🌸🍃 یک خانم مدیر
پسرش را برای نماز صبح صدا کرد ولی بیدار نشد، پس از پایان نمازش باز او را صدا زد، بیدار نشد
خانم مدیر به محل کارش رفت و پسرش را برای رفتن به دانشگاه بیدار نکرد ..
⏰ ساعت 9صبح پسرش امتحان داشت
ساعت 9و نیم که بیدار شد با مادرش تماس گرفت گفت: مادرم به امتحان نرسیدم، چرا بیدارم نکردی؟!!
🔷 گفت :وقتی دیدم در امتحان آخرت مردود شدی امتحان دنیا دیگر برایم اهمیت نداشت ...
#تلنگر
#اللھمعجللولیڪالفرج
https://eitaa.com/joinchat/4031053883Cc0e0f26e0f
🐶🐾🐶
🐾🐶
🐶
#تفکر
📌خانم همسایه مون همسن منه. وقتایی که من و بچهها باهم زندگی رو تجربه میکنیم، اون وقتشو با جونیور میگذرونه!
👨👩👧👦 وقتی ما با خونواده مون میریم پیکنیک
🐕🦺 اون جونیورو میبره پیاده روی!
👨👩👧👦 وقتی من بچهها رو میبرم حموم
🐕🦺 اونم جونیورو میبره حموم!
👨👩👧👦 وقتی من برای بچهها اسباب بازی وخوراکی میخرم
🐕🦺 اونم برا جونیور غذا و وسیله بازی میخره!
👨👩👧👦 وقتی من اتاق بچهها رو مرتب و تمیز میکنم
🐕🦺 اون کثیف کاریای جونیورو تمیز میکنه!
👨👩👧👦 وقتی من برای آیندهی خودم و کشورم دارم «انسان» تربیت میکنم
🐕🦺 اون داره عمر و زحمتش رو به پای یه سگ میذاره!
📌 وقتی هم بهش میگم چرا بچه نمیاری؟ میگه من نه وقشتو دارم نه پولشو!!!
📌بگذریم از انواع بیماریهای جسمی که سگ به خونهها میاره و خود کشورهای خارجی اثباتش کردند و بگذریم از برکتی که از زندگیها میره، وقتی یه نجاست محض روی تخت خواب و مبل و فرش راه میره ...
📌 خودم حس خوبی به این مقایسه ندارم؛ اما برای تبیین حقیقت برای بعضیا، این مقایسهها لازمه!!!
برای کسایی که از گرونی مینالن و میلیون میلیون هزینهی غذای سگ و دامپزشکی و واکسن و ... میکنند!! و از زمان نداشتن مینالن و ساعتها سگشونو میبرن پیاده روی یا با ماشین میگردونن!! و میگن تربیت کردن سخته و مهارت و زمان میخواد، ولی ساعتها زمان صرف آموزش سگشون میکنن!!!
📌 و برای بعضیهایی که سر تو برف کردن و متوجه نیستن که ورود فرهنگ نگهداری از سگ در خانه، به کشورمون؛ فقط برای فروپاشوندن کانون گرم خونوادهی ایرانیه. چه با عدم فرزندآوری، چه از بین بردن برکت در زندگی و چه با کمرنگ کردن محبت بین اعضای خانواده.
@talangor_madaraneh
🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃
#تربیت_فرزند
🌺 دیشب تولد کوچولوی مامان بود. و عمه خانوم یه عروسک قشنگ و نسبتا گرون گرفته بود که تو یه جعبه بامزه، تلفیقی از تلق و کارتن، بسته بندی شده بود.
🌺 مدت زمانی که دخترم اختصاص داد به بازی با عروسک، ده دقیقه بود!!! چون عروسک اول تا آخر عروسکه و بجز خاله بازی کار دیگهای نمیشه باهاش کرد!
🌺 در عوض، یک ساعت بهمراه دوستانش با جعبهی خالی عروسک سرگرم شد😄 گاهی توش اسباب بازی پر میکردن، گاهی میشد جعبه سحرآمیز برای خانم جادوگر، گاهی خونهی آدم کوچولوها! حتی کلاه فضانوردی و ...
