🍃🌸🍃💐🍃
#دلنوشته
🌸 کودکیهایم را که مرور میکنم، یاد خواستهها و آرزوهایم و گاه حسرتهایم می افتم...
بعضی لباسها را، بعضی خوراکیها را و بعضی بازیها را خیلی دوست داشتم؛ اما هیچوقت جرأت نمیکردم بیان کنم ... گاهی والدین طوری رفتار میکردند که گویی کار من و انتخاب من و خواستهی من، احمقانهترین کار دنیاست!!!! درحالیکه من فقط یک کودک بودم و به اندازهی کودکی خودم میفهمیدم و میخواستم؛ و نگاه بزرگسالانه به قضایا نداشتم ... حالا که به آن دوران نگاه میکنم هنوز آن احساسات را با تمام وجود حس میکنم...
🌸 مادرهای مهربان... گاهی به بچههای مان آزادی انتخاب بدهیم حتی اگر مطمئنیم دارند اشتباه میکنند ... درد حاصل از نتیجهی این اشتباه، شیرینتر از حسرت تلخ عدم آزادی در تصمیم و عمل است... این آزادی عمل به بچه شخصیت، حریت، عزت نفس و اعتماد به نفس میدهد و او را برای زندگی بهتر در بزرگسالی آماده میکند.
@talangor_madaraneh
هدایت شده از تلنگر مادرانه
#دلنوشته
🌸برایش غذایی که خیلی دوست دارد درست کردهام. با لذت میخورد 😋
من هم غرق تماشایش میشوم.😍
🌸 از اینکه میوهی دلم، غذایی را که با عشق برایش پختهام، با اشتها میخورد، از ته دلم مسرور میشوم.😊
نمیدانم او بیشتر لذت میبرد یا من ...
🌸 غذا که تمام میشود، شادمان بسوی بازی میدود. و من میمانم ...
حتی یک تشکر کوچولو هم نکرد ...
اما هنوز دوستش دارم❤️
🌸 خدایا
چقدر نعمت عطایم کردهای ...
و من چقدر سهل انگارانه و سربههوا، فقط خوردم و از پی دل مشغولیهای بیارزش دنیا رفتم...
اما تو به سبب ناسپاسیام، هیچگاه نعمتت را از من دریغ نکردی ...
🌸 الهی العفو ...
@talangor_madaraneh
#دلنوشته
🌸 خدایا با تمام وجود اعتراف میکنم، یکی از شیرین ترین لحظات #مادرانه وقتی است که کودکت را تماشا میکنی، در حالیکه او در خوابی شیرین فرو رفته است.
آنقدر لذت میبری که گویی خودت خوابیده باشی؛
و تمام خستگی از وجودت بیرون میرود.
🌸 با همان چند دقیقه نگاه، تمام سختیها و چالشهای آن روز را فراموش میکنی ..
🌸 و هر شب دوباره و دوباره با خود میگویی: فردا مادر بهتری خواهم بود...
🌸 #خدای_من ...
خدای مهربان من ... میدانم که تو نیز هرشب موقع خواب، مرا به دیدهی رحمت مینگری که نعمت خوابی آسوده در کنار عزیزانم را ارزانیم میداری. از تو ممنونم ❤️🌺
@talangor_madaraneh
🌺🍃
🍃
#دلنوشته
💖خدایا، ممنونم که مرا مسئول پرورش موجودی کردی که روح و جسمش در اوج لطافت است و بزرگترین نیاز او محبت ...
💖 باید به او عشق بدهم و از کنارخواسته های کوچکش نباید آسان بگذرم که پاسخ به آنها، پاسخ به احساس امنیت اوست.
💖 او فراتر از آن چیزی که فکر میکنم میفهمد
و در آغوشم راحتتر از آن چیزی که فکرمیکنم آرام میگیرد...
💖عاشق آنم که با او صحبت کنم، هرچند شاید زبانم را نفهمد و فقط با لبخندی پاسخ دهد..
💖او را با تمام وجود در پناه خودم و در آغوش امن خودم میپرورم چرا که او امانت گرانقدر تو در نزد من است و اکنون من مسئول تمام نیازهایش هستم ...
💖 خدای مهربانم...
مطمئنم روزی پاداش تمام نگاهها و تلاشها و مهربانی هایم را خواهی داد؛ زیباتر و باشکوهتر از آنچه میاندیشم.
@talangor_madraneh
🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃
#دلنوشته
🌺خدایا ...
تو را شاکرم بخاطر تمام شب بیخوابیهایم در کودکی فرزندم ... و تمام اذیت شدنها در راه رشد و تربیت هفت سال اول او ... و همهی استرسها و دل مشغولی هایم برای نوجوانی و جوانی و آینده اش ... و در نهایت بخاطر موهایی که سپید کردم تا قامتش رشید و اندیشهاش بارور شود...
