حرف «الف و لام» در «الحمد» استغراق و عموميت را مى رساند، و ممكن است «لام» جنس باشد، و هر كدام باشد مالش يكى است.
براى اينكه خداى سبحان مى فرمايد:
«ذلكم الله ربكم خالق كل شى»: «اين است خداى شما كه خالق هر چيز است»
یعنی هر موجودي كه مصداق كلمه «چيز» باشد مخلوق خداست
همچنین می فرماید:
«الذى احسن كل شىء خلقه»: «آن خدائي كه هر چه را خلق كرده زيبايش كرده»
پس هر چيزى كه مخلوق است به آن جهت كه مخلوق او است و منسوب به او است زيبا است و هيچ خَلقى نيست مگر آنكه به نیکویی خدا نیکو و به زیبایی او زیبا است و به عكس هيچ نیکویی و زيبائى نيست مگر آنكه مخلوق او، و منسوب به او است.
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
معني كلمه رب:
رب به معناي مالكي است كه كارهاي مملوك خود را تدبیر کند بنابراین معنای مالک در کلمه رب نهفته است. رب یعنی مالک مدبر
معنای مالکیت:
در بشتر قرائات کلمه مالک را مَلِک خوانده اند.
مالکیت بر دو نوع است:
حقیقی
اعتباری
در وجود ما چیزهایی است که حقیقتا مال ما هستند و وجودشان به ما وابسته است. مانند اجزای بدن، نیروی بدنی، بینایی، شنوایی و ... اگر ما نباشیم آن ها هم نخواهند بود. پس معنای ملک حقیقی همین است که:
اولا هستی ملک وابسته به هستی ما است
ثانیا جدا و مستقل از ما وجود ندارند
ثالثا ما می توانیم به دلخواه خود از آن ها استفاده کنیم
انچه را با دسترنج خود و از راه مشروع کسب می کنیم شبیه به ملک حقیقی است اما وقتی از دنیا می رویم آن ها هم از دنیا نمی روند و وجودشان وابسته به ما نیست پس ملکیت آن ها حقیقی نیست بلکه قانونی و چیزی شبیه به حقیقی است.
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
مالکیت خدا هم حقیقی است و هم از تدبیر جدا نیست و ممکن نیست مثلا زمین با همه موجودات روی آن در هستی خود محتاح به خدا باشند اما در آثار هستی مستقل و بی نیاز از او باشند.
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
معای عالمین
معنای این کلمه شامل تمامی موجودات می شود. هم نوع نوع آن ها را مثل عالَم جمادات، عالم نباتات، عالم حیوانات و عالم انسان ها می توان گفت و هم صنف صنف هر نوعی را مانند عالم عرب و عالم عجم
معنای دوم که کلمه عالم به معنای صنف صنف انسان ها باشد با مقام آیات که مقام شمردن نام های زیبای خدا است تا می رسد به «مالک یوم الدین» مناسب تر است چون منظور از یوم الدین روز قیامت است و چون دین به معنای جزا است و جزا در روز قیامت مخصوص به انسان و جن است پس معلوم می شود مراد از عالمین هم عوالم جن و انس است و هم جماعت های آنان
در آیات دیگر قرآن نیز به همین معنا (عالم اصناف انسان ها) آمده است:
«و اصطفيك على نساء العالمين» : »تو را بر همه زنان عالميان برگزید»
«ليكون للعالمين نذيرا» : «تا براى عالميان بيم رسان باشد»
«اتاتون الفاحشه ما سبقكم بها من احد من العالمين» «آيا به سر وقت گناه زشتى مى رويد، كه قبل از شما احدى از عالميان چنان كار نكرده است»
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
تفاوت میان «مالک» و «مَلِک»
«مالک» اسم فاعل از کلمه «مِلک» به معنای مالک مردم و قوم است
«مَلِک» صفت مشبهه از کلمه «مُلک» به ضم میم به معنای سلطنت و نیروی اداره نظام قومی و مالکیت و تدبیر امور قوم است نه مالکیت خود قوم بعبارتی:
مَلِک مالک مردم نیست بلکه مالک امر و نهی و حکومت در آنان است.
مُلک به ضمه میم را می توان به زمان منسوب کرد مثلا مُلک عصر فلان و پادشاه قرن چندم اما مِلک به کسر میم به زمان نسبت داده نمی شود و هیچ وقت نمی گویند مالک قرن چندم.
در آیه «مالک یوم الدین» هم ملک را به روز جزا نسبت داده و در جای دیگر فرموده: «لمن المُلك اليوم لله الواحد القهار» امروز مُلک از کیست؟ از خدای واحد قهار. پس قرائت مَلِک بهتر به نظر می رسد.