🌺 غرضم بیان میزان جذاب بودن اسباب بازی برای بچههاست. اسباب بازیای برای بچهها مفید و جذابه که بتونن توش خلاقیت خودشونو بکار بگیرن، نه اینکه چقدر گرون و شیک باشه!!
🌺 بچهها نیازی به اسباب بازی گرون ندارن. یه جعبه خالی و دو تا همبازی، روزشونو میسازه 😊
@talangor_madaraneh
🌷🍃
🍃
وقتی دارید با توجه و تمرکز راز بقا میبینید و یهو کوچولوی یک سال و نیمه تون با انگشت به شیر اشاره میکنه و میگه:
ماماااان پیشوئه 😃
قیافه من: 😍
قیافه شیره:😐🦁
قيافه راوى: 😂😂
@talangor_madaraneh
💕 « خبر خوش ناتمام»
💕از وقتی امام زمان ظهور کرده چند روز مانده به دهه کرامت، بلند می شویم با بچه ها می رویم سفرِ دوره ای،قم،مشهد و بر می گردیم شیراز.
💕حاج عبدالله اسکندری شده نماینده امام در شیراز. بعد از رجعت مردم او را که می دیدند دست می کشیدند روی سر و گردنش، دست هایشان می خورد به شهیدی که با پای خودش برگشته بود و متبرک می شد.شیراز دیدنی شده بود.
💕دیگر نگران مدرسه رفتن بچه ها نیستیم چون بیست و پنج حرف دیگر علم را امام با خودش آورده!! بساط آن سیستم درب و داغان آموزشی برچیده شده،مسجد شده خانه دوم مردم،مدرسه و دانشگاه و....باظهور امام زندگی هایمان زیر و رو شده.
💕 آپارتمان ها توی طرح جدید همه تبدیل به خانه ویلایی شدند،حالا عین آدم ها روی زمین زندگی می کنیم،با اینکه پیشرفت زیادی کردیم اما مشکلات توسعه یافتگی را نداریم.
💕امام که آمد همان روزهای اول دست منافق ها رو شد!!!مسجدها و دکان هایشان تعطیل شد و دیپورت شدند آن جا که عرب نی انداخت. مردم حالا با یک نگاه عادی منافق را از مومن تشخیص می دهند.آنقدر حضورشان کم رنگ شده که بود و نبودشان فرقی ندارد.
💕خیلی چیزها عوض شده، آن قبل ها چقدر اختلاف علما می شد و مراجع نظراتشان باهم فرق داشت، الحمدلله با آمدن امام بساط اختلافات هم برچیده شد و نجات پیدا کردیم، چه حال و روزی داشتیم، الحمدلله که گذشت. بماند که موقع ظهور، بعضی چقدر جلو امام مقاومت کردند،آدم هایی که روزهای غیبت اشکشان برای امام دم مشکشان بود باید می دیدید چطور جلوی امام ایستادند.
💕 هر سال سفر دوره ای دهه کرامتمان را از قم شروع می کنیم، نگران اسکان و غذا نیستیم، فراوانی آن قدر هست که این چند وقت بعد ظهور کسی از فقر حرفی نزده و مردم به صدقه و قرض نیازی ندارند،خدا رحمت کند کاش خیلی ها بودند این روزها را می دیدند. ملت برای پذیرایی و اسکان زائرها دست و سر می شکنند.مهدی زین الدین با امام رجعت کرده و با بچه های بسیج ونیروهای جهادی شهر به طول بلوار پیامبراعظم یک موکب بزرگ زده، موکب امام زمان، همه هیئت های قم را یکی کرده!حتی آن ها که راه را عوضی رفته بودند. هیچوقت یادم نمی رود وقتی شنیدم مهدی زین الدین آمده. توی سفر اولمان رفتیم بلوار پیامبر اعظم فاصله میان حرم تا جمکران را نمی فهمیدیم چطور می گذرانیم.توی مسیر توی موکب امام زمان مهدی زین الدین را دیدیم،توی آن شلوغی عین ماه می درخشید، با برادرش مجید. اصلا دست خودمان نبود، ما چقدر آدم های خوشبختی بودیم که فرصت دیدن رجعت را پیدا کردیم. خیلی از شهدا را دیدیم،مهدی لطفی نیاسر هم بود.