🌺 چرا که خیلیها در زندگیشان هرچه بیخواب ماندند و دویدند و رنج کشیدند ... حاصلش اندوختهای از زر شد که در سالخوردگی توان لذت بردن از آن را ندارند و اگر هم دارند زمانی باقی نمانده ...
🌺 اما من تکتک لحظههای عمرم را زندگی کردم و در رنجهایم نیز شاکر بودم و لذت بردم ... و در سالخوردگی فرزندانی خواهم داشت که دستگیرم خواهند بود و بعد از رفتنم باقیات صالحات ...
🌺 الحمدلله علی کل نعمة ...
@talangor_madaraneh
🌺🍃
🍃
#دلنوشته
🌺 میگویند ذکر دوا و شفاست، ذکر جلای قلبهاست ...
🌺 مگر نه آنکه ذکر فقط یاد خداست .. ذکر همان درک حضور خداست ...
🌺 اگر همین است، من بعنوان یک زن خانهدار دائما در حال ذکرم ...
*پای گاز که آشپزی میکنم: اجرنا من النار یا مجیر...
*خانه را که جارو میزنم: اللهم طهر قلبی...
*برای فرزندانم غذا میپزم: اللهم ارزقنی من نعمات الجنه..
* درب خانه را قفل میکنم که کوچولو ناغافل بیرون نرود: اللهم احفظنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید ..
* با کودکانم بازی میکنم: الهی اعوذ بک من الغفلة و اشتغال باللهو و اللعب ...
* خانه را مرتب میکنم: اللهم اجعل اوقاتی بخدمتک موصوله ..
* دست نوازش بر سر کودکانم میکشم: اللهم عاملنا بفضلک ..
از خطایشان درمیگذرم: و لا تعاملنا بعدلک
نامهربانی همسرم را میبخشم: یا غفار الذنوب ..
و ...
🌺 و لحظهای را نمیتوانی در خانه داری و مادری کردن بیابی که ذکری در آن نهفته نباشد و در واقع تو را به "یاد خدا" نیندازد...
🌺 الحمدلله علی کل حال ...
@talangor_madaraneh
هدایت شده از تلنگر مادرانه
#دلنوشته
🌸 خدایا با تمام وجود اعتراف میکنم، یکی از شیرین ترین لحظات #مادرانه وقتی است که کودکت را تماشا میکنی، در حالیکه او در خوابی شیرین فرو رفته است.
آنقدر لذت میبری که گویی خودت خوابیده باشی؛
و تمام خستگی از وجودت بیرون میرود.
🌸 با همان چند دقیقه نگاه، تمام سختیها و چالشهای آن روز را فراموش میکنی ..
🌸 و هر شب دوباره و دوباره با خود میگویی: فردا مادر بهتری خواهم بود...
🌸 #خدای_من ...
خدای مهربان من ... میدانم که تو نیز هرشب موقع خواب، مرا به دیدهی رحمت مینگری که نعمت خوابی آسوده در کنار عزیزانم را ارزانیم میداری. از تو ممنونم ❤️🌺
@talangor_madaraneh
🍃🍃🌸🍃🍃
#دلنوشته
#جهاد
🌹جهاد فرزندآوری فقط این نیست که خودمون بچه بیاریم؛ گاهی خیلیا به هر دلیلی نمیتونن اقدام به فرزندآوری بکنن.
بنابراین یکی از کارهای مهمی که میتونند برای تبلیغ و حمایت از فرزندآوری انجام بدند، اینه که خانمهای دغدغهمند و خواهران بزرگوار هر کسی رو دیدن از اطرافیان و همسایه ها که بارداره حتما به کمکش بروند.
🌹 هرچقدر که میتونید بهش کمک کنید. مثل پروانه دورش بچرخید و نیازهاش رو برطرف کنید. اصلا نگید که اون غریبه هست یا من باهاش ارتباط ندارم و...
🌹 این یه جهاد مقدس هست. برید کمکش. براش غذا درست کنید. خونش رو جمع و جور کنید. احوالش رو بپرسید و بهش آرامش بدید. مراقب بچه های دیگش باشید.
🌹 این کار یه پشتیبانی جهادیه و از خیلی از کارهای خیر دیگه ارزشمند تره. یه عبادت عالی محسوب میشه و نگاه خدا رو شاملتون میکنه.
❇️ آقای عزیز! اگه خانومت باردار شد اول از همه ازش تشکر کن و براش گل و شیرینی بخر. حسابی تحویلش بگیر. تو کارهای خونه کمکش کن، بار اضافی روی دوشش نذار و بهش محبت کن.
❇️ باید طوری رفتار کنی که ذره ای آب توی دل خانومت تکون نخوره. مراقبش باشی و هر کاری که برای راحتیش میتونی انجام بدی رو دریغ نکنی. این میشه معنای بچه هیئتی انقلابی و ولایی بودن، وگرنه مشکی پوشیدن و تسبیح دور دست انداختن، بدون برداشتن گام عملی برای ولایتپذیری، به هیچ دردی نمیخوره.
