🔰یه روز با چند نفر از رفقا و آرمان داشتیم در خیابان راه میرفتیم، که دیدیم یک آقایی دارد به مقدسات اهل سنت توهین میکند...
آرمان سریعا جلویش را گرفت و گفت:« حضرت آقا فرمودن که توهین به مقدسات اهل سنت کار درستی نیست.»
آن زمان با خودم گفتم که با اینکه آنجا کسی از اهل سنت نیست و احتمال دعوا هم وجود دارد، عجب شجاعتی دارد که از حرف حق دفاع میکند؛
اما الان میبینم که حاضری جان بدهی، اما از عشقت به ولایت لحظه ای کوتاه نیایی....
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
#تمار_سیدعلی
----------
@tamar_seyedALi
هدایت شده از نوکَرِاَربآب...!
#ݩݥازاوݪ وڨٺ🕊♥️
🔷رفیق شهید میگفت:
شب شهادت آرمان که با هم بودیم ،موقع اذان آرمان به مسئول گروه گفت: اقا لطفا گردان رو بردار ببریم مسجد برای نماز...
مسئول گروه گفت: آرمان نمیشه، اجازه نمیدهند،
سخته و...
شهید عزیز گفت: پس من با شما کاری ندارم، میخوام برم مسجد نماز اول وقت بخونم...
رفت مسجد نماز اول وقتش رو خوند و برگشت.
🔶شهید آرمان علی وردی کسی بود که تو اون موقعیت #نماز_اول_وقت رو ترک نکرد...
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی #لبیک_یا_خامنه_ای #امام_زمان #برای_ایران
----------
🖋 #خاطره
آرمان تقریبا هر شب جمعه برای مراسم دعای کمیل به مسجد امینالدوله میرفت.
یک بار به او گفتم :
آرمان، این هفته هم برای دعای کمیل رفتی؟
چطوری وقت میکنی اون وقت شب
از منزلتون برسی اونجا؟
اون وقت شب توی اون محله نمیترسی؟
گفت: نه، ترس نداره، من با ماشین میرم؛
اونجا هم نگهبان داره. تو هم این هفته بیا.
گفتم: تو گواهینامه داری،
ولی من باید یه مقداری از مسیر رو پیاده بیام.
اون وقت شب یکم میترسم.
گفت: عیبی نداره. آدرس منزلتون رو بده؛
خودم میام دنبالت.
خدا میداند ؛ شاید شهادتت را در همان
شبهای دعای کمیل از ارباب گرفتی...
🌸⃟🕊 @tamar_seyedALi