هدایت شده از ریاحین
🌸🍃🌸🍃
#قصه_دوازدهم
#شجره_طیبه
❓اما سوالی که همیشه پس از شنیدن قصه میوه ممنوعه و بهشت از دست رفته،ذهن را درگیر میکند این است:مگر آن میوه چه بود که بهایش رانده شدن از بهشت بود؟!
🌀اسرار این قصه را اهل بیت برملا میکنند: وقتی که آدم(ع) خلق شد،گفت آیا بهتر از من خلقي هست؟خداوند انوار معصومين را در عرش به او نمایاند و فرمود اینان بهترین خلق من هستند. مبادا به مقام آنان حسد بری و جایگاهشان را آرزو کني!اما آدم نتوانست و حسادت کرد.حوا نيز بر مقام فاطمه(س)رشک برد و هر دو از بهشت رانده شدند.*
✍آری!آن وسوسه که ابلیس در دل آدم و حوا انداخت،حسادت به جایگاهی بود که شایسته آنان نبودند.همان آتشی که روزی به جان خودش افتاد و مانع سجده اش بر آدم(ع) شد.
🗞برگ های تاریخ پر است از نام آنان که به همین تمنای محال,دوستی اهل بیت را از دست دادند و هم نشین ابلیس شدند. باید پناه برد از شر شیطان و نفس به دامان خدای مهربان که جز او ما را پناهی نیست.
🌸🍃🌸🍃
#قصه_سیزدهم
#زمین
✍همانطور که گفته شد آدم و حوا(علیهما السلام)در محل کنونی شهر مکه هبوط کردند.دنیای ناشناخته ای که بر آن قدم نهاده بودند،خشن تر و غریب تر از آن بود که بتوانند به تنهایی در آن دوام بیاورند.
🔹خداوند جبرئیل را به سوی آنان روانه کرد.او خبرهای خوشی آورده بود.آمده بود تا بگوید خداوند آنان را فراموش نکرده و او را فرستاده تا راه و رسم زندگی در دنیای جدید را به ایشان نشان دهد.
✔️ ابتدا خيمه ای از بهشت نازل شد تا سر پناهشان باشد.پس از آن به ایشان خیاطی و زراعت آموخت تا خود را از گزند گرما و گرسنگی حفظ کنند.1
✔️سپس بنّائی آموختند.به آدم دستور داده شد تا با همراهی جبرئیل و سایر ملائکه خانه کعبه را بسازد و حجرالاسود نازل شد تا یادآور ميثاق آنان باشد با خداوند و چهارده معصوم.همان عهدی که با خدا بستند که به مقام معصومین حسادت نکنند،اما آن را شکستند و رانده شدند.2
🔸خلاصه آنکه هر آنچه برای یک زندگي مادی و معنوی،اعم از علوم و فنون مختلف مانند کتابت،طب،نجوم،آهنگری و کتاب آسماني،دین و شریعت،علوم غریبه، مناسک و...مورد نیاز بود به ایشان تعلیم داده شد.در برخي روایات به همه صنایع اشاره شده.
🌸🍃🌸🍃
#قصه_چهاردهم
#توبه
✍خداوند جبرئیل را برآدم نازل کرد:ای آدم!آیا من تو را به دست قدرت خویش نیافریدم؟ملائکه را به سجده کردن تو فرمان ندادم؟این گریه مداوم تو چیست؟
🔸عرض کرد:خدایا!چرا گریه نکنم؟من از جوار رحمتت رانده شدم.
🔹جبرئیل آدم را در روز هشتم ذیالحجه به منا برد،شب را در آنجا ماند.وقتی ظهر روز عرفه رسید،به آدم دستور داد تا غسل کند.1
🔹جبرئیل:خداوند تو را فرمود:این کلمات را فراگیر تا به وسیله آن،توبه تو را قبول کنم.2
🔸آدم به عرش نگاه کردو اسماءنورانی پنج تن را در آن دید.پس خدا را اینگونه صدا زد:ياحميد بحق محمد(ص)يا عالي بحق علي(ع)يا فاطر بحق فاطمه(س)يا محسن بحق الحسن والحسين(عليهما السلام)و منك الاحسان.
✍وقتی نام امام حسين (ع)برلبش جاري شد،ناگهان اشك از ديدگانش جاري گشت.
🌀آدم راز این نام را از جبرئيل پرسید،او پاسخ داد:
🔹اي آدم!حسين فرزند توست كه...
✍ جبرئیل شروع به شرح وقایع کربلا کرد.او میخواند و آدم می گریست و این اولین روضه عالم است که خوانده شد.3
✍توبه او پذیرفته نشد تا آنکه به مقام معصومين اقرار کرد و از حسد و غبطه خود به جایگاه آنان دست کشيد.
@rayahin1366