eitaa logo
تلنگر...
44 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
11هزار ویدیو
353 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃منتقم خون فاطمه بار انتقام خون مادر به دوش تو گذاشته شده. چه قدر سخت است انتظار برای رسیدن زمان انتقام. کیست که عشقش به مادر، بیشتر از تو باشد؟ و کیست که کینه‌اش از دشمن مادر بیشتر از تو باشد؟ عیار بندگی تو را چه خوب می‌شود از رضا دادن به انتظار انتقام فهمید؟ شبت بخیر منتقم خون فاطمه! 🌴🥀🕯🥀🌴
🌴🕯🌴آرام آرام دلم را آرام کن، آرام آرام. دلم تنگ شده برای روزهایی دریای دلم موّاج نبود. از طوفان‌های پیاپی خسته‌ام. تنم و روحم هر دو التماس می‌کنند کمی فرصت نفس کشیدن پیدا کنند. کی بناست این فرصت را به آنها بدهی؟ این که به پا کردن طوفان کار توست یا تقصیر من، نمی‌دانم ولی این که آرام کردن طوفان کار توست، یقین دارم. پس دلم را آرام کن، آرام آرام. آرام آرام دارم آرامش را فراموش می‌کنم. راستی آرامش چگونه است؟ کسی که آرام است، چه حالی دارد؟ اصلاً آرامش را می‌شود چشید یا فقط باید قصه‌اش را شنید؟ تو که نمی‌خواهی آرامش برایم،‌ افسانه شود پس دلم را آرام کن، آرام آرام. راستی غیر از خودت روی زمین آدم آرامی می‌شناسی؟ نکند آرامش، تنها سهم توست و دیگران نصیبشان از آرامش شنیدن قصۀ آن است و خوردن حسرتش! تا کی باید آرامش را التماس کنم تا از التماس خسته نشده‌ام دلم را آرام کن،‌ آرام آرام. شبت بخیر آرام آرام! 🌴🕯🥀🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃عزیز خدا ما را چه شده که وقتی به دیگرانی که تو را قبول ندارند‌ می‌رسیم، خودمان را می‌بازیم؛ ولی وقتی به تو فکر می‌کنیم، خودباخته‌ات نمی‌شویم؟ مگر بالاتر از تو روی زمین کسی هم هست؟ چرا عظمت تو را در یاد نگه نمی‌داریم و ادعای کبریایی آنهایی را رنگی از خدا ندارند، باور می‌کنیم و به عزت خدایی تو ایمان نمی‌آوریم؟ 🌴💎🌴ما در غفلت از مرز هشدار رد شده و به میدان بحران وارد شده‌ایم. حال و روزمان خراب است، کاری برایمان کن آقا! شبت بخیر عزیز خدا! 🌴🕯🥀🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🕯🌴نفس گرم خدا این روزها خیلی با جهالت‌های این و آن رو به رو می‌شوم. تردید ندارم که بسیاری از آنها نمی‌دانند که جاهل‌اند. این درد، از خطرناک‌ترین دردهاست. آقا! آدم‌های جاهل، گاهی دل‌های بی‌غل و غشی دارند. شاید برای رها شدن از این درد خانمان‌سوز، نیازمند نفس پاکی باشند که تا به حال به آنها نرسیده. نفس ما هم که پاک نیست تا درمان درد این جماعت شود. دیدن این جماعت، جای خالی تو را بیشتر نشان می‌دهد. کاش زودتر می‌آمدی آقا! مردم محتاج نفس الهی‌ات هستند. شبت بخیر نفس گرم خدا! 🌴🕯🥀🕯🌴
🍃خاطرۀ هر روزه‌ام دلم را دفتری کرده‌ام و هر روز خاطره‌ای را در آن می‌نویسم؛ حالا که بر می‌گردم و خاطرات گذشته‌ام را در این دفتر می‌خوانم، جز خاطرۀ فراق تو هیچ خاطرۀ دیگری در آن ننوشته‌ام؛ اما هیچ کدام از این خاطره‌ها تکراری نیست. فراق تو هر روز یه خاطرۀ جدید است. خدا نکند فراقت، قصۀ تکراری زندگی‌ام شود. من از این تکرار می‌ترسم. شبت بخیر خاطرۀ هر روزه‌ام! 🌴🕯💎🕯🌴
