2⃣
🔘۴-#کنار_قتلگاه زمانی که حضرت زینب(س)کنار بدن بی سر اباعبدالله بودند😭 وهمهچیز را به #غارت برده بودند حتی لباس های امام حسین(ع)😭حضرت شروع می کنند به عزاداری ومی بینند که امام سجاد علیه السلام از شدت #ناراحتی جانشان در خطر است خدمت امامسجاد(ع) آمدند وفرمودند ای #یادگار برادرم و نیاکانم چه می کنید #مراقب خودت باش امام فرمودند عمه جانم نگاه کنید که این ها چگونه برکشته های خود #نماز خواندند و آنها را دفن کردند اما #پیکر_پدرم این گونه بر روی زمین مانده است😭
حضرت فرمودند ای پسر برادرم این #میثاقی است که خداوند از همه ما گرفته است خاندان ما در #آسمان شناخته شده تر از زمین هستند واینجا به زودی قبر پدرت #میعادگاه_شیعیان و#ملائکه خواهد شد وامام سجاد(ع) را #آراممی کنند
🔘۵- در درباره #عبیدالله_ملعون است
عبیدالله به امامسجاد علیه السلام می گوید تو کیستی⁉️
-امام میفرمایند من علی بن حسین هستم
-عبیدالله گفت: خداوند علی بن الحسین رادر #کربلا کُشت
علی بن حسینی را که عبیدالله می گفت منظور حضرت #علی_اکبر(ع) بودند
-حضرت فرمودند او را #مردم کُشتند
عبیدالله #عصبی😡 می شود و می گوید بدان که تو #اسیر هستی و نمی توانی آن چیزی را که من می گویم تو نیز چیزی بگویی و#قصد_کشتن امام را می کنند که حضرت زینب(س)خودشان را #سپر امام می کنند ومیفرمایند:
ای ابن زیاد #ملعون آیا تو از ریختن #خون ما سیر نمی شوی⁉️اگر میخواهی او را #بکشی ابتدا باید #مرا_بکشی
عبیدالله چون در جمع بود و #تعصب_عربی داشت میترسد یک #زن_اسیر را بکشد سپس می گوید:
این #پیوند_خانوادگی در بین #خانواده چقدر محکم است که این زن حاضر می شود جان خود را بیخود فدای این #جوان کند
🔘۶-وقتی اهل بیت وارد #شام می شوند به دلیل اوضاع بدی که در#شام حاکم بود وجسارت به اهل بیت شد قرار شد در یک #خرابه ای جای بگیرند یزید درمسجد #سخنرانی کرد وامام سجاد(ع) را که جز #اسرا بود به #مسجد🕌 برد وقتی که یزید از کارهایی که انجام داده بودند وصحبت های #نفاق_گونه که داشت، امام سجاد در حالی که #بیمار بودند فرنودند که من نیزمی خواهم با این مردم صحبتی داشته باشم یزید می فهمد که اگر امام با مردم صحبت کند بسیار به ضرر آنها خواهد بود بنابراین #مخالفت می کند یکی از مشاورین یزید ،به یزید می گوید که بگذار برود تا سخنان خود را ایراد کند
امام می روند و سخنان خود را آغازکنند با توجه به این مردم شام ، اهل بیت را نمی شناختند واز مکه دور بودند و#اطلاعاتی نداشتند امام خود وخاندان خویش را #معرفی می کنند ومیفرمایند پدر من کسی است که بین #دو_نهر او را سربریدند😭 بعد از سخنان امام فضای مسجد ملتهب می شود ویزید بین سخنان امام به شخصی می گوید تا اذان بگوید تا #سخنان امام ادامه نیابد وقتی #اذان گو شروع به اقامه اذان می کند به اشهدانمحمدا رسول الله(ص)که می رسد امام سجاد میفرمایند ای یزید بگو محمد رسول الله #پدر_بزرگ من است یا شما⁉️ واین سخنان امام باعث می شود مردم به فکر فرو بروند ودر #مسجد🕌 همه چیز به #ضرر یزید تمامشد
💢بعد از آن یزید دستور می دهد که به خرابه بروند وامامرا نزد او بیاورند حضرت زینب(س)در حالی که بسیار نگران بودند به امام سجاد فرمودند:
ای نور چشمم،#ثمره_قلبم با یزید خونخوار و ظالم #نرم و #آهسته صحبت کن او آدمی نیست که ازخدا و رسولش حیا کند واز او بترس درحالی که حضرت زینب (س)به تندی با یزید صحبت می کنند می گویند که تو مرد #فاسق و ظالمی هستی حضرت زینب(س)در همه جا با امام سجاد بودند و نقش خودشان را از دفاع امام سجاد(ع) به خوبی انجام دادند تا زمانی که از مدینه #تبعید شدند و به #شام رفتند
#پایان🏴
#بررسی_شخصیت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
@taliye_bandegi