eitaa logo
تلنگر
196 دنبال‌کننده
98 عکس
377 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 کلید ارتباط با نوجوانی که حوصله حرف شنیدن ندارد! چگونه مواظب خانواده باشیم از زبان پیامبر (ص) @talangordelneshin
💥 عاقبت طلبه ای که شب را در کنار دختری گذراند شب طلبه جوانی به نام محمد باقر در حجره ی خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد. دختر گفت: شام چه داری؟  طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد. از آن طرف چون این دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا خارج شده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند. صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و … . محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ ادامه در پست بعد... @talangordelneshin
💥 ادامه ی داستان... محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و … . لذا علت را پرسید طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند. شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدار اشاره نمود. خرداد ۳۰, ۱۳۹۲ @talangordelneshin
💐 امام عليه السلام : ✍ نافرمانى پدر و مادر ، از بزرگ است ؛ چرا كه خداى متعال، سرپيچى كننده از را سركش و تيره بخت قرار داده است. 📚 : ج 74 ص 74 @talangordelneshin
💥 ارزش اعمالمان در مشخص می‌شود ✨آورده‌اند که روزی شخصی با صدای بلند، را مورد خطاب قرار داد و گفت: ای پیرمرد! قیمت ریش تو بیشتر است یا دُم سگ؟!😳 ✨سلمان با دنیایی از گفت: پاسخ درست را نمی‌دانم و نمی‌توانم بگویم. ✨او گفت: این که توانستن ندارد؛ پاسخ من یک کلمه بیشتر نیست.😏 ✨سلمان گفت: ولی این کلمه باید راست باشد و این را جز در و کنار نمی‌شود فهمید.😌 ✨آن شخص گفت: چه ربطی به پل صراط دارد؟🤔 ✨سلمان فرمود: ربط دارد. اگر از گذشتم، ریش من بهتر است وگرنه دُم سگ از تمام وجودم بهتر است.✅ ✨آن مرد نگاهی به کرد. شرمنده شد و به خود آمد و گفت: ای پیرمرد مرا ببخش.🙏 ✨سلمـان فرمود: خطایی نکرده‌ای. شما تنها از من قیمت یک جنس را پرسیدی و من نیز پاسخ دادم.☺️ @talangordelneshin
💥حکایت رفتن هارون مکّی داخل تنور گداخته به امر امام صادق علیه السّلام در مناقب ابن شهر آشوب آورده است: یکی از شیعیان خراسان خدمت امام صادق علیه السّلام در مدینه رسید و از اوضاع و احوال خراسان و شیعیان آنجا بیاناتی خدمت حضرت ارائه داد، و در ضمن گفتار از فداکاری و جان‌نثاری و بذل مال و جان در راه تثبیت خلافت و امامت حضرت صادق علیه السّلام دادِ سخن داد و با لحن معترضانه عرض کرد: ”یا بن رسول اللَه، چرا نسبت به احقاق حقّ و ابطال ظلم و جور و گرفتن حقّ خلافت از این خلفای جور اقدام نمی‌کنید، در حالی‌که شیعیان شما در خراسان در انتظار دستور و فرمان شما بی‌صبرانه روزگار می‌سپرند و چشم به اراده و اوامر شما دوخته‌اند؟“ امام صادق علیه السّلام خدمتکار را صدا زدند و فرمودند: تنور پخت نان را از آتش ملتهب نماید. چیزی نگذشت که شعله‌های آتش از داخل تنور زبانه کشید و تنور چنان گداخته گردید که حرارت آن را احساس نمودند. در این هنگام امام صادق علیه السّلام به آن مرد خراسانی فرمودند: ”برخیز و در میان آتش قرار گیر!