🍃خاطرۀ هر روزه‌ام دلم را دفتری کرده‌ام و هر روز خاطره‌ای را در آن می‌نویسم؛ حالا که بر می‌گردم و خاطرات گذشته‌ام را در این دفتر می‌خوانم، جز خاطرۀ فراق تو هیچ خاطرۀ دیگری در آن ننوشته‌ام؛ اما هیچ کدام از این خاطره‌ها تکراری نیست. فراق تو هر روز یه خاطرۀ جدید است. خدا نکند فراقت، قصۀ تکراری زندگی‌ام شود. من از این تکرار می‌ترسم. شبت بخیر خاطرۀ هر روزه‌ام! 🌴💎🕯💎🌴
🍃سرمایه آرامش وقتی که با توییم، خیالمان آسوده است که نگاه خدا به سوی ماست. نگاه خدا که به سوی ما باشد، عالم و آدم که به هم بریزد، آب در دلمان تکان نمی‌خورد. وقتی از تو فاصله می‌گیریم، خدا از ما رویگردان می‌شود. خدا از ما اگر روی بگرداند، عالم و آدم هم که پشتمان باشد، باز هم بی قراریم. با این که این حقیقت را با همۀ وجودمان درک کرده‌ایم، چرا باز هم از تو فاصله می‌گیریم؟ خودمان هم در پاسخ به این سؤال مانده‌ایم. شبت بخیر سرمایۀ آرامش! 🌴💎🌹💎🌴
🍃دست خدا ما بارها از اعتماد به خویشتن بد دیده‌ایم؛ ولی باز به خود اعتماد کرده و می‌کنیم. پس کی بناست از اعتماد به خویش پشیمان شویم؟ نمی‌دانم. کاش کسی از ما پیدا می‌شد و از فضائل اعتماد به خویش می‌گفت تا معلوم شود این اعتماد لعنتی چه حُسنی دارد که رهایش نمی‌کنیم. شکست‌های پی در پی چرا عبرتمان نمی‌شود؟ این اندازه چشم بستن به واقعیت‌ها را از کجا یاد گرفته‌ایم؟ می‌شود التماس کنم بیایی و با قدرت الهی‌ات رشتۀ این اعتماد را پاره کنی؟ شبت بخیر دست خدا! 🌴💎🌹💎🌴
🍃بهار دل ها در غیبت تو چه باید بشود که ما سرمای نبودنت را احساس کنیم؟ خودمانی‌اش را بگذار بگویم: گویی پوستمان خیلی کلفت شده که در زمستان غیبت تو بر خود نمی‌لرزیم. گمان نمی‌کنم پیش از آن که زمستان نبودنت را بفهمیم، از بهار ظهور تو خبری شود. درست می‌گویم؟ کاش عادت نمی‌کردیم به سرمای نبودنت! شبت بخیر بهار دل‌ها! 🌴💎🌹💎🌴
🍃فریاد رس بیچارگان وقتی که حرف نفس به میان می‌آید، صدای پای دشمن‌ترین دشمنان انسان به گوش می‌رسد. هیچ کدام از ما توان مبارزه با این دشمن را نداریم. برای مبارزه با دشمن‌ترین دشمنان، باید به سراغ دوست‌ترین دوستانمان برویم. ما روی این زمین دوست‌تر از تو داریم؟ تو اگر به فریادمان نرسی، چگونه از عهدۀ نفسمان بر می‌آییم؟ و اگر تو دستمان را نگیری، چگونه پایمان از دامی که نفسمان پهن کرده، رها می‌شود؟ آقا! تا بیچاره‌تر از این نشده‌ایم به فریادمان برس و دستمان را بگیر! شبت بخیر فریادرس بیچارگان! 🌴💎🕯💎🌴
🍃 دنیا و آخرتم دنیای بازی و سرگرمی، وقتی می‌شود همۀ دغدغۀ من، تو که دنیا و آخرتم باید باشی، می‌روی در حاشیه‌های زندگی. آن وقت من می‌مانم و خلوت نفس. در این خلوت جز تباهی چیزی نصیبم نمی‌شود و پناهی هم نیست که مرا از هلاکت نجات دهد. مرا با نفسم تنها نگذار که از هلاکت بیم دارم. شبت بخیر دنیا و آخرتم! 🌴💎💢💎🌴
