eitaa logo
تلخیص الکتب.
1.7هزار دنبال‌کننده
58 عکس
13 ویدیو
3 فایل
خلاصه کُتُب نحوی با روشی ساده و قابل درک.
مشاهده در ایتا
دانلود
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 🔹احکام هفتگانه فاعل🔹 💥۵.گاه عامل فاعل حذف میشود به صورت ”جوازی“ و ”وجوبی“. ✔️أ.در صورتی که عاملِ فاعل در جواب استفهام واقع شود حذفش جایز است؛فرقی ندارد استفهام ظاهر باشد یا مقدر. ۱"مَنْ إنْتَصَرَ.؟" که جواب داده میشود"الشُجاعُ"بدون ذکر عامل(إنْتَصَرَ الشُجاعُ). ۲،آنگاه که خود استفهام در تقدیر است"ظَهَرَ المصلِحُ فاشتدَّ الفرحُ به...العلماءُ"مثل اینکه سوال کننده بعد از جمله فوق سوال کرده که"مَنْ فَرِحَ به.؟"و جواب دادیم"العماءُ"به تقدیر"فَرِحَ العلماءُ". ✔️ب.در صورتی که عاملِ فاعل توسط مابعد فاعل تفسیر شود و آن مابعد فاعل درضمیری عمل کند که به فاعل فعل تفسیر شده برگردد یا در اسمی که مضاف به آن ضمیر است عمل کند. ۱"إنْ ضَعیفٌ اَستنصرَک فانصُرُهُ"در این مثال"اَستنصرَ"تفسیر کننده عامل محذوف است.و ضمیر فاعلی این فعل عائد است به"ضَعیفٌ".و تقدیر مثال چنین است"إنْ اَستنصرَک ضَعیفٌ اَستنصرَک فانصُرُهُ" ۲"إِنْ صدیقٌ حَضَرَ والدُه فاحسن استقبالَه"در این مثال"حَضَرَ"تفسیر کننده عامل محذوف است و فاعل این فعل"والدُه"است.و"ه"در"والده"عائد هست به"صدیقٌ"و تقدیر مثال چنین است"إنْ لابسَ صدیقٌ حَضَرَ والدُه فاحسن استقبالَه" این دو مثال و شبیهشان،جمع بین مفسِّر و مفسَّر جایز نیست؛زیرا خود مفسِّر دلالت میکند بر مفسَّر و مثل این است که عوض از او آمده است. وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۶۳ تا ۶۵ https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0
👇با کیفیت بهتر و قیمت مناسب تر در زیر. https://eitaa.com/joinchat/842268729C1594ef9f68
هم با هم دعا کُنیم. فرجِ عزیز اماممان. سلامتی رهبرمان. شِفای همه بیماران. حاجت روایی همه ی حاجتمندان. غنی شدن همه ی نیازمندان. دعا کنید.و این دعا ها را دست کم نگیرید. سه صلوات قبل و بعد دعا بفرستین. @talkhislkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 🔹احکام هفتگانه فاعل🔹 💥۶.اگر فاعل مونث باشد به"عامل" "تاءِ تانیث"ملحق میشود.حکم اضافه شدن "تاء تانیث"گاه واجب،و گاه جایز است. موارد وجوبی.👇 حالت اول:اگر فاعل اسم ظاهر،مونث حقیقی متصل به عامل و غیر جمع باشد،الحاق تاء به عامل واجب است. "سَعِدَت إِمرأةٌ عرفت رَبَّها حقَ المعرفةِ" ضمن اینکه تفصیلات زیر را باید ملاحظه نمود.👇 💥۱.اگر فاعل اسم ظاهر،مونث حقیقی،ولی بین او و عاملش"فاصلی" باشد الحاق"تاء تانیث"جایز است،البته اگر فاصل"الا"باشد عدم الحاق تانیث بهتر ،ودر غیر این صورت الحاق تانیث بهتر است. ¹"ما صاحَ الّا طلفةٌ صغیرةٌ". ²"نَسَّقَتْ الزهرَ مهندسةٌ بارعةً". 💥۲.اگر فاعل اسم ظاهر،مونث حقیقی و متصل به عاملش باشد،منتهی منظور از فاعل جنس باشد نه فرد معینی،در این صورت الحاق علامت تانیث به عامل "جایز"است. "نِعْمَ_یا_نِعْمَت ألأمُ ترعیٰ اولادَها و تشرُفُ علی شؤونِ بیتها" 💥۳.اگر فاعل اسم ظاهر و جمع مکسر مونث یا مذکر باشد،تانیث عامل و عدم تانیثش صحیح است. "عرف_یا _عرف الفواطمُ طریقَ السدادِ". "اسم جمع" و "اسم جنس جمعی معرب"مثل حکمِ"جمع تکسیر"است. "قالَت_یا_ قالَ طائفَةٌ لا تساموا العدَّ" دارد.إنْ شاء الله. وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۶۵ تا ۶۸. https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0
20.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. که حداقل روزی یک بار گوش دادنش خالی از لطف نیست. 🙏پیشنهاد دانلود🙏 @talkhislkotob
تلخیص الکتب.