“ آن مرد از شنیدن این سخن چنان وحشت‌زده گشت که در مقابل امام علیه السّلام به جزع و فزع درآمد و عرض کرد: ”یا بن رسول اللَه، این چه دستوری است که می‌فرمایید؟ شما را به حقّ اجدادتان بر من رحم کنید و ما را به این زبانه‌های آتش مسپارید.“ امام صادق علیه السّلام او را معاف نمودند و سخن را در موضوعی پیش کشیدند. مدّتی نگذشته بود که هارون مکّی، از اصحاب خاصّ و سرّ آن حضرت، به درون خانه آمد و به حضرت سلام کرد، حضرت پاسخ سلام او را دادند و قبل از آنکه بنشیند به او فرمودند: ”برو و در داخل تنور بنشین!“ هارون مکّی کفش خود را به کناری نهاد و یکسره به سمت تنور رفت و داخل آن قرار گرفت. این‌بار مرد خراسانی از وحشت و دهشت این قضیّه، چنان مضطرب و پریشان گشت که از حضرت تقاضای عفو هارون مکّی را نمود. حضرت توجّهی به کلام او نکردند و به سخنان خویش ادامه دادند و از احوال شیعیان خراسان از او پرسش می‌نمودند، تو گویی حضرت خود در خراسان و در میان شیعیانشان حضور داشته‌اند. پس از مدّتی رو کردند به مرد خراسانی و فرمودند: ”برو و از نزدیک رفیقت را داخل تنور مشاهده کن و ببین چه بر سر او آمده است!“ مرد خراسانی حرکت کرد و به سر تنور آمد و دید هارون مکّی در میان شعله‌های آتش و زغال‌های گداخته نشسته و با آنها بازی می‌کند. امام صادق به هارون فرمودند: از تنور بیرون آید، و سپس به مرد خراسانی فرمودند: ”در خراسان چند نفر از شیعیان ما مانند این مرد وجود دارد؟“ مرد خراسانی عرض کرد: ”یا بن رسول اللَه، قسم به خدا دو نفر از میان آنها یافت نمی‌شود.“ حضرت فرمودند: ”اگر ما پنج نفر مانند این شخص یار و یاور داشتیم قیام می‌نمودیم.“» @talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥دعایی با ثواب های عجیب: 📚📚ملائکه ۷ آسمان تاقیامت نمی توانند ثوابش را بنویسند و خداوند او و پدر و مادرش را از جهنم آزاد می کندو شفاعت ۱۰۰۰ نفر را برایش می نویسد و...😳 ✍✍ منبع: کتاب عده الداعی حجت الاسلام فرحزاد @talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥سرود سلام یا زهرا با ریتم سلام فرمانده . ✨در مورد عفاف و حجابه . خیلی قشنگههه 😍حتمااا ببینید نشر حداکثری @talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥بوسه شوهر به سر همسر بعد از تغییر پوشش ✨میخوام ارایشم رو پاک کنم مشاهده کنید ✨امر به معروف و نهی از منکر با روش فرهنگی و اثر فوری... @talangordelneshin
💥خاصیت سوره های قرآنی عزیزانی که میخوان گروه چله تشکیل بدن یا ختم چله شخصی بردارن ✨واقعه: مانع فقر ✨کوثر: مانع خصومت ✨ملک: مانع عذاب قبر ✨فاتحه: مانع خشم خدا ✨سوره محمد برای اخلاق ✨سوره جن برای وسوسه ✨سوره حجر برای برکت مال ✨کافرون: مانع کفر وقت مرگ ✨دخان: مانع ترس روز قیامت ✨سوره تغابن برای ادای قرض ✨سوره کهف برای بیدار شدن ✨سوره فتح برای گشایش کار ✨سوره صف برای فتح و پیروزی ✨سوره مزمل برای مهر و محبت ✨سوره حج برای کامل شدن دین ✨سوره مریم برای هدایت دختران ✨سوره احزاب برای گشایش بخت ✨سوره یونس برای