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
یحث روایتی:
در كتاب عيون اخبار الرضا و در كتاب معانى از حضرت رضا عليه السلام روايت آورده اند: كه در معناى جمله (بسم اللّه ) فرمود: معنايش اين است كه من خود را به داغ و علامتى از علامتهاى خدا داغ مى زنم و آن داغ عبادت است (تا همه بدانند من بنده چه كسى هستم) شخصى پرسيد: سمة (داغ ) چيست ؟ فرمود: علامت .
علامه طباطبایی : و اين معنا در مثل فرزندى است كه از معناى قبلى ما متولد شده ، چون ما در آنجا گفتيم : باء در (بسم اللّه ) باء ابتداء است ، چون بنده خدا عبادت خود را به داغى از داغهاى خدا علامت مى زند، بايد خود را هم كه عبادتش منسوب به آن است به همان داغ ،داغ بزند.
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
در تهذيب از امام صادق عليه السلام و در عيون و تفسير عياشى از حضرت رضا عليه السلام روايت آورده اند كه فرمود: اين كلمه (الله) به اسم اعظم خدا نزديك تر است از مردمك چشم به سفيدى آن
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
السلام عليك يا مولانا يا صاحب الزمان (ع)
اللهم بارک لمولانا صاحب الزمان (ع)
صبح دوشنبه شما به ذکر و نور مهدی (ع)
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
💠 در كتاب عيون از امير المؤ منين عليه السلام روايت كرده كه فرمود: «بسم اللّه الرحمن الرحيم» جزء سوره فاتحه الكتاب است و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم همواره آن را ميخواند و آيه اول سوره به حسابش مى آورد و «فاتحه الكتاب» را «سبع المثانى» مى ناميد.
💠علامه طباطبایی: از طرق اهل سنت و جماعت نظير اين معنا روايت شده است مثلا دار قطنى از ابى هريره حديث كرده كه گفت : رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: چون سوره حمد را ميخوانيد «بسم اللّه الرحمن الرحيم» را هم يكى از آياتش بدانيد، و آن را بخوانيد چون سوره حمد «ام القرآن» و «سبع المثانى» است «بسم اللّه الرحمن الرحيم» يكى از آيات اين سوره است .
💠 در خصال از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه گفت ايشان فرمودند: اين مردم را چه ميشود؟ خدا آنان را بكشد به بزرگترين آيه از آيات خدا پرداخته و پنداشتند كه گفتن آن آيه بدعت است .
💠 از امام باقر عليه السلام روايت است كه فرمود: محترم ترين آيه را از كتاب خدا دزديدند و آن آيه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» كه بر بنده خدا لازم است در آغاز هر كار آن را بگويد، چه كار بزرگ و چه كوچك تا مبارك شود.
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
💠 علامه طباطبایی: روايات از ائمه اهل بيت عليهم السلام در اين معنا بسيار زياد است كه همگى دلالت دارند بر اينكه «بسم اللّه» جزء هر سوره از سوره هاى قرآن است مگر سوره برائت كه «بسم اللّه» ندارد و در روايات اهل سنت و جماعت نيز رواياتى آمده كه بر اين معنا دلالت دارند.
از آن جمله در صحيح مسلم از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: در همين لحظه پيش سوره اى بر من نازل شد آنگاه شروع كردند بخواندن «بسم اللّه الرحمن الرحيم»
و از ابى داود از ابن عباس روايت كرده كه گفت (وى حديث را صحيح دانسته) رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم غالبا اول و آخر سوره را نمى فهميد كجا است تا آنكه آيه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» نازل مي شد و بين دو سوره قرار مي گرفت.
💠 علامه طباطبایی: اين معنا بطرق شيعه از امام باقر عليه السلام روايت شده است.
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃
🍃 دو روايت درباره «رحمان» و «رحيم» 🍃
💠 در كافى و كتاب توحيد و كتاب معانى و تفسير عياشى از امام صادق عليه السلام روايت شده كه در حديثى فرمود: اللّه اله هر موجود و رحمان رحم كننده به تمامى مخلوقات خود و رحيم رحم كننده به خصوص مومنين است.
💠 از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود: رحمان اسم خاص است به صفت عام و رحيم اسم عام است به صفت خاص.
گويا مراد امام ع اين باشد كه رحمان هر چند مؤ من و كافر را شامل ميشود، ولى رحمتش خاص دنيا است و رحيم هر چند عام است و رحمتش هم دنيا را مى گيرد و هم آخرت را ولى مخصوص مؤ منين است
بعبارتى ديگر:
رحمان مختص است به افاضه تكوينيه كه هم مؤ من را شامل ميشود و هم كافر را
رحيم هم افاضه تكوينى را شامل است و هم تشريعى را كه بابش باب هدايت و سعادت است و مختص است به مؤ منين براى اينكه ثبات و بقاء مختص به نعمت هائى است كه به مؤ منين افاضه ميشود همچنانكه فرمود: «و العاقبه للمتقين».
🍃https://eitaa.com/talmizan🍃