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 🔹اح
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 💥۴.اگر فاعل اسم ظاهر و جمع مونث سالمی باشد با تمام شرایط،حکم این فاعل همان حکم مفردش است،یعنی تانیث عاملش"واجب"است.و این رأی اقواست. "بَلِغَتْ ألاعرابیاتُ فی قوةِ البیانِ و بلاغَةِ القولِ مبلغَ الرجالِ" اما اگر جمع مونث سالم،جمیع شرایط را نداشته باشد،تانیث عامل جایز است. "أَعْلَنَت یا أَعْلَنَ الطلحاتُ السفرَ"(الطلحاتُ جمع طَلْحَة است). اینکه اگر فاعل اسم ظاهر و جمع مذکر سالمی باشد با تمام شرایط،حکم این فاعل همان حکم مفردش است و تانیث عاملش_در رأی اصح_جایز نیست. اما اگر جمع مذکر سالمی باشد که تمام شروط را ندارد دو وجهی است.(تانیث و تذکیر عامل) "أظهرَ یا أظهرَتْ اولو العلمِ فی السنواتِ الاخیرةِ" 💥۵.اگر فاعل اسم ظاهر و مونث مجازی باشد،تانیث و تذکیر عاملش صحیح است. "إمتَلَأَتْ یا إمتَلَأَ الحدیقةُ" 💥صورتهای از فاعل مونث حقیق هست که صحیح نیست عامل به صورت مونث بیایید. ی آن صور وقتی است که فاعل"تایی مفرده یا مثنی "باشد.یا فاعل "نا" باشد برای متکلم های مونث. "کَتَبْتُ،کَتَبْتُما،کَتَبْنا" اینکه فاعل مونث حقیقی"مجرور به باء زائده باشد""کفیٰ بهندٍ شاعرةً" —————————————————————— 💥حالت دوم:اگر فاعل ضمیر متصلی باشد که برگردد به یک مونث حقیقی یا مجازی تانیث فعل واجب است. "الحدیقةُ إمْتَلَأَت" ولی اگر فاعل ضمیر بارزی باشد افصح این است که عامل به صورت مذکر بیاید. "ما فازَ الا أنْتِ یا فتاةَ الحی"و "الفتاة ما فاز الا هی"ضمن اینکه تانیث فعل جایز است اما فصحاء از آن فرار میکنند. وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۶۸ تا ۷۰. https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 🔹زیادة و تفصیل🔹 💥أ.اسم جنس جمعی در صورتی که مفردش فاعل باشد تانیث عاملش واجب است. "سارت بقرةٌ" و "دأبتْ نملةٌ علی العمل" اما اسم جنس مفرد خالی از"تاء"که ممکن نیست تمیز مذکرش از مونثش،تذکیر عاملش واجب است. "صاحَ هدهد" و"غرد بلبل" صورتی که تمیز مذکر از مونثش ممکن بود،همان تمیز مراعت میشود. 💥ب.اگر فاعل جمع مکسر باشد جایز است عامل به صورت مونث یا مذکر بیاید و در ضمیر عائد به این جمع نیز دو وجه جایز است. "قامت الرجالُ کلُهم یا کلُها" نزد علمای بلاغت موافقت ضمیر با عامل است،مثل"قامت الرجالُ کلُها". 💥ج.همانطوری که تا تانیث به فعل ملحق میشود به وصف نیز ملحق میشود،الا وصفی که غلبه دارد عدم دخول تا به آن وصف."فعول"به معنای"فاعل"مثل صبور و جحود.و "فعیل"به معنای"مفعول"مثل طریح و طرید به معنای"مطروح و مطرود" و"افعل تفضیل"و اسم فعل، مثلِ"هیهات"و همچنین به شبه جمله ای که عامل رفع است نیز"تاء تانیث" ملحق نمیشود. :چشم پوشی از اینکه شبه جمله رافع فاعل باشد بهتر است.(یعنی شبه جمله را عامل قرار ندیم بهتر است). 💥د.زمانی لفظ هر کلمه ای قصد شود؛چه اسم چه فعل و چه حرف.جایز است اعتبار"مذکر"به نیت لفظ و همچنین جایز است اعتبار"مونث"به نیت کلمه. "ال حرفٌ یفید التعریفَ"‌یا تفید التعریفَ" یا مثلا هنگام نگاه کردن به میم حرفِ الفبا گفته شود"إنه جمیلُ المنظر"یا "إنها جمیلة المنظر" وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۷۰ تا ۷۲. https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. 