بچه دار شدن ✨سوره جمعه برای پیدا شدن مال ✨یاسین: مانع تشنگی روز قیامت ✨سوره اعلی برای هدایت جوانان ✨سوره حجرات برای زیاد شدن مال ✨سوره یوسف برای عظمت و بزرگی ✨سوره مومنون برای به راه راست رفتن ✨سوره طور برای پایدار بودن و برگشت مال ✨سوره انبیا برای رها شدن از بند و گرفتاری ✨سوره اسرا برای شفای مریض و بهانه گیری ✨سوره حدید برای محکم شدن و آرامش بدن ✨سوره مجادله برای برای مهر و محبت و معامله ✨سوره ن والقلم برای آسان شدن و درس خواندن ✨سوره نمل برای شفا مریض و برآوردن هر حاجتی 💥خیلیا گرفتارن. امیدورم هر کسی که این متن رو میخونه درهای رحمت خدای مهربون به روش باز بشه و گره مشکلاتش از راه بی گمان باز بشه!برای همه دعا کنیم. امیدورام درهای بسته ی زندگیتون خیلی زود و به آسونی باز شه @talangordelneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تجربه نزدیک به مرگ؛ دیدار با امامان معصوم | کاش صورت امام حسین را ندیده بودم میثم عباسیان میهمان برنامه زندگی پس از زندگی از تجربه‌اش می‌گوید و دیدارش با امامان معصوم و دعا و شفاعت ایشان. او آرزو می‌کند کاش هیچگاه صورت امام حسین علیه السلام را ندیده بود. @talangordelneshin
💥! ✍ مرحوم با جمعی از رفقایشان وارد قبرستانی شدند. یک‌مرتبه ایستادند و شروع کردند به امام حسین (ع) سلام دادن. بعد شیخ رجبعلی می‌گوید: رفقا بوی خوش گل سرخ و یا سیب سرخ را استشمام می‌کنید؟ آنها گفتند: نه. شیخ از مسئول پرسید: امروز چه کسی را دفن کردند؟ می‌گوید: کسی را همین پیش پای شما دفن کردند. و آنها را سرقبر او می‌برد. در آنجا برخی دیگر همان بوی خوش را استشمام می‌کنند. شیخ می‌گوید: این شخص از محبان و اهل زیارت (ع) بود. وقتی دفن شد، سیدالشهداء به اینجا تشریف آوردند و بوی خوش از آن حضرت است. و به واسطه این شخص عذاب از این قبرستان برداشته شد. ✨ نظام رشتی از مادحین حضرت بود. وی را پس از مرگ دیدند، پرسیدند: در قبر وضعیت چگونه است؟ فقط این بیت شعر را خواند: شکر خدا را که در پناه حسینم عالم از این خوب تر پناه ندارد... 📚 کتاب @talangordelneshin
💥 شاخه درخت ✍ ابوعثمان مى گوید: من با زیر درختى نشسته بودم. او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد و همه برگهایش فرو ریخت. آنگاه به من گفت: نمى پرسى چرا چنین كردم؟ گفتم: چرا این كار را كردى؟ در پاسخ گفت: زمانی زیر درختى در محضر (ص) نشسته بودم. حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد و تمام برگهایش فرو ریخت. سپس فرمود: ، سؤال نكردى چرا این كار را انجام دادم؟ گفتم: منظورتان از این كار چه بود؟ فرمود: وقتى كه مسلمان را به خوبى گرفت سپس را بجا آورد، او فرو مى ریزد همچنان كه برگ هاى این درخت فرو ریخت. 📚 ج 82، ص 319 @talangordelneshin
💥علامه : ✍ برادر و خواهر من! این رودخانه‌‌ی هراز را می‌بینید، آب این رودخانه با چه سرعتی می‌رود؟ ما از سرعت آب رودخانه‌ی هراز قوی‌تر به سوی ، رهسپاریم. همین الان. وقتی نمانده است. جای امروز و فردا کردن نیست. جای کردن نیست. @akherate_ziba🍃🤲🍃
انتخاب کن نظر کدام رو می پسندی...? @talangordelneshin