#حرف_حساب
#حتما_بخوانید
💢 مردم #همه_چیز را میبینند
#حاج_آقا
بعد از عمل چشم، نوبت #چشم_پزشکی داشتم، دکتر گفته بود سر ساعت چهار مطب باشید تا #ویزیت آخر را انجام دهم.
تقریبا یک ساعت قبل از باز شدن مطب، مردم دم در #ساختمان نوبت ایستاده بودند.
با چشمهای بسته، تحمل چند روز درد، هرکس از یک جای #کشور آمده تا دکتر چشمش را باز کند تا از شر درد راحت شود، خسته از راه و گرسنه و بی حوصله، تا منشی از راه رسید همه هجوم آوردند تا نفر اول وارد شوند، بین مردم جر و بحث مختصری شد، او میگفت من #زودتر رسیدم، دیگری میگفت من در راهرو منتظر بودم.
وسط این حال و احوال، حاج آقای مُسن (طلبه) با پسرش که او هم #عمل چشم کرده بود وارد شدند، منشی بلافاصله از جا بلند شد، کلی اصرار کرد که شما بفرمایید داخل، حاج آقا ابتدا #امتناع کرد اما بعد چند دقیقه اصرار منشی وارد اتاق پزشک شد.
من مات و مبهوت ماندم، پسر بچه ای به همراهش گفت ما زودتر آمده بودیم، آقای دیگری هم #تیکه انداخت که کاش سر ما هم عمامه بود!
حالا مقصر آن منشی بود یا اینکه حاج آقا توان مقاومت در مقابل اصرارها را نداشت، نمیدانم.
اما مردم #همه_چیز را میبینند.
ساعتها بالای منبر حرف زدن آدمهای خوب با یک #عمل_کوچک اشتباه هدر میرود.
مردم را با #عمل خودمان به دین دعوت کنیم، مثل پیامبر که میگفت من هم مثل شما بَشرم، به بازار میروم و امورات شخصی دارم...
💟 @talangoremazhabi