هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :کربلایی جواد حسین خانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مي دونيد الان به روايت نود و پنج روز چه شب و روزايي است؟ مادرمون فاطمه توي بسترِ بيماري است، بي معرفت ها دَرِ خونه ي مولا رو آتيش زدن...
اونايي كه امشب مشكل دارن، حاجت دارن بايد فاطمي گريه كنن، آي اونايي كه مادر داريد! هميشه دعا كنيد خدا نكنه بچه اي بره خونه ببينه مادرش دست به پهلوش گرفته، هي اون بچه دعا ميكنه: الهي حال مادرم زودتر خوب بشه... اما دلا امشب بسوزه برا دلِ امام زمان، الان هم شايد مدينه باشه، كنار قبر مادرشون فاطمه، ياصاحب الزمان!...*
عزيزِ بي قرينه كي ميآيي؟
سحر خيزِ مدينه كي ميآيي؟
عزيزم مادرت چشم انتظاره
دواي دردِ سينه كي ميآيي؟
*يه جمله بگم با چشم سوزان بريم مدينه، ميگه: ديدم مقداد هي دست روي دست مزينه، توي كوچه نميره، گفتم: مقداد! چرا توي كوچه نميري؟ گفت: آخه اين همون كوچه اي است كه پسرِ فاطمه هي صدا زده: واي مادرم! واي مادرم! مادرم! مادرم!... اوناي كه مشكل داريد، اونايي كه ميخوان با دلِ زينب هم ناله بشن بسم الله، هر كي هم مادر نداره ثواب اين روضه رو بفرسته براش...*
فلك ديدي چه خاكي بر سرم كرد
به طفلي رخت ماتم بر تنم كرد
الهي بشكنه دستِ مغيره
كه بينِ كوچه ها بي مادرم كرد
*صدا زد: زينبم! حسنم! حسينم! اُم كلثوم! بريد وضو بگيريد ميخوام دعا كنم، بچه ها خوشحال شدن، مادرمون ميخواد برا خودش دعا كنه، دعا كنه حالش حتما خوب ميشه... بچه ها نشستن تا مادر دعا كنه، اونا هم آمين بگن، اما يه وقت مادرشون دستاش رو بالا آوُرد، صدا زد: "اللهم عجّل وَفاتی سَریعا" يعني خدا حالا ديگه مرگِ من رو برسون...
جمله ي آخرِ من، از همه التماس دعا، خيلي به علي سخت گذشت، كي؟ اون شبي كه ميخواد فاطمه اش رو به خاك بسپاره، اون لحظه اي كه دست برد زيرِ بدن فاطمه، اون رو بالا آوُرد، ديد زهرا بدنش آب شده، يه نگاه دور و برش كرد، ديد كسي نيست كمكش كنه...*
دست من نيرو ندارد اين همه
تا بريزد خاك روي فاطمه
*اما من بگم: يا اميرالمؤمنين! درسته بازوي فاطمه ات رو شكستن، درسته پهلوي فاطمه ات رو شكستن، اما شما فاطمه رو غسل داديد، كفن كرديد، اما من ميخوام بگم: من بميرم برا زينب، هر چي نگاه به بدنِ داداشش ميكنه، ديد هيچ جاي سالمي به بدنش نمونده، هي فرياد ميزد:" يا اُماه!...* مادر بيا كربلا... دستت رو بيار بالا سه مرتبه صدا بزن: ياحسين!...
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.
🗒 یا فاطمة الزهرا مولاتی اغیثینی
#شور
#فاطمیه 🏴
#حضرت_زهرا
.....................................................