💕کاش زودتر از این ها امام زمان آمده بود، تا قبل از او داشتیم یک جهنم واقعی را تجربه می کردیم، جای خیلی ها خالی که نیستند این روزها را ببینند. ما بعد ظهور بارها امام را زیارت کردیم، با جمع های مختلف رفتیم دیدنشان.
💕پارسال سفر دهه کرامت، مشهد توی حرم امام رضا مهدی رسولی قبل از ورود امام به حرم داشت مدیحه می خواند، ردیف های جلو شهدا نشسته بودند، رو به جمعیت و با دسته ها و حلقه های گل مورد استقبال مردم قرار گرفته بودند، از بینشان محمود کاوه، یوسف کلاهدوز، وشهید محرابی را شناختم با یکی از شهدای حشد الشعبی که فیلم لحظه شهادتش را دیده بودم !اسمش را نمی دانستم!!باورم نمی شد این ها را یک عمر توی عکس ها دیده بودم و توی کتاب ها خوانده بودم.مردم از شهدایی که رجعت کرده بودند درباره شهادت و رجعتشان می پرسیدند حال ما مثل آدم هایی بود که اصحاب کهف را بعد ازسیصد سال دیده بودند!!!
💕غرق دیدن شهدا بودیم که همهمه ای شد و با سلام و صلوات، امام و نایب امام وارد شدند، بیشتر مردم از شدت هیجان و شوق بالا و پایین می پریدند و گریه می کردند. چهره حاج قاسم و حاج احمد متوسلیان و محسن حججی بین ملازم های امام از همه دیدنی تر بود. مردم حق داشتند هیجان زده باشند این همه زیبایی را ما کجا دیده بودیم.....
💕تلفنم زنگ می خورد و رشته کلام از دستم می رود!!!چرااا حالا؟ درست عین خواب ها که جای حساسش می پری و....
دوباره بر می گردم به دوران غیبت کبری!
هیچ چیزی دست نخورده! خانه ها، مدرسه ها، مسجدها، توسعه یافتگی! وتوی گلزار شهدای قم و مشهد و شیراز پر است از شهید...
💕چقدر به شنیدن یک خبر خوب بزرگ محتاجیم.مثلا یکی زنگ بزند و بگوید:
امام زمان ظهور کرده.
✍دلنوشته های طیبه فرید
🍃🍃🍃
🍃🌺
🍃
#تلنگر
🌺 مامان میشه یه بستنی دیگه بهم بدی؟
🌸 نه عزیزم، برای امروز یکی کافیه،
فردا یدونه دیگه میتونی بخوری
🌺من همین الان میخوام
🌸نه دخترم، گفتم فردا
🌺اگه فردا ندادیش چی؟!
🌸یعنی به مامان اعتماد نداری؟!
☘بعد از گفتن این جمله به فکر فرو میروم ... آیا ما هم به خداوند اعتماد نداریم؟ وقتی وعده داده 《نحن نرزقهم و ایاکم》
@talangor_madaraneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با اینکه رفتارهایم جلوی فرزندم خوب بوده، پس چرا خوب تربیت نشده؟!
👌پاسخ کلیدی و مهم به مشاورۀ یک مادر
➕راهکار اصلی در تربیت فرزند
🎤 #استاد_پناهیان
https://eitaa.com/joinchat/2463760629C0c50fb9d9c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘یکی از زیباترین لذت هایی که خدا روزی بشر کرده 😍😊❤️
☘این تصاویر رو به اونایی که سگ و گربه رو جایگزین این فرشته ها میکنن نشون ندید😉
بذارید توی جهالت مدرن خودشون بمونن! 😏
@talangor_madaraneh
🔸🔹🔶🔷
🔹🔶🔷
🔶🔷
🔷
#تفکر
🔻 من که عمرا بچه بیارم خواهر. خودتو ببین، نه استراحت و تفریح داری، نه شغل و درآمد درست و حسابی، نه خواب شب .... اینم از وضعیت سلامتی و هیکل و ...
