقاماتى رسيده بوديد! گفت: بلى، همه روزه مجد الاشراف را در شيراز مى‏ ديدم و با من سخن مى ‏گفت و دستوراتى به من مى ‏داد... و [در اين ايام] اشخاصى بر من ظاهر مى‏ شدند و مطالبى را به من مى‏ گفتند و من پيوسته به اوراد و اذكار مشغول بودم و چيزهايى بر من مكشوف مى‏ شد. روزى مجد الاشراف به نظر من آمد و گفت: ملا عبدالصمد! اكنون كامل شده‏ اى و به مقاماتى رسيده ‏اى... فردا مولود نفسى بر تو ظاهر خواهد شد. چون فردا شد و من مشغول اوراد بودم، ناگاه ديدم از دهان من طفلى ‏خارج شد و برابر من ايستاد و به من خطاب كرد: اكنون كامل شدى، منم خداى تو، مرا سجده نما تا تو را به مقام مجد الاشراف برسانم! من به شگفت آمدم و به فكر فرو رفتم؛ خدا ديدنى و تصور كردنى نيست! چگونه از دهان من بيرون مى‏ آيد. پس معلوم مى‏شود كه شيطان است. گفتم: خدا لعنت كند شيطان را... - ناگاه حال من متغير شد و غشوه به من روى داد. چون به حال آمدم، فهميدم تمام اين رياضت‏ها شيطانى بوده! انسان نبايد براى چند روز دنيا و رياست و بزرگى و مريد خواهى، تا ابد خود را دچار گرداند! لذا توبه كردم و تمام اوضاع را به هم زدم. اكنون چيزى در دست ندارم و از خدا خواهانم توبه مرا قبول نمايد. 📎 منبع: مناظره با دانشمندان، آيت ‏اللَّه سيد على علم الهدى، مناظره ۱۹، ص ۱۳۰، انتشارات سجده‏. 📚 همراه با عالمان شیعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیر تو هیچ کسۍ منُ دوست ندارکہ تنهام نزار خدا وسط این معرکہ 🌴💎🌹💎🌴
آیت‌الله : شصت مرتبه هم که در مبارزه ی نفس شکست خوردی، باید بلند شوی و بگویی من پیروزم.... ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
چقدر روایت دارد که همه انسان‌ها قلبشان نورانی است وقتی یک معصیت بکنند، یک نقطه سیاه در قلبشان پیدا می‌شود اگر توبه کردند و پشیمان شدند، این نقطه سیاه برطرف می‌شود اما اگر اظهار ندامت و پشیمانی نکردند آن سیاهی می‌ماند و دفعه بعد زودتر معصیت می‌کنند و یک نقطه دیگر پهلوی آن می‌آید. کم کم با تکرار گناه سراسر قلب سیاه می‌شود و دیگر فایده‌ای ندارد.(الكافي ج : 2 ص : 273) ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ آیت الله ناصری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌"اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج" 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹لطف خدا به بندگان خصوصا گنه کاران ▪️ویژه شب های قدر ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ آیت الله ناصری
🛑درشب عید فطر به اندازه کل ماه رمضان می بخشد! این ماه مبارک، غیر از ماه‌های دیگر است. خدا در این ماه گناهان شما را می‌بخشد. از رحمت الهی مأیوس نشوید. هر مقداری که گناه کردید، مأیوس نشوید. خداوند، بخشنده است. در روایات متعدد دارد که موقع افطار، هزار هزار [=یک میلیون] نفر از گناه کاران را خدا می‌بخشد. در شب‌ جمعه و روز جمعه و شب‌های قدر خداوند در هر ساعتی هزار هزار نفر را می‌بخشد و در شب عید فطر به اندازه آنچه در کل ماه بخشیده است، در آن شب باز می‌بخشد. پس ما در این ماه، مهمان بخشش و عفو حضرت حق هستیم. (ر.ک:بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 93،ص 338) ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ آیت الله ناصری ره 🔷