یا فاطمة الزهرا مولاتی اغیثینی
آب و گِل ما را ، چون با عشق تو بِسرشتند
آن مهر ولایت را ، اندر دل ما کشتند
بر باله گَهِ قدسی ، القاب تو بنوشتند
محتاج تو در محشر از خوب هم از زشتند
" یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی "
صد آسیه و حوا ، خدمتگر درگاهت
عقل بشری عاجز ، از منزلت و جاهت
در قهر خدا سوزد ، کُنِین به یک آهت
روشن دو جهان گشته ، از چهره چون ماهت
" یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی "
تو عصمت کُبرایی ، صدّیقه و زهرایی
هم باعث ایجادِ ، آن عرش مُعلایی
تو همسر مولایی ، در مرتبه والایی
" یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی "
یا دخت رسول الله ، ما بار گنه داریم
مستأصل و گریانیم ، پرونده سیه داریم
کن مرحمتی زیرا ، ما دیده به ره داریم
از جمله گدایان ، امید به شَه داریم
" یا فاطمه الزهرا مولاتی اغیثینی "
.....................................................
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه سوزناک ....ام البنین سلام الله علیها
🍀ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی ....
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
*یا ام البنین*
ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ....
*ما رو دریاب بی بی*
زهرای سرای بوتراب ادرکنی ....
ما دست به دامان توییم ای بانو...
*درد دارا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،دلتنگا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،گداها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،بی پناها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،پناهنده ها گوشه کنار اومدن دامن بی بی رو گرفتن، حق داری خوب جایی اومدی، هر سال میومد در خونه ی قمر بنی هاشم،خرج سالشو از عباس می گرفت،میرفت...." اون سالم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ی عباس و کوبید،کنیزک اومد درو باز کرد،چی میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گدای هر ساله اومده..." میگه آقا خرج سالمو بده برم... مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتی نکردم شما ناراحت شدید؟! من گدای عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزک با همون حالت اشک و ناله و بغض گفت ای مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چی شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزک جواب داد نه" آقای تو خیلی آقاتر از این حرفاس، اما آقای تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشک پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایی که شما میزنی من آقامو هر سال می دیدم ، اون پهلوونی که من دیدم،مگه کسی حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه ای مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن ..... "دست خالی نریا،هر کی کربلا میخواد دامن عباس و بگیره ...."
یاابوالفضل،ابوالفضل،ابوالفضل الدخیل...
اون گداها و سائلی که میومد در خونت،گدای خوبی نبود،خرج سالشو میخواست از شما، آقاجان ما خرج نسل مونو از تو میخوایم ،آقا نکنه تو نسل ما یکی باشه،حسینی نباشه... یا ابوفاضل...... تو نسل ما همه دیوانه های حسین باشن،اسم عباس میاد بیچاره بشن، یا ابوالفضل.....سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ی قمر بنی هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چی کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چی بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چی بگم؟چی جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزک کی بود در میزد؟عرض کرد بی بی جان (می خواست بی بی رو ناراحت نکنه) کسی نبود ،رفت،فرمود وقتی سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلی بود برا گدایی اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلی نداره؟چی میگفت؟تو چی گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بی بی جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنی هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسی نیست ...." اونم رفت. یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشی دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ، برادرا دست بندازیم گوشه ی چادر ام البنین رو بگیریم،مادره،مادری می کنه ،امروز گدایی کن بگو بی بی جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنی چی؟برا اینکه شما بودی وقتی خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتی از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟*
ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ...
زهرای سرای بوتراب ادرکنی ...
ما دست به دامان توییم ای بانو
یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی ...
*روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر می کشید زیر لب زمزمه ای داشت،خیلی معطلتون نکنم، دلاتون آماده س، ان شاالله بریم بقیع کنار قبر ام البنین اونجا برات بگم با ریشه کن شدن وهابیت .... زمزمه میکرد، چی کار کردی پسرم؟!!*
باور نمی کنم که زمین خورده ای پسر
تشنه کنار مشک تهی مرده ای پسر...
*پسرم ، پسرم....عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر نگرده ...... حسین ....*
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
روضه امام هادی (ع)
****
دستم از ضریحت کوتاهه ....
کجا رفت دلم ....، نوش جونت ....*
دستم از ضریحت کوتاهه ....