........... چند سال بعد ..........
🔺 سلام خواهر احوالت چطوره؟
🔻چه حالی چه احوالی؛ یه عمر تو اون شرکت زحمت کشیدم، چشمام از پشت کامپیوتر نشستن ضعیف شد، ديسک کمر گرفتم، دچار اضافه وزن و قند خون شدم؛ آخرشم با یه بهونه بیخود انداختنم بیرون.
الان از فشار عصبی همش دارم قرص میخورم. حوصله هیچکسو ندارم.
یه نفر هم نیست یه لیوان آب بده دستم☹️
خودت چطوری؟ بچههات چطورن؟
🔺 ما خوبیم خداروشکر. دیشب بچهها اومده بودن، خونه از سروصدای نوههام حسابی شلوغ و پرجنب و جوش شده بود. خداروشکر زود به زود بهمون سر میزنن؛ وقتی خونه مون هستن خیلی حالم خوب میشه؛ خیلی وقته دیگه قرصامو هم نخوردم، دکتر میگه دیگه احتیاجی نیست.😊
@talangor_madaraneh
#مادرانه_های_من
👈 یادتونه چند وقت پیش هستی بهم گفته بود نمازهام رو اگه یادم رفت، بهم یادآوری کن؟ راستش خوشحال شده بودم، اما میدونستم که اگه از این فرصت، بد استفاده کنم، ممکنه از درخواستی که ازم کرده، پشیمون بشه😁
واسه همین فرداش ازش پرسیدم: هستی جان، منظورت از اینکه نمازهات رو بهت یادآوری کنم، چی بود؟ یعنی تا مطمئن نشدم نمازت رو خوندی، رهات نکنم؟ یا اینکه میخوای فقط یه بار یادآوری کنم؟
گفت: فقط یه بار.
و گفتم: باشه.
و از اون موقع دارم خیلی با احتیاط از اون کوپنِ یه بار یادآوری استفاده میکنم 😊 یعنی حتماً دقت میکنم که همون یه بار یادآوری رو تو موقعیتی انجام بدم که حروم نشه😁 مثلاً مشغول کار دیگهای نباشه که تا تموم شدنش، دوباره یادش بره. یا سعی میکنم تا ضروری نشده ازش استفاده نکنم و تا جای ممکن جور دیگهای بدون یادآوری مستقیم، توجهش رو به نماز جلب کنم😉:
هستی: مامان! موافقی یه فیلم ببینیم؟
✅ من: آره، به نظرم بعد از اینکه نمازمون رو خوندیم، وقت مناسبیه.
✅ دخترم! میگم... جانمازم رو جمع کنم ببرم یا لازمش داری؟
✅ بذار صدای تلویزیون رو بیشتر کنم، الاناست که دیگه اذان🕍 بگن.
✅ وای که چقدر این نماز بهم چسبید😍... کمتر پیش میاد بتونم اینقدر با توجه بخونم.
کاش بدونیم که حتی اگه بچهها اینو بهمون نگن، کوپنهای یادآوری و تذکرهای ما واقعاً محدوده و لازمه اونها رو با وسواس، دقت و احتیاط مصرف کنیم. رعایت همین نکتهی ریز باعث میشه مدااام صدامون رو مخ بچههامون نباشه و شنیدن و پذیرش حرفهای مهممون براشون آسونتر بشه😇
شما معمولاً از چه راههای جایگزینی به جای تذکر و امر و نهی مستقیم استفاده میکنین؟ اگه بهش فکر نکردین، حتماً وقت بذارین و بهش فکر کنین، ارزشش رو داره😉
#تربیت یه فرآیند نامحسوسه
eitaa.com/tarbiatenaamahsoos
تلنگر مادرانه
#مادرانه_های_من 👈 یادتونه چند وقت پیش هستی بهم گفته بود نمازهام رو اگه یادم رفت، بهم یادآوری کن؟ را
پ.ن.
بسیار دنبال کردن این کانال رو توصيه می کنم. واقعا مطالبش عالی و مثالهاش کاربردی هستن.
