هدایت شده از تعلیم و تربیت
* #عرفه #امام_حسین
🔻ظهر عرفه ای در عرفات به كل عرفات نگاه ميكردم كه چه سرزمين مقدسي است. اگر كسي روز عرفه در آن وادي باشد رحمت و مغفرت الهي بر او بسيار ريزش دارد و همه را مي گيرد.
🔸واقعا چيزي كه من آن جا حس كردم ديدم فقط يک زاويه در دل انسان خالي است و آن اين است كه چرا الان كربلا نيستم.
🔹با اين كه آن قدر شرافت دارد روز عرفه انسان در عرفات باشد و از رحمت الهي هيچ كم ندارد؛ اما جاي كربلا باز يک چيز ديگري است. اگر ميشد اين دو را با هم جمع مي كردند ديگر كامل بود.
🔸بسيار به جاست كه زيارت حضرت ابا عبداللّه عليه السلام در سرزمین عرفات خوانده بشود. ايراني ها هم در آن جا زیارت حضرت را مي خوانند.
🔹مخصوصا مرسوم است كه روز دوازدهم در مني به حضرت ابالفضل عليه السلام توسل پيدا ميكنند و در عرفات به حضرت اباعبداللّه عليه السلام متوسل مي شوند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
حجت الاسلام والمسلمین
حاج شیخ جعفر ناصری
@talim_tarbiatt
* #امام_حسین
حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
🔻عمر بن جنادة الانصاري جوان يازده سالهاي است كه از اصحاب امام حسین علیه السلام است و آن شعر زيباي «اميري حسين و نعم الأمير ، سرور فؤاد البشير النذير» متعلق به اوست.
🔸روز عاشورا خدمت آقا آمد تا برای جهاد اذن بگیرد. اين نوجوان، پدرش در حمله اولی که صبح شد کشته شد. (حملة اولي كه روز عاشورا اوّل جنگ شد و پنجاه نفر از اصحاب حضرت در آن حمله يك جا كشته شدند.)
🔹حضرت فرمودند نه تو برو خدمت مادرت باش؛ ديگر سزاوار نيست که تو هم کشته شوی. رفت پیش مادرش و قضیه را گفت. مادرش دست بچه اش را گرفت و آمد خدمت حضرت سيدالشهداء و عرض كرد:
يابن رسول الله! سزاوار است كه مادر شما به شما عزادار بشود و من به بچه ام عزادار نشوم؟ اين بچه ميخواهد جان خودش را در راه شما فدا كند.
🔸خلاصه مادرش آورد و به حضرت سيدالشهداء تقديمش كرد. حضرت اذن دادند و رفت. يك نوجوان يازده ساله و آن اشعار را خواند كه:
اميري حسين و نعم الأمير...
از يك بچّه این حرف، خيلي حرف است.
🌺@talim_tarbiatt