تا حرم تو خیلی راهه ....
ذکرم یا اباعبدالله ....
رویامه،رویامه،رویامه ....
کربلا آخر دنیامه ....
حسین ابن علی آقامه ....
کربلا،کربلا،کربلا ... 3
(تو لیلا و منم مجنونت
پدر و مادرم قربونت ) 2
عشقمه گنبد و ایوونت 2
اشک و شور و شین و دوست دارم
اربابم حسین و دوست دارم
بین الحرمین و دوست دارم
رویامه،رویامه،رویامه
کربلا آخر دنیامه
حسین ابن علی آقامه
آیا که شود باز ببینم وطنم را
*این چند بیت زبون حال امام هادی
، امام هادی سیزده ساله بود
از مدینه متوکل به زور بردش
خدا عذابشو زیاد کنه ،سیزده
ساله بوده از کنار قبر مادرش
بردنش،آخ قربونت برم آقا جان ....
حدود سی سال از مدینه
دور بود ،حالا ببین زبان حالو:*
آیا که شود باز ببینم وطنم را
آرام کند سینه ی پر از محنم را
دلتنگ مناجات سحر های بقیعم
با مادر غم دیده بگویم سخنم را
آتش زده بر جان و دلم صوت حزینی
*اهل ناله ... میخونم و رد میشم*
سخت است تماشا کنم اشک حسنم را 2
*خبر دارید آقاتونو کجا بردن؟یه
محله ای تو سامرا بود بگذریم
من نمیگم کجاست ، هر کی
از این یه بیت هرچی فهمید ناله بزنه*
آن روز که در گوشه ی ویرانه نشستم 2
لرزان،غم عمه ی سادات تنم را ....
*جان .... جان ....
منو زهر نکشت،منو غربت
نکشت،آقاجان چی شما رو کشت؟!!*
من کشته ی بی حرمتیه بزم شرابم ... 2
با آنکه نبسته لبه چوبی دهنم را ...
حسین .... حسین ....
آخ بمیرم برات،من از مجلس
شراب نمی گم،حرف من دوبیته : *
در این دم آخر به خدا یاد حسینم
زیر سرم آماده نمودم کفنم را ...
تشییع تن سالم من کار ندارد 2
غارت ننمودست کسی پیرهنم را ....
*جانم ... جانم ... داد بزن ....
روضه بخونم امروز امام هادی
رو تشییعی کردن که آدم غم
غربت یادش میره،ائمه مارو زهر
دادن،تشییع کردن تشییع های
مختلف من میخوام چندتاشو
بشمارم پیغمبررو تشییع کردن
با اون عظمت؟!!نه ولله هرجای
تاریخ و بگردی پیغمبر و تشییع
نکردن" شبانه غریبانه علی
پیغمبر رو تو خونه ی خودش ....
تو مسجد خودش دفن کرد؛
مادر مارو تشییع کردن ...
خدا مادرم را .....
(دلم برا فاطمیه تنگ شده ... )
مادر ما رو هفت نفر نیمه ی
شب تشییع کردن،آیا امیرالمومنین
رو تشییع کردن؟!! آره اونم نیمه ی
شب،الله اکبر ای اول مظلوم
عالم باز لااقل مادر مارو هفت
نفر برداشتن ؛ تاریخ میگه علی
رو چهار نفر برداشتن دونفر جلوی تابوت
دو نفر عقب تابوت، بگذرم،
بریم جلوتر آماده ای امام حسن
و تشییع کردن؟!! کاش تشییع
نمیکردن... آخ حسین ... یکی
جواب منو بده،حسین وتشییع
کردن؟!! آره،چرا میگی نه،حسینم
تشییع کردن؛اما تشییع
کربلا با همه جا فرق داشت،
چرا؟رسم کربلابا همه جا فرق
داشت،کی میدونه من چی
میخوام بگم جلوتر ناله بزنه
چطوری تشییع کردن ..... ده نفر
اسب هاشون رونعل تازه زدن
حسین ....
