🥀🥀
باز به نام #خدا، خون کسی شد روا
باز به نام خدا، خون خدا شد روا
کوچه پر از های و هوست، شهر پر از ماجرا
سکه به نامت زدند، سنگ تمامت زدند
نام تو را میبرند بر سر #بازارها
باز به فتوای تیغ، خون کسی شد دریغ
فتنه بسی پیش روست، کشته بسی در قفا
قحط وفا، قحط جود، خشکی آواز رود
گریهی یاس کبود، مرگ سپیدارها
آنچه فراوانی است، وحشتِ ویرانی است
این چه #مسلمانی است؟ وای به #دیندارها!
«شب با گلوی خونین خواندهاست دیرگاه
دریا نشسته سرد،
یک شاخه در سیاهی جنگل به سوی نور، فریاد می کشد»
جنگ چرا؟ بس کنید! چند خدا؟ بس کنید!
چند دروغ و دریغ؟ گوش به فتوای تیغ؟
مظلمهی خون کیست این همه کشتارها؟
این چه مسلمانی است؟ وای به دیندارها
چیستی ای ملک ری؟ فتنهگری تا به کی؟
این همه مفتی و #شیخ، این همه قاضی شریح
چند برادر کشی؟ لذت کافرکشی؟
بغض قلم را شکست، آتش باور کشی
کیست که عبرت برد زین همه تکرارها؟
این چه مسلمانی است؟ وای به دیندارها!
سراینده: #سید_شهاب_الدین_موسوی