🍃موعود خدا و باز هم جمعۀ دیگری آمد و رفت و خبری از تو نیامد. به سرعتِ جمعه‌هایی که می‌آیند و می‌روند، حادثه‌ها یکی یکی می‌آیند و می‌روند و هر حادثه به اندازه‌ای که ظلم را به تصویر می‌کشد، عطش عدالت را در دل مردمان بی‌پناه بیشتر می‌کند. حادثه‌ها هر اندازه تلخ؛ اما در پشت چهرۀ دهشتناکشان گویی خبری خوش با خود دارند. صدای پای حادثه‌ها به ما می‌گویند، شاید ظهور تو هم نزدیک باشد. شبت بخیر موعود خدا! 🌴💎🌹💎🌴
🍃پاک‌ترین بندۀ خدا روی زمین! شنیده‌ام که گفته‌اید بچه‌ها تا زبان باز نکرده‌اند، امامشان را می‌بینند. راز گریه‌های بی‌علتشان غیبت امام از نگاهشان و راز خنده‌های بی‌دلیلشان، زیارت رخسار امام است. و گفته‌اید وقتی که زبان باز می‌کنند، از یادشان پاک می‌شود این قرارهای عاشقی. از وقتی این قصۀ پرهیجان را شنیده‌ام، کارم شده غبطه خوردن به حال بچه‌ها! کاش هیچ گاه بزرگ نمی‌شدم و زبان باز نمی‌کردم. حالا که این کاش تحقق‌پذیر نیست، ای کاش به قدری خوب می‌شدم که تو با من از آن قرارهای عاشقی می‌گذاشتی. حتماً فطرت پاک بچه‌ها دلیل این همه دل دادن و دل گرفتن است. آقا! دستی به دلم بکش تا برگردم به پاکی دوران کودکی! من دلم تو را می‌خواهد. شبت بخیر پاک‌ترین بندۀ خدا روی زمین! 🌴💎🌹💎🌴
🍃موعود جمعه ها امروز جمعه بود؟ روزی که به نام تو ثبت شده؟ و باز هم آمد و رفت؟ بی آن که بیایی؟ یعنی باور کنم که این جمعه را بدون تو سر کردیم و یک هفتۀ دیگر باید به انتظار آمدنت بنشینیم؟ آقا! من گلایه ندارم از نیامدنت؛ ولی درخواست عاجزانه‌ای دارم از تو. التماس می‌کنم نگذار دنیای مادی نبودنت را برایمان عادی کند. شبت بخیر موعود جمعه‌ها! 🌴💎🌹💎🌴
🍃 جان و جهان ما هر چه داریم را باید فدا کنیم تا نام تو بالا بماند و یادت در دل‌ها زنده. همۀ ما باید بمیریم برای این که حتی لکه‌ای کوچک و کم رنگ بر قامت تو نیفتد. وای به حال کسانی که ادعای شیعه بودن دارند و لکه ننگی می‌شوند برای تو؛ آن هم لکه‌ای که از دور دست‌ها هم پیداست. کاش ما از این لکه‌ها نباشیم و یک روز به ما بگویی: شما تکۀ جان منید! شبت بخیر جان و جهان ما! 🌴🌹💎🌹🌴
🍃طبیب دل ها دلم را می‌دهم به دست تو، معاینه‌اش کن و به من بگو چرا این قدر هواییِ دنیا شده این دل!؟ دنیا چگونه باید بی‌وفایی خودش را ثابت کند که از او کنده شود و به سوی تو بیاید. به من بگو چه بر سر دلم آمده که هر چه مهربانی از تو می‌بیند، باز هم به تو وابسته نمی‌شود. این درد، درمان ندارد آقا!؟ این بیمارِ رو به موت محتاج نگاه توست. نفس الهی‌ات را بدم بر دل بیمارم تا بیدار شود از این خواب مرگ‌گونه! شبت بخیر طبیب دل‌ها! 🌴💎🕯💎🌴
🍃یاور بیچارگان وقتی از بالا به زندگی نگاه می کنم، جز تو چیزی نمی بینم. وقتی دنیا نگاهم را می گیرد و پایین می کشد، همه چیز می بینم جز تو. برای فائق آمدن بر دنیا مدد تو را می خواهم. مرا بی مدد رها نکن مولا شبت بخیر یاور بیچارگان 🌴💎🌹💎🌴
🍃امام تنها وقتی روزمره های زندگی مان به هم می ریزد، حسابی به هم می ریزیم. همه چیزها باید سر جای خودش باشد تا دلمان آرام باشد و لبمان خندان. یک بار چرا از خودمان نمی پرسیم تو کجای روزمره های زندگیمان هستی. چرا تو را وقتی در متن زندگی مان نمی بینیم به هم نمی ریزیم؟ تو چقدر مظلوم و غریبی و ما چقدر جفاکار و بی وفا هستیم. شبت بخیر امام تنها 🌴💎💢💎🌴