🌺🌺
🌺
#تربیت_فرزند
🌺 یه مورد کاملا تجربه شده در زمینه تربیت کودک زیر دو سال و حتی زیر ۴ سال رو بشنوید:
🌺 دقت کردید بچهها بخاطر یک مسئله یکسان ( چه خواستن یه اسباب بازی خاص باشه یا مقاومت در برابر دستشویی رفتن یا دعوا با خواهر و برادر، رفتن به پارک و ...) گاهی گریه و بیتابی میکنن و گاهی نه.
پس این گریه قطعا منشأ دیگهای داره که باید اونو پیدا کرد.
🌺 اینکه با تهدید و تنبیه و تشویق و باج و ... بخوایم هرطور شده گریه بچه رو بند بیاریم مشکلی رو حل نمیکنه.
بلکه باید ریشه و عامل گریه رو پیدا کنیم. که گاهی از نظر ما بسیار سطحی و ناچیزه.
🌺 مثلا بچهها دم ظهر که میشه سر اسباب بازی دعوا و گریه میکنن اما بعدازظهرها بیشتر باهم کنار میان یا نوبتی کردن یا خنده و ... چرا؟ خیلی راحته چون دم ظهر گرسنه هستن. و من اگر برم و با هر ترفندی مشکل اسباببازی رو حل کنم، مادر موفق و زیرکی نبودم. بلکه قبل از این مراحل، باید اونها رو سیر کنم، مطمئنا خودشون در این زمینه باهم کنار میان.
🌺 با یکم دقت #مادرانه براحتی میشه عامل این گریههای لجبازانه رو پیدا کرد. عواملی مثل گرسنگی، خواب آلودگی، محیط جدید و نیاز به احساس امنیت بیشتر، احساس شرم یا خجالت، ترس، نیاز به توجه و ...
@talangor_madaraneh
🌸🍃
🍃
#تلنگر
🌸 مامان خدا زورش از همه بیشتره؟
☘بله عزیزم، خدا از همهی همه قویتره.
🌸 اما من فکر میکنم کرونا از خدا هم قویتره.
☘چرا عزیزم؟؟!!
🌸آخه وقتی کرونا اومد، تا گفت ماسک بزنید، همه به حرفش گوش کردن؛ زن و مرد و کوچیک و بزرگ، تو سرما و گرما و خیابون و اداره و مدرسه و ... همه ماسک میزدن، و هرکس به حرف کرونا گوش میکرد، آدم باکلاستر و باشعور تری حساب میشد
اما خدا هر چی میگه حجاب بپوشید و حیا داشته باشید، هیشکی گوش نمیده، تازه هرکی بیشتر گوش نمیده میگن باکلاستره!
☘ چی بگم ...
🌸 تازه وقتی گفت با هم دست ندید و بغل و روبوسی نکنید، همه گوش کردن؛ حتی آقایون با هم و خانوما باهم دست نمیدادن.
اما خدا هرچی میگه با نامحرم دست ندید و روبوسی نکنید، هیچکی گوش نمیده!
مامان مطمئنی زور کرونا از خدا بیشتر نیست؟!
@talangor_madaraneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣حجکم مقبول
❣ سعیکم مشکور
❣اللهم ارزقنا چند تا از این حاجیه فندقیا 😍
@talangor_madaraneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تأمل
🔹 آیندهی بازیگر معروف ایران، آیندهی خیلی از زنان و مردان جامعه مون در ببیست سی سال دیگه خواهد بود.
🔹 بدون غرض و منصفانه گوش کنید.
و برای همهی کسانی که فکر میکنید آیندهی تنها و غریبی خواهند داشت، بفرستید.
🔹فکر کنم ارزشش رو داره آدم الان یه مقدار سختی را تحمل کنه، تا در کهنسالی در آغوش گرم خانواده و عزتمند زندگی کنه.
@talangor_madaraneh
🐬اگه گفتید تفاوت خوابیدن نینیها با آدم بزرگا چیه؟
نینیا اول میخوابن بعد چشماشونو میبندن
اما آدم بزرگا اول چشماشونو میبندن بعد میخوابن😄
🐬حالا اگه گفتید چرا؟
چون نینیا میخوان تا نهایت انرژی که دارن بیدار بمونن و زندگی کنن.
