فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥🎥رفت و روب و آماده سازی حرم کاظمین در آستانه شهادت امام موسی کاظم (ع)🏴
#تلنگر
@talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥کلیپی وحشت اور از چگونگی نفخ صور ونابوی جهان وبرپایی قیامت😱
✨ببین چه غوغایی میشه
#تلنگر
@talangordelneshin
37.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#وقایع_آخرالزمان
💥 ظهور بسیار نزدیک است ان شاء الله
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
@azizezahrakojai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
💥داستانی زیبا از برخورد امام موسی بن جعفر(ع) با هارون الرشید
#استاد_رفیعی
#تلنگر
@talangordelneshin
💥خدا یک تار موی مومن را به همه عالم نمیفروشد!
✨مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
صاحب مال، قیمت مال را میداند.
خدا یک موی سر مؤمن را به همهی عالم نمیفروشد.
شما قیمت خودتان را نمیدانید، لذا گاهی اوقات خودتان را ارزان(به گناه و شیطان) میفروشید.
شخصی الاغ لنگی داشت. آن را به حراجی داد تا بفروشد. حراجی شروع به تبلیغات کرد که این الاغ نیست،
بلکه براق است و همان مرکبی است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم با آن به معراج رفتند.
آنقدر از آن الاغ تعریف کرد که خود طرف باورش شد و دید حیف است آن را بفروشد؛ لذا فریاد زد نمیفروشم! نمیفروشم! و الاغ را پس گرفت.
بدن مؤمن به راستی براق است و با آن عبادت میکند و به معراج میرود.
هر چه خدا و اولیای خدا میگویند تو خوبی و باارزشی، تو باور نمیکنی و خودت را بد و کم ارزش میدانی.
مشکل در باور خودت است.
شخصی که خود را فقیر و بد میپندارد،خود را ارزان (به هر گناهی)میفروشد!
اگر کسی پیدا شود که بتواند برای او حقّ مطلب را در توصیف ارزش و بزرگی یک دوست اهل بیت علیهم السّلام ادا کند و آن شخص هم آن را باور کند، دیگر حاضر نخواهد شد آن را در قبال متاع کمارزش دنیا بفروشد.
مؤمن نزد خدا شریف است و یک موی او را در قبال همهی زمین و آسمان نمیدهد.
📘مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
#تلنگر
@talangordelneshin
💥 مسجدنشینانِ دنیادوست؛ این وصف حال مردم آخرالزمان است!
✨مساجد خدا را تنها كسى آباد مىكند كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و نماز را برپا دارد و زكات را بپردازد و جز از خدا نترسد، اميد مىرود آنها از هدايتيافتگان باشند. (توبه/ ۱۸)
💥 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
در آخرالزمان مردمی میآیند که در مساجد حلقهوار مینشینند و از دنیا و علایق آن سخن میگویند؛ با اینان همنشین مشو! که خداوند را به اینان حاجتی نیست.
وَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَأْتِي فِي آخِرِ اَلزَّمَانِ نَاسٌ مِنْ أُمَّتِي يَأْتُونَ اَلْمَسَاجِدَ يَقْعُدُونَ فِيهَا حَلَقاً ذِكْرُهُمُ اَلدُّنْيَا وَ حُبُّهُمُ اَلدُّنْيَا لاَ تُجَالِسُوهُمْ فَلَيْسَ لِلَّهِ بِهِمْ حَاجَةٌ.
✨مساجد جای ذکر و عبادت خداست؛ نه دنیا! در مساجد باید قلبها از هرآنچه نام خدا و امام است خالی گردد؛ این جماعت حتی اگر نمازی هم در مسجد بخوانند به خاطر مردم است؛ نه به خاطر خدا...!
📗بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۴۵۳
📗جامع الأخبار، ج ۱، ص ۷۰
📗تفسير الصافي، ج ۲، ص ۳۲۷
#تلنگر
@talangordelneshin
💥نگاه به نامحرم
⚠️ گناه ، اثر دارد ؛ دیر یا زود
✨امام باقر عليه السلام فرمودند :
روزی جوانى در مدينه با زنى رو در رو شد .
جوان ، در حالى كه زن به سوى او مى آمد ، به او نگاه كرد .
وقتى زن از كنار جوان گذشت ، جوان ، همان طور که راه مى رفت ، وارد كوچه ای شد و از پشت سر به آن زن مى نگريست .
ناگهان صورتش به استخوانی كه از ديوار بیرون زده بود ، خورد و شكاف برداشت .
وقتى زن رفت ، جوان متوجّه شد خون بر سينه و لباسش مى ريزد .
