به همین سادگی، وارد کشتی امام حسین شوید
✅✅✅✅
این دو وضعیت را با هم مقایسه کنید:
وقتی که در مجلس روضه امام حسین شرکت می کنید با زمانی که در منزل یا محله خود، بانی مجلس توسل به سیدالشهداء میشوید، ممکن است این محله شما به اندازه منطقه، شهر، کشور و حتی جهان، بزرگ تر شود و شما هیاتی در مقیاس کل بشریت برپا کنید.
🌿اما همان مقیاس کوچک را پیش ببریم.
شرکت در هیات و بانی روضه خانگی.
حتما تایید خواهید کرد، دومی هم لذت عمیق تر و ماندگارتری دارد و هم احساس رشد و معنویت بیشتری
روشن است در صورت دوم، شما کار سخت تری را انجام دادید، به تعبیر روایات «احیای امر اهل بیت» کردید.
🌿به هر میزان، قبول مسئولیت در دستگاه امام حسین وسیع تر باشد، ارج و قرب، هم بالاتر میرود.
همان طور که گفته شد ممکن است مقیاس نصرت شما نسبت به امام حسین تا حد اقامه عزای ایشان در جهان و حتی تاریخ بالا رود.
اما من چه کنم با بضاعت و سرمایه اندکم؟
من نهایت بتوانم روضه خانگی ای بگیرم یا در مجلس عزای سیدالشهداء شرکت کنم که این خود صوابی بس عظیم دارد.
چند راهکار در آموزه های اهل بیت در این جهت دیده میشود
۱. مقوله #توفیر_نیت که در برخی روایات ناب شیعه وارد شده این است که انسان با قدم نیت در تمام عبادات خوبان در طول تاریخ، شریک شود، یعنی در تمام ثواب عباداتی که انبیا و اولیا انجام داده اند شریک شود.
در نهج البلاغه آمده که حضرت امیر از جنگ جمل بر میگشتند که یکی از اصحاب ایشان آهی کشید و گفت: ای کاش برادرم نیز همراه شما بود و در رکاب شما به سعادت نائل می آمد. حضرت امیر فرمودند آیا دل برادرت با ما بود؟ یعنی نیتش این بود که با ما باشد؟ آن فرد :گفت بله ولی مانعی داشت که نتوانست در خدمت شما باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: او هم همراه ماست بعد ادامه دادند: کسانی که هنوز به دنیا نیامده اند و در رحم مادران و صلب پدران هستند، آنها هم در لشکر ما بودند.
🌿یا در نقل تاریخ است که جابر بن عبدالله انصاری و عطیه وقتى اربعين سيد الشهدا علیه السلام به کربلا رفتند، جابر سر قبر سيد الشهدا علیه السلام حاضر شد، شروع کرد به خاک ریختن روی سرش و اشک ریختن، وقتی آرام گرفت به عطیه گفت ما در ثواب با شهدایی که در کربلا به شهادت رسیدند، شریکیم. عطیه که از علما و مفسران قرآن بود گفت چگونه شریکیم؟ ما که در کربلا و جنگ نبودیم و شمشیر نزدیم، دست و سری از ما جدا نشد جابر گفت از حبیبم رسول خدا صلي الله عليه وآله شنیدم که میفرمود: «من أحب قوماً حُشِرَ معهم و من أحب عملهم أشركَ فى عملهم؛ اگر کسی عمل یک قوم را دوست داشته باشد با آنها شریک است» و ما جبهه سیدالشهدا را دوست داشتیم و دوست داشتیم که با آنها باشیم؛ پس با آنها شریکیم.
۲. آموزه دوم، نیاز به یک مقدمه دارد :
در هر مقطعی از تاریخ، جریان و جبهه حق، یک جلودار و راهبری دارد که جهت گیری کلی حرکت این جبهه را او تعیین و محقق می کند، او را در فرهنگ شیعه، امام می نامند. جریان امامت در دوران حضور معصومین در امام معصوم، تجلی پیدا می کند و در دوران غیبت، این وظیفه را حضرات اهل بیت، بر عهده #ولی_فقیه یعنی مجتهد عالم عادل شجاع زمانه شناس گذاشته اند.
اگر این طرح کلی حرکت جبهه حق فهم نشود، بسیاری از رفتارها و تصمیمات امامان جبهه حق فهم نمی شود.
مثال بارزش سپاه امام حسن مجتبی است که صلح ایشان با معاویه را سازش پذیری امام ( نعوذ بالله) و ذلت مومنین تلقی می کند و امام را با طعنه « السلام علیک یا مذل المومنین » خطاب می کند.
در نکته شماره یک در واقع، با یک نیت درونی خود را بزرگ می کنیم و به جبهه تاریخی حق متصل و در این نکته با فهم طرح راهبردی امام جامعه، عمل کوچک خود را توسعه میدهیم.
وقتی شما فهمیدی که هدف امام حسن از صلح شکوهمند خود، همان نرمش قهرمانانه به تعبیر رهبر انقلاب است و بناست با عنصر تقیه، امام، شیعه را در دهان اژدهایی به نام معاویه حفظ کند، حالا دیگر عمل شما در این جهت، ولو کوچک باشد، ضریب پیدا می کند. در سپاه حق کنار امام که بودی، دیگر خیلی فرقی ندارد در میمنه باشی یا میسره.
ظهر عاشورا اگر بودیم، وظیفه مان ایثار و جانبازی در راه امام حسین بود، اما از عصر عاشورا، ماموریت کلی جبهه حق مشخصا کاروان امام حسین، روایت کربلا و مرثیه عاشوراست تا هدف سیدالشهداء بدین طریق، تکمیل شود.
امروز،خدمت مهم به دستگاه پربرکت سیدالشهداء، فهم جهت گیری کلی انقلاب اسلامی و حرکت در آن جهت است، جهت گیری ای که امروز خلاصه شده است در به صحنه آمدن ایمانهای مردم در حوزه های مختلف.
ایران که در دنیای تاریک جهان مدرن، پرچم سیدالشهداء را بلند کرده است، موی دماغ دشمنان امروزی نهضت کربلا شده و برای او برنامه ها دارند.