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع
🏴#روضه
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خدا ... بغضی تویِ گلوم نشسته
ببین چقدر دلم شکسته
دستایِ من رو کینه بسته ، خدا ...
خدا ... دشمن ما چقدر پلیده
می بینه که موهام سفیده
ولی بازم منو کشیده ، خدا ...
آتیش گرفته قلبم ، آتیش گرفته خونم
میون آتیش و دود ، روضه می خوام بخونم
*راه افتاده بود تو آتیشا روضه می خواند ... سادات من معذرت میخوام ... امامِ صادق تو آتیشا داره روضه میخونه ...*
یه روزی پشت این در ، زهرِشون و رسوندند
یه روزی پشت این در ، مادرم و سوزوند ...
خدا خدا خدایا ......
خدا ... آخه چه رسم روزگارِ
افتاد نفس هام در شماره
منم پیاده اون سواره ، خدا ...
*به خدا روضه از این بالاتر نیست ، اون بی حیا خودش سوار اسب شد ، امامِ صادق هفتاد ساله رو پشتِ سرش کشوند .....*
خدا ... آخه چه رسم روزگارِ
ابن ربیع حیا نداره
هی نام مادر و میاره ....
وقتی شبیه بابا ، اون بی حیا من و بُرد
همون جا افتادم که ، مادرِ من زمین خورد ...
انگار دارم می بینم ، بابام و دست بسته
تو گوشمه صدایِ گوشوارۀ شکسته ....
خدا خدا خدایا .....
خدا ... درسته قلبمُ دَریدن
به رویِ من شمشیر کشیدن
ولی سرم رو نبریدن ....
خدا ... درسته حق منو خوردن
منو تو کاخِ مستی بردن
سرمو تو تنور نبردن ، خدا ...
نمیره رویِ نیزه ، هرگز سر بریده ام
نمی سوزه تو آتیش ، محاسنِ سپیدم
هیچ وقت رو ناقه دستِ خواهرم نبندن
هیچ موقع مردمِ مست به دخترم نخندن ...
حسین ....
*وقتی شمشیر کشید ، وقتی نتونست جسارت کنه ، افتاد رو دستُ پایِ امام ، پیغمبرُ غضبناک دیده بود زبونش بند اومده ، فهمید چه خطا و خبطی کرده گفت حالا هر چی بخوای برات فراهم میکنم ، هر چی بخوای بهت میدم ...
امام گفت من چیزی از تو نمیخوام ، فقط منو زود برگردون به خونه ام ... اهل و عیالم نگرانن ... آخه منو نصفِ شب با سر برهنه آوردی ... زود منو برگردون ... زن بچم نگرانن ... یه روزی هم حسین یه نگاه به خیمه ها کرد ، دید دارن به خیمه ها حمله میکنن .... اگه دین ندارید آزاد مرد باشید ... هنوز حسین داره نفس میکشه ... بیاید کارِ منو تموم کنید ...*
آی حسین .....
قاتل حیا کن چشم مولا نیمه باز است ...
*دلم برا حرمت یه ذره شده ... دوماه تا محرم مونده امامِ صادق شنیدم شما خرجیِ روضه می دادید ... مردم برا جدت روضه بگیرن ... وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا ... به ما هم خرجیِ محرم بده ، روزیِ محرم بده .... *
حتی خیالِ بی تو شدن میکُشد مرا
کارم به روزگارِ جدایی نمیرسد ...
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
🏴#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🏴#روضه
🎤مداح :حجة الاسلام میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السلام علیک یا ابا جعفر
یا محمد بن علی ایها التقی الجواد
خون شد از غم دل خدا جویم
درد بسیار و نیست دارویم
می فشانم سرشک و می گویم
یا جواد الائمه ادرکنی....
یا جواد الائمه ادرکنی....
هر کی باهاش کار داره وا....
یا جواد الائمه ادرکنی....