با خود گفت : به خدا قسم ، نزد پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله خواهم رفت و داستان را به ايشان خواهم گفت .
سپس نزد ایشان آمد .
پیامبر خدا از او پرسيدند : اين چه وضعى است؟
جوان ، داستان را گفت .
آن گاه ، جبرئيل عليه السلام نازل شد و اين آيه را آورد :
« قُل لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکي لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ *
به مردان با ايمان بگو : ديده فرو نهند و پاك دامنى ورزند كه اين ، براى آنان ، پاكيزه تر است؛ زيرا خدا به آنچه مى كنند ، آگاه است . »
📖 سوره نور ، آیه ۳۰
📚منبع :
كافی ، ج ۵ ، ص ۵۲۱
#تلنگر
@talangordelneshin
💥 این داستان با مردم امروز چه تناسب دارد
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
شدید برادر شداد از پادشاهان عدالت گستر روی زمین بود، در زمان او نقل کرده اند به طوری مردم به آرامش زندگی می کردند که شخصی را برای قضاوت بین آنها تعیین کرده بود از تاریخ تعیین او تا مدت یک سال هیچکس برای رفع خصومت بدارالقضا نیامد روزی به شدید گفت من اجرت قضاوت را نمی گیرم زیرا در این یک سال حکومتی نکرده ام پادشاه گفت ترا برای این کار منصوب کرده ایم کسی مراجعه کند یا نکند.
پس از یک سال دو نفر پیش قاضی آمدند یکی گفت من از این مرد زمینی خریده ام در داخل زمینش گنجی پیدا شده اینک هر چه به او می گویم گنج را تصرف کن چون زمین تنها از تو خریده ام قبول نمی کند فروشنده گفت من زمین را با هر چه در آن بوده به او فروخته ام گنج در همان مکان بوده متعلق به خریدار است قاضی پس از تجسس فهمید یکی از این دو نفر دختری دارد و دیگری پسری دختر را به ازدواج پسر در آورد و گنج را به آن دو تسلیم کرد بدین وسیله اختلاف بین آنها رفع شد
روضة الصفا احوال هود علیه السلام
داستانها و پندها ج 2 داستان 78
#تلنگر
@talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 عاق پدر و مادر توسط فرزند
✨سخنران استاد عالی
#تلنگر
@talangordelneshin
💥 جعفر پلنگ و غذای حضرتی
آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن:
زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش.
نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄
تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه
گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم.
جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم.
به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و....
اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم.
ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد!
آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔
وقتی نا امید شدم و خواستمبه خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢
که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند
پیش شما اومدم😕
حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم
#تلنگر
@talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استندآپ یک تازه مسلمان
تولدی دوباره
نگاهش #عمیقه
صحبتاش جالبه👌
😭😭😭
عید مبعث مبارک
بعثت رسول الله
هرسال سعی میکنم حس تازه مسلمانان رو داشته باشم...
اشهد ان لا اله الا الله
و
اشهد ان محمد رسول الله
و
اشهد ان علیا ولی الله
را میگویم...
شروعی دوباره...
با قوت بیشتر
#تلنگر
@talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا معلم قائمشهری کودک آزار است؟
کودک آزاری در مدارس فقط تنبیه بدنی نیست بلکه محتوای نامناسب هم نوعی کودک آزاری محسوب میشود.
#تلنگر
@talangordelneshin
💥 داستان نابغه آلمانی که عاشق صحیفه سجادیه بود!
✨روی سنگ قبر او، این حدیث امیرالمومنین (ع) نقش بست: الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا.
1⃣ پروفسور آنهماری شیمل، اسلامپژوه وخاورشناس معروف آلمانی بود که علاقه شایانی به دعاهای امام سجاد (ع) و صحیفه سجادیه داشت.
2⃣ شیمل در جایی پیرامون ادعیه اسلامی به ویژه صحیفه سجادیه می گوید: من خود همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن میخوانم و به ترجمهای مراجعه نمیکنم. من خودم بخشی کوچک از کتاب صحیفه سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کردهام، قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای رؤیت هلال ماه رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر میزدم پس از آنکه او به خواب میرفت در گوشهای از آن اتاق به کار پاکنویس کردن ترجمهها مشغول میشدم.
3⃣ اتاق مادرم دو تختی بود. در تخت دیگر خانمی بسیار فاضله بستری بود که کاتولیکی متعصب بود. وقتی فهمید که من دعاهای اسلامی را ترجمه میکنم، دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودی داریم که تو به ادعیه اسلامی روی آوردی!؟ وقتی کتابم چاپ شد یک نسخه برای او فرستادم. یک ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعا آن را میخوانم. وی می افزاید: امام زین العابدین علیه السلام برای بسیاری از مردم جهان غرب کارساز است.