اما خیلی از آدم بزرگها میخوان چشمهاشونو ببندن و از زندگی فرار کنن.
🐬 زندگی رو سخت نگیریم و از لحظههامون لذت ببریم. مثل دوران شیرین بچگی😊
@talangor_madaraneh
🍃🌺🍃
🌺🍃
🍃
#تجربه
🌺 بچه اول: مامان، من اینو نمیخورم.😖
مامان: عزیزم، دورت بگردم یه قاشق بخور خوشت میاد.😊
ممممم. خوشم نیومد😣
بیا قند عسلم بیا یه قاشق دیگه بخور، برات جایزه میگیرما.😃
ممممم. دیگه نمیخورم.بسه😫
بیا یکی دیگه بخور، گرسنه میمونیا، لولو ببینه ضعیف شدی میاد میخوردت😐
نمیییخورممم دوس ندارمممم😫
مگه با تو نیستنم میگم ...😡
و ...
🌺بچه دوم: مامان من اینو نمیخورم.
مامان: عزیزم بیا بخور خیلی خوشمزهست، ببین آبجی هم داره میخوره.☺️
ممممم. آخه یکم ....😕
آبجی بزرگه: دیدی چقدر خوشمزهست، تندتر بخور بریم بازی.😃
باشه آجی😍
مامان: 🤩
🌺بچه سوم: مامان من اینو نمیخورم.🙁
مامان: قربونت برم ناهار امروز همینه. اگر نمیخوای بدم آبجی و داداشی بخورن قوی بشن.😎
بچه بادهن پر: ممممم. نه مامان، خیلی خوشمزهست. الان همهشو میخورم بعد تو کشتی شکستشون میدم😍😍
🌺نمیدونم چرا میگن بچه یدونه باشه تربیتش راحتتره!!!😉
@talangor_madaraneh
🌸🍃
🍃
#تلنگر
🥀 مامان، میشه بگی منو چند تا دوست داری؟
🌾خیلییی زیاد دخترم، اگه بخوام به زبون خودت بگم ... ده تا
🥀 یعنی مامان بزرگ که پنج تا بچه داره .... هرکدومو ۲ تا دوس داره؟
🌾 نهههه! اونم هرکدومو ده تا دوس داره.
🥀 پس مامانبزرگ وقتی به کمک بچههاش احتیاج داشت، پنج تا ده تا عشق میرن کمکش، اما شما اگه به کمک احتیاج داشتی، فقط من هستم که باید کمکت کنم و ده تا عشق بیشتر ندارم...
کاش منم چندتا آبجی و داداش داشتم ...
@talangor_madaraneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙅♀مادر عصبانی
❌«مرا دیوانه کردی! چندبار به تو گفتم این کار را نکن؟!»
👦آنچه در ذهن کودک میگذرد.👇
«لطفاً بس کن! حرفهایت مرا ناراحت میکند و میترساند
❌چرا این قدر فریاد میزنی!؟
من که هنوز شمردن بلد نیستم. پس از کجا بدانم که چندبار به من گفتی که آن کار را نکنم؟ حتماً بچهی بدی هستم. هنوز هم دوستم داری⁉️
👦نمیخواهم تو را عصبانی کنم. بعضی روزها دوسالهبودن واقعاً سخت است. کلی نقشه دارم که میخواهم امتحانشان کنم...
🥛 وقتیکه لیوان را یکوری کردم، فکر نمیکردم شیر میریزد.
😔 وقتی که در وان حمام بازی میکردم، نمیدیدم که آب دارد روی کف زمین میریزد.
💖امیدوارم وقتی سهساله شدم بهتر بتوانم بفهمم چه چیزهایی تو را عصبانی میکند.
👦امّا، حالا فریادِ تو مرا گیج میکند و میترساند. نمیدانم باید چه کنم، حتی نمیدانم چه کردهام!»
https://eitaa.com/farzande14
#تلخ نگاشت
☘ عزیز مامان، اگه در آینده مهندس معمار شدی، یه خواهشی ازت دارم 👷🏻♂
🌱شما جون بخواه مامان ...