آقاجان
تشنه ام تشنه به من آب بده
گنهم را ببر ثواب بده
به گدای درت جواب بده
یا جواد الائمه ادرکنی....
یا جواد الائمه ادرکنی....
بلا نبینی ان شاء الله
به به
به به
ان شاء الله توی حرمش صدا بزنیا
حالا شب شهادت چی میخوای
عزت عالمین میخواهم
سفر کاظمین میخواهم
دیگه چی میخوای
طوف قبر حسین میخواهم
یا جواد الائمه ادرکنی....
حاجیا بار سفر مکه و مدینه شون رو بستند
هفته آینده عرفه داره میاد
هرکی رزق کربلا میخواد بگه
یا جواد الائمه ادرکنی....
فیض آماده است
من فقط به یک گوشه از روضه اشاره کنم
چهار سال بیشتر نداشت
زکریا بن آدم
میگه من محضر امام رضا نشسته بودم
جوادالائمه ۴ سال اش وارد شد
امام رضا بغلش کرد
روی زانوهاش نشوند
یه مرتبه دیدم
این جوادالائمه با دست به زمین زد
ثُمَّ رَفَعَ رأسَه إلی السماء
سرش رو بالا برد
صدا زد
وَ الله لَأُخرِجَنَّهُما ثُمَّ لَأُحرِقَنَّهُما
به خدا اون دو نفر رو از قبر بیرون میارم
بدنشون رو به آتش میکشم
امام رضا بغلش کرد
فرمود عزیزم
کیا رو داری میگی
چرا داری فکر میکنی
به کدوم واقعه داره اشاره میکنه
فرمود اونایی که مادرم فاطمه رو زدند
به به آمادهای بریم مدینه یا نه
الان مدینه زائر نداره
منیم ننم حیالیدی
مدینن مارالیدی
آخ
یاواش قوین مزارینه
بلی سنیپ یارالیدی…
اونقدر ارادت به مادر داره
توی ائمه جوانترین امام، امام جواده
مثل مادرش جوانمرگ شده
وقتی میومد خونه مادر
میدیدند نعلینش رو در میاره
پابرهنه مشرف میشه
چون میدونه اینجا چه اتفاقی افتاده
بین همین در و دیوار...
یه خانم باردار....
آخ بین دود و آتش
هی صدا میزد
یا أبتاه یا رسول الله
اما عوض تسلی
یکی تازیانه میزد
حالا که حال گریه داری بزار بگم
گردیده بود قنفذ همدست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد
همه صدا بزنیم یا زهرا...
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
زمان:
حجم:
192.6K
#امامجواد_عزاداری
#واحد #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شهادت امام جواد علیه السلام
ای پدر جان خانه ام غمخانه گشته
آشـنایــم بـد تـر از بیگانــه گـشـته
من غریبم من غریبم من غریبم...
تشنه لب پرپر زنان در لانه ام من
بر علی موسی الرضا دردانه ام من
من غریبم من غریبم من غریبم...
کام عطشان قلب خونین حاصلم شد
با که گویم همسر من قاتلم شد
من غریبم من غریبم من غریبم...
یاد زهرایم به حال نا توانی
جان سپردم مثل مادر در جوانی
من غریبم من غریبم من غریبم...
من که بین حجره خاموش از نوایم
یاد جّد تشنه ام در کربلایم
من غریبم من غریبم من غریبم...
هم لبم خشکیده هم قلبم پر آه است
مرغ روحم پر زنان در قتلگاه است
من غریبم من غریبم من غریبم...
من که بر مولا رضا نور دو عینم
قبله گاه عاشقان شد کاظمینم
من غریبم من غریبم من غریبم...
✍امیر رضا فرجوند
#سنتی
#شهادت_امام_جواد
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🔊 #واحد_احساسی #امام_حسن
⭕ متن:دوباره اربعین شد و...
