«و گفت از نماز جز ایستادگیِ تن ندیدم و از روزه جز گرسنگی ندیدم. آنچه مراست از فضل اوست نه از فعل من.»
#عطار_نیشابوری
#ذکر بایزید بسطامی
سلاااام یاران جان
روز و روزگارتان سبز
درسایه نگاه مهربان حضرت عشق تندرست باشید و دلارام💐✋
تماشاگه راز:
ای خدای بی نهایت جز تو کیست
چون توئی بی حد و غایت، جز تو چیست؟
پرده برگیر آخر و جانم مسوز
بیش از این در پرده پنهانم مسوز
گم شدم در بحرِ حیرت ناگهان
زین همه سرگشتگی بازم رهان
در میان بحر گردون مانده ام
وز درون پرده بیرون مانده ام
بنده را زین بحر نامحرم برآر
تو در افکندی مرا، تو هم برار
نفس من بگرفت سرتا پای من
گر نگیری دست من، ای وای من
جانم آلوده ست از بیهودگی
من ندارم طاقت آلودگی
یا از این الودگی پاکم بکن
یا نه، در خونم کش و خاکم بکن
خلق ترسند از تو، من ترسم ز خود
کز تو نیکو دیده ام، از خویش بد
با دلی پر درد و جانی با دریغ
ز اشتیاقت اشک می بارم چو میغ
ره برم شو زان که گمراه آمدم
دولتم ده، گرچه بیگاه آمدم
هر که در کوی تو دولت یار شد
در تو گم گشت و ز خود بیزار شد
نیستم نومید و هستم بی قرار
بوک درگیرد یکی از صد هزار
#منطق الطیر، #عطار_نیشابوری، به اهتمام و تصحیح سید صادق گوهرین، چاپ نخست: ۱۳۴۲، ص ۴_۳
مریدی شیخ را دید که میلرزید.
گفت: یا شیخ!
این حرکت تو از چیست؟
شیخ گفت : سی سال در راه صدق قدم باید زد و خاک مزابل به محاسن باید رفت و سر بر زانوی اندوه باید نهاد تا تحرک مردان بدانی.
به یک دو روز که از پس تخته برخاستی میخواهی که به اسرار مردان واقف شوی؟
#تذکره_الاولیا بایزید بسطامی
#عطار_نیشابوری
الا ای زاهدان دین دلی بیدار بنمایید
همه مستند در پندار یک هشیار بنمایید
#ز دعوی هیچ نگشاید اگر مردید اندر دین
#چنان کز اندرون هستید در بازار بنمایید
هزاران مرد دعوی دار بنماییم از مسجد
شما یک مرد معنیدار از خمار بنمایید
من اندر یک زمان صد مست از خمار بنمودم
شما مستی اگر دارید از اسرار بنمایید
خرابی را که دعوی اناالحق کرد از مستی
به هر آدینه صد خونی به زیر دار بنمایید
اگر صد خون بود ما را نخواهیم آن ز کس هرگز
اگر این را جوابی هست بی انکار بنمایید
خراباتی است پر رندان دعوی دار دردی کش
میان خود چنین یک رند دعویدار بنمایید
من این رندان مفلس را همه عاشق همی بینم
شما یک عاشق صادق چنین بیدار بنمایید
به زیر خرقهٔ تزویر زنار مغان تا کی
ز زیر خرقه گر مردید آن زنار بنمایید
چو عیاران بی جامه میان جمع درویشان
درین وادی بی پایان یکی عیار بنمایید
ز نام و ننگ و زرق و فن نخیزد جز نگونساری
یکی بی زرق و فن خود را قلندروار بنمایید
کنون چون توبه کردم من ز بد نامی و بد کاری
مرا گر دست آن دارید روی کار بنمایید
مرا در وادی حیرت چرا دارید سرگردان
مرا یک تن ز چندین خلق گو یکبار بنمایید
شما عمری درین وادی به تک رفتید روز و شب
ز گرد کوی او آخر مرا آثار بنمایید
چه گویم جمله را در پیش راهی بس خطرناک است
دلی از هیبت این راه بیتیمار بنمایید
چنین بی آلت و بی دل قدم نتوان زدن در ره
اگر مردان این راهید دستافزار بنمایید
به رنج آید چنان گنجی به دست و خود که یابد آن
وگر هستید از یابندگان دیار بنمایید
درین ره با دلی پر خون به صد حیرت فروماندم
در این اندیشه یک سرگشته چون عطار بنمایید
#عطار_نیشابوری
"صعب روزی_ بوالعجب کاری _پریشان عالمی"
پرسید: چگونهای؟
گفت: چگونه باشد حال قومی که در دریا باشند و کشتی بشکند و هر یک بر تختهای بمانند؟
گفتند: صعب باشد.
گفت: حال ما چنین است.
#عطار_نیشابوری
تذکرة الأولیا (ذکر حسن بصری )
@TAMASHAGAH
آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای
تا قيامت مست و حيران خوشتر است
تا تو پيدا آمدی پنهان شدم
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است . . .
#عطار_نیشابوری💐
نقل است که ذوالنون گفت: در بعضی از سفرهای خویش زنی را دیدم،
از او سؤال کردم از #غایت محبّت.
گفت: «ای بطّال، #محبت را #غایت نیست.»
گفتم: چرا؟
گفت: «از بهر آنکه #محبوب را #نهایت نیست.»
#تذکرةالاولیاء
#عطار_نیشابوری
@TAMASHAGAH
14.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊❤️🔥
گِردِ رَهِ تو کعبه و خَمار نمانَد
یک دل ز مِی عشقِ تو هشیار نمانَد
ور یک سرِ موی از رخِ تو روی نماید
بر رویِ زمین خرقه و زُنار نمانَد
وآن را که دمی روی نمایی ز دو عالم
آن سوخته را جز غمِ تو کار نمانَد
گر برفکنی پرده از آن چهرهٔ زیبا
از چهرهٔ خورشید و مَه آثار نماند
جانا ز میِ عشق، تو یکقطره به دل ده
تا در دو جهان یک دلِ بیدار نمانَد
در خوابکُن اینسوختگان را ز مِی عشق
تا جز تو کسی محرمِ اسرار نمانَد
از بس که ز دریای دلم موج گُهر خاست
ترسم که درین واقعه عطار نمانَد
#عطار_نیشابوری
📻 #دکتر_شفیعی_کدکنی
@TAMASHAGAH
آنکه شد هم بیخبر هم بیاثر
از میان جمله او دارد خبر
تا نگردی بیخبر از جسم و جان
کی خبر یابی ز جانان یک زمان
📖#منطق_الطیر
#عطار_نیشابوری
@TAMASHAGAH
چون که نیست از عشق جانت را خبر
کی بود هرگز تو را پروای عشق
🌾
عاشقان دانند قدر عشق دوست
تو چه دانی چون نهای دانای عشق
🌾
چشم دل آخر زمانی باز کن
تا عجایب بینی از دریا عشق
#عطار_نیشابوری
@TAMASHAGAH
ای بی نشان محض
نشان از که جویمت
گم گشت در تو هر
دو جهان از که جویمت
#عطار_نیشابوری🌺
@TAMASHAGAH