@talangor_madaraneh
#دلنوشته
🌸 خدایا هزاران بار شکر که لذت مادری رو بهم چشوندی ...
💚 خدایا...
بحق زائران اربعین و بحق صاحب اربعین، دامن تمام بانوان آرزومند رو سبز کن و بحق علیاصغر حسین، تا قبل از اربعین سال بعد چشم اونها رو با بغل گرفتن یه نوزاد سالم و صالح روشن بگردان.
🌸یه آمین بگو و برای دوستانت بفرست.
هرچی آمین بیشتری پای یه دعا باشه به استجابت نزدیکتره انشاءالله ...
@talangor_madaraneh
هدایت شده از تلنگر مادرانه
#دلنوشته
وقتی خداوند تازه یک نوزاد به تو هدیه داده:
🌸 ساعت ۱ نیمه شب است؛ بالاخره بعد از کلی نق و گریه خوابید 😊
🌸 یک ساعت بعد با جیغ بیدار شد، آخی دلش درد گرفته، آروق داره 😅
بعد از نیم ساعت تلاش، دوباره خوابید 🙂
🌸 دو ساعت بعد با گریه ملیح دوباره بیدار شد، آخی گرسنه شه😋
بیست دقیقهای شیرخورد و خوایبد 🙂
🌸 یک ساعت بعد با تکان دادن دست پا و کج و کوله کردن کمرش دوباره بیدار شد 😕
آخی پوشکشو خیس کرده 💦باید عوضش کنم.
🌸 الله اکبر ...
پاشو خانومم ... اذان صبحه ...
🌸 خدایا
همینقدر شب زندهداری را بجای نماز شب از من میپذیری؟
@talangor_madaraneh
🌺🍃🍃🍃
#دلنوشته
🌺 امروز آدینهای دیگر از راه رسیده و دلمان دوباره هوایتان کرده یا صاحب الزمان...
یک هفته را بیقرار میگذرانیم و زنده میمانیم تا بلکه جمعه برسد و تو بیایی ...
🌺 در فراغت به انتظار ایستادهایم اما زانوی غم بغل نمیگیریم ...
ما مادران منتظر، سربازانت را با نام تو و به یاد لب عطشان جدت بزرگوارتان حسین شیر میدهیم و در دامان پاک مان پرورش میدهیم، تا بلکه ما را در سیاههی یارانت بنویسی و آنهنگام که آمدی، در پیشگاهت سربلند و روسفید باشیم.
اللهم عجل لولیک الفرج
@talangor_madaraneh
🌺🍃🍃🍃
#دلنوشته
🌺 هر از چندگاهی متنهایی دست به دست میشود با این مضمون که مادرهای قدیمی چقدر "مادر" بودهاند و چقدر مهربان و چقدر فداکار ...
بدون امکانات و با دست خالی هفت هشت تا بچه را بزرگ میکردند و آخ هم نمیگفتند.
🌺 باشد، همهاش قبول؛ اما چرا این را بر سر مادرهای دهه هفتادی و هشتادی میزنید؟
بخدا این مادرها هم کم سختی ندارند..
قبول که قدیمها ماشین لباسشویی و ماکروویو و جاروبرقی و ... نبود اما اعصاب راحت و آرامش ذهنی و خانههای بزرگ و باصفا و دهها چیز دیگر وجود داشت که فرزند پروری را بسیار سادتر از امروز میکرد.
🌺 باور کنید در آپارتمانهای کوچک پنجاه شصت متری و نهایتا نود متری دو تا سه تا بچه را کنترل کردن خیلی سخت است. قدیمها مادر صبحانه بچه را که میداد او را نمیدید تا ظهر موقع ناهار! بعدازظهر هم همینطور! بچهها یکسره در کوچه و حیاط و خانه همسایه مشغول بازی بودند. اما حالا صبح تا غروب در چارچوب محدود خانه روی اعصاب مادر رژه میروند!
🌺 قدیمها بچهها با بازی کردن در بیرون از خانه آنقدر کالری میسوزاندند که نه معضل چاقی و اضافه وزن داشتند و نه از آنطرف مشکل بدغذایی و بیاشتهایی، که مادر یکسره نگران کمبود ویتامین بچه باشد!
🌺 قدیمها مادر نگران خوراک فکری مسموم بچه نبود که از اینترنت و ماهواره و دوستانی که در خانوادههای ضدفرهنگ بزرگ شده بودند متاثر بشود!
🌺 و هزار تا تفاوت ریز و درشت دیگر که که شمارهاش در ذهن نمیگنجد!
خواهش میکنم مادران جدید را هم درک کنید. به ما حق بدهید گاهی عصبی و خسته و کلافه شویم، به ما حق بدهید گاهی از دستمان در برود و نیمساعتی تبلت و گوشی دست بچه بدهیم! به ما حق بدهید خودمان را همردیف مادرهای قدیمی، "مادر" خطاب کنیم... زحمات ما را نیز ارج بنهید و ازرش مادریهایمان را کم نپندارید.
@talangor_madaraneh