🎙️ مداح #امیر_برومند
🍃🍃🍃🍃
دوباره اربعین شد و گریهم میگیره
تو این مسیر دل شکسته غم میگیره
ایشالا با شکوهتر از هرساله اما
این همه زائر میبینم دلم میگیره
دلم میگیره
تو این شبا حتی یه زائرم نداره
دلم میگیره
برای اون آقایی که حرم نداره
دلم میگیره
حتی آقام شعر قدم قدم نداره
قدم قدم با یه علم
میریم آخر تو صحنِ زیبای حسن
یه گوشهٔ، صحن حسن
روضه بهپا میشه با کلی سینهزن
اینه همه، امیدِ من
یه روز میام پیاده تا صحن حسن
حسن جانم جانم جانم جانم...
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
تا چشمت افتاد به گنبد، دیدی حرم رو
تا اومدی سلام بدی یاد حسن باش
نه بارگاهی داره نه، صحن و سرایی
تموم میشد غریبیِ، آقامون ای کاش
شیرینه فکرش
تو باب قبلهٔ حسن باشی ایشالله
شیرینه فکرش
اشک چشات جاری میشه میری پایین پا
شیرینه فکرش
دوشنبه شب سلام بدی تو صحن آقا
سلام آقا، که الان، تو بقیع هستم
دخلیم رو، به باب القاسمت بستم
حسنجانم...
بزار عشقت، تو قلبِ، نوکرت باشه
قرار ما، تو صحنِ، مادرت باشه
غلط گفتم
که چیزی، توی کاسهم نیست
منو دست، حسن دادی حواسم نیست
حسن جانم
حسن جانم جانم جانم جانم...
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.....┅═┄⊰༻↭༺⊱
نوحه ی سینه زنی حضرت رقیه ( س)
خرابه چراغونه امشب
قناری غزل خونه امشب
موهام فرش مهمونه امشب
دلم خونه امشب
بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت
بابا نبودی ببینی که موی سرم سوخت
بابا نبودی ببینی که خاکسترم سوخت
نبودی ببینی پرم سوخت
لبام دیگه خندونه امشب
ولی چشما گریونه امشب
بابام گفته میمونه امشب
دلم خونه امشب
بابا نبودی ببینی که دستامو بستن
بابا نبودی ببینی دلم رو شکستن
بابا نبودی ببینی چی اومد سر من
سرم رو شکستن
شب باد و بارونه امشب
پریشونه این خونه امشب
دیگه رفتن آسونه امشب
دلم خونه امشب
بابا نبودی ببینی رو خارا دویدم
بابا نبودی ببینی که زهرا رو دیدم
بابا نبودی ببینی که من چی کشیدم
دویدوم بریدم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
(حضرت زهرا س)
(۱آتش زدن درب خانه)
دل من امروز ز سینه پر زده سوی مدینه
یاد زهرای حزینه آن عزیز بی قرینه
بهشتم کوی تو،دو دستم سوی تو
مشام جان پر است،ز عطر و بوی تو
مدد یا فاطمه۴
تو گل باغ ولایی نور چشم مصطفایی
مظهر حی تعالی همنشین مرتضایی
گل پیغمبری،تو جان حیدری
کنار مرتضی،شفیع محشری
مدد یا فاطمه۴
گرچه پست و بی بهایم بر سر کویت گدایم
حق نموده از کرامت مهر و حبت را عطایم
تو بر من تکیه گاه،منم بر تو پناه
امید عالمین،نما بر من نگاه
مدد یا فاطمه۴
ای امید اهل عالم یاد تو هستم همیشه
بی ولایت فاطمه جان زندگی ممکن نمی شه
عزیز بی حرم،گدای این درم
خدا باشد گواه،تویی چون مادرم
مدد یا فاطمه۴
فاطمیه دل فتاده یاد زهرا پشت آن در
لگد و مسمار و سینه گریه ی سوزان حیدر
به پیش دیده اش،گلش پرپر شده
پر از رنج و محن،دل حیدر شده