#تلنگر
@talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یارسول_الله به داد ما برس
💥 وقتی آتش جهنم به احترام پیامبرِ خدا (ص) فروکش می کند!
#تلنگر
@talangordelneshin
💥از اموری که پیامبر اکرم(ص) از آن تنفر داشتند
✨به قدری پيغمبر اکرم(ص) از اين جلال و حشمتها تنفر داشت که سراسر زندگی او پر از اين قضيه است. اگر يک جا میخواست راه بيفتد، چنانچه عدهای میخواستند پشت سرش حرکت کنند اجازه نمیداد.
✨اگر سواره بود و يک پياده میخواست با او بيايد میفرمود برادر! يکی از اين کارها را بايد انتخاب کنی: يا تو جلو برو و من از پشت سرت میآيم، يا من میروم تو بعد بيا. يا احياناً اگر ممکن بود که دو نفری سوار بشوند میفرمود: بيا دو نفری با هم سوار میشويم؛ من سواره باشم تو پياده؟! اينجور در نمیآيد. محال بود اجازه بدهد او سواره حرکت کند و يک نفر پياده.
✨در مجلس که مینشست ميگفت به شکل حلقه بنشينيم که مجلس ما بالا و پايين نداشته باشد. اگر من در صدر مجلس بنشينم و شما در اطراف، شما میشويد جزء جلال و دبدبه من، و من چنين چيزی را نمیخواهم. پيغمبر(ص) تا زنده بود از اين اصل تجاوز نکرد.
📚 مصلح شهید استاد مطهری، سیری در سیره نبوی، ص۹۸
#تلنگر
@talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥اتفاق عجیب در معراج پیامبر
# استاد مسعود عالی
┄┅═✾•••✾═┅--
#تلنگر
@talangordelneshin
#تـــݪنگـــرامـــروز
دلی را نشکن شاید خانه خدا باشد
ڪسی را #تحـــــقیر مڪن شــاید
محـــبوب خدا باشد..
هيچ #گناهی را كوچك ندان شايد
دوری از خـــدا در آن باشد از هیچ
غمـی ناله نڪن شاید امتــحانی از
ســـوی خدا باشد.
#تلنگر
@talangordelneshin
💥 مردگان روز #قیامت چگونه از قبرها #مبعوث میشوند؟😳😱🤔
✨از #حضرت_صادق_علیه_السلام روایت است که چون پروردگار اراده کند که عالم آفرینش را #مبعوث فرماید، بر زمین چهل روز #باران می بارد قطعات بدن بهم می پیوندند و روی آنها گوشت روئیده میشود.😱
✨سپس آن حضرت فرمود: جبرائیل نزد #پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و دست او را گرفت و به #بقیع آورد؛ تا اینکه کنار قبری رسیدند و جبرائیل صاحب آن قبر را صدا زد و گفت: به اذن خدا برخیز!😳
✨ مردی که موهای سر و صورتش سفید بود از میان #قبر برخاست و خاک را با دست خود از چهره خود پاک میکرد، و می گفت: #الْحَمْدُلِلهِ_وَ_اللَهُ_أَکْبَرُ.😱 جبرائیل به او گفت: به اذن خدا دو مرتبه در قبر باز گرد! 😳
✨سپس به کنار قبری دیگر آمدند و جبرائیل صاحبش را ندا درداد: به اذن خدا برخیز! از میان قبر مردی با چهره و سیمای سیاه برخاست و می گفت: یَا حَسْرَتَاهُ! یَا ثُبُورَاهُ! و سپس جبرائیل به او گفت: باز گرد به مکانی که بودی به اذن خدا.😌
و پس از آن گفت: ای محمد! این قِسم مردگان در روز #قیامت محشور میشوند. مؤمنان میگویند: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. و دسته دیگر میگویند: یَا حَسْرَتَاهُ، یَا ثُبُورَاهُ...😱
📚 #بحارالانوار ج 7 ص 39
#تلنگر
@talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 #ترتیلی آرام بخش
و بسیار زیبا
و کسانی که
از پروردگارشان #ترسیدند
✨گروه گروه
به #بهشت برده می شوند
#تلنگر
@talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥سعی کنیم تامیتوانیم گره گشای کار مردم باشیم
سخنرانی شنیدنی ازاستادفرحزاد🎤
#تلنگر
@talangordelneshin