🔹احکام هفتگانه فاعل🔹 💥تقدم فاعل بر مفعول،سه حالت داره.واجب،جایز و ممتنع. . ☑️۱.در جایی که ترس اشتباه شدن پیش آید،مثل آنجایی که هر دو اسم،اسم مقصور باشند.یا هر دو اسم مضاف به یاء متکلم باشند. "ساعد عیسی یحیی"یا کرّم صدیقِی ابِی". اگر قرینه ی"لفظی" یا"معنوی" باشد ترتیب فوق واجب نیست. قرینه لفظی"کلّم فتاه یحییٰ"زیرا عود ضمیر(ه)،به"یحیی"دلیلی است بر اینکه "یحیی" فاعل است.و او در رتبه مقدم است هر چند در لفظ موخر است. قرینه ی معنوی"أَکَلَ الکمثریٰ یحیحیٰ" و واضح است که گلابی توانایی خوردن"یحییٰ"را ندارد. ☑️۲.فاعل ضمیرِ متصلی باشد و مفعول به اسم ظاهر باشد.مثل"اتقنتُ العملَ" تقدیم مفعول بر فعل مانعی ندارد،آنچه ممنوع است در این حالت وسط آمدن مفعول به است. ☑️۳.هر دو ضمیر متصلی باشند و حصری در هیچ کدام نباشد.مثل"عاونتُکَ کما عاونتنی" ☑️۴.مفعول به"محصور"باشد. "إنَّما یفیدُ الدواءُ المریضَ" وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۷۲ تا ۷۳ https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0
15.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️تقدیم به همه سربازان دلشکسته ی آقا(ارواحنا له الفداء) ‌دانلود کن،اگه حالت خوب شد لطفا بنده رو هم دعا کن. @talkhislkotob
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . ✔️۱.فاعل مشتمل بر ضمیری باشد که عائد است به مفعول به. "قَرَأَ الکتابَ صاحبُه" مثال فوق اگر موخر شود"مفعول به" یعنی بعد از فاعل بیاید،عود ضمیر به "متاخر لفظی و رتبه ای"پیش می آید که در این جایگاه جایز نیست. عود ضمیر بر متاخر لفظی نه رتبه ای که نام او را"متقدم حکمی" نامیده اند جایز است. "حملتْ ثمارَها الشجرةُ"در این مثال ضمیرِ"ها"عائد است به"الشجرةُ"که در رتبه مقدم است. ✔️۲.فاعل محصور شود توسط الّا و إنَّما. "لا یَنْفَعُ المرءَ الا العملُ الحمیدُ" مهم:در محصور توسط "إلّا" اگر "إلّا" بعد از عامل بیاید تقدیم فاعل جایز است. "لا یَنْفَعُ الا العملُ الحمیدُ ألمرءَ" 💥در غیر موارد وجوب تقدیم یا وجوب تاخیر،ترتیب و عدم ترتیب جایز است. "الجهلُ لا یلدُ الضیاءَ ظلامُهُ" وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۷۳ تا ۷۵. https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0
↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. . 💥تقدیم"فاعل"بر عاملش مطلقا جایز نیست. 💥موارد وجوب تقدیم"مفعول به"بر عاملش. ✔️۱.در صورتی که"مفعول به"اسم صدارت طلب یا مضاف به اسم صدر طلب باشد. "مَن قابلتَ" و "صاحبَ ایِّ نبیلِِ تُکَرَّم اکَرَّم" استفهام و اسم شرط اصالتا صدارت طلب هستند و مضاف به این اسماء،صدارت کسب میکند. ✔️۲.به خاطر غرض بلاغی از جمله"حصر". "اِیاکم نخاطبُ".اگر ضمیر بعد از عامل بیاید کلام چنین میشود"نخاطبُکم"و در این صورت غرض بلاغی از بین میرود. ۳.در صورتی که عامل همراه شود با"فاء جزاء" در جواب"اَمَّا"و اسم دیگری بینِ"عامل" و "اَمَّا" نباشد. "فَامَّا الیتیمَ فلا تَقهَر". مثلِ"اَمَّا الیومَ فساعد نفسَک" که تقدیم"نفسَک"واجب نیست زیرا ظرف(الیومَ) فاصل شده است. وافی جلد دوم خلاصه صفحه ۷۵ تا ۷۶. https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0