هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم
پرم از حس دلگیری که نامش را نمی دانم
#تکتم_حسینی
مجنون به ریگ بادیه غمهای خود شمرد
یاد زمانهای که غم دل حساب داشت
#صائب_تبریزی
#تک_بیتی
@beytolghazal
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
#حافظ
هدایت شده از تَلاطماِحساس!
غم هجران تو ای دوست چنان کرد مرا
که ببینی نشناسی که منم یا دگری!
#عراقی
اگر کوهی و گر کاهی نخواهی ماند در دنیا
پس از اندیشههای بد دل و جان را چه رنجانی
#عطار
چترم را
کنار ایستگاهی در مه
جا گذاشته ام
خیس و خسته آمده ام
و حالا
شاعر که نه،
بارانم!
#نجوا_رستگار