🌴💎🌴مولای کرم گاهی که به نعمت‌های فراوانی که دارم فکر می‌کنم، ترس و دلهره در وجودم می‌دود. چرا این قدر مرا غرق نعمت می‌کنی؟ این نعمت‌ها را نشانۀ محبتت بدانم یا اتمام حجت تو بر من است. 🌴🌾🌴 می‌خواهی حسابم را در همین دنیا تسویه کنی یا می‌خواهی دنیایی را که بر من تنگ گرفته، تحمل‌پذیرتر کنی؟ فکر کردن به نعمت‌ها عبادت است؛ اما برای من عبادتی است که پر از حیرتم می‌کند. شاید اندازۀ مهربانی‌ات را نفهمیده‌ام که این قدر می‌ترسم. آخر به خودم که نگاه می‌کنم، شایستۀ قطره‌ای از دریای بی‌انتهای نعمت‌ها نیستم. 🌴💎🌴 نکند تو دوست داری این خوف و رجا را که این گونه رهایم کرده‌ای در میان خوف استدراج و شوق محبت! همین طور است؟ و شاید می‌خواهی به من بفهمانی که چه قدر مهربان هستی تا من بیشتر عاشقت شوم. خواستم بگویم تکلیف مرا معلوم کن، دیدم شاید تو دوست داری این حیرت را! خواستم بگویم آرامم کن، 🌴🥀🌴گفتم شاید دوست داری این بی‌قراری را! ولی می‌توانم التماس کنم که مرا کمک کنی تا هیچ گاه در چاه استدراج نیفتم و لحظه‌ای به حال خودم رهایم نکنی؟! من بی‌تو می‌میرم! شبت بخیر مولای کرم! 🌴💎🌴
🌴💎🌴محک عاشقی تا کی بناست حادثه‌ها ما را به یاد تو بیندازند؟! کدام حادثه از نبودن تو سهمگین‌تر است؟! پس کی می‌رسد آن روزی که ما بدون بهانه یاد تو کنیم؟! اصلاً بدون تو چه کسی حق زندگی به ما داده؟ چرا ما بدون تو زنده‌ایم؟ تا وقتی که حادثه‌ها ما را یاد تو می‌اندازد، حقمان است که در محاصرۀ حادثه‌ها لحظه لحظه تلخی را تجربه کنیم. حادثه‌های این چنینی یعنی که خدا هنوز ما را رها نکرده است. وای از روزی که نه به یاد تو باشیم و نه حادثه‌ای احاطه‌مان کند! آن روز، روز انتقام خدا از ماست. چه قدر از عاشق نبودنمان بنویسیم و باز هم عاشق نشویم. وقت آمدنت، جز عاشقان، کسی سهمی از نجات خواهد برد؟ وای اگر بیایی و عاشق نشده باشیم! شبت بخیر محک عاشقی! 🌴💢🌴
🍃آرام جان در میان همۀ اهالی دنیا از انسان و حیوان و گیاه و کوه و دشت و ... بیشتر از همه، از آدم‌ها می‌ترسم. آدم‌ها خیلی وحشتناک‌اند. حتماً ما خودمان را به آن راه می‌زنیم که می‌توانیم در میان آدم‌ها زندگی کنیم. زندگی در میان این موجودات وحشتناک زندگی در زندانی است پر از درنده. شکر خدا هر کسی نفهمد تو خوب می‌فهمی حرف‌هایی را که می‌گویم. اصلاً غیبت تو شاهد زنده‌ای است بر ادّعای من. خدا تو را از گزند آدم‌ها می‌خواست حفظ کند که این همه سال پشت پردۀ غیبت نگهت داشته. کسی اگر به این حکمت از غیبت فکر کند وحشت از آدم‌ها سراسر وجودش را می‌گیرد. زندگی سیزده معصوم پیش از تو و شهادت یکایک آنها شاهدهای پیاپی تاریخ‌اند برای این که آدم‌ها خیلی وحشتناک‌اند. تو مگر برای انسان جز خیر و خوبی چه می‌خواهی؟ پس چرا این قدر تشنه به خون تو زیاد است؟ حتّی شنیده‌ام کسانی که در غیبت سنگت را به سینه می‌زند در ظهور به سوی تو سنگ می‌زنند. این یعنی حتّی از مدّعیان انتظار تو هم باید ترسید و من در این ترس، غرق شده‌ام. تنها یک چیز مرا از آن نجات می‌دهد: دوستی تو با من. آقا! می‌شود التماس کنم که با من دوست شوی؟ با تو اگر دوست شوم، در میان این همه وحشت می‌توانم آرام زندگی کنم. شبت بخیر آرام جان! 🌴💎🌹💎🌴
