❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلی الْمُدَّخَرِ لِکَرامَةِ اَوْلِیآءِ اللَّهِ وَ بَوارِ اَعْدآئِهِ...
🌱سلام بر مولایی که با آمدنش دوستان خدا سربلند می شوند و دشمنان خدا سر به نیست.
🌱سلام بر او و بر روزی که خدا در انتظار آن است.
📚 بحار الأنوار، ج99، ص 117.
عالمبہعشق روی تو بیدار میشود
هـر روز عاشقان تـو بسیار میشود
وقتی سلام میدهمت در نگاہ مـن
تصویر مهربانی تو تڪرار میشود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
•┈┈┈𝐣𝐨𝐢𝐧┈┈┈•
↳˹ @tamar_seyedALi ˼
⚫️ پیشنهاد خواندن
#️⃣ #تلنگرانه
💢 اگه تو جمع کسی حرف زد و توجهی بهش نشد تو بهش توجه کن!
اگر کسی سوالی تو گروهی پرسید و کسی جواب نداد تو حداقل بگو نمیدونم...
اگر تو جمع یکی پرید وسط حرف کسی بعدش تو دوباره بپرس و بحثشو ادامه بده!
نذار چیزای کوچیک باعث ناراحتی آدما بشه، نذار کسی فک کنه دیده نمیشه...
دنیا به خوبی تو نیاز داره
⚫️ پیشنهاد خواندن
✅ @tamar_seyedALi
بـزرگۍمۍگفـت:
تڪیہڪنبہشھـدا؛شھـداتڪیہشـونخـداسـت.
اصـلاڪنارگلبنشـینۍبـوۍگـلمۍگیـرۍ؛
پسگلسـتـانڪنڪلزندگیـترو
بـٰایـٰادشھـدا...!'
#شهیدانه
🔰یه روز با چند نفر از رفقا و آرمان داشتیم در خیابان راه میرفتیم، که دیدیم یک آقایی دارد به مقدسات اهل سنت توهین میکند...
آرمان سریعا جلویش را گرفت و گفت:« حضرت آقا فرمودن که توهین به مقدسات اهل سنت کار درستی نیست.»
آن زمان با خودم گفتم که با اینکه آنجا کسی از اهل سنت نیست و احتمال دعوا هم وجود دارد، عجب شجاعتی دارد که از حرف حق دفاع میکند؛
اما الان میبینم که حاضری جان بدهی، اما از عشقت به ولایت لحظه ای کوتاه نیایی....
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
#تمار_سیدعلی
----------
@tamar_seyedALi
#شهیدانہ
پسرش رو آورده بود محلِ کار.
از صبح که اومد ،
خودش رفت جلسه و محمد مهدی رو گذاشت پیشِ ما ...
پذیراییِ جلسه که تموم شد ، مقداری موز اضافه اومد.
یکی از موزها رو دادم به محمدمهدی...
نمی دانم حاج احمد برای چه کاری من رو احضار کرد.
وقتی رفتم داخل اتاق ،
محمدمهدی هم پشت سرم اومد. حاج احمد تا پسرش رو دید برافروخته شد،
طوری که تا حالا اینقدر عصبانی ندیده بودمش.
با صدای بلند گفت:
کی به شما گفته به پسرم موز بدین؟
گفتم: حاجی این بچه از صبح تا حالا هیچی نخورده ،
یه موز از سهم خودم بهش دادم...
نذاشت صحبتم تموم بشه.
دست کرد توی جیبش ،
بهم پول داد و گفت: همین الان میری یک کیلو موز میخری و میذاری جای یه دونه موزی که پسرم خورده...
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
منبع: کتاب احمد ، صفحه 137
45.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴مادر شهید آرمان علی وردی:
خواهرم در خواب دیدند که آقای امیر عباسی (کسی که شهید را در قبر گذاشت)
بهشون میگویند:
امام حسین علیه السلام فرمودند: خیال تان راحت باشد، آرمان در آغوش من است...
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
#تمار_سیدعلی
----------
@tamar_seyedALi
باید خاکریزهاے جنگ را بکشانیم بہ شهر!
یعنے نسـلِ جدید را با شهدا آشنا کنیم،
در نتیجہ جامعہ بیمہ مےشود و یار
براےِ امام زمان(عجاللّٰہ) تربیت مےشود!
#شهید_سیدمجتبے_علمدار✨
#هر_روز_با_یک_شهید🕊
♡j๑ïท🌱↷
@tamar_seyedALi
#سلام_برادرم
ما را از کشتن جان نترسانید.
از جان عزیز تر داشتیم که رفت..
اتاق شهید آرمان علی وردی
#شهید_ارمان_علی_وردی
#آرمان_عزیز
@tamar_seyedALi