☘ لطفا تو طراحی هر واحد مسکونی، یک لوله کشی آب ترجیحا خنک تا کنار تخت خواب در نظر بگیر! 🚰
*چون یه چند سال دیگه، کسی نیست آب دست پدر و مادرای سالمند بده! 👴🏻👵🏻
🌱 مامان ...😔
@talangor_madaraneh
🌸🍃
🍃
#تفکر
🌸 "ترس از تأمین معیشت خانواده" یکی از اولین دلایل بعضی خانوادهها برای عدم تمایلشون به فرزندآوریه.😕
حالا یه نکته جالب بهتون بگم:
یه تحقیق در دنیا انجام شده، زمانی که جمعیت جهان هنوز ۳.۵ میلیارد نفر بوده 🌍
اون زمان دانشمندان با خودشون فکر کردن و گفتن اگر به جمعیت جهان یک میلیارد اضافه بشه، دیگه منابع غذایی کم میاد و قحطی عظیمی در راهه!😰
ولی الان ۸ میلیارد آدمیزاد روی این کره خاکی دارن زندگی میکنن و هیچی نشده! 🤭
یعنی فاجعه نشد!🤷🏻♂🤷🏻♀
چه بسا منابع جدیدی از انرژی و غذا هم کشف شد که کفاف این همه آدم رو میده!😬
🥸دانشمندان به یه چیزایی فکر نکردن! اینکه:
اولا خدایی هم هست که انسانها رو رها نکرده 😌
و ثانیا انسان خلاق و هوشمند آفریده شده 🧠
اگر به جهان یک میلیارد بچه اضافه شد و هیچی نشد!
وقتی به یک خانواده هم یک بچه 👶🏻
(چه بسا بیشتر🤩) اضافه بشه، اتفاق عجیبی نمیافته!
رزاقیت خدا که سر جاش!
انسان هم با *هوشمندی* خودش از موانع میگذره، تجربه کسب میکنه و چالشهای خانواده رو میتونه حل کنه!
پس اگر به هرکدوم از ۲۷ میلیون خانوادهی ایرانی 🇮🇷 هم <<فقط یه بچه>> اضافه بشه، هیچ مشکلی پیش نمیاد، و در عوض میتونیم براحتی از بحران جمعیت عبور کنیم.
#فقط_یکی_بیشتر
@talangor_madaraneh
🖤 گر هشت رضا و نه جواد است چه غم
🖤بگــــذار که هشـــتم گرو نه باشد ...
#شهادت_امام_جواد علیهالسلام تسلیت باد.
@talangor_madaraneh
هدایت شده از تلنگر مادرانه
#تلنگر_مادرانه
🌸 کوچولوی مامان از خیابان های شلوغ و پر ترافیک خسته شده😫 اصرار میکند در بغلم بنشیند و قام قام کند 🤨
🌸 دیگر به کوچه خودمان رسیدهایم، کلافگی اش را که میبینم با اکراه اجازه می دهم😅 چشمانش از ذوق برق میزند 🤩 با دست محکم فرمان ماشین را میگیرد و به چپ و راست می چرخاند 😃 تمام حواسم را جمع می کنم که مبادا اتفاقی بیفتد..
🌸 تا شب چندین بار ماجرا را تعریف میکند و ذوق می کند که رانندگی کرده و مامان را به خانه رسانده است😃😎
🌸 او چقدر درک میکند که گاز و ترمز زیر پای من بوده...
و حتی کنترل فرمان ماشین هم دست من بوده ...
و چندین بار از خطر نجاتش دادهام ...
🌸 #خدایا
مرا ببخش که خیلی وقتها تو را پشت فرمان زندگیم ندیدهام...
مرا ببخش که دست با کفایت تو را در پس پردهی فراهم آوردن تمام اسباب و علل رسیدن به موفقیتها و خواستههایم ندیدم ...
خدای مهربانم، از تو ممنونم ❤️🌺
@talangor_madaraneh