🍃 عطر خدا عشقِ همراه صدق، وقتی که در وجود کسی تجلی می‌یابد، بوی تو را در شهر می‌پراکَند. هوای شهر نفس‌گیر شده آقا! جان مردم به خطر افتاده. معلوم است به اندازۀ نیاز، عاشق صادق تو در شهر نیست. برای نجات جان مردم، باید در راه رسیدن به عشق صادقانه‌ات تلاش کنیم. بی‌شک این تلاش، واجب عینی اگر نباشد، واجب کفایی است. پس چرا این واجب الهی را فراموش کرده‌ایم؟! خودت کمک کن تا این واجب فراموش شده را احیا کنیم. شبت بخیر عطر خدا! 🌴💎🕯💎🌴
🍃همه سرمایه ام تنها دل بستن به توست که پشیمانی ندارد. هر کسی از دل بستن به تو اظهار پشیمانی کند به او خواهم گفت که یا نمی‌داند دل بستن چیست یا تو را با کسی دیگر اشتباه گرفته. این حقیقت را من که هنوز دل به تو نبسته‌ام می‌فهمم. پشیمانی از دل بستن، حس کسی است که همۀ سرمایه‌اش را باخته و ورشکسته شده، مگر انسان جز دلش سرمایۀ دیگری هم دارد؟ نخواه حتی یک بار دیگر ورشکستگی را تجربه کنم. شبت بخیر همۀ سرمایه‌ام! 🌴🕯🥀🕯🌴
🌴حصن حصین خدا🌴 قطره قطره باران محبتت می‌بارد روی سرم. ذره ذره هوای عشقت تازه می‌کند ریه‌های عاشقی‌ام را. تکه تکه جان می‌دمی در جسمی که از نامرادی‌های روزگار خسته است. 🌴💢🌴آقا! دنیا بی‌رحم‌تر و بی‌رحم‌تر از آنی شده که فکرش را می‌کردم. من از این دنیای بی‌رحم می‌ترسم. دنیای بی‌رحمی که خودش را مهربان‌تر از مادر جلوه می‌دهد، ترسناک‌تر از دنیایی است که خوی درندۀ خویش را به عیان نشان می‌دهد. من گرفتار این دنیا شده‌ام و دلم پر شده از وحشت. 🌴💢🌴کاش باران محبتت تندر می‌بارید و هوای عشقت بیشتر می‌شد و تنم پیش از این لایق جانی می‌شد که در آن می‌دمی. در برابر این دنیا جز با عشق تو نمی‌شود دوام آورد. مرا به قلعۀ عشقت راه بده. شبت بخیر حصن حصین خدا! 🌴💎🕯💎🌴 🌴💢🌴
🌴🌾🌴خیر شب و روزم اگر فرصت شب بخیر گفتن را از من بگیری، شب‌ها به دل‌خوشی کدام گفتگو باید سر به بالین بگذارم؟! چند وقت یک بار چه خوب معلوم است که مرا یاد این نعمت بزرگ می‌اندازی. آری، در دل یک نعمت که باشی و عمر نعمت کمی طولانی که بشود، ایمانت باید قوی باشد تا نعمت برایت تکراری نشود. وای به حال کسی که نعمت برایش عادی می‌شود و این یعنی افتادن در درۀ غفلت! 🌴💎🌴من هر شب به تو شب بخیر می‌گویم و می‌خوابم، یعنی به محبوب‌ترین بندۀ خدا روی زمین، رشتۀ اتصال میان ما و خدا، واسطۀ فیض‌هایی که از آسمان به زمین می‌رسد و به مثَل اعلای خدا در میان خلایق. کم نعمتی نیست این شب بخیر گفتن‌ها، و اگر تو عنایت نکرده بودی، مگر من حتی به اندازۀ ذره‌ای لیاقت این نعمت را داشتم؟! هر وقت غافل شدم از این نعمت، بر سرم فریاد بزن. می‌ترسم که آخرش این غفلت، مرا محروم کند از این نعمت. شبت بخیر، خیر شب و روزم! 🌴💎🌴