مدد یا فاطمه۴
ز در بیت ولایت آتش کین زد زبانه
فاطمه را دشمن دین زد به دستش تازیانه
پس از غصب فدک،به زخمش زد نمک
به پیش مرتضی،به زهرا زد کتک
مدد یا فاطمه۴
بعد پیغمبر بمیرم مرتضی خانه نشین شد
ز جفای دشمن دین همسرش نقش زمین شد
ز او دشمن گسست،دو دستش را ببست
از این جور و ستم،دل زهرا شکست
مدد یا فاطمه۴
#حضرت_زهرا_س
سبک....ای صفای قلب زارم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
بدنی که له شد، بدنی که سر نداشت،بدنی که بعضی از اعضاش زیر سم اسبان جدا شد.... بنی اسد وقتی شام یازدهم یا روز دوازدهم یا سیزدهم بنابر نقل های مختلفی که هست؛آمدند این پیکرها رو دفن بکنند؛یک مرتبه مواجه شدند با بدن های پاره پاره ای که هیچ نمیشه شناسایی کرد. سر هم در بدن نبود که بتونن شناسایی کنند.متحیّر بودند.امام سجاد علیه السلام به عنایت الهی تشریف آوردند؛با اندوه فرمودند که این بدن ها رو من میشناسم. بعد حضرت بالین یک بدنی رفتند که از همه له شده تر بود از همه زخم بیشتر بر بدنش بود.فرمود:این بدن پدر بزرگوارم ابا عبدالله علیه السلام است.یک حصیری بیارید این بدن انقدر چاک چاک بود تو اون حصیر پیچیدن .امام سجاد علیه السلام خودش وارد قبر شد؛پیکر رو گرفت. فرمود: دیگه نمیخواد کمک بدید.کسانی هستند به من کمک بِدن جملاتی گفت امام سجاد.اول اون گلوی بی سر را بوسید. بعد فرمود:""طُوبَى لأرضٍ تضمَّنت جَسدك الطَاهِر"خوش به حال اون زمینی که بدن طاهر تو را پدر جان در بر بگیره."فإنَّ الدُّنيَا بَعدك مُظلِمة، و الآخِرة بنُورِكَ مُشرِقة.."دیگه بعد از تو دنیا ظلمانی هست و آخرت با نور تو نورانی شد.
امام سجاد علیه السلام این رو گفت و از قبر بیرون آمدند و روی قبررو با خاک پوشاند و با انگشت روی قبر نوشتند:"هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً"بعد پیکر علی اکبر رو پایین پای امام حسین دفن کرد و پیکر شهدا رو پایین پای علی اکبر دفن کرد ..
بنی اسد گفتند آقا تمام شد دیگه؟فرمودند نه هنوز یه پیکری علقمه هست.رفتند علقمه دیدند یه پیکری هست سر در بدن نداره، بدن پر از تیر، دست در بدن نداره،پاها رو هم خرد کردند.امام سجاد خودش رو انداخت روی این پیکرفرمود:"عَلی الدُنیا بَعدِکَ العَفا یا قَمر بَنی هاشم" خاک بر سر اون دنیایی که تو توش نیستی و او را با اندوه دفن کردند.
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🔹بیقـراریم، چـون پـریـشـانـیـم
🔹ما پریشانِ، درد هجـرانـیم
🔹بـاز هـم، جـمـعه آمـد و بیتـو
🔹نـدبـههای فـراق، میخـوانـیـم
این الطالب بدم المقتول بکربلا،این الطلعه الرشیده ،
کجایی آقا جانم ، ای آقا..
🔹بـاز هـم، جـمـعه آمـد و بیتـو
🔹نـدبـههای فـراق، میخـوانـیـم
🔹مِهرِ مستور پشت ابر، آقا
🔹چند قرنیست، غرق بارانیم
حتماً خوندید ناحیه مقدسه رو،روضه خوانی امام زمان و...
السلام علی المظلوم بلا ناصر،،،السلام علی المقتول بکربلا،،،،
آقا جانم ...
من دارم از زبان خودم میگم کاری با شماها ندارم،شما عزیزان امام زمانید،من که نمیتونم ادعا کنم شیعه و زینت تو بودم آقا،اما این ادعا رو میکنم
🔹پای ذکر مصیبتت آقا
🔹گریهکنهای بزم جانانیم
به خودت قسم هرکی گفته صلی الله علیک یا اباعبدالله دلامون برا حسین لرزیده،چشمامون مشک باریده
🔸حسین جانم...
🔹پای ذکر مصیبتت آقا
🔹گریهکنهای بزم جانانیم
شماها انقدر آمادهاید احتیاج به هیچی ندارید
🔹صبح، گـریـان رأس بیپـیكـر
🔹عصر، گریان جـسم عـریانـیم
سال ها
اون روضهای که سوال کرد از امام زمان آقا، کدوم مصیبته که شما میفرمایید خون گریه میکنید؟؟
مصیبت شهادت عمو جانتون علی اکبره؟؟فرمود علی اکبرم به این غم گریه میکرد.
مصیبت عمو جانتون عباسه ؟؟فرمود:اصلاً عباس به این غم مرد.
مصیبت جد غریبتون حسینه؟؟
🔹سالها با تو، ای بیابانگرد
بعضی شعرا چقدر باهوش و با ذکاوتن،انتخاب کلمات خیلی دقیقه
🔹سالها با تو، ای بیابانگرد
🔹شعلهور از غم اسیرانیم
فرمود اون غمی که جد غریبم براش میمیره،اسارت عمه جانم زینبه...
بیابون گردی عمه جانم زینبه...
همه عمرمون هرجا برا ابی عبدالله گریه کردیم سر سفره امام صادق بودیم،هرچی داریم از امام حسین،از امام صادق گرفتیم.
این آقا آقاییست که هرکس پیش این آقا اسم ابی عبدالله را میآورد این طرف و پشیمان میکرد،اینقدرگریه میکرد . آب براش میآوردن اینقدر اشک میریخت آب شور میشد دیگه خوردنی نبود،
آقا امام صادق، حالا من با شما امام صادق دو کلمه حرف دارم آقا...
🔹گرچه در خاک رفت پیکر تو
🔹دیگر از تن جدا نشد، سر تو
به به گوشه کنار،عزیزان روضه خون رو میبینم برا ارباب بی کفن زار میزنن،
نمیدونم اگه خانمها صدامو میشنون، صداشونو بندازن لابلای صدای ناله های مادرش زهرا ،این مشتاتونو گره کنید به سینه بکوبید هی بگید،غریب مادر حسین..
آقا..
🔹گرچه در خاک رفت پیکر تو
🔹دیگر از تن جدا نشد، سر تو
نیمه شب ریختن تو خونت تن زن و بچهات رو لرزوندن
🔹ظلمها دید عترتت اما
🔹به اسارت نرفت، دختر تو
آقا جان..
طرف داشت از دیوار میومد بالا ،
حجت خدا هر حرکتش هزار حکمت توش هست،از دیوار اومد بالا رحمت وجودی امام معصوم،اون ملعون رو هم گرفت حضرت فرمود نیا جلو میفتی، بلا سرت میاد ،صبر کن ..
نه نردبون گذاشت ..
فرمود رفتی بالا دیوار با نردبون پایین بیا،این یه دلیلش بود،دلیل دیگش اینه وقتی تو از بالای دیوار بپری صدای پریدنت زن و بچه ی من و..
بچهها میترسن دخترا میلرزن،
آقا جان کجا بودی کربلا..
هشتاد و چهار زن و بچه تو این بیابان،
🔹چنان در خیمهها،آتش به پا شد
🔹که آتش هم، به وحشت مبتلا شد
🔹چنان آتش به وحشت مبتلا شد
🔹که دامنها پناه شعلهها شد
🔸حسییییییییین.....
✍تایپ
آقای غریبم یابن الحسن
🍀🍀